Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب  |  نرم‌افزارهاي مورد نياز |

 

 

02-02-2024

 

ساعت و تقویم بدردنخور و آینهٔ سرعت‌سنج حقیقی

 

 

طبق تحقیقات باستان‌شناسی و دینی، کاملاً مشخص و معلوم شده است که تمدن‌های فوق‌هوشمندی قبل از پیدایش انسان در روی سیاره زمین، به کمال تکامل خود رسیده و ترجیح داده‌اند و یا مجبور شده‌اند که این کره خاکی را به مقصدی نامعلوم ترک کنند. در ابتدا آنها نیز به همانند انسان‌ها، ابزارهایی همچون ساعت برای سنجش به‌اصطلاح گذر زمان و یا تقویم برای شمارش روزها، هفته‌ها، ماه‌ها، فصل‌ها و سال‌ها داشته‌اند. ولی اتفاق بسیار عجیب و جالبی که بعد از خروج از منظومه شمسی با سرعت‌های خیلی زیاد می‌افتد اینکه، ساعت تبدیل به ابزاری خطاکار و بدردنخور می‌شود. چرا که کارکرد آن اولاً کند می‌شود، ثانیاً اینکه مفهوم زمان کلاً از بین می‌رود. به طور مثال در ساعت ۱۲ منطقه‌ای، ما رو به خورشید هستیم. ولی در ساعت ۲۴ منطقه‌ای، ما پشت به خورشید خواهیم بود و خارج از منظومه شمسی، دیگر ساعت ۱۲ یا ۲۴ پوچ خواهند بود. چون خورشیدی در کار نخواهد بود. همین اتفاق برای تقویم نیز روی می‌دهد. چون معنی تقویم، مفهومی سیاره‌ای و منظومه‌ای است و بعد از خروج، آن هم بی‌معنی و بدون کاربرد می‌شود. پس ساعت و تقویم دو مفهوم یا ابزار سنجش زمانی یا تاریخی، برای موجودات پست و عقب‌مانده است که در میدان جاذبه یا گرانشی سیاره زمین به‌دام‌افتاده و توان گریز یا فرار از آن را نیز ندارند. چه برسد به سفرهای کهکشانی یا کیهانی. پس اولین فعل موجودات فوق‌هوشمند غیرانسانی، پرتاب‌کردن ساعت و تقویم از داخل سفینه به بیرون آن است. تا تبدیل به یک نوع زباله کیهانی شوند و به باور ما نیز این‌چنین است! ساعت یا تقویم بیشتر به درد ظرف زباله می‌خورند تا علم و دانش فیزیک.

 

اما موجودات به‌اصطلاح هوشمند، ابزار دیگری دارند به نام آینه که کار آن انعکاس نور است. هرچند که همه چیز را معکوس نشان می‌دهد. ولی توصیه ما به شما این است که اگر در آینده سوار این‌چنین سفینه‌هایی شدید، هرگز درون آینه‌ها را نگاه نکنید. چون ممکن است اولاً اصلاً شما را نشان ندهند، یا اگر نشان دهند، شبیه زامبی‌ها و کشیده شده شوید. یا شما را با تأخیر یا وقفه نشان دهند و... یا اینکه دچار سرگیجه، تهوع، استفراغ، بیهوشی و اغما به دلیل اختلالات حاد عصبی و نورولوژیک مغزی شوید. آنها برای دیدن اشیا و تجهیزات داخل سفینه، نیاز به تجهیزات اپتیکی خاصی دارند تا انحنای نور را خنثی کند و از همه بدتر اینکه با بالارفتن سرعت سفینه، کنش نورون‌های عصبی و مغزی با پالس‌های الکتریکی دچار مشکل شده و انسان‌ها نه‌تنها بیهوش و در اغما فرومی‌روند، بلکه حافظه آنها نیز دچار مشکل شده و بعدها هیچ‌چیزی را به‌خاطر نخواهند آورد. حتی اطلاعات شخصی و خصوصی خود را. خون‌رسانی به مغز در این شرایط بسیار سخت می‌شود. ولی آینه لازم است و دورانداختنی نیست. می‌توان از ادغام آن با پرتو نور یا یک لیزر تکفام، ابزاری به‌عنوان سرعت‌سنج حقیقی یا شتاب‌سنج و ژیروسکوپ کیهانی درست کرد.

  

 

پاره‌خط mb طول آینه ماست. پرتو لیزر از نقطه a با زاویه ۹۰ درجه عمودی به آینه تابانده می‌شود. طول بازوی ab برابر طول آینه، یعنی mb است. لیزر و آینه نسبت به هم ساکن هستند و اگر سرعت سیستم (هر دو) صفر باشد، پرتو لیزر در نقطه b آشکار می‌شود. یعنی گوشه سمت راست آینه. اگر سرعت سیستم (هر دو آینه و لیزر) به‌سرعت نور نزدیک شود، کل سیستم به a' و b' منتقل می‌شوند. در نتیجه این بار، پرتو لیزر در نقطه 'm مکان قبلی b یعنی گوشه سمت چپ آینه آشکار می‌شود. یعنی محل آشکارشدن انعکاس پرتو لیزر به‌اندازه طول خود آینه جابه‌جا می‌شود و این بار ۴۵ درجه با نقطه a' زاویه خواهد داشت. اما ما باید این سرعت‌سنج حقیقی یا مطلق را مدرج کنیم و اصلاً کاری با واحد طول (متر) و زمان (ثانیه) نداریم. بلکه مقادیر به نسبت کسری از سرعت نور خواهد بود، نه متر یا کیلومتر بر ثانیه و... چون قرار شد ساعت و تقویم را به ظرف زباله بی اندازیم و خود را از دست کمیت‌ها و استانداردهای SI خلاص کنیم.

 

    

 

اینک اگر معادله فوق را نسبت به‌سرعت حل کنیم، معادله ساده زیر حاصل می‌شود:

 

 

که هیچ نشانه‌ای از عامل لورنتس - جرالد در آن مشاهده نمی‌شود و علت آن اینکه خود این عامل از روابط مثلثاتی به‌دست‌آمده و به این شکل ساده و از بین می‌رود. پوانکاره نخستین کسی بود که اظهار داشت " آیا این اتر ما واقعاً وجود دارد؟ من اعتقاد ندارم که مشاهدات دقیق‌تر ما هرگز بتواند چیزی بیشتر از جابه‌جایی‌های نسبی را آشکار کند ". بعد از اینکه انیشتین تئوری نسبیت را ارائه نمود، سرعت پدیده‌ای کاملاً نسبی تعریف و شناخته شد. یعنی در کیهان هیچ دستگاه مختصات مرجع کاملاً ساکن و ممتازی نداریم که مرکزیت داشته و تمامی سرعت‌ها نسبت به آن سنجیده شوند، یعنی نسبت به سایر دستگاه‌ها ارجحیت کامل داشته باشد. در نهایت اینکه، احتمالاً امروزه این سرعت‌سنج کاربرد مهمی برای ما نخواهد داشت و صرفاً یک ابزار علمی برای سنجش سرعت مطلق خواهد بود و مورداستفاده اصلی آن در آینده، برای اندازه‌گیری سرعت سفاین فضایی آن‌هم با سرعت زیاد خواهد بود که سرعت را تا نزدیکی سرعت نور با دقت خیلی زیادی خواهد سنجید. ساخت این ابزار و درست عمل‌کردن آن پایانی خواهد بود برای نظریه نسبی بودن سرعت‌ها در تئوری نسبیت آلبرت انیشتین و نظریات قبلی من‌جمله پوانکاره و تأییدی خواهد بود در مطلق و جهانی بودن سرعت تمام ناظرین یا دستگاه‌های مختصات در کیهان. نکته بسیار جالب اینکه اگر سرنشینان سفینه بتوانند سرعت دقیق خود را اندازه‌گیری کنند، آنگاه اندازه‌گیری سرعت تمام اجسام و اجرام سماوی ممکن و مقدور خواهد بود. در نتیجه می‌توانند مکان دقیق خود را در کیهان شناسایی کنند و نقشه‌ای برای آن ترسیم و تصور کنند. این ابزار یکی از نیازهای اولیه و حیاتی برای سفاین فضایی در آینده خواهد بود تا بتوانند شکل هندسی کیهان را ترسیم کنند. با ساخت سه عدد از این سرعت‌سنج‌ها که دوبه‌دو به هم عمود هستند و با به‌دست‌آوردن برآیند سه بردار سرعت روی محورهای XYZ ، می‌توان سرعت درست و جهت حرکت در کیهان را نیز کاملاً به دست آورد که یکی از مهم‌ترین ابزارهای ساخته شده توسط بشر خواهد بود تا دقیقاً بدانیم که کجا هستیم و با چه سرعتی به کجا می‌رویم و عجیب‌تر از همه اینکه، آلبرت رمزگشا به روش به‌دست‌آوردن عامل لورنتس - جرالد به‌وسیله دو دستگاه مختصات دکارتی بسنده نکرد و خودش با استفاده از یک مثلث قائم‌الزاویه این عامل را بازنویسی کرد و مثال آن را در واگن و ایستگاه قطار پیاده‌سازی کرد و ما صرفاً با استفاده از یک لیزر تکفام، نسبیت او را به‌طرف زوال و تباهی کشاندیم و آیا کسی می‌داند که چرا ضریب هوشی آلبرت کدگشا این‌همه کم بوده است؟ به‌قول‌معروف " لیزر تو مثلث آلبرت "

 

 

ترسیمات سه‌بعدی:

 

 

 

محمدرضا طباطبایی ۱۸/۱۰/۱۴۰۰

https://www.ki2100.com