-
تسبيح كند برای خداوند آنچه كه در آسمانها و
آنچه كه در زمين [است] و اوست عزيز (
قدرتمند ) حكيم
-
اوست كسی كه خارج كرد كسانی را كه كفران
كردند از اهل كتاب از ديارشان ، برای اولين گرد آمدن ، گمان نمی كرديد
كه خارج شوند و گمان كردند [كه] بدرستی
ايشان
مانع ( بازدارنده
) [است] ايشان را دژهايشان (
قلعه و سنگرهايشان ) از خداوند ، پس آمد
ايشان را خداوند از جايی كه حساب ( گمان
) نكرده اند و انداخت در قلبهايشان رعب ( وحشت
) را [در حاليكه] خراب می كردند خانه
هايشان را به دستان خودشان و دستان مومنان ، پس عبرت بگيريد ای
دارندگان ديدگان
-
و اگر نه نوشته بود خداوند برايشان كوچ (
ترك ديار ، جلای وطن ) را ، حتما عذاب می
كرد ايشان را در دنيا و برايشان در آخرت عذاب آتش [است]
-
آن به اين دليل است كه ايشان شقاوت (
اختلاف و دشمنی ) كردند خداوند و رسولش
را و كسی كه شقاوت می كند خداوند را ، پس بدرستی خداوند سخت عقوبت (
پيگرد ) [است]
-
آنچه را كه بريديد از نرمی درختان خرما يا
رها ساختيد آن را ايستاده ای بر ريشه ( تنه
) هايش ، پس به اذن خداوند [بود] و برای
اينكه خوار كند فاسقان ( نافرمانی كنندگان
) را
-
و آنچه كه غنيمت (
مفت به چنگ ) داد خداوند برای رسولش از ايشان ، پس نه تاختيد
برايش از اسبانی و نه شترانی و ليكن خداوند تسلط می دهد رسولانش را
برای كسی كه می خواهد و خداوند برای هر ( تمام
) چيزی قادری ( توانايی ) است
-
آنچه كه غنيمت ( مفت
به چنگ ) داد خداوند برای رسولش از اهل قريه ها ، پس برای
خداوند [است] و برای رسول و برای دارای
قرابت ( فاميلی ) و يتيمان و مسكينها و
در راه مانده ( مسافر ) ، برای اينكه
نباشند ثروتی ( مايه حكومت و قدرتی )
مابين اغنيا ( بی نيازان ) از شما ، و
آنچه را كه داد شما را رسول پس بگيريدش و آنچه را كه نهی
كرد شما را از آن ، پس باز ايستيد و تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد خداوند را ، بدرستی خداوند سخت عقوبت (
پيكرد ) است
-
برای فقيران مهاجرت كنندگان ، كسانی [هستند]
كه بيرون شدند از ديارشان و اموالشان ، كسب می كنند فضلی را از خداوند
و رضايتی را و ياری می كنند خداوند و رسولش را ، ايشان ايشانند
راستگويان
-
و كسانی كه جايگزين شدند سرای (
خانه ) و ايمان را از قبل ايشان ، دوست
می دارند كسی را كه مهاجرت كرد به سويشان و نمی يابند در سينه هايشان
حاجتی ( نيازی ) را از آنچه كه داده شدند
و برگزيدند ( قصد كردند ) برای
خودشان و اگر چه باشد به ايشان اندكی ( نداری
) و كسی كه مراقب شود تنگ نظری ( بخل و خسيسی
) خودش را ، پس ايشان ايشانند رستگاران
-
و كسانی كه آمدند از بعد ايشان ، می گويند
سرور ما بيامرز برايمان و برای برادرانمان ، كسانی كه سبقت (
پيشی ) گرفتند ما را به ايمان و قرار نده
در قلبهايمان كينه ای را برای كسانی كه ايمان آوردند ، سرور ما بدرستی
تو رئوفی مهربانی [هستی]
-
آيا نظاره نكرده ای به سوی كسانی كه نفاق (
دو رويی ) كردند ، می گويند برای
برادرانشان كسانی كه كفران كردند از اهل كتاب ، اگر بيرون شديد حتما
خارج شويم همراه شما و اطاعت نمی كنيم در شما احدی را ابدا (
هرگز ) و اگر قتال (
نبرد ) شديد ، حتما ياری كنيم شما را و
خداوند شهادت می دهد [كه] بدرستی ايشان
حتما دروغگويانند
-
اگر بيرون شوند ، خارج نمی شوند همراه ايشان
و اگر قتال ( پيكار ) شوند ، ياری نمی
كنند ايشان را و اگر ياری كنند ايشان را ، حتما رو برمی گردانند پشتها
را ، سپس ياری نمی شوند
-
حتما شما بيشتر ترسناكی [هستيد]
در سينه هايشان از خداوند ، آن به اين دليل است كه ايشان قومی [هستند]
كه نمی فهمند
-
قتال ( پيكار
) نمی كنند شما را جملگی ( همگی ، دسته جمعی
) مگر در قريه ای سنگر بندی شده ای يا از پشت ديوار (
بارو ) ها ، نبردشان (
خشم و حمله ايشان ) مابينشان سختی [است]
گمان كنی ايشان را جملگی ( متحد ) [هستند]
و [در حاليكه] قلبهايشان گوناگون (
مختلف ) [است]
آن به اين دليل است كه ايشان قومی [هستند]
كه عقل ( انديشه ) نمی كنند
-
همانند كسانی كه از قبل ايشان [بودند]
نزديكی ، چشيدند مكافات ( سختی ، وخامت )
كارشان را و برايشان عذابی دردناكی [است]
-
همچون مثال شيطان است زمانی كه گفت برای
انسان كفران كن ( كافر شو ) ، پس زمانی
كه كافر شد ( كفران كرد ) گفت من متبری (
بی زار ) از تو [هستم]
، من می ترسم خداوند سرور عالميان را
-
پس باشد عاقبت آن دو ، بدرستی آن دو در آتش
جاودانانند در آن و آن جزای ظالمان [است]
-
ای كسانی كه ايمان آورديد ، تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد خداوند را و بايد بنگرد
شخصی آنچه را كه پيش فرستاد برای فردا و تقوی (
پرهيزگاری ) كنيد خداوند را ، بدرستی خداوند آگاه [است]
به آنچه كه عمل می كنيد
-
و نباشيد همانند كسانی كه فراموش كردند
خداوند را ، پس فراموششان كرد خويشتن را ، ايشان ايشانند فاسقان (
نافرمانی كنندگان )
-
برابر نيست اصحاب آتش و اصحاب باغ ، اصحاب
باغ ، ايشانند رستگاران ( پيروز شدگان ، فرار
كردگان از عذاب )
-
اگر نازل می كرديم اين قرآن را بر كوهی ،
حتما می ديدی آن را خضوع كرده ای ( ترسيده ای
) [در حاليكه] شكافته شده ای [است]
از ترس خداوند و اين مثالها را می زنيمش برای انسيان (
مردم ) باشد برای ايشان كه فكر كنند
-
اوست خداوند كسی كه نيست خدايی جز او ،
دانای غيب و شهود [است] ، اوست رحم
كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )
مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )
-
اوست خداوند كسی كه نيست خدايی جز او ،
فرمانروای پاك ( مورد تقديس و پرستش )
سلامتی مومن ( ايمن شده و در ايمنی و امنيت كامل
) ، سرپرست ( نگهدارنده و محافظ و مراقب
) عزيز ( قدرتمند گرامی ) جبار (
چيره و غالب شوند، زورگو، مستبد، قلدر
) متكبر ( كبريامنش ، بزرگی جوی و تعالی خواه،
خودخواه و خودپرست ) پاك ( منزه )
است خداوند از آنچه كه شريك می گردانند
-
اوست خداوند خالق ، پديد آورنده صورتگر ،
برای اوست نامهای نيكو ، تسبيح می كند برايش آنچه كه در آسمانها و زمين
[است] و اوست عزيز (
قدرتمند ) حكيم