Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب |  پروژه‌ها  | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

 

21-10-2023

 

اسلام باطله عربی و آرماگدون شیطانی (هَرْمَجِدُّون)

 

تنها انگیزه ما از تحریر این مبحث، اولاً بروز پدیده‌ای جدید است به نام جنگ کانال‌های ماهواره‌ای و یا رقابت رسانه‌ها و امواج ماکروویو و سیگنال‌های دیجیتال، در جهت تسخیر افکار عمومی دررابطه‌با معرفی، تعریف و یا ارائه اسلام ناب محمدی و ایجاد تصویری باطل و جعلی از آن در ذهن و باور مخاطبین خود که متأسفانه شاهد یک نوع جنگ لفظی و عقیدتی، به‌شدت ایدئولوژیک و نژادپرستانه و آرمان‌گرایانه تندوتیز، حتی با لحنی توهین‌آمیز و فحاشی پیروان مذاهب و فرق گوناگون در ظاهر اسلامی، نسبت به یکدیگر هستیم که نگرش و منش‌های ناسیونالیستی افراطی آنها ذهن مخاطبین خود یعنی مسلمانان جهان را مشوش، مخدوش و آشفته می‌کند که بیشتر شبیه مجموعه فیلم‌های سینمایی جنگ ستارگان و پراکندگی اتحادیه مرکزی، توسط بیگانگان فضایی می‌شود و ثانیاً پاسخ به سؤالات متعدد و مکرری است که مطرح می‌شوند. یعنی اینکه دراین‌رابطه و در این آشفته‌بازار حق با کیست؟ یا سلام درست و ناب محمدی چیست؟ در کل واقعیت چیست؟ و کل جریان از چه قراری است؟

 

طبق تحقیقات ما، قبل از ظهور اسلام در سرزمین حجاز، هیچ‌گونه حکومت مرکزی یا پادشاهی و فرمانروایی وجود نداشته است. بلکه عربستان حالتی مشابه فدرالیسم یا خودمختاری قومی و قبیله‌ای داشته است. یعنی هر قسمت و منطقه‌ای از عربستان در تصرف و تملک قوم و قبیله‌ای بوده است. این اقوام برای خود، سر قبیله یا بزرگ و پیری داشته‌اند که بزرگ خاندان آنها محسوب شده و اطاعت و پیروی سایر اعضا قبیله از او واجب بوده است و هر قبیله برای خود رسم و رسومی و یا سنت مشخص و معلومی داشته است که تمامی قبایل موظف به مراعات و احترام به‌رسم و رسومات و سنن اقوام دیگر بوده‌اند. چون باور اعراب چنین بوده است که انسان هرچقدر پیرتر شود باتجربه‌تر و صبورتر و عاقل‌تر می‌شود و می‌تواند مدیریت و حاکمیت بهتری داشته و این صفات و تجربیات خود را به نسل‌های بعدی قبیله خود منتقل کند و تنها چیزی که باعث اتحاد و یا یکپارچگی سرزمین حجاز می‌شده است، شهر مکه و خود کعبه بوده است. چون کعبه به دست ابراهیم رسول‌الله و فرزندانش ساخته شده و ابراهیم جد بزرگ و پدربزرگ تمامی عرب‌زبان‌ها محسوب و فرض می‌شده است. یعنی بزرگ خاندان بزرگان و ریش‌سفیدان عرب بوده است. ولی مکه در تصرف و تملک خاندان قریش بوده و چندین بار طوایف مختلف عرب برای به‌دست‌آوردن و تملک آن وارد جنگ و نبرد شده بودند که خود کعبه چندین بار مورد تخریب و آتش‌سوزی بربرها هم قرار گرفته است و دلیل آن تکه‌تکه  شدن، حتی به سرقت رفتن کل یا مقداری از حجرالاسود بوده است که بعدها تکه‌هایی از آن به مکه مسترد و به‌وسیله صمغ درختی (کتیرا) در هم چسبانده شده است. یعنی شدت خشونت و آتش جنگ به حدی بالا می‌رفته که یک شهاب‌سنگ آسمانی توان مقابله با آن را نداشته است. یعنی آن سنگ موفق به گذر از جو زمین شده است ولی تاب حملات بربرهای وحشی را نیاورده است. چون اعراب می‌خواسته‌اند که از آن سنگ در سحر و جادوگری‌های خود بهره‌برداری کنند. چون اعتقاد داشتند که نیرویی ماورایی در آن وجود دارد. ضربات با هر چیز قابل‌تصوری وارد می‌شده است. مثل شمشیر، نیزه، تیر، تبر، چماق، گرز، آتشباری از سنگ و خاشاک و حتی مشعل‌های افروخته شده با روغن حیوانی و نفت سیاه و ... چون اقوام شکست‌خورده در میدان نبرد به داخل حرم پناهنده می‌شدند تا از مرگ نجات یابند و یا حتی موفق به سرقت آن شهاب‌سنگ جادویی یا مقام ابراهیم شوند. ولی اقوام دیگر یا خود قریش مراعات قوانین حرم را نکرده و این درگیری داخل حرم، خساراتی شدید به خود کعبه نیز وارد می‌کرده است که بعداً کعبه چندین و چند بار بازسازی می‌شده است. ولی حجرالاسود کاملاً تخریب شده است. یعنی نوادگان ابراهیم یا همان اعراب بادیه، کعبه و شهر مکه و چشمه آب زمزم را به چشم ارث‌ومیراث پدری خود می‌نگریسته‌اند و بر این باور بوده‌اند که قریش قومی میراث‌خوار، غاصب و متصرف است و ارث پدری آنها را بالا کشیده و به‌نوعی عدوان و عصیان کرده است. در نهایت طوایف عرب به داوری و میانجیگری امثال ابوسفیان و اجدادش توافق کردند که هرکدام از قبایل، یک یا چند بت به کعبه هدیه دهند و منافع و مالکیت حرم مابین آنها بالمناصفه تقسیم شود و دیگر بر سر آن ستیزه‌ای نکنند. یعنی خدای واحد کعبه، آیین و دین حنفی، ابراهیم جدشان و مکه میراث مشترک خود را باعث‌وبانی اصلی اختلافاتشان می‌دانسته‌اند. ولی خدایان متعدد و باطل، صلح و آرامش را به آنها هدیه می‌داد و تضمین می‌کرد که حرم را به‌صورت عادلانه مابین خود تقسیم کنند تا رفع منازعه انجام شود. یعنی به‌نوعی تقسیم ماترک و اموال متوفی مابین وراث. یعنی اعراب در مورد شهر مکه، کعبه و حرم در کل میراث متعلق به خود بازمانده از ابراهیم، به‌گونه‌ای مصالحه انجام دادند تا در آینده نزاعی بر سر آن نداشته باشند و سرزمین حجاز به صلح و آرامش برسد و این استقرار بت‌های متعدد و توافق بر سر تقسیم منافع حرم، تضمین آن وجه‌المصالحه بوده است. آنها معتقد بودند که برای اولین‌بار ابراهیم و فرزندانش شهر مکه و حرم را تملک و آباد کرده‌اند و اینکه آب شرب آن از زمزم است که توسط آنها جوشانده شده است. یعنی آنها با استقرار بت‌هایشان در داخل و خارج کعبه به‌گونه‌ای منطقه حرم را تملک می‌کرده‌اند و این گفته حقوق‌دانان که تصرف نصف مالکیت است و یا نشانه مالکیت است و ... یعنی همان‌طور که کسی با اسباب‌کشی و تصرف ملکی آن را تملک می‌کند و به‌عنوان مالک شناخته می‌شود و همچنین اینکه اگر کسی زمینی را کشت‌وزرع و آباد کند، مالک آن است مگر اینکه کسی خلاف آنها را ثابت کند، اعراب نیز بت‌ها را همانند بذر یا درخت و یا میخ طویله در شهر مکه کوبیده بودند و حرم را شبیه اسطبل حیوانات مرده و مومیایی شده کرده بودند. تا نشانی باشد برای اثبات مالکیت و مقدار سهم‌الارث آنها و البته حافظ منافع خودشان و اگر متوجه می‌شدند که تعدادی از بت‌ها بیرون آورده شده و یا ناپدید شده یا حتی بدون اجازه آنها جابه‌جا شده‌اند، آنگاه جنگ بربرها و وحشی‌های عرب بلادرنگ آغاز می‌شده و چه‌بسا کعبه با خاک یکسان هم می‌شده و کل حرم سوزانده و تخریب می‌شده است. این خطر به‌قدری بزرگ و جدی بود که نه ابوسفیان و نه فرزندانش (شهرداران مکه) و نه خود خاندان قریش و بزرگانشان جرئت نداشتند که هیچ تغییری در کلیات یا جزئیات (معماری و دکوراسیون) آن مصالحه نامه انجام دهند که در صورت انجام، احتمال اینکه کل شهر مکه توسط بربرها به آتش کشیده شده و نابود شود، بسیار زیاد و حتمی بوده است. دراین‌رابطه یک خانواده بی‌طرف به ریاست ابوطالب و عبدالمطلب و ... از خاندان عمران یثربی تبار و همگی یکتاپرست و پیروان مسیح ابن مریم، کلیددار خانه کعبه و به‌عنوان امانت‌دار و داور انتخاب شده بودند. ولی اعراب فکر می‌کردند که آنها نیز همانند خودشان عرب بربر و مارمولک یا سوسمار خوار هستند و اینکه مشرک یا بت‌پرست هستند. درحالی‌که آنها فریب‌خورده بودند و نمی‌دانستند که چه عاقبت شومی در انتظار آنها و خدایان باطلشان است. تمامی آنها به‌اضافه محمد و علی از نژاد و خون آل عمران بوده‌اند و بستگان عیسی، داوود و سلیمان و موسی و هارون بوده و در میان اعراب، مهاجر و مقیم ناشناس بوده‌اند و از بیت‌المقدس به یثرب و سپس به مکه رفته بودند که در سفر معراج، خداوند سرزمین آباواجدادی محمد رسول‌الله را به خودش نشان داد تا بداند که ریشه‌های اجدادی او از کجاست و یقین حاصل کند که از خاندان نبوت است.

عبد مناف یا عمران فرزند عبدالمطلب که به ابوطالب نیز شهرت یافته است، پدر علی بن ابی‌طالب و عموی محمد — پیامبر اسلام — است. او بزرگ خاندان آل ابی‌طالب است و منصب سقایت و افادت از مهمانان کعبه را عهده‌دار بود. وی به جهت انتصاب به فرزند بزرگش طالب، به کنیه «ابوطالب» شهرت یافته است. شیبة بن هاشم عبدالمطّلب یا عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف (۱۲۷–۴۵ قبل از هجرت، ۵۰۰–۵۷۹ میلادی) بزرگ قبیله قریش و از بزرگان شهر مکه بود. او در یثرب متولد شد و در هفت‌سالگی به مکه آمد و در آنجا سروری یافت. گفته‌اند که واقعه اصحاب فیل (حمله ابرهه) در دوره سیادت وی بر مکه روی داده است.

ولی با اتمام رسالت خاتم‌النبیین و فوت و رحلت ایشان مشکل دیگری حادث شد و آن اینکه اقوام و قبایل عرب متحد شده توسط پیامبر و دین اسلام، مجدداً اعلام فدرالیسم و خودمختاری کردند و همان سنت قبل از اسلام یا دوران جاهلیت را برای اداره ساختار اجتماعی خود پیش گرفتند و اختلافات و منازعات بسیار جدی مابینشان شروع شد. ولی با پادرمیانی و میانجیگری بعضی از نزدیکان رسول‌الله به‌اصطلاح صحابه چنین مقرر شد که تعدادی از بزرگان و ریش‌سفیدان عرب، شخصی را به‌عنوان جانشین خدا و جایگزین رسول‌الله انتخاب کرده و با او بیعت کنند تا اقوام عرب مجدداً متحد و یکپارچه شوند و جلوی تفرقه و اختلاف گرفته شود. بعدها این جانشینان خدا و رسول بر روی زمین یا طاغوت، امیرالمؤمنین یعنی پادشاه و سرور و ارباب مسلمانان عرب نیز نام گرفتند و جای خالی فراعنه مصر را پر کردند. ولی عده‌ای همانند علی علیه سلام پسر عموی محمد رسول‌الله از خاندان عمران بر این باور بودند که انتخاب این‌چنین شخصی می‌بایست با تعریف، سمت و صفت یا جایگاه دیگری، آن‌هم توسط آحاد مردم (توده) عرب‌زبان و مسلمان تعیین و مشخص شود که خریداری هم نداشت. به بیان ساده آنها این باور را داشتند که این کار در کل غلط و اشتباه، و خطایی بسیار بزرگ است. چون طبق آیات و حکم الله در قرآن، ولایت از آن الله و خلافت از آن مسیح ابن مریم جد عمویی بزرگ محمد است. ما باید به‌رسم و رسوم و سنت جاهلیت مبنی بر ولایت و خلافت ریش سفیدی و بزرگ‌خاندانی (ریش بزی) پایان دهیم. تنها راه وحدت بخشیدن به امت مسلمان عرب، امامت است و لاغیر. هرآن‌کس که صالح و یا صالح‌تر بود و منتخب مردم شد، او امام و پیشوای امت و جلودار مسلمین خواهد بود. در کل اعراب صرفاً می‌توانند برای خودشان پیشوا و امام تعیین کنند نه چیز دیگری و اصلاً حق ندارند در مسائل مربوط به خود خداوند مثلاً نبوت و خلافت و ولایت دخالت و نفوذ کنند. چون بزرگان عرب همواره بر این باور بودند که مردم عادی بی‌سواد و بی‌تجربه و نادان هستند و همه چیز می‌بایست به افراد پیر و باتجربه و مو سفید سپرده شود. حتی کسانی که دارای مال و ثروت و قدرت و نفوذ بیشتری هستند و بسیاری از مردم عادی هم این‌چنین تفکری را از اجدادشان به ارث برده بودند و تغییر این سنت و روال برای آنها غیرممکن و محال می‌نمود. تصور آن هم غیرممکن بود چه برسد به عملی شدن و تحقق آن. چون این سنت غلط قرن‌ها و هزاران سال در ذات و تفکر آنها نهادینه شده بود و این سنت دوران جاهلیت وارد اسلام شد. به‌هرحال خلیفه اول مشخص و منتصب شد الی خلیفه سوم که دوتای آخری آنها هلاک شدند. مشکل جدی از اینجا ناشی شده بود که بعضی از سران عرب با این استدلال در ظاهر درست و منطقی یعنی، اینک که عده‌ای می‌توانند به‌عنوان جانشین خدا و رسول خدا منتخب و منتصب شوند ما نیز خودمان را به‌عنوان خود رسول و نبی انتخاب و منتصب می‌کنیم. یعنی در سرزمین حجاز پدیده‌ای به‌عنوان انبیا دروغین شکل گرفت و خیلی‌ها مدعی شدند که هم جانشین رسول خدا هستند و هم خود نبی. در واقع نبوت از محمد مرحوم به آنها منتقل شده است و دلیل و مدرک آن را اولاً وجود و ظهور و اختراع چنین منصبی بعد فوت رسول‌الله می‌دانستند و ثانیاً اینکه عده کثیری به آنها ایمان و باور آورده و با آنها بیعت نموده‌اند و همین دو مورد را برای خلافت و نبوت خود کافی می‌دانستند. چون ابوبکر بر آنها برتری و فضیلتی نداشت. آنها مدعی بودند که محمد خاتم‌النبیین نیست. چون طبق آیات قرآن در آینده قرار است مسیح ابن مریم یعنی جد خود محمد ظهور کرده و مجدداً رسالت خود را احیا و ادامه دهد. اطرافیان و نزدیکان یعنی صحابه محمد، قرآن را به نفع خود و قبیله قریش تحریف و دست‌کاری کرده‌اند و منصب جدیدی به نام خلیفه الرسول و ... ابداع یا نوع آوری، وضع و جاری کرده‌اند که در همان کتاب تحریف شده هم نیست. تا بتوانند بر مردمان عرب امی (بی‌سواد)، ساده‌لوح و احمق حکومت و سروری کنند و فراموش کردند که سمت خلیفه الهی و خلیفه رسولی را به قرآن اضافه کنند و شش دانگ کعبه و شهر مکه را به یغما ببرند و از ما بی‌نصیب کنند. چون به خاندان دغل‌باز و شیاد قریش بدبین بودند، کل اسلام را حیله و ترفند آنها می‌انگاشتند برای کسب مالکیت شش دانگ و تمام کعبه و شهر مکه. آنها گفتند که اگر این‌طوری است ما خود رسول و نبی هستیم و همانند یهود هرکدام بر قوم و قبیله خود ریاست خواهیم کرد. گور پدر ابوبکر بی‌سواد و رمال و کسانی که با او بیعت کرده‌اند. در نتیجه بعد از کشته‌شدن و هلاکت عثمان (بچه مار) ملعون، مسلمانان تصمیم گرفتند که به این سنت و روال دوران جاهلیت قبلی پایان دهند و خودشان مستقلاً و بدون مداخله بزرگان و ریش‌سفیدان سپید مو (زال‌های ریش بزی)، شخص مورد نظرشان را انتخاب و به قدرت برسانند و چنین هم شد. علی علیه سلام را امام و پیشوای خود کردند و خرابه خلفای ملعون و منفور قبلی را به او تحویل دادند. نظام اجتماعی اعراب به‌نوعی جمهوری یا توده‌ای با حق انتخاب سرنوشت جمعی تغییر پیدا کرد. در واقع پسر عموی محمد خودش را نه خلیفه خدا و نه خلیفه رسول خدا می‌دانست. بلکه خود را منتخب و پیشوا یا امام مردم می‌دانست که حاکمی است که نه به انتخاب ریش‌سفیدان ریش بزی و نه به وصیت، سفارش و توصیه خلفای ملعون قبلی به قدرت رسیده است. بلکه تنها مرجع قدرت او توده مردم یا آحاد مسلمانان هستند و بعد از فوت پیامبر، برای اولین‌بار فقط و فقط حاکمیت شخص خود را کاملاً مشروع و قانونی می‌دانست. خلافت قبلی‌ها به‌نوعی سرقت و کلاهبرداری و جعل عنوان بوده است و خلافت خلفای قبلی را باطل، مردود و شیطانی می‌دانست. چون او قدرت و نفوذش را از مردم می‌گرفت نه مرجع یا مبدأ دیگری. او بارها مدعی شد که سنت و روال جدید از همان زمان فوت رسول‌الله می‌بایست مرسوم می‌شده است و نه بعد از سپری شدن این مدت‌زمان طولانی که آسیب و خسارات بسیار زیادی هم به بار داشته و مبارزه و جنگ با پیامبران دروغین و پیروانشان پرهزینه‌ترین آنها بوده است. بعد از ادعای خلافت ابوبکر ساحر اعراب بادیه خبردار شده و هجوم آوردند و اولین شخصی را که ملاقات کردند، علی ابن ابی‌طالب بود. چون به او اطمینان کاملی داشتند و به او گفتند که ای پسرعمو جان جریان از چه قرار است. ایشان در جواب گفتند که من دیگر پسر عموی شما محسوب نمی‌شوم. چون من از آل عمران هستم. ولی شما عرب ملخ خور هستید. من و پدران و اجدادم عرب نبودیم و از عرب بودن هم بیزار و استعفا داده‌ایم. عرب بودن برای ما ننگ بوده است. چون یک عرب با یک گوسفند هیچ فرقی ندارد. ماقبل از نزول قرآن اجازه نداشتیم هویت واقعی خود را فاش کنیم. ولی الان کار از کار گذشته است و من افشا می‌کنم. هم محمد و هم من هر دو از آل عمران بوده و از بستگان عیسی هستیم. اصحاب پیامبر به وصیت او عمل نکردند. به‌جای اینکه محمد را در کنار شهدای اسلام همچون حمزه عمویمان دفن کنند او را در خانه و مسجد خدا دفن کردند و مسجدالنبی شد کلیسای ارامنه و مسیح در آینده سه عدد زنگوله به همراه خود خواهد آورد تا به صدا در آورید و ابوبکر هم خلیفه‌گری راه انداخت و اسقف اعظم شده است. آخر پیری و معرکه‌گیری. به ایشان گفتم که کل اعراب را در جایی جمع کنید و به این رسم و سنت زمان جاهلیت پایان دهید و بگذارید و اجازه دهید که عامه و توده مردم امام و پیشوای خود یا سرنوشت خود را انتخاب کنند که نکردند. همانند گروه‌های مافیایی ائتلاف کرده و خودشان را جانشین الله و جایگزین محمد کرده و به اعراب قالب کردند که در حقیقت آن ولایت از آن خدا و آن خلافت از آن مسیح است و ... من هم دیدم که اینها گوسفند تبار هستند و متوجه اصل مطالب من نمی‌شوند، استعفا دادم و کناره‌گیری کردم و به باغبانی مشغول هستم و ... اینها اسلام را کردند شرکت تعاونی و یا شرکت سهامی خاص با مسئولیت نامحدود. ابوبکر شیاد مدیرعامل است با حق امضا و مهردار و عمر و عثمان مار صفت و ... هیئت‌مدیره شدند. اعراب بادیه خشمناک شده و به ابوبکر، عمر و عثمان حمله کردند و آنها را ضرب و شتم کردند. ابوبکر دچار شکستگی دنده شد، عمر دچار پارگی فتق بیضه و عثمان دچار پارگی پرده گوش شد و به آنها گفتند شما خودتان را جانشین الله و محمد کردید؟ خیلی غلط و بیجا کردید. مگر حجاز شهرهرت است. ما هم خودمان را جانشین او می‌کنیم. مگر از شما چه چیز کمتری داریم و اینکه بر شما وحی نمی‌شود، ولی جبرئیل به ما وحی کرد که شما را باید بکشیم و با شما به جنگیم تا فتنه و فساد روی زمین برچیده شود. آنجا را ترک کردند چون ابوبکر حیله‌گر اسلام را همانند گوسفندی در مقابل کعبه قربانی و آن را میان خود و اطرافیانش تقسیم کرده بود. بعداً که جنگ‌های داخلی مابین اعراب شروع شد از علی پرسیدند که تو و فرزندانت نمی‌جنگید؟ گفت خیر چون جنگ شما باطل است. در مورد چیزهایی وارد جنگ شده‌اید که به شما اصلاوابدا تعلقی ندارد و به شما اصلاً مربوط نمی‌شود. من و فرزندانم وارد جنگ باطل نمی‌شویم. فقط زمانی که بربرهای وحشی خواستند به ما حمله کنند از خودمان و اموالمان دفاع و محافظت خواهیم کرد. راه باز و جاده دراز، پیش به‌سوی جهنم، شتابان بروید و پشت سر خود را هم نگاه نکنید. محمد بارها به من گفت که فریب بعضی از صحابه را نخور. این دغل دوستان که می‌بینی، مگسانند گرد شیرینی. اینها نسل‌اندرنسل و جد و آبادشان جادوگر بود. فکر می‌کنند که من هم جادوگر اعظم هستم و سحرم قوی تر از سایرین است. به امید چیرگی بر سایر ساحران دور من جمع شده‌اند. علی بعد از رحلت پیامبر گفت، اعراب گوسفند به دنیا آمده‌اند و گوسفند از دنیا می‌روند. پیامبر مثل چوپان برای اعراب بود. موضوع خیلی مهمی نیست، مثل گله گاو و گوسفند مدتی رم می‌کنند، ولی کتاب قرآن دست آنهاست و می‌خوانند، وقتی که از رمق افتادند من خودم چوپانی بلد هستم. می‌روم و آنها را جمع‌آوری می‌کنم و هدایتشان می‌کنم به راه راست. مدتی به آنها استراحت دهید. خیلی خسته و بی‌رمق شده‌اند چون کار یک‌ماهه، بیست سال به درازا کشید. خیلی نزدیک بود که الله از اسلام منصرف شود و کتابش را پس بگیرد.  در کل شبه‌جزیره عربستان دو نفر فهمیدند که کتاب قرآن چیست؟ یکی نبی اکرم بود و دومی من هستم. شما نفهم به دنیا آمده‌اید و کودن از دنیا خواهید رفت، چون من محمد را بازجویی می‌کردم و ایشان باکمال‌میل جواب می‌دادند. در نهایت متقاعدشان می‌کنم که یک یا چند نفر را به‌عنوان امام و پیشوا انتخاب کنند و خیر و شر همه چیز متوجه خودشان شود و نه من و نه شما. صحابه منافق از ترس اینکه مبادا آن یک نفر خود علی باشد، شبانه دست به کودتا زدند و عده‌ای ریش‌سفید بز و گوسفند صفت را فریب دادند تا جانشین الله و رسول‌الله شوند و تازه بعد از سه روز رسول‌الله را دفن کردند. به علی گفتند ما مأموریت داریم که کل دنیا را مسلمان کنیم. علی در جواب گفت 20 سال طول کشید که این گوسفندان خانه خدا را پاک‌سازی کنند. اینها خودشان را نمی‌توانند مسلمان کنند چه برسد به کل دنیا. شما خواب خوش دیده‌اید و در آن مست و سرخوش هستید. یکی می‌خواهد که خود شما را آدم کند. اینها چند بار در روز می‌گویند "السلام علینا و علی عبادالله الصالحین" ولی معنی آن را تا به امروز نفهمیده‌اند و اینکه جد عمویی من عیسی گفت: صالح شوید و صالح باقی بمانید و از میان صالحان، پیشوا و یا پیشوایانی برای خود برگزینید. این چهارپایان ناصالح‌ترین شخص ممکن را قبول کرده و پذیرفتند.

خود محمد به من بارها گفت که این ابوبکر حقه‌باز را ببین از موی سر سفید من و از ریش سفید خودش خجالت نمی‌کشد و اصلاً شرم و حیایی ندارد. دختربچه ۹ساله خود عایشه را نزد یک عفریته ساحره برده و سرتاپایی او را سحر نوشته است و چهل روز نگذاشته است تا استحمام کند. تا تأثیر مرکب و جوهر سحر تا مغز استخوان او نفوذ کند. چیزی در مایه امیر تتلو. بعد از چهل روز آن را برگ سبزی کرده تحفه درویش که شاید از او صاحب پسری شوم و بعد از مرگم از طریق نوه دختری خودش سلطان عرب شود. یعنی پسرم را غلام و برده درباری خود کند. خداوند هم از مکر او فرار نکرد و به من دستور داد که باید کادوی ولنتاین ابوبکر را قبول کنی و به کودک‌همسری تن بدهی و این رسم و سنت در میان اعراب پا بگیرد و به درک واصل شوند. چون عقل نداشتند که بفهمند موضوع از چه قرار بود. تنها پسر دلبندم ابراهیم بیمار بود و خورشید گرفت و از دنیا برفت و هشدار خداوند درس عبرتی نشد برای آن پیرمرد جادوگر. گفتم «خورشید و ماه به‌خاطر مرگ کسی نمی‌گیرند.»  ولی تو بدان که برای هشدار دادن به شیاطین و یادآوری قیامت می‌گیرند. ازاین‌رو نماز آیات یا وحشت واجب شده است تا از سحر و جادو دوری کنید. چون خسوف و کسوف در بعضی افراد موجب ابطال سحر می‌شود. چند سالی طول کشید تا ام الشیاطین را تبدیل به ام المومنین کنم که اگر پدر خبیثش بگذارد و از راه بدرش نکند. عایشه تا یک سال بوی مو و استخوان سوخته می‌داد. تا به امروز چند بار مسموم کرده‌اند ولی سم در دهانم مزه عسل داده است. از کجا معلوم فرزندم ابراهیم را ابوبکر نکشته باشد. جبرئیل چیزی به من نمی‌گوید. فقط می‌گوید که به زبان عیسی شنیدن خوش است و برای آیندگان است. عزی برای یکی شمشیر اسکندر تحفه داده است و به دیگری کفش‌های اسکندر را و به آن ملعون پیر اسطرلاب که از دیوار خانه‌اش آویزان کرده است که خانه من را نشانه‌گیری کرده است. اینها بعد از مرگ من دست بردار تو و فرزندانت و نوادگان خود من نیستند. از جلو و عقب، از راست و چپ و از بالا و پایین به طرفتان حمله‌ور می‌شوند، تا مبادا ثروت و قدرت را از دست بدهند و از آن شما شود. ولی فقط از خدا بترسید، همان‌طور که من و عیسی مصونیت جانی داشتیم، شما هم خواهید داشت. آنها تصور خواهند کرد که می‌توانند به شما آسیبی برسانند. ولی آسیب به خودشان خواهد بود. هیچگاه موفق به قتل شما نخواهند شد و باز بر آنها کل جریان مشتبه خواهد شد. همان‌طور که بر بنی‌اسرائیل ملعون مشتبه شد و به خود مغرور شدند و با خود خواهند گفت که ما نوادگان آن جادوگر اعظم عمرانی و یثربی تبار را کشتیم و آن سحر از آن ما شد. محمد می‌دانست که اصحاب او را عده‌ای مشرک و بت‌پرست، جادوگر و ساحره زاده، زنازاده و زناکار، لواط کننده الواط، قمارباز و رباخوار، شراب خوار و ... تواب هستند و هر لحظه احتمال دارد که به عادات زمان جاهلیت خود و سنت اجداد خود برگردند که در نهایت هم برگشتند و بهانه آن فوت رسول‌الله بود. معاویه نامشروع در حال مستی نماز می‌خواند و ... طبق تحقیقات جنایی ما ابوبکر قاتل ابراهیم فرزند رسول‌الله است و خورشیدگرفتگی هم اخطاری به او و امثال او بوده است که محمد پادشاه و سلطان عرب نیست که به فکر جانشینی و خلافت او باشید. ولی هشدارها را نادیده گرفتند و رفتند دنبال شیطنت خودشان. همان‌طور که خورشید در روز فوت ابراهیم حبیب‌الله و ابراهیم ابن محمد غروب کرد، در روز رحلت محمد، نبوت هم غروب کرد ولی با ظهور مسیح ابن مریم این خورشید مجدداً طلوع می‌کند و چشمان شما را کور می‌کند و با نور آن خورشید درخشان هم از خواب غفلت و بیهوشی بیدار نخواهید شد. بیهوشی کار سختی نیست. بشمار 1 و 2 و 3 رفته‌ای به عدد 4 نمی‌کشد. ولی هشیاری و ریکاوری یک چالش بزرگ و دردناک و پراسترس پزشکی است. ممکن است که هرگز بیدار نشوی و کار به اهدا اعضا بدن برسد. یا زیر مشت و لگد متخصصین بیهوشی و حتی شوک الکتریکی با ولتاژ بالا قرار بگیری. ابلیس و شیطان متخصصین بی‌سواد بیهوشی و خواب کردن هستند. چون هشیار و بیدار کردن بلد نیستند. چون بی‌سواد هستند و در کل در تخصص آنها نیست. چون لازمش هم ندارند و وظیفه آنها صرفاً و فقط بیهوش کردن و خواب کردن و گریختن است. چون اصلاً نباید بیدار و یا هشیار شوی و در آن حال رهایت می‌کنند تا مرگ و قیامت تو را هشیار و بیدار کند و بعد از ابلیس و شیاطین کارها به خود الله و ملائکه و انبیا واگذار می‌شود. جهان اسلام بعدازاین باید منتظر شنیدن سخنانی به‌مراتب بدتر و ناخوش آیند تر از اینها، آن‌هم از زبان مسیح ابن مریم باشد. سموم شما بی‌خاصیت و بی‌تأثیر شده است. سم مهلک و واقعی برای شما در راه است. اولین آیات الهی که بر عیسی وحی می‌شود، برای شما بسیار آزار دهند و دردناک خواهد بود. مسلمان‌زاده‌ها به سه گروه کلی تقسیم می‌شوند. 1- ولگردها، اراذل‌واوباش خیابانی و 2- مجاهدین فی انفسکم 3-  انگشت‌شماران دانا و حکیم. هر دو گروه اول درست همانند بیماران روانی هستند که با دهانی کف آلود از تیمارستان روانی گریخته‌اند و تحت‌تأثیر داروهای اعصاب و روان با دوز بالا هستند و تلوتلو می‌خورند و با یکدیگر تصادم دارند. ولگردهای خیابانی به فکر خودکشی و خودسوزی هستند. ولی مجاهدین فی انفسکم دنبال سلاح هستند تا مثل سگ هار به‌طرف ایشان هجوم ببرند که ناگاه خود را زیر سم اسبان یأجوج‌ومأجوج می‌بینند و به‌احتمال خیلی زیاد قبل از آن دچار شکافته شدن جمجمه سروگردن از پشت می‌شوند. چون آنها نیروی مخصوص و یگان ویژه هستند و از میان بیش از 100 میلیارد ملک، به‌صورت داوطلبانه، گلچین شده‌اند تا همراه و محافظ مسیح باشند. چیزی شبیه گارد یا سپاهیان الله بر روی زمین. می‌دانید چرا این‌گونه می‌شود؟ چون مسلمان‌زاده‌ها صرفاً از صلب پدر و ترائب مادر مسلمان‌زاده بیرون آمده‌اند و نه‌تنها از خدا و اسلام هیچ نمی‌دانند، بلکه عصیان و نافرمانی خدا را هم کرده‌اند و در کنار کافران اهل کتاب هستند. اینک فهمیدید که جریان از چه قرار است؟ در آینده نزدیک مسلمان‌زاده‌ها کافران اهل کتاب خطاب خواهند شد. آن‌هم به وحی خدا و زبان عیسی. می‌گویند که دنیا عوض در مقابل عوض است و صدالبته خداوند عادل مطلق است. اگر روزی محمد پیروان دروغین موسی و عیسی را کافران اهل کتاب خطاب می‌کرد، در آینده عیسی نیز پیروان دروغین محمد را کافران اهل کتاب خطاب خواهد کرد. جای هیچ‌گونه ناراحتی هم ندارد چون خودتان کردید و باعث‌وبانی آن شدید. این یک دور یا چرخه باطل عقلانی است که خودتان و شیاطین راه انداخته‌اید. مرگ بر شاه - رضاشاه روحت شاد. اگر فاصله بین دو پریود دختران از 21 تا 35 روز باشد فاصله بین دو پریود پارسیان 40-45 سال شمسی است و خارج شدنی هم در کار نیست چون خودکرده را تدبیر نیست. خود خالد بن ولید را روی اسب شکار کرده و قطع نخاع می‌کنند و چرخ‌کرده خودش و اسبش با پهن اسب مخلوط می‌شود. خود محمد رسول‌الله سه بار او را در غزوه احد، خندق و حدیبیه نفرین و لعن کرد. همان یکبار اولش کافی بود. حتی آن شمشیر اسکندر که از عزی کادوی ولنتاین گرفته بود به کارش نمی‌آید. چون اصل آن شمشیر را ابو لولو آهنگر دزدید و به‌جای تعمیر و مرمت، تقلبی آن را به دست خالد داده بود و خالد با یک خیار سبز و یا موز زرد پیشروی به جلو می‌کرد تا بلکه بتواند فتوحات اسکندر را به چنگ آورد و به نام خود ثبت تاریخی کند. چون در نهایت به این نتیجه قطعی رسیده بود که سحر محمد قوی تر از سحر اجدادش است و بهتر است که همانند بقیه ساحران، جزو اصحاب رسول شود. ابو لولو کفش‌های عمر را نیز از مسجد به سرقت برد که هاروت و ماروت در روز ولنتاین به او کادو داده بودند و می‌پنداشت که کفش‌های اسکندر است و با آنها نماز هم می‌خواند. ولی اجازه واردکردن آنها به مسجد را نداشت و برای کفش‌هایش نگهبان مخفی می‌گمارد. آن کفش‌ها در آتشکده‌ای در کاشان به همراه عبا و ردای به سرقت رفته او نیز به آتش کشیده شدند تا سحر او باطل شود و پارسیان از دست او نجات یابند که چنین هم شد. ایرانیان از دست آن ملعون خلاص شدند. اینک آن شمشیر اسکندر کجاست خدا می‌داند. شاید در دستان مسیح باشد که به شما نشانش خواهد داد تا بدانید که اسلام و دین خدا سحر و جادو نیست. جادوگر خود شما و جدوآباد شماست. بلکه اسلام خود علم و دانش الله است و شاید شما خود جبرئیل را با ابو لولو اشتباه گرفته‌اید. چون او جرئت این کارها را نداشت چه برسد به فرار از دست آن‌همه وحشی بربر. اعراب ندانستند که چه زمانی عمر ابن خطاب زخم برداشت و چه زمانی کفش‌ها و عبایش برفت و ابو لولو با دو خنجر مسموم مثل فرفره داخل مسجد چرخ زد. گویا مسجد را با زورخانه پارسیان اشتباه گرفته است و چه زمان مثل گربه وحشی از مسجد به بیرون گریخت و هیچ‌کس به گرد پایش هم نرسید و اصلاً هیچ اثری از آن به‌جای نماند. این ابو لولو چه کسی بود و از کجا آمد و چه کرد و چرا مثل آب در زمین فرورفت؟ و اینک مسیح ابن مریم در مورد اینکه یوسف گم‌گشته کجاست و آیا اصلاً این جمعه یا جمعه‌های بعدی به کنعان برمی‌گردد یا برنمی‌گردد. غم نخورید و یا باید بخورید؟ چه خواهد گفت؟ جای خود را دارد و آن حکایت و قصه مفصل خودش را دارد. پیشوا علی هزار بار گفت که ریش‌بزی‌ها را یکجا جمع کنید تا خودم تار و مارشان کنم. تا سر از بدنشان جدا شود و اعراب از این سنت جاهلانه و گمراهی خلاص و رها شوند. در جواب گفتند نه خیر و ما خودمان عاشق و شیفته این سنت ریش سفیدی هستیم. چون اقتدار و ثروت زیادی به همراه دارد و هرچند که سحر محمد تا به امروز خیلی خوب به‌پیش رفته است و ما با تمام قدرت این سحر را به‌پیش خواهیم برد تا کل دنیا مال عرب شود. تو بنشین سر جایت برای این‌جور کارها خیلی جوان، بی‌تجربه و خام هستی و هر زمان موی سر و صورتت همچون دندان‌هایت سفید شد، آن زمان برای ما موعظه کن و راه و چاه را نشان بدهد و اگر علی علیه سلام آن زمان مقداری دکلره و اکسیدان به همراه داشت، امام و پیشوای بدون چون و چرای کل مسلمین جهان بود و وضعیت فعلی بسیار متفاوت‌تر از این می‌شد. ولی آن زمان موی سفید بر سروصورت نداشت و سخنش بر کرسی نه نشست و اعراب زیان‌کار و دچار خسران شدند.

اما یک مشکل بسیار بزرگ و اساسی برای امثال ابوسفیان و فرزندان و خاندان قریش، حتی اکثر اتباع و ساکنین سرزمین حجاز وجود داشت و آن اینکه اعراب به سرزمین پارس (ایران) ، بابل (عراق) ، مصر و ... حمله کرده و به تصرف خود درآورده بودند و چه قبل از حمله و چه بعد از پیروزی، عده بسیار زیادی یعنی تقریباً همه آنها شهادتین گفته و تازه مسلمان شده بودند. یعنی طبق قوانین اسلام، دیگر کسی نمی‌توانست زنان و دختران مسلمان آنها را کنیز خود کند و یا مردان و پسران مسلمان آنها را اسیر و یا برده خود کند و حتی اموال و املاک مسلمانان آنها را نمی‌توانستند به‌عنوان غنیمت جنگی مصادره و تقسیم کنند و بدتر از همه اینکه، تمامی آنها مستحق انجام مناسک حج بودند و کسی نمی‌توانست مانع مهاجرت آنها به حجاز شود. چه برسد به منع خرید و یا تصرف و تملک اراضی عربستان و انجام کسب‌وکار، تجارت، کشاورزی و دامداری آنها. یعنی آنها در نهایت متوجه شدند که نه‌تنها جهان‌گشایی و کشورگشایی نکرده‌اند، بلکه با دستان خود به‌نوعی وطن‌فروشی هم کرده و سرزمین، کشور و دیار اجدادی خود را به باد فنا داده‌اند. پیش‌بینی دقیقی که ابوسفیان قبل از پیروزی اسلام کرده بود. به باور او اعراب به‌سختی موفق به مصالحه در مورد مکه و منافع مالی کعبه شده‌اند و در آینده این شهر مدعیان جدیدی از هر نوع رنگ و نژادی خواهد داشت. حتی بردگان سیاه‌پوست خودمان. یعنی دامنه منازعه به کل دنیا کشیده خواهد شد و چنین هم شده است. یعنی امروزه هرکسی از هر نوع رنگ و نژادی که اسلام آورده و مسلمان و یکتاپرست شود، یک سهم از آن خود در سرزمین حجاز دارد. چون حجاز متعلق به الله و اسلام و جهان اسلام است نه آل سعودی و نه اعراب. هر مسلمانی حق مهاجرت و اقامت دایم و کسب‌وکار و تجارت و ... در عربستان دارد. ولی آل سعودی این موضوع و حقیقت را خیلی خوب درک و فهم کرده است و برای مقاومت و ایجاد مانع بر سر تحقق این سرنوشت الهی، لشکر و سپاهی تا دندان مسلح سروسامان و تدارک داده است که با حمله و هجوم مسیح ابن مریم و ملائکه در کالبد یأجوج‌ومأجوج درهم کوبیده و فرو خواهد ریخت و شهر مکه و کل سرزمین حجاز به تصرف آن والا حضرت در خواهد آمد. همچنین است اسرائیل فعلی و بیت‌المقدس و بیت‌لحم و حیفا.

در زمان امامت علی علیه سلام دو تئوری و نظریه کلی برای اداره حجاز و ممالک اسلامی بوده است. نظریه اول متعلق به خود علی بود که می‌گفت که به‌تمامی مسلمانان جهان باید حق انتخاب سرنوشت داد و آنها خودشان امام و پیشوای خود را انتخاب کنند. هر مسلمانی حق اقامت و کسب‌وکار در تمامی بلاد مسلمین جهان را دارد و کلاً نگرشی اینترنشنال و بین‌المللی و غیر ناسیونالیستی به جهان اسلام داشت. او می‌گفت هر شخص مسلمانی از هر نوع و رنگ و نژادی که باشد، برادر و یا خواهر دینی ما محسوب می‌شوند و صدالبته خود مسیح که مسلمان و یکتاپرست است و ما همه برادران و خواهران شرعی او هستیم.  می‌توانیم از آنها برای خود و فرزندانمان خواستگاری کنیم و آنها نیز اجازه دارند از دختران ما خواستگاری کنند و ... حتی خود محمد به من وصیت کرد که برای فرزندانت و نوادگان من از غیرعرب زن بستان و من هم شهربانو را برای حسین انتخاب کردم. چون بزرگان عرب حاضر نبودند او را به کلفتی ببرند. چون دختر یک شاه شکست‌خورده بود و البته عجم و در صورت ازدواج، اصالت خانوادگی آنها را فرومی‌ریخت و نوعی بی کلاسی بود برای آنها. ولی من با این کار دل‌های پارسیان را فتح کردم و مانع شدم تا ژنوم آل عمران آسیب عربی ببیند. نظریه دوم متعلق به فرزند نامشروع هند یعنی معاویه بود که ابوسفیان همواره هشدار می‌داد که او فرزند من نیست. بلکه فرزند وحشی بوده و حرام‌زاده است و برای خود من بسیار خطرناک است چه برسد به سایرین. او بر این باور بود که ساختار حکومتی و اجتماعی اعراب باید به زمان جاهلیت برگردد و کلاً نگرشی نژادپرستانه و ناسیونالیستی افراطی عربی به موضوع داشت. او می‌گفت که ما باید حجاز و اسلام را مختص اعراب کنیم و برای غیرعرب ممنوع و حرام باشد. چون هر مسلمانی در هر نقطه از جهان می‌تواند به سرزمین آباواجدادی ما ادعاهایی داشته باشد. فتوحات اسلامی باید مستعمرات اقماری ما باشد و غیرعرب نیز برده و کنیز ما باشد. ما مسلمانان را باید به درجه یک و دو و سه و... تقسیم‌بندی کنیم. ما باید استعمارگر و سلطه‌جو باشیم و آنها اسیر و بنده و رعیت ما باشند. یعنی اتاق فکر و اطرافیان او متوجه موضوع بسیار جالب و عجیبی شده بودند و آن اینکه، اهل پارس، بابل و مصر با نگرش ساختار حکومتی سلطنتی وارد اسلام شده‌اند و همانند ما به رسول اکرم به دیده پادشاه و فرمانروای حجاز می‌نگرند و مدعی هستند که اگر قرار است پادشاهی به ارث برسد، پس این ارث از آن اولاد محمد و علی است و نه سایرین ظالم و تبهکار. چون آنها از تبار و خون او هستند و خیلی زیاد صالح و مهربان و عادل به نظر می‌رسند و از همه بدتر اینکه عقاید باستانی خود مبنی بر وجود خدایان باطل را در اسلام دخیل و وارد می‌کنند و قصد دارند که اولاد محمد را جایگزین آن خدایان قبلی بکنند. یعنی اسلام را به‌تبع و باب میل خود تغییر دهند. درست مثل پیتزا قورمه سبزی. یعنی علاقه دارند که نام آنها در ردیف ششم لیست سیاه گاگ و مگاگ ثبت شود و هیچ ترسی هم از خدا به دل راه نمی‌دهند. از طرفی چون عربی خوب بلد نیستند بدون هیچ علم و دانشی عقاید و افکار شرک‌آمیز خود را وارد اسلام می‌کنند. ازاین‌رو همواره سعی کردند که از زبان و قول آنها سخنان غلط و نادرست وارد عقاید اسلامی کنند تا بتوانند خیلی سریع، اولاً آنها را خارج از اسلام فرض کرده و مشرک و کافر خطاب کنند، ثانیاً در زمان لازم فتوا و حکم قتل و یا اسارت و ... آنها را صادر کنند. یعنی همان کاری که اجدادشان می‌خواستند با قرآن و محمد کنند. یعنی واردکردن سخنان باطل و بیهوده به قرآن یا همان غرانیق.

 

«فاِنّهُن الغرانیقُ العُلی و اِنّ شفاعتَهُنّ لَتُرتَجی» «ایشان مرغان بلند پروازند که بر شفاعتشان امید می‌رود»

 

ما تمامی این خرابکاری‌ها را برسی و رهگیری کردیم. کار، کار خود راهبان سنی مذهب و عرب نژاد است. چون آنها خوب بلد هستند که خطبه به باطل بخوانند. غیرعرب‌ها این‌چنین سطح سواد ادبی و عربی ندارند. عجم نمی‌تواند اینها را جعل کرده باشد. غیرممکن است و هرگز. کار اتاق فکر معاویه و یزید است و جانشینان آنها تا به امروز. یعنی آنها به‌گونه‌ای موفق شدند که اسلام را مختص اعراب کنند و سرزمین آباواجدادی خودشان را نجات دهند و از آن خود کنند و از سایر ممالک اسلامی سوءاستفاده کنند. قوی‌ترین مدرک برای اثبات این ادعا، انجیل برنابا است که توسط اتاق فکر گمراه اهل‌سنت عربی جعل و به شخصیتی به نام برنابا نسبت‌داده‌شده است. در این انجیل عقاید در ظاهر درست و دلسوزانه اسلامی بر مسیحیان القا و تحمیل می‌شود و جریان وقتی لو می‌رود که جعل‌کنندگان این انجیل، از خود قرآن و حقایق گذشته و آینده هیچ آگاهی و اطلاعی نداشته‌اند. یعنی خودشان مرتکب جعل و تحریف کتب آسمانی شده‌اند که جرم بسیار سنگینی دارد. آنها نسبت به شیعیان نیز همین کار را کرده‌اند. یعنی جعل کتب مذهبی و دینی و نسبت دادن آن به شخصیت‌های تاریخی قبل خودشان. تا بتوانند اسلام شیعیان را به‌طرف شرک و کفر منحرف کنند و چون زبان آنها غیرعربی بوده و بی‌سواد و نادان هم بوده‌اند و زمینه ابتلا به گمراهی در آنها آماده بوده است در نتیجه دچار این گمراهی و ذلالت بزرگی همانند مسیحیان شده‌اند. ولی هرگز تصور نمی‌کردند که اقوام مغول همچون یأجوج‌ومأجوج بر سرشان خراب شود و اینکه دو موضوع بسیار اساسی و مهم را از یاد بردند. اولی ظهور مسیح و خروج یأجوج‌ومأجوج و دومی قیامت کبری است. ما هم نقطه‌ضعف بسیار بزرگ و پاشنه آشیل آنها را یافته‌ایم و جای هیچ رحم و انصافی هم در کار نخواهد بود.

 

و اما اگر وسوسه می‌کند تو را از [طرف] شيطان وسوسه‌ای، پس پناه بر (پناه خواه) به خداوند، به‌درستی اوست شنوايی دانايی 200

به‌درستی كسانی كه تقوی كردند (پرهيزگاری كردند) زمانی كه رسيد (لمس كند) ايشان را طايفه‌ای از شيطان، متذكر (يادآور) می‌شوند [خداوند را] ، پس آنگاه ايشان بينايان (آگاهان) می‌شوند  201

و برادرانشان فرومی‌برند (توسعه می‌دهند) ايشان را در  فريب (غرور) سپس كوتاهی (کم‌کاری، بی‌کفایتی) نمی‌کنند. آيه 202 سوره اعراف

 

اگر آنها برادران مسلمان خودشان را تنها به دلیل و جرم غیرعرب بودن به گمراهی و فریب فروبرده‌اند و هیچ تلاشی برای هدایت و نجات آنها نکرده‌اند ما خود آنها را به درک واصل می‌کنیم تا در روز قیامت هم بار گمراهی خود خبیثشان و هم برادران سفیه و کم‌عقلشان را بدوش کشیده و به کیفر و مجازات اعمال کثیف، پلید و شیطانی خودشان  برسند. تا بدانند که معنی رحمت و لطف الله چیست؟ و یا ارزش و بهای چند متر زمین و خاک و زندگی چندروزه در روی سیاره زمین یا طاغوت چیست؟ ما مغول هستیم و همان‌طور که محمد بوی سحر و جادو را از راه دور استشمام می‌کرد، ما می‌توانیم وقوع و شروع حملات سنگین را احساس و پیش‌بینی و پیشگویی کنیم. همچنین نوع حمله، گستردگی آن، اهداف آن، حمله توسط چه کسانی و به فرمان چه کسی خواهد بود، ابزارهای جنگی مورداستفاده چیست، دلایل حمله و خیلی چیزهای دیگر که برای یابوها و گوسفندها بی مفهوم و بی‌معنی است. تنها چیزی که نمی‌دانیم زمان دقیق آن حمله دهشتناک است. ولی چیز مهمی نیست چون اصلاً چیزی به نام زمان وجود ندارد. آن زاییده احساسات بیولوژیک شماست. در علم کتاب قرآن گذشته و آینده، حال است و به این یقین و باور کاملی داریم که ما نیز در این نبرد بزرگ شرکت داریم و سعی و تلاش می‌کنیم که طرف الله، ملائکه و انبیا و صالحان باشیم. شما در طرف یک‌مشت پیرمرد خرفت، کودن، زال، خرافه‌پرست جاهل، چلاق و پا دم گور یا خسبیده در گور هستید. یا مشتی راهب، شاعر و خواننده بی‌سواد و گمراه هستید. کسانی که به دنبال ولایت الله هستند و یا خلافت مسیح که هرگز نصیبتان نمی‌شود و ناکام، دماغ‌سوخته، داغدار و نشانه‌گذاری شده از دنیا می‌روند. عاشق و دل‌باخته طاغوت یعنی ثروت و مال دنیا شده‌اید و جان به ملک الموت هم نمی‌دهید و دنبال عمر ۱۰۰۰ساله و جاودانگی هستید. به‌جای الله سنگ دیوار کعبه، حجرالاسود، مقام ابراهیم، حرم نبوی بی زنگوله، کلیسای جامع و اسقف اعظم ابوبکر و عمر، قبر، استخوان، خون، مو و ریش‌سفید، ابا و عمامه و ردای سیاه‌وسفید،  کاغذ و مرکب قرآن و جناب حاج‌آقا اسلام را می‌پرستید. یا شمشیر بدل خالد بن ولید ملعون و نفرین شده، کفش‌های میرزا نوروز، گیوه حاجی‌فیروز نهاوندی، عبا و ریش عمر بن خطاب عرب نژاد و عرب پرست یا اولاد و خاندان نبی را به ستایش، تمجید و پرستش قرار داده‌اید. غرق، سرخوش و سرمست در کتب و تاریخ جعلی و خطابه‌هایی شده‌اید که به خط و قلم ابلیس و شیاطین است و مشغول خودارضایی و خودفریبی شده‌اید و همانند کبک سربه‌زیر برف برده‌اید. درحالی‌که قیامت و عذاب الله در دو قدمی شماست.

به بیان ساده ما مرکز و پایگاه اصلی مهدویت را رهگیری و شناسایی کرده‌ایم و آن مکانی نیست جز دانشگاه علوم اسلامی الامام محمد بن سعود در ریاض و در خاک عربستان سعودی. آنها برای حفاظت و نگهداری از سرزمین آباواجدادی خود، یک منطق بسیار ساده‌ای دارند و آن نبرد غرانیق است. یعنی باید دنباله‌رو راه و منش اجداد بت‌پرست خود همانند ابوسفیان و معاویه باشیم. تنها راه مبارزه و ابطال اسلام غیرعربی همان غرانیق است. اجداد ما موفق نشدند که آن جمله را در قرآن قالب و جاسازی کنند، ما غرانیق را در اسلام و مذاهب غیرعربی قالب کرده و سپس به خارج از حجاز صادر می‌کنیم. اولاً حکم ابطال اسلام و مذاهب آنها را صادر و ثانیاً در صورت نیاز فتوای قتل و اسارت و مصادره اموال و ... آنها را صادر می‌کنیم. یعنی:

 

«فاِنّهُم الغرانیقُ العُلی و اِنّ شفاعتَهُم لَتُرتَجی» «به‌درستی که ایشان‌اند مرغان بلندپرواز و اینکه بر شفاعتشان امید می‌رود»  اِنّهُم = (علی و اولاد علی)

این نبرد عربی و ادبی برای آنها خیلی ساده است. فقط با تغییر "ن" به "م" به اهداف زمینی و طاغوتی خود می‌رسند. ولی در روز جزا بهای بسیار سنگینی را پرداخت می‌کنند. چون هیچ فرقی مابین تحریف کتاب قرآن و تغییر دین اسلام وجود ندارد. اگر اعراب جاهل بت‌پرست در گذشته نتوانستند که به اسلام آسیب بزنند، در نهایت فرزندان حرام‌زاده و زنازاده نیمه عرب و نیمه افریقایی توانستند. وهابیت جنبشی مذهبی است که محمد بن عبدالوهاب راه انداخت. او یک راهب درباری سعودی بود. هدف کاملاً مشخص و معلوم است. ابطال اسلام غیرعربی خارج از حجاز. او خاندان سعودی را پیرو باورهای خود کرد و این باعث شد تا وهابیت از نظر سیاسی متحد دودمان سعودی شود. شیخ سعودی متقاعد شد که وظیفه مذهبی آن‌ها به راه‌انداختن جنگ مقدسی علیه تمام انواع دیگر اسلام است. چون به چشم خود می‌دیدند که جهان اسلام مدعی سرزمین حجاز است. بدترین ماه سال برای سعودی‌ها، صرف‌نظر از درآمد هنگفت آن، ذیحجه است. بدترین کابوس ممکن چون شهر مدینه و مکه و خود کعبه و کلیسای اسقف اعظم از دست و مالکیت آنها خارج می‌شود. میلیون، میلیون انسان از هر نوع رنگ و نژاد سرزمین آنها را تسخیر می‌کنند. همواره با خود می‌گویند که اگر روزی این‌همه گاو، گوسفند و بز از خواب غفلت و بیهوشی ابلیس خارج شوند و بگویند که اینجا مال خداست و از آن بندگان صالح الله است و ما خیال رفتن نداشته و می‌خواهیم طبق قوانین و حقوق الهی همین‌جا ساکن، مقیم و به زندگی و عبادت خود ادامه دهیم و به حقوق شرعی خود برسیم و ... تکلیف ما خاندان سعودی اولاد معاویه و مردمان دورگه عرب - افریقایی یا سوسمار خوار - آدم‌خوار چیست؟ خوب محمد بن عبدالوهاب نابغه سعودی این معضل بزرگ را حل کرد. محمد بن عبدالوهاب معتقد بود که تمام مطالبی که پس از قرن سوم هجری به اسلام افزوده شده جعلی است و بایستی از دین اسلام حذف شود. ما هم می‌گوییم که خود محمد بن عبدالوهاب و تمامی مطالب پس از فوت رسول‌الله جعلی است. حتی خلفای عفریته و عجوزه و حرام‌زاده و یا خون و نژاد عرب چه خالص باشد چه به‌صورت نامشروع با برده‌های جنسی افریقایی ترکیب شده باشد، جعلی، ساختگی، تحریف و دست‌کاری شده و به‌نوعی توسط ابلیس سنتز شده است و باید از صحنه روزگار حذف و پاک شوند و صدالبته به همراه پسر عموهای اسرائیلی‌شان. تمام مکر، حیله، ترفند و راهکار معاویه الی محمد بن اره (محمد میکرواینجکشن) یک پرنده است به نام غرانیق:

 

 

که ما آشیانه آن را پیدا کرده و خود آن را شکار کردیم و به‌جای آن، خود الله و دستورات او در مورد مسیح رسول‌الله را جایگزین کردیم و فاتحه اسلام عربی، اعراب خالص و دورگه و بنی‌اسرائیل خالص و یا چند رگه را خواندیم. همچنین کل سرزمین‌های متعلق به اعراب و اسرائیل. اما مسلمانان خارج از حجاز، دچار اشتباه و خطای بسیار بزرگی شدند و آن پدیدآوردن و اختراع قرائتی از اسلام بود که اولاً با اسلام عربی ساخته‌وپرداخته شده توسط معاویه و همفکران او فرق و تفاوت داشته باشد و ثانیاً به‌نوعی اسلام آزادی‌بخش باشد. یعنی در جهت رهایی از اسارت و استعمار حجازیان بوده و به دنبال ترویج فرهنگ منجی و نجات باشد. برای یکبار در طول تاریخ بشریت، الله قوم بنی‌اسرائیل را از دست فرعون نجات داد. در مدت‌زمان بسیار کوتاهی خودشان بدتر از فراعنه شدند. چون انسان در اسارت طاغوت است و خودش را باید از آن نجات دهد. زمانی گفتند که عیسی پادشاه و منجی یهود است. زمانی که متولد شد تصمیم به قتل او گرفتند. زمانی گفتند که اسکندر منجی عالم و بشریت است. در آخر عمرش ادعای خدایی کرد و طاغوتی شد. همین طرز فکر غلط نیز به اسلام راه یافت و نتیجه آن این شد. می‌دانید چرا؟ منظور اولاد آدم از نجات و منجی کسی است که ظهور کند و طاغوت را دودستی تقدیم و رام آنها کند که از این خبرها نیست. بلکه شدیدالقوی به همراه ملائکه و مسیح می‌آیند. آن‌هم برای کشتار دسته‌جمعی و گله‌ای و فله‌ای اولاد عصیانگر و نافرمان مشترک آدم و ابلیس. برای به‌پاکردن رستاخیز مسیح در راه هستند. اعراب و مسلمانان بی‌سواد اصلاً توان فهم و شعور درک قرآن را ندارند.

و حرامی (ممنوعی) برای قريه‌ای [كه] نابود كرديم آن را، به‌درستی ايشان بر نمی‌گردند ۹۵

تا زمانی كه گشوده شود یأجوج‌ومأجوج و ايشان از هر پشته‌ای (بلندی، تپه‌ای) به‌سرعت جاری می‌شوند (مثل سيل روان می‌شوند) ۹۶

و نزديك شود وعده حق، پس آنگاه آن مشخصی (خيره‌ای) ديدگان كسانی كه كفران كردند، ای‌وای ما را، بوده‌ايم ما در غفلتی از اين [واقعه] ، بلكه ما بوديم ظالمان . ۹۷ انبیا

 

زمانی که اولاد آدم در قریه‌ای عصیان و نافرمانی کرد و صالحان آن محل و مکان را دستگیر، آزار و اذیت و حتی شکنجه و مقتول کرد، بلا و مصیبت آسمانی از راه می‌رسد و همگی آنها هلاک می‌شوند. ولی زمانی که در آینده یأجوج‌ومأجوج خروج کرد، آن صالحان و ناصالحان نافرمان در روی زمین از قبر بیرون می‌آیند و زنده می‌شوند و به صالحان اجازه و امکانات انتقام و قصاص داده می‌شود. می‌دانید چرا؟ چون صالحان در قیامت کبری و رستاخیز الله حق دادوبیداد و راه‌انداختن قشقرق ندارند. باید قبل از آن روز انتقام خود را گرفته و کینه دلشان را خالی کرده باشند و خیلی منظم و مرتب در پیشگاه الله صف‌کشیده باشند و ساکت و بی‌صدا باشند و هرگاه سؤالی پرسیده شد اجازه حرف‌زدن و پاسخ دارند. گیریم عقده دلشان خالی نشد. بعد قیامت بدون تن‌پوش مسی و زنجیر و کلاه‌خود آهنی وارد جهنم شوند و دوباره و هزار باره انتقام بگیرند. چون آتش جهنم بر آنها بی‌اثر خواهد بود. انبیا و پیشوایان در چنین روزی زنده نمی‌شوند چون به عیسی وکالت تامه و کامل داده‌اند او انتقام آنها را می‌گیرد و گذارش رد می‌کند تا جایی که:

و حتماً نوشته‌ایم در زبور (كتاب احكام داود رسول‌الله) از بعد ذكر (يادآوری، كتاب تورات) ، كه به‌درستی زمين را ارث می‌برد آن را بندگانم صالحان  [باب ۳۷ آيه ۲۹ سرودهای داود يا مزامیر]

به‌درستی در اين حتماً ابلاغی (به نهايت رسيدنی) برای قومی [است كه] عابدان (بندگی و پرستش‌کنندگان) [هستند] ۱۰۶ انبیا

 

تمامی ناصالحان نافرمان و عصیانگر کشته و قصاص شوند و بعداً صالحان به نرمی قبض روح شوند و فقط مسیح روی سیاره زمین باقی بماند و آن هم توسط خود الله قبض روح شده و سیاره زمین و یا طاغوت به‌شدت و قدرت در هم کوبیده شود. مسلمان‌زاده‌ها نمی‌دانند که اول قرآن کجاست و آخرش چیست؟ چون ریش‌بزی‌های ملعون آن را عقب جلو کرده‌اند. اصلاً نمی‌دانند که سخن کیست و به چه کسانی وحی و دست‌به‌دست و جمع‌آوری‌شده است. چون مادرزادی گوسفند هستند و ژنومشان به درد الله و اسلام نمی‌خورد و ما به دلیل این معامله پرسود تصمیم گرفتیم که طرف الله باشیم. چون کشته‌شدن فقط یکبار است. ولی کشتن به‌حکم خدا بی‌نهایت است. چه قبل از مرگ و چه بعد از مرگ. چه در این دنیا و در رستاخیز مسیح و چه بعد از رستاخیز الله و اینکه امورات مربوط به رستاخیز مسیح و رستاخیز الله من‌جمله کشتن، شلاق زدن، داغ زدن، پوشاندن تن‌پوش مسی، قلاده و مهار و لگام و افسار، کلاه‌خود و زنجیر آهنی به مغولان واگذار شده است. چون مغول‌ها آخرین قوم برگزیده الله هستند و اعراب و اسرائیل منفور، ملعون، بازنشسته، متروکه، مهجور و رانده شده برای ولگردی در روی طاغوت هستند. همه آنها به جهنم واگذار شده‌اند.

و اینک این سؤال بسیار مهم که در ذهن خواننده این مطالب و در کل مطالب ارائه شد در این وب‌سایت مطرح می‌شود و آن اینکه ما برای اثبات ادعاهای خود چه سند و مدرکی داریم؟ که جواب خیلی‌خیلی ساده است!

آیا تا به امروز این چندین و چند میلیارد اولاد آدم که ادعای دین و تدین و مسلمانی کرده‌اند آیا قطعه زمینی، باغی، ملکی، مسجدی و یا خانه و کاشانه‌ای برای مسیح ابن مریم ساخته‌وپرداخته و سند مالکیتی به نام او زده‌اند تا در زمان ظهورشان، آنجا اسکان‌یافته و خستگی از جان به در کنند و بعد از عبادت الله برای اهل زمین موعظه کنند و بالای منبر روند؟

جواب مطلقاً خیر و منفی است. چون ما چیزی نیافتیم و چون همگی آنها به‌روز قیامت و نشانه‌های قیامت کافر و بی‌ایمان هستند. هزاران بار الله متعال در کتب آسمانی به واقعه قیامت و نشانه‌های آن اشاره فرموده است. ولی اولاد آدم به آن کافر و بی‌ایمان هستند و اصلاً مسیح حق ندارد در مورد آنها سخنی به زبان آورد چه برسد به ظهور و نزول. ولی بدانید و آگاه باشید که او خود می‌داند که ارث‌ومیراث خود و صالحان را چگونه از شیاطین پس بگیرد. چون انبیا ارث‌ومیراث باقی می‌گذارند. چون در نهایت صالحان وارث زمین خواهند شد. چون اولاً الله حامی اوست و ثانیاً قوه قهریه یا شدیدالقوی بالای سر و پشتیبان اوست. او از منت شما و شیاطین بی‌نیاز است و در نهایت خانه و کاشانه و طاغوت عزیز و دردانه شما را تملک می‌کند و به‌غیراز آه و ناله و اندوه و افسوس ازدست‌رفتن همه چیز، چیز دیگری نصیب شما نخواهد شد. همه آنها در روز قیامت برای شما تبدیل به افسانه و خواب و رؤیایی در توهم خواهد بود و آنچه که واقعیت خواهد داشت عذاب و آتش جهنم خواهد بود و نه چیز دیگری. اینک با خیال راحت به دعوی خود مبنی بر ولایت و خلافت ادامه دهید. ولایت در نهایت از آن خداست و خلافت از آن رسولش مسیح است نه چیز دیگری. عمر و زندگی شما هم به باطل و فناست.

 

امروزه مسلمان‌زاده‌ها دو گروه کلی هستند: سگ سنی‌ها و غیر سنی‌ها

 

سگ سنی‌ها خداوند را از مخلوقاتش جدا و ایزوله کرده‌اند. گویا الله بیماری اوتیسم گرفته است یا می‌ترسد دچار بیماری واگیردار شود. او محکوم است تا به ابد تک‌وتنها باشد. همیشه سعی می‌کنند مابین او و ملائکه و انبیا و صالحان و پیشوایان جدایی و کینه و تنفر و تفرقه ایجاد کنند. چون دو در باز هستند و منافق و اهل نفاق و کینه پراکنی و خودشان و محمد و صحابه ملعون ریش بزی را نزدیک کنند. همچنین خلفایی همچون معاویه و یزید حرام‌زاده الی ابوبکر بغدادی متواری و دربه‌در و گوربه‌گور شده. دین اسلام را به خودشان اختصاص دهند و دیگران را بی‌بهره کنند و به پرستش و نیایش طاغوت اصلی و نه فرعی ادامه دهند و با بنی‌اسرائیل نفرین شده آشتی و مودت کنند و اگر توانستند امورات خود الله را به دست بگیرند که نورعلی‌نور است. پشت‌سرهم حکم و فتوا صادر کنند و معنی حکم خود را از بی‌سوادی هم ندانند و هرچند که خودشان زیر حدود الهی هستند. مسیح ابن مریم نیز بی‌پدر، مشکوک و مردود است و آدم حسابی هم محسوب نمی‌شود. پیش خدمت محمد است و اصلاً معلوم هم نیست که چه مأموریتی دارد و برای چه ظهور می‌کند که ما توضیح دادیم که او برای سگ سنی‌ها بدترین کابوس ممکن است. همانند و مشابه قوم ملعون بنی‌اسرائیل می‌شوند. در زمان ظهور آن والا حضرت اعراب و اسرائیل مثل سگ هار با دهانی کف کرده می‌شوند ازاین‌رو ما آنها را به حق سگ سنی یا سگ سنی هار می‌نامیم. همواره باید داروهای ضدتشنج به همراه خود داشته باشند. احتمال سکته قلبی و مغزی خیلی زیاد است و البته رفتن زیر سم اسبان گاگ و مگاگ و مخلوط شدن با پهن اسب. چون همواره سعی دارند که دین و آیین دیگران را خراب و یا خراب‌تر کنند تا شاید به خیالشان مذهب خودشان مقبول درگاه حق باشد و از اسلام صرفاً خم و راست شدن و دو لا و سه لا شدن و بع‌بع‌کردن را می‌دانند.

غیر سنی‌ها الله و ملائکه و انبیا و اولادشان و قرآن و ... را داخل مخلوط‌کن می‌ریزند و چیزهای عجیب‌وغریب بیرون می‌کشند و ... که نیازی به توضیح هم ندارد. یعنی حقه و فریب معاویه و همفکران نژادپرست او را خورده و کبوتر پران یا غرانیق باز شده‌اند.

 اما گروه سوم انگشت شمارند. آنها دانا و عالمان کتاب هستند.

 

این مشکلات از اینجا ناشی می‌شود که مسلمان‌زاده‌ها شیفته و دل‌باخته فلسفه باطله و علوم مردود غربی و فرنگی هستند که انسان‌ها را اولاد لوسی و یک نوع انتر درختی می‌دانند و بعد از ۱۴۰۰ سال نتوانسته‌اند بفهمند که الله، ملائکه، جن، انس، انسان، ابلیس، شیطان و در کل قرآن و خلقت چیست؟ ولی مسیح ابن مریم و شدیدالقوی و سایر ملائکه در راه هستند به شمار سه همه آنها را فوری و سریع یکجا نشان داده و خرفهم می‌کنند. قبض روح شدن کفایت می‌کند تا به ملاقات خود الله روید و شرفیاب شوید. ولی دیگر خیلی‌خیلی دیر شده است و راه برگشتی در کار نخواهد بود. به باور ما ظهور مسیح در آینده نزدیک موردی اورژانسی است و مسلمان‌زاده‌ها نیاز به‌فوریت‌های پزشکی دارند که در حیطه هلال‌احمر است. البته اگر خودشان گرفتار یأجوج‌ومأجوج نشوند. در کتاب تورات و انجیل نام محمد و یا احمد فقط یکبار و در یک آیه و سطر آمده است.

و زمانی كه گفت عيسی پسر مريم، ای پسران اسرائيل، به‌درستی من رسول خداوند هستم به سويتان، تصدیق‌کننده‌ای برای آنچه كه پيش رويم [است] از تورات و بشارت‌دهنده به رسولی [كه] می‌آید از بعد من [كه] اسمش (نامش) احمد [است] ، پس زمانی كه آمد ايشان را به بينات (دلايل آشكار)  گفتند اين جادوی آشکاری است. ۶ صف

 

محمد رسول خداوند و كسانی كه همراه اويند، سخت‌گیران‌اند برای كفار، مهربانان‌اند مابينشان، می‌بینی ايشان را رکوع‌هایی و سجده‌هایی، می‌جویند فضلی را از خداوند و خشنودی (رضايت) هایی را، سيمايشان در صورت‌هایشان از اثر (رد) سجده‌ها، آن مثال ايشان [است] در تورات و مثالشان در انجيل، همچون زراعتی [كه] خارج كند خوشه‌اش را، پس به پيچاندش (محكم و پرپشتش كند) ، پس درشت (زمخت) گردد، پس راست شود بر ساقه اش ، متعجب شود زارعها (كشاورزان) برای اينكه خشمگين كند به ايشان كفار را، وعده داد خداوند كسانی را كه ايمان آوردند و عمل كردند صالحات را از ايشان آمرزشی و اجری بزرگ را. 29 فتح

 الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۵۷﴾ اعراف

نصرانی‌ها و بنی‌اسرائیل در خواب هم نمی‌دیدند که آن اتفاقات و رویدادها قرار است که بعد از نبوت محمد بر سرشان بیاید. آیین و دین و مذاهبشان حتی کتبشان کلاً منسوخ و مردود شد. در جنگ‌ها شکست خوردند. یا کشته شدند و یا به اسارت و بردگی گرفته شدند. مصادره اموال شدند و چه بلاها و مصیبت‌هایی که بر سرشان نیامد. ما نمی‌دانیم که چرا شما متوجه نمی‌شوید، زمان به عقب برنمی‌گردد ولی تاریخ تکرار می‌شود. از اول قرآن تا آخرش در مورد مسیح و حوادث آخرالزمان است. حال چه بلایی قرار است بر سر مسلمان‌زاده‌ها بیاید؟ مطمئناً به‌مراتب دهشتناک‌تر از قبلی‌هاست. به باور ما مسلمان‌زاده‌ها در کنار نصرانی‌ها و بنی‌اسرائیل، کافران اهل کتاب محسوب می‌شوند. همه چیز آنها باطل و منسوخ می‌شود. حالا قاشق داغ کنید و به پیشانی خود بزنید تا شبیه محمد و همراهان او شوید. علایم شناسایی توسط گاگ و مگاگ را چه می‌کنید و هزار و یک فلاکت و بدبختی دیگر را. با مسیح و الله چه خصومت و دشمنی دارید. آنها چه بدی در حق شما کرده‌اند. هیچ می‌دانید که چه تحقیر و توهین و عذاب دردناکی در پیشروی خود دارید. در خواب هم تصور و باورش نمی‌کنید که قرار است چه‌ها که نشود.

 

اسلام عربی تا زمان حیات محمد رسول‌الله معنی و مفهوم داشت. بعد از فوت او اسلام عربی باطل شد. چون آیین و مذهب کرکس‌های لاشه خوار شد. اسلام عربی نوعی مردار یا نجاست خواری است. چون بر سر ولایت الهی و خلافت مسیح می‌جنگند و نوعی دعوی باطل و بیهوده است. چون به دنبال تملک طاغوت هستند. یعنی ثروت و قدرت دنیوی نه چیز دیگری. باور ندارید صبر کنید و از زبان عیسی بشنوید. ولایت از آن الله است و خلافت از آن مسیح و لاغیر. لا حکم الا لله.

 

 

این حکم الله چیست؟

کسانی که بعد از فوت رسول ادعای ولایت و یا خلافت کردند و عده‌ای را فریب داده و پیرو خود کردند، چه یک نفر باشند چه میلیارد، میلیارد، مفسدین و محاربین فی‌الارض هستند. مدت‌زمان کوتاهی متمتع می‌شوند. سپس مرده و به درک واصل شده و وارد آتش ابدی جهنم می‌شوند و چنانچه عصیانگر و نافرمان شدند، بلا و عذاب آسمانی بر آنها فرود می‌آید، تا ملعون و نفرین شوند و در رستاخیز مسیح زنده شده و به صالحان ستم‌دیده توان پس بدهند و روز قیامت به درک واصل شوند و داخل عذاب ابدی فرو روند. اگر عمرشان به قیامت رسید، یأجوج‌ومأجوج بر سرشان خراب شوند. نه آسفالت و نه گاردریل، نه سیم‌خاردار و نه میدان مین، نه سد بتونی و نه حفاظ دیگری، نه زیرزمین و نه بالای زمین، نه نیروگاه هسته‌ای و نه بمب هسته‌ای، نه موشک و نه سوخوی و نه لاکهید مارتین، نه ناو جنگی و نه تانک و نه زره‌پوش و نه هزار و یک اسباب‌بازی مسخره انترهای درختی، تاب مقاومت در مقابل آنها را ندارد. همگی با خاک یکسان شده و با پهن اسب مخلوط شوند. سپس جمع‌آوری و فشرده شده و داخل آتش ابدی جهین شوند. خداوند عصیانگران نافرمان را سرکوب می‌کند تا فساد و تباهی زمین را فرا نگیرد.

 

اما اسلام حقیقی مغولی چیست؟ 

مکتب خود مسیح ابن مریم است. خدا چوپان است و اولاد آدم دام‌های اویند. بندگان صالح الله که برای خودشان و الله و سایر بندگان الله خیر و فایده و نصیبی دارند می‌مانند. ولی بقیه مثل گوسفند چموش از دم تیغ گذرانده می‌شوند. اینک علامت، نشان و داغ این گوسفندان چموش چیست؟ خیلی‌خیلی ساده است. آن گوسفندان چموش طاغوتی هستند. یعنی به دنبال کسب، جمع‌آوری و ذخیره‌سازی مال و ثروت بیش از اندازه و حد لزوم و موردنیاز برای امرارمعاش خود و اطرافیانشان هستند. یعنی مال و ثروت پرست شده‌اند. یعنی سرمایه‌داری بیش از حد معقول برای یک مسلمان موحد و خداترس و کسانی که به دنبال قدرت و نفوذ هستند تا دیگران را بنده، برده، اسیر و رعیت خود کنند. یعنی از جمع‌آوری ثروت و قدرت سیر نمی‌شوند و هیچ حدومرز تعریف شده و خط پایان و خط قرمزی برای خود ندارند. وارد یک مسابقه بدون خط پایان شده‌اند. هم الله و هم مسیح امر می‌کنند که از دم تیغ بگذرانید آنها را و این است دین اسلام حقیقی. اسلام سرمایه‌داری اسلام باطله عربی و مکتب ابلیس طاغوتی است. ولایت الله و خلافت مسیح به شما چه ربطی دارد. هر چه آنها می‌خواهند در آینده انجام دهند، شما به‌عنوان بنده صالح و مطیع امروز انجامش دهید که فردا خیلی دیر است.

 

    و سبقت گيرندگان [از] پيشی گرفتگان (جلو زدگان از جلو روندگان) 

    آنهايند مقربان (بسيار به خداوند نزديك و عزيز شدگان)

    در باغ‌های (بهشتی)  متنعم  (پرنعمت) [شده باشند]

    گروهی (فرقه‌ای) از اولی‌ها (گذشتگان، بدوی‌ها)

    و اندكی از بعدی‌ها (آخری‌ها، آینده‌ها، دیگری‌ها) ۱۴ واقعه

 

صالح شوید و صالح باقی بمانید و از میان صالحان، پیشوا و یا پیشوایانی برای خود برگزینید. فرهنگ انتظار هم مکتب ابلیس است. یک نوع اسلام عربی باطله است. منتظر بمانید تا زیر پایتان علف سبز شود و طاغوتیان تمام مال و ثروت و قدرت را به یغما برند و شما را اسیر و برده و بنده خود کنند. اگر آنها را نزنید، آنها شما را می‌زنند و اگر آنها شما را نزنند، خداوند هم شما و هم آنها را می‌زند. همگی در نهایت می‌روید زیر سم اسب و با پهن اسب مخلوط می‌شوید. اگر قدرت و توان داشتید و نکردید، وای به حالتان چون نکردن این کار خود عصیان و نافرمانی الله محسوب می‌شود. کشته‌شدن برای صالحان یکبار است ولی کشتن برای آنها نامحدود است. هم در دنیا و هم در رستاخیز مسیح و هم بعد از قیامت الله.

مغول‌ها خیلی باهوش بودند. فقط یکبار قرآن را خوانده و فهمیدند که آخرین قوم برگزیده الله هستند و اعراب و اسرائیل اقوامی عصیانگر و نافرمان هستند که خداوند را آزار و اذیت می‌کنند؛ لذا اشخاصی همچون چنگیز، تیمورلنگ، هلاکوخان و فرزندان و نوادگانشان فرمان داده بودند که هرکجا عرب و اسرائیلی یافتند، خیلی سریع و بلادرنگ به قتل برسانند. بدون نیاز به سؤال‌وجواب و یا محاکمه. وگرنه خودتان آسیب‌دیده و دچار خسارت غیر قابل جبرانی می‌شوند.

یکی از سخت‌ترین اعمال جراحی، عمل جراحی قلب باز است. ولی بیمار بیهوش است و هیچ نمی‌داند. قفسه سینه او را می‌شکافند و کارشان را می‌کنند. بعد از یک ماه نمی‌توانید فیلم ضبط شده در اتاق عمل را به بینید چون از هوش می‌رود. ابلیس و شیاطین شما را بیهوش کرده‌اند ولی روز قیامت به شما نشان می‌دهند که آنها و اعراب و اسرائیل با شما چه کرده‌اند. الان خیلی سرتان مشغول بازی با طاغوت است.

 

اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ  257 بقره

آيا ندانسته ای كه بدرستی خداوند برايش فرمانروايی آسمانها و زمين [است] و نيست برايتان از غير خداوند از سرپرستی ( ولی ) و نه ياوری 107 بقره

 

وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ 57

وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ 58

إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ 59

وَ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ 60

وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ  61

وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ 62 زخرف

 

ما مغول هستیم و فریب اعراب و اسرائیل گمراه را نمی‌خوریم. چون خود آنها فریب‌خوردگان ابلیس هستند. اگر گمراه شویم برای ما ننگ بزرگی می‌شود. فقط می‌دانیم که اسبان یأجوج‌ومأجوج سمشان را روی زمین می‌کشند و آماده آن حمله و هجوم بزرگ هستند و تنها یک فرمان از جانب خدا کافی است تا کل سطح سیاره زمین و یا طاغوت را شخم بزنند.

شما تصور کنید که تناسب ژنوم جن و انس در آدم و حوا ۵۰-۵۰ بوده است. ولی خیلی راحت فریب ابلیس بیرونی و شیطان درونی را از دو طرف خورده و از درخت زقوم میل کرده‌اند. چون ابلیس می‌تواند با شیاطین شبکه ایجاد و ارتباط برقرار کند. همچنین قابیل که فقط فریب شیطان درونی را خورد و هابیل برادرش را کشت. مسلمان‌زاده‌ها نیز بر سر طاغوت به جان هم افتاده‌اند. امروزه شرایط خیلی سخت‌تر شده است. این تناسب نصف، نصف ژنتیک به نفع ابلیس و شیاطین تغییر پیدا کرده است. یعنی سهم آنها بیشتر از ۵۰ درصد ژنوم انسان شده است و به‌ازای یک شیطان درونی، میلیاردها ابلیس بیرونی وجود دارد که یک مقدار کار را برای ما سخت کرده است. ولی انشاالله در این نبرد ژنتیک (Genetic warfare) روسفید خواهیم شد. مشکل حاد دقیقاً اینجاست که انسان موجودی بسیار مغرور، خودخواه، خودبزرگ‌بین بوده و خودش را متعالی و والا مرتبه می‌داند و همچنین منحصربه‌فرد، متفاوت و فوق‌العاده باهوش و هرگز حاضر به پذیرش این موضوع نمی‌شود که این‌چنین موجود و مخلوق پلیدی در گوشت، استخوان، پوست، خون و مغز او لانه کرده و مقیم شده است و تمامی صفات فوق متأسفانه از همان موجود پلید است و اگر تنها تعداد بسیار کم و اندکی از اولاد آدم، امروزه به راه مستقیم و هدایت بودند، ما به اصل این موضوع شک می‌کردیم. ولی جای هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای وجود ندارد که ابلیس و شیاطین تقریباً تمامی انسان‌های روی زمین را شکار و طعمه خودکرده‌اند. ما داخل یک شکارگاه بزرگ پرسه می‌زنیم. از همه بدتر قبولاندن این واقعیت به خود ابلیس و شیاطین که چقدر موجودات پست و فرومایه‌ای هستند بسیار سخت و دشوار است. چون آنها فکر می‌کنند که صرفاً وارد یک بازی مهیج و پرسود شده‌اند و ما بسیار کنجکاو هستیم که بدانیم در اتاق فکر سلفی‌ها در اماکنی همچون دانشگاه علوم اسلامی الامام محمد بن سعود در ریاض چه می‌گذرد و چه نوع جانورانی را با چه اهدافی تربیت و پرورش می‌دهند و به چه منظوری به کشورهای شیعه‌نشین صادر و با چه کسانی در ارتباط هستند. قدر مسلم مسلمان‌زاده‌ها دارند با آتش‌بازی می‌کنند و ما هم به آتش‌بازی علاقه داریم تا انشاالله خودشان در این آتش گرفتار شوند و بسوزند و ما لذت ببریم.

 

 

اینک حکم و فتوای اهل‌سنت مقیم در ایران‌زمین چیست؟

 خیلی ساده است. مکتب نازیسم و شخص هیتلر در کل اروپا، مرتکب جنایات جنگی و اشغالگری شده‌اند. اینک پیروان این مکتب اجازه فعالیت سیاسی و تبلیغی و ... ندارند. در صورت انجام دستگیر، محاکمه، زندانی و حتی تبعید می‌شوند. باتوجه‌به اینکه عمر بن خطاب تواب و سپس مرتد و برگشته به سنت زمان جاهلیت اعراب، ادعای خلافت رسول‌الله نموده و خلافت مسیح ابن مریم رسول‌الله را به سرقت و تاراج برده و نوعی پیامبر دروغین بوده است و چون جادوگر و ساحره زاده بوده و از سحر کفش‌های اسکندر به‌پای‌خود کرده و همچنین از سحر شمشیر اسکندر در دستان خالد بن ولید نفرین شده استفاده کاملی برده است و از نیروی پیشران اسلام و کتاب قرآن سوءاستفاده نموده و آن را سحر فرض کرده است و در خاک ایران مرتکب جنایات جنگی شده و قوانین کتاب قرآن و دین اسلام را نادیده و پایمال نموده و به خلفای بعدی همچون عثمان ملعون به ارث گذاشته است و صرفاً به فکر جهان‌گشایی و توسعه ممالک عربی و سرزمین حجاز و مستعمراتش بوده است و همیشه سعی داشته همانند اسکندر مقدونی ثبت تاریخی در یونسکو شود، لذا پیروان عمر ابن خطاب ملعون و مرتد و مبلغین اهل‌سنت محکوم به تبعید و بازگشت و اقامت در سرزمین آباواجدادی خود، یعنی عربستان سعودی سرزمین دورگه‌های نامشروع عربی - افریقایی هستند و می‌توانند در دانشگاه علوم اسلامی الامام محمد بن سعود در ریاض ادامه تحصیلات داده و دکترای غرانیق عربی اخذ نمایند. سپس قاب کرده و به دیوار منزلشان بکوبند و از حراجی‌های کتب باطله و دست‌دوم کتابخانه درست کرده و روبروی آن ویدئوکنفرانس ترتیب دهند و بقیه فعالیت شیطانی خود را از طریق کانال‌های ماهواره‌ای و امواج ماکروویو و سیگنال‌های دیجیتال ادامه دهند تا ظهور مسیح و خروج گاگ و مگاگ را مشاهده کنند و صدالبته خاک اسرائیل هم محل مناسبی برای اقامت آنها می‌باشد و در کل هر جا و مکانی که زیر سم اسب باشند. 

هم خلقت مسیح و هم خود مسیح، اصلاً شوخی‌بردار نیستند. چون ضد طاغوت خلق شده‌اند. با ظهورشان ابلیس و شیاطین می‌فهمند که پایان قرارداد و کارشان فرارسیده است. فقط صالحان دل‌وجرئت نزدیک شدن به آن والاحضرت را دارند. کفار و مشرکین و منافقان نمی‌توانند به صدمتری ایشان نزدیک شوند. چون دچار حملات صرع و تشنج می‌شوند. شیاطین دو گروه می‌شوند، گروه اول ترسیده و فرار می‌کنند، ولی ابلیس خلاف قرارداد عمل کرده و به گروه دوم دل‌وجرئت حمله به‌طرف ایشان را می‌دهد و خیلی سریع درگیری شروع می‌شود. روح‌القدس، ملائکه و خود مسیح و بندگان انگشت‌شمار الله و صالحان یک طرف و طرف دیگر اولاد آدم گوسفند تبار که تارومار می‌شوند. تا جایی که چشم کار می‌کند خون، دل‌وروده، اعضا قطع شده بدن و جنازه دیده می‌شود. چون مسیح به پیروان گمراه شده خود و سایر انبیا رحم نمی‌کند. گمراهی غیر قابل بخشش است. چون تجربه قبلی از گذشته دارد و اهل درد است و به‌اصطلاح شما پیر مغان است. بزرگ‌تر از اهرام مصر جنازه دپو کنند و سپس امحا شوند. خود چنگیز، تیمورلنگ و هلاکوخان توان دیدن و درک این نبرد ژنتیک و نسل‌کشی را ندارند و دست و پایشان به لرزه می‌افتد. این تعریف دقیق آرماگدون، حوادث آخرالزمان، یا رستاخیز مسیح و یوم الانتقام است.

رسالت و وظیفه اولاد علی و نوادگان محمد آگاهی سازی جمعی و دادن حق انتخاب پیشوا و امام و یا سرنوشت دنیوی و اخروی به امت بود. ولی مدعیان ولایت و الوهیت و خلافت نگذاشتند و آنها را در حبس خانگی و یا زندان و سیاه‌چال قرار دادند و شروع کردند به گمراه کردن پیروان آنها و خودشان. ولی ما فهمیدیم و کشف کرده و به شما می‌گوییم و از هیچ خری ترس و واهمه نداریم. چون ما خودمان مغول و شر خریم و صدالبته مشتاق حضور در این‌گونه نبردهای مشابه ژنتیک و البته پیش از موعد مقرر. چون به سبقت‌گیری علاقه وافری داریم. مسلمان‌زاده‌ها دراین‌رابطه دو گروه کلی هستند. ۱- کسانی که از زنده آنها می‌ترسیدند و تصمیم گرفتند که خون‌ریز شوند و ۲- کسانی که فکر می‌کردند در مرده آنها خیر و فایده‌ای است و تصمیم گرفتند که از خون و بازمانده کالبد آنها تغذیه کنند و خونخوار شدند. یعنی تاریخ تکرار شد و مسلمان‌زاده‌ها در کنار یهود و نصاری کافران اهل کتاب شدند. یعنی خونریزی و خونخواری اولاد آدم تکرار شد و پستی و فرومایگی اعراب و اسلام عربی و بنی‌اسرائیل و یهودیت ثابت شد. در رستاخیز مسیح در قدس و حتی خود حرم (کعبه) و ... از خون‌ریزان خاندان خون‌گرفته شده و به خورد خون‌خواران خاندان داده می‌شود. تا بدانند که معنی درست خونریزی و خونخواری چیست. همه نیز شاهد این واقعه و رسوایی بزرگ خواهند بود.

دیگر خواندن آن خطبه یا خدعه (وکالت بلاعزل با حق توکیل) در مقابل حجرالاسود در کعبه هم بلااثر شده است. چون همان‌طور که حاجی‌فیروز شمشیر اسکندر در دستان خالد بن ولید و کفش‌های اسکندر در پای عمر را دزدید، آن سنگ در ظاهر جادویی هم به سرقت رفت. درست همان‌طور که تابوت عهد با لوح‌های سنگی ده فرمان و عصای موسی برفت یا همان‌طور که گوساله طلایی سامری رفت، یا همان‌طور کلاه‌خود، سپر، ذره، شمشیر و کمان و خاتم داوود و سلیمان برفت و از سحر و جادو تنها چیزی که دارید چند کشتی موز و خیار سبز است (کتب جعلی) و آنگاه که رسیده و آماده خوردن شوند، روح‌القدس، ملائکه، مسیح و یأجوج‌ومأجوج به خدمت شما می‌رسند. فقط صبور و باحوصله باشید و اندکی ملاحظه کنید تا به حضور خود خداوند شرفیاب شوید و زود از کوره درنرفته و بدوبیراه و کل‌کل نکنید. به فرهنگ انتظار علاقه دارید؟ دابةالارض هم به خدمت شما می‌رسد خیلی زود، زود.

تقریباً تمامی کسانی که در فقر و محرومیت و ظلم و ستم قرار گرفته‌اند به دنبال مکتب آزادی‌بخش هستند. عده‌ای کمونیست یا سوسیالیست شده و عده‌ای هم اهل‌سنت فعال می‌شوند و مکتب اینها پشکل گوسفندی ارزش ندارد؛ چون زمانی که وضعیتشان دگرگون شده و بهبود یافت، کمونیست‌ها سرمایه‌داری چینی، سوسیالیست‌ها سرمایه‌داری غربی و اهل‌سنت، یهودی طاغوت پرست و بی‌دین دنیاپرست می‌شود چیزی مثل معاویه و یزید.

 

 

جنایت سعودی با نیروی جهادی:

بعد از جریان تصرف مسجدالحرام توسط محمد عبدالله القحطانی با ادعای مهدی موعود بودن به همراهی جهیمان العتیبی و گروهش، خاندان سعودی متوجه شد که مکتب وهابیت برای خود حجاز خیلی خطرناک است. چون جوانان مذهبی با اعتقادات تند و افراطی را پرورش و سپس تحریک و تشویق به جهاد و جنگ می‌کند. حتی در خاک خود عربستان و این موضوع اصلاً برای خاندان سعودی خوش‌آیند نبود. چون اگر با افکار سلفی کم می‌آوردند به مهدویت متوسل می‌شدند. چون پتانسیل شربت خوردن در مهدویت خیلی بیشتر از سلفی گری است و سعودی‌ها خودشان ویروس هاری را منتشر کرده بودند. ولی منافع مالی آنها ناشی از حج و نفت و گاز را به خطر می‌انداخت و همان‌طور که نتوانستند از عهده آزادسازی حرم بربیایند و متوسل به فرانسوی‌ها شدند و پای نیروی مخصوص فرانسه به کعبه کشانده شد، آنها برای حل این مشکل نیروهای جهادی به غربی‌ها متوسل شدند. در نهایت کشورهای امریکا، انگلیس، فرانسه و پاکستان به این نتیجه رسیدند که هر چه سریع‌تر پلیس مخفی عربستان می‌بایست این نیروهای جهادی را شناسایی و بعد از تدارکات لازم به کشور افغانستان در حال جنگ با شوروی سابق ارسال کند. چون در عمل نمی‌توانند این افراد را در خاک خود بازداشت و مجازات کنند. چون جهاد فریضه‌ای شرعی است و با شرع خدا هم که نمی‌توان مخالفت و مبارزه کرد که افرادی همچون بن لادن و ملاعمر عهده‌دار این امر خطیر شدند و تمامی هزینه‌ها توسط کشورهای غربی و خود عربستان تقبل شد. آنها به نیروهای جهادی شربت داده و مثل گوسفند به‌طرف روس‌ها رمیده شدند. همچنین سگ سنی‌های جهادی و پرانرژی در خاک اروپا و کل دنیا شناسایی و کارت دعوت به شرکت در جهاد فی سبیل ابلیس برای آنها ارسال شد و همچنین تدارک نیروها و سپاه داعش در عراق و سوریه. یعنی تعریف دقیق این پروژه عربی جنایت سعودی با نیروی جهادی این بود که سگ سنی‌های هار و بگیر و خطرناک با پتانسیل جهادی بالا و خراب‌کار توسط سازمان‌های اطلاعاتی کل دنیا حتی کشور پاکستان می‌بایست شناسایی و کارت دعوت جهت همراهی در جهاد برای آنها ارسال شود و کار افراد مزدوری همچون بن لادن و ابوبکر بغدادی و ملاعمر و ... این بود که تمامی این سگ سنی‌ها را فریب داده و شربت بخورانند و با بودجه شیاطین در راه شیاطین وارد جهاد و جنگ شوند و چنین پندارند که در راه خدا جهاد می‌کنند. ولی سعودی‌ها به‌خاطر حفظ قدرت و ثروت (طاغوت) به فرزندان و به نژاد دورگه عربی - افریقایی خود هم رحم نکردند و از غربی‌ها رودست خوردند. چون هدف دوم آنها بعد از شکست شوروی سابق خراب کردن وجه و سیمای دین اسلام در دنیا بود و سعودی‌ها دیدند که مسلمانان بدنام و منفور شده‌اند و هرچند که خودشان سفارتخانه‌ها را تبدیل به کشتارگاه مخالفان کرده بودند. این نیروهای جهادی به‌جای بی خطری منتقل شدند. یعنی جایی که عرب نی انداخت و یا در میدان جنگ به درک واصل می‌شدند و یا اینکه توسط عملیات نظامی کلاسیک غربی‌ها، گوشت دم توپ می‌شدند. درست مثل حجامت محمد بن اره (محمد میکرواینجکشن) که مثل گاو از طریق لقاح مصنوعی به دنیا آمده است و این است آخر و عاقبت اولاد سگ سنی هار که فرزندان علی و رسول‌الله را به خیال خودشان زندانی، شکنجه و کشتند تا مبادا طاغوت از زیر دستشان فرار کند. الله هم با آنها مکر کرد و سرنشینان هواپیماهای بوئینگ توسط جنگنده‌های لاکهید مارتین شکار و سرنگون شدند و حوادث ۲۱ سپتامبر باعث شد که هر انس طلا از ۲۵۰ دلار تا ۲۰۰۰ دلار در زمان فروپاشی اقتصادی و مالی افزایش یابد. ولی برای فرزندان مشترک فرعون و اسرائیل درس عبرت نشده است چون قرار است که در این نبرد ژنتیک شکست سختی بخورند.

 

 

اما تعریف دقیق امامت در دین اسلام چیست؟ 

بعد از فوت نبی -- ابوبکر، عمر و عثمان ادعای خلافت رسول کردند. یعنی سرقت جایگاه و مقام نبوت و یا سرقت ارث‌ومیراث مسیح ابن مریم. چون آدم گندی بودند، دین اسلام را به گند کشیدند. چون ریش بزی بودند و تمام قدرت و مشروعیت خود را از سران قبایل ریش‌سفید می‌گرفتند و نه از الله و نه از قرآن. پس مجبور بودند که هوای آنها را داشته باشند و امت مسلمان فراموش شدند. منظور الله از نبوت و کتاب قرآن و اسلام این بود که اعراب آدم و اصلاح و رستگار شوند. ولی عثمان ملعون به فکر خودش و اطرافیانش بود. مردم در نهایت خسته شدند و او را کشتند و در خانه علی رفتند و گفتند که حق با تو بود، بیا و منتخب و امام و پیشوای ما شو. آن حضرت فرمودند که خودتان باید صالح شوید که اگر نشوید، امامت من هیچ سود و فایده‌ای برای شما نخواهد داشت. چون منظور و تأکید و مخاطب الله در قرآن خود شخص و آحاد جامعه مسلمان است و نه حکومت. اگر صالح شدید به نفع و سود خودتان است و اگر ناصالح بودید از دست هیچ کسی هیچ کاری برنمی‌آید. ولی خرابه‌های خلفای قبلی را تحویل گرفته بود و در کل کاری نمی‌شد کرد. اعراب درست مثل گوسفند رم کرده و پراکنده شده بودند. به هیچ‌کس اعتماد و باوری نداشتند و هرکسی به فکر خودش بود. فقط به درد لاشه خواری همچون معاویه می‌خورد. امثال او خون‌خواهی عثمان را برای خود بهانه نفاق و کسب قدرت کرده بودند. عثمان یک محارب و مفسدفی‌الارض بود. کسانی که او را کشتند، خیلی هم کار خوبی کردند. معنی امامت این است که افراد جامعه باید آگاهی  سازی شوند که اسلام چیست؟ بعداً مسلمان و عمل صالح شوند و صالح‌ترین را به امامت و پیشوایی خود برگزینند. وگرنه غیر از این باشد بی‌فایده، بی‌ثمر، بی‌حاصل و نوعی خودفریبی و بازی‌کردن با آتش و عذاب جهنم و یا مکر و حیله با الله است که اعراب و اسرائیل هزاران سال است که در آن غوطه‌ور شده‌اند. کیهان هم در آخرین لحظات عمر خود به سر می‌برد. اولاد آدم هم رو به‌طرف کشتارگاه قدم برمی‌دارند. خیلی هم دلشان بخواهد که مسلمان و رستگار شوند. اسلام نخواستند به درک و اسفل‌السافلین. بروند به دنبال مکاتب شیطانی. نه یکی بلکه هزار، هزار آماده پذیرایی از ایشان است. خلفای خرفت کار را به اینجا کشاندند و لعنت و نفرین الله بر آنها و پیروانشان باد. جنگ عربی با ادبیات عربی غرانیق در میدان عربی ولایت و خلافت راه انداختند. خود و فرزندانشان را به درک واصل کردند. امامت به‌مراتب از نبوت سخت‌تر است. نبی صرفاً طرف الله است و هر دو هوای یکدیگر را دارند. ولی امام چون منتخب مردم است، باید هوای مردم را داشته باشد وگرنه برکنار می‌شود. علی علیه سلام تا زمانی که خواست الله و امت یکی بود امامت کردند. زمانی که دیدند خواست مردم مخالف خواست الله است خودش کنار رفت و به همه گفت که شتابان بروید به درک. لعنت داوود و مسیح نصیب بنی‌اسرائیل شد و نفرین من و فرزندانم همراه شما اعراب باشد. ولی معاویه و یزید گدا صفت بودند. کاسه برداشته و خلاف را از آن خودشان کردند. به اعراب گفتند که هر سازی بزنید ما آماده رقص هستیم. چون خلفای قبلی و مادران بدکاره ما و شما مثل هند، رقاصه و مطرب بودند. اهل‌سنت هم امروزه اهل مطربی و رقاصی است. حتی در خود شهر مکه و یثرب. حسین ابن علی نتوانست به یزید گوسفند و الاغ زاده بفهماند که جانشین محمد، عیسی است و هرگز با تو نمی‌توانم در این جایگاه، مقام و منصب بیعت کنم. چون خودم را باخدا و مسیح دشمن کرده‌ام. یزید گفت نه خیر تو بهانه برای بیعت نکردن با من می‌تراشی به‌زور هم که شده باید بیعت کنی و این است معنی دقیق سگ سنی هار و حرام‌زاده و نه یکی بلکه نزدیک ۲ میلیارد امروزی و چند میلیارد به درک واصل شده قبلی. می‌گویند مقصر حسین ابن علی است که با یزید مصالحه نکرد. نصف، نصف خلافت را شریک می‌شدند. یا یک سال او و یک سال یزید خلافت می‌کردند. یک‌دست برادرانه با یزید می‌داد با یک پیک شراب بالا می‌رفت کار تمام بود. اجداد حرام‌زاده ما و خود ما با هزار و یک خلیفه ملعون بیعت کردیم. مگر چه شد؟ مگر آسمان به زمین رسیده است. جواب سؤال شما از زبان مسیح شنیدن خوش است. علی و اولاد علی نجیب‌زاده بودند و هرگز جای مسیح را غصب نکردند. مسیح عموی بزرگ آنها بود. انجیل و تورات از مریم علیهاالسلام به آنها ارث رسیده بود و دست‌به‌دست می‌شد چون آنها آل عمران بودند. آنچه نصیب اعراب و اسرائیل شد چند کشتی موز و خیار سبز بود.

 

و كسانی كه ايمان (اعتقاد) می‌آورند به آنچه كه نازل شد به‌جانب تو و آنچه كه نازل شد از قبل تو و به آخرت ايشان يقين آورندگان [هستند] ۴ بقره

 

آل ابراهیم و آل عمران همیشه و هر زمان به کتب آسمانی دسترسی داشته‌اند. خداوند از میان خاندان شخصی را به نبوت و رسالت برمی‌گزیند. کسانی که او را باور و قبول می‌کنند به انتخاب الله احترام و ارزش قائل شده و صالح می‌شوند. اینک اگر صالحان شخصی را به‌عنوان امام و پیشوا انتخاب کنند، خداوند نیز به انتخاب آنها احترام می‌گذارد و او را قبول و به راه راست هدایت می‌کند تا جمع صالحان هدایت شوند به صراط مستقیم. آن دوران صالح‌تر از اولاد نبی و خود علی نبود و صالحان آنها را پیشوا انتخاب کردند. این یک رابطه دوطرفه مابین الله و بندگانش می‌باشد.

 

پس ذكر (ياد) كنيد مرا [تا] ذكر (ياد) كنم شما را و شكر گزاريد برايم و كفران (ناسپاسی) نكنيد مرا ۱۵۲ بقره

 

قبول ندارند به درک و اسفل‌السافلین. مرید و مقلد حرام‌زادگان ابوسفیان شوند. ابوسفیان خودش پیشوا و امام بت‌پرستان قریش بود. فرزندان نامشروعش امامان اعراب دورگه حرام‌زاده باشند و همچنین  خلفای اهل‌سنت. داخل میدان نبرد عربی بر سر خلافت و ولایت چیزی به‌غیراز فلاکت و هلاکت و شقاوت وجود ندارد. امامت یک لیوان آب خنک است. مردم صالح می‌شوند و امام منتخبشان را خداوند هدایت می‌کند و جامعه به‌طرف سعادت حرکت می‌کند. غیر این باشد آیین اهل‌سنت است و گمراهی دورودراز. امامت به‌نوعی داوری و رفع منازعه است. دیروز محمد فوت نموده است و فردا مسیح می‌آید. امروز صالح باش و به امام صالح منتخب خود اقتدا کن تا الله نجاتتان دهد. دین خدا خیلی ساده است ولی مسلمان‌زاده‌ها طاغوت را دوست می‌دارند و می‌روند به دنبال نبرد خلافت و ولایت و کسب ثروت و قدرت. هرگز خداوند را نمی‌توان فریب داد، چون خداوند خودش شیاطین و مسلمان‌زاده‌ها را گمراه کرده است. تنها با دو درخت فتنه بسیار ساده. اولی محمد خاتم‌النبیین و دومی امام زمان، مهدی ولیعصر و ... است. نبوت اولی توسط خود مسیح ادامه و تداوم می‌یابد و خلافت خلفای فضول مردود می‌شود و دومی تکذیب شده و ولایت از آن الله بوده و می‌باشد و تأیید و گواهی هم خواهد شد. قطار دابة الارض، مسیح، یأجوج‌ومأجوج و صیحة واحدة با سرعت در حال نزدیک شدن به کافران اهل کتاب (یهود و نصاری و مسلمان‌زاده‌ها) است. ما زودتر از آنها وارد عمل شده و نبرد ژنتیک یا  Genetic warfare را شروع یا همراهی کردیم یعنی به نبرد قبلی ملحق شدیم. چون مغول هستیم و آخرین قوم برگزیده الله برای جهاد هستیم. فعلاً تنها سلاح ما علم و دانش کتاب قرآن است. ولی نیرو و قوای قهریه خیلی سریع از راه می‌رسند و ۷٫۹ میلیارد انسان گوسفند صفت، فریب‌خورده و ملعبه ابلیس را درهم کوبیده و بعد از شکست، امحا می‌کنند. آن‌هم ارگانیک، ارگانیک و بدون آلودگی زیست‌محیطی. قتل‌عام و نسل‌کشی بزرگی در پیشرو داریم. برای بعضی‌ها خودکشی بهترین راه است. توبه قبل از ختم قرآن بود. بعد آن باید شجاعانه و مردانه خطاها و گناهان را پذیرفت و بدوش کشید. بعد از اعتراف و ندامت و مجازات، شاید امیدی به رحمت خداوند بوده باشد.

مشکل واقعی اعراب و اسرائیل با آیین باطله یهودیت و مذهب صهیونیست و اسلام باطله عربی یا مذهب سنت و هزار و یک مذهب و فرقه دیگر باطله این است که ملعبه و بازیچه ابلیس و شیاطین احمق و سبک‌سر شده‌اند و دلیل آن اینکه ۹۹٫۹۹ درصد اولاد آدم بهره و نصیب ابلیس هستند. یعنی گرید 4N. یعنی از هر ۱۰٫۰۰۰ نفر فقط یک نفر رستگار می‌شود. محصولات ابلیس با مرک و بایر آلمان رقابت تنگاتنگی دارد.

 

اسرائیل: یعقوب مست کرد و با یهوه کشتی فرنگی گرفت و خدا را ضربه‌فنی کرد. یهوه اصلاً چیز مهمی نیست، هرگز از او نترسید و هراس هم به دل راه ندهید. ورزش‌کاران المپیکی آزادکار شما، کارش را روی توشک تمام می‌کنند. درست همان‌طور که کشتی‌گیران ایرانی از شما می‌ترسند، یهوه هم از شما فراری است. یهوه به اعراب و پارسیان پناهنده شد و قرآن و اسلام آورد. جبرئیل نیز هم‌قدوقواره خود شماست با دو عدد بال کفتری و بدون سلاح. شاید هم دخترکی بیش نباشد. درست مثل نقاشی‌های میکل‌آنژ (میکائیل زمینی). با شاتگان نمره ۱ کالیبر ۱۲ بزنید سقوط کرده است. باور ندارید سلمان رشدی بخوانید. او را تاکسیدرمی کرده و در حراجی کریستیز نقدش کنید. اگر دختر بود که چه‌بهتر از سلاح بیهوشی برای زنده گیری استفاده کنید. اگر هم مسیح آمد مثل دفعه قبل مصلوبش کنید. می‌ماند اجداد مغول محمدرضا طباطبایی، پشت سد اسکندر و جاری شده از قفقاز. قومی بدوی و وحشی یأجوج‌ومأجوج هستند. با لاکهید مارتین، کبری، ام کاوا و سلاح‌های لیزری و هسته‌ای مقاومت کرده و حمله آنها را دفع کنید. اصلاً قبلاً از ظهور مسیح، یک عیسای تقلبی درست کنید و نصرانی‌های گوسفند صفت را فریب داده و با خود متحد و همراه کنید و کل دنیا را فتح کنید. با پسر عموهای عرب خود هم آشتی کنید بهتر است. چون آنها نیز مشکلات مشابه شما را دارند و با شما متحد و هم پیمان می‌شوند.

 

عربستان: حق با معاویه حرام و زنازاده بود. ۲۵ درصد جمعیت دنیا در سال ۲۰۱۷ یعنی ۱٫۸ میلیارد نفر مسلمان شده هستند. اگر این گاو و گوسفندان بدانند که ما ارث‌ومیراث الهی آنها را بالا کشیده و تملک کرده‌ایم و اگر روزی از خریت خود بیدار شوند، چه خاکی بر سرخود بریزیم. ۱٫۸ میلیارد الاغ به‌طرف عربستان حمله کنند که چیزی بدتر از حمله مغول یا گاگ و مگاگ است. زیر سم آنها ریش‌ریش می‌شویم. حالا چه کسی می‌خواهد این‌همه جنازه دورگه عرب - افریقایی مخلوط شده با پهن الاغ را جمع کند. از عهده کارگرهای پاکستانی و فیلیپینی برنمی‌آید. می‌مانیم جلوی آفتاب سوزان حجاز و کرم (لارو مکس) می‌گذاریم، درست همانند نمرود می‌شویم. ما باید بزرگ‌ترین ارتش خاورمیانه را تجهیز و داشته باشیم تا جلوی حمله ۱٫۸ میلیاردی را بگیریم. ولی فعلاً کم آورده‌ایم و باید با پسر عموهای اسرائیلی خود هم پیمان شویم. اگر دابةالارض و مسیح در حجاز ظهور کردند، خیلی سریع بازداشت و به برادران یهودی خود تحویل دهیم تا مصلوب شود و خونش گردن ما نیفتد. ابرهه که به کعبه حمله کرد، کافر و مشرک بود و جبرئیل در قالب ابابیل به خدمت آنها رسید. این ۱٫۸ میلیارد جمعیت، مسلمان هستند و حق خودشان را می‌خواهند و این بار ابابیل سر شما سعودی‌ها خراب خواهند شد. ایران اینترنشنال راه بی اندازید تا پارسیان بی‌دین و بی‌ایمان شوند و ۸۰ میلیون مدعی شما کمتر شود. برای بقیه هم خدا کریم است. چون سگ سنی، گوسفند است و آغل خود را نمی‌شناسد. مسلمان فلسطینی عرب ارسالی توسط عمر و مهاجر است. نمی‌داند که اگر شکست خورد یا باید به کمکش بروید و یا اینکه به حجاز و یثرب عقب‌نشینی کنند. قربانی حکمت بالغه الله شوم، زمانی بنی‌اسرائیل در بیابان سرگردان بود، الان فرزندان عمر سرگشته و حیران شده‌اند و توله‌های ابوبکر، عثمان، معاویه و یزید به فریادشان نمی‌رسند. دنیا بداند که تعریف دقیق سگ سنی همین است. نیمه عرب نیمه افریقایی نامشروع ارث‌ومیراث برادران و خواهران عرب فلسطینی خود را بالا کشیده و تملک می‌کند. سپس نه‌تنها به فریاد او نمی‌رسد، بلکه در بیابان رهایش می‌کند و می‌رود با اسرائیلی‌ها سرمایه‌گذاری مشترک می‌کند و پیش‌نویس پیمان‌نامه صلح تنظیم می‌کند. اگر در آینده توسط گاگ و مگاگ در حرم سلاخی شدند بدانید که جریان از چه قرار است.

 

دوست نمی‌دارد كسانی كه كفران كردند از اهل كتاب (يهود و نصاری) و نه مشركين كه نازل شود برايتان از خيری از سرورتان و [درحالی‌که] خداوند مخصوص می‌کند (اختصاص می‌دهد) به رحمتش كسی را كه می‌خواهد و خداوند دارای فضل بزرگ [است] ۱۰۵ بقره

 

دوست دارد بسياری از اهل كتاب (يهود و نصاری) [كه] ای‌کاش برمی‌گرداندند شما را از بعد ايمانتان كافرانی، حسادتی از نزد خودشان از بعد آنچه كه مبين شد برايشان حقيقت، پس عفو كنيد (ببخشيد) و گذشت كنيد (ناديده بگيريد) تا اينكه بياورد خداوند به فرمانش (كارش) را، به‌درستی خداوند برای هر (تمام) چيزی قادری [است] ۱۰۹ بقره

 

اعراب و اسرائیل چشم دیدن مسلمانی پارسیان را ندارند. انشا الله چشم‌هایشان روز قیامت کور شود.

 

پارس: خدا یک مرد عرب و یا اسرائیلی بود و فارسی هم که بلد نبود. فوت کرده است و کعبه مقبره اوست فاتحه بخوانید در حرم. بی‌لیاقت و بی‌عرضه هم بود چون خانه‌اش بتکده شده بود. خیلی‌خیلی به ما ظلم کرده است. از سرزمین‌های مقدس، آهی در بساط نداریم. ما باید برای خود اراضی مقدس شده درست کنیم و بتوانیم با آنها وارد رقابت در کار زیارت، تجارت، کسب‌وکار و صنعت توریسم شویم و درآمدزایی و ایجاد اشتغال کنیم. نه او زبان ما را می‌فهمد و نه ما زبان او را. خلفا یا انبیا دروغین هم قرآن را به نفع خود و به ضرر ما تحریف کردند و دست ما در حنا ماند. خیلی چیزها مثل نماز قید نشده است و اینکه قرآن ناقص بوده و ما باید کاملش کنیم  و خیلی چیزها مثل منشور کوروش هزار من حذف شده است. ما جای خالی آنها را با قائم آل محمد، شاه حسین ثارالله، حیدرکرار، باب‌الحوایج و ... پر می‌کنیم. قرآن شاهنامه بود و بعداً عثمان خرابش کرد. از همه بهتر اینکه برای او جایگزین و جانشینی مناسب انتخاب کنیم که ولایت کل کیهان از آن او شود و عقلاً هم‌زبان بود و زبان یکدیگر را متوجه شویم. الله واقعی یا پیر و بی‌حوصله شده و یا اینکه دچار فراموشی شده است و یا به دنیاهای موازی مهاجرت کرده و رفته است و رستاخیز مسیح در قدس، تخریب مسجدالاقصی و آزادسازی اسرائیل را فراموش کرده است. یعنی نبرد آرماگدون و تخریب کعبه کنسل شده است. مسیح هم که بی‌پدر است و یا مشکوک الپدر. به مادرش مریم هم که اجازه وضع حمل و زایمان در کعبه را ندادند. لابد کاسه‌ای زیر نیم کاسه بوده است و مریم مرتکب خطایی شده است. (حالا کدام زن عاقلی برای زایمان از بیت‌لحم تا مکه می‌آید. زنان شما توله‌های نامشروعشان را در کشورهای خارجی می‌رینند تا تابعیت اجنبی و فرنگی بگیرند. مریم فرزندش را هرکجا که به دنیا می‌آورد، نبی و رسول‌الله و صدالبته خار چشم شما بود. مثل تیر چوبی. او در میان اجداد وحشی و دورگه حرام‌زاده شما چه کاری داشت، زیر درخت خرما و شجره نبوت بهترین مکان برایش بود و البته به‌دوراز کفتارها). به‌هرحال ما باید به دنبال آدم درست‌وحسابی و با اصل و نصبی باشیم تا جایگزین مسیح قنداقی، چشم آبی، موطلایی و می‌گسار شود و چه کسی بهتر و شایسته‌تر از اولاد خود محمد رسول‌الله. چون عرب است و بسیار شایسته و برازنده این جایگاه نبوت و مأموریت آخرالزمانی است و خدا در کل از اول خطا کرده بود و ما باید اشتباه او را جبران کنیم. هر موجودی خطاکار است و خطاکاری از الله سابق به‌واسطه دمیدن روح بر ما به ارث رسیده است و ولی‌فقیه جدید ما با ولایت مطلقه کیهانی از هرگونه خطا به‌دور است و چون به‌تازگی به مقام خدایی و الوهیت رسیده است، اولاد رسول هم پیامبر و نبی او باشد بهتر است و صدالبته ولی‌عصر و صاحب‌الزمان. سان دیس و شربت خورها هم یأجوج‌ومأجوج هستند به همراه بمب و موشک و پهپاد رمشان می‌دهیم به‌طرف اسرائیل و عربستان و خیلی زودتر از الله سابق موفق به برپایی رستاخیزی دیگر می‌شویم و به الله سابق ثابت می‌کنیم که تو کاربلد نبودی بنشین و از ما یاد بگیر که کار را چگونه انجام می‌دهند و لیاقت و شرافت خود را به تو ثابت خواهیم کرد و صدالبته خودت نیز متوجه اشتباهات و خطایای قبلی می‌شوی و نتیجه اولیه سرو میرزاقاسمی غذای محبوب ایرانیان روی میز غذاخوری، سفارش داده شده از منوی سرآشپز ابلیس است. دابةالارض چیز مهمی نیست. مثل ناقه صالح پی کنیدش. قربانی فرستاده شده برای قائم آل محمد است. حلیم نذری کنید برای حضرت ابوالفضل عباس قمر بنی‌هاشم و باب‌الحوائج. انشا الله نذر شما قبول و قیامت کنسل و مسیح هم از آمدن منصرف می‌شود. اگر هم آمد بی‌سروصدا سربازان گمنام آقا امام زمان را برای بازداشت او ارسال کنید. دفعه قبل بنی‌اسرائیل او را محاکمه و مصلوب کرد. اتفاق خاصی نیفتاد. شما سر به نیستش کنید. می‌ماند یأجوج‌ومأجوج اجداد مادری ما، با تاتارهای روس، قزاق‌ها و ختایی‌های درازگوش رفیق صمیمی هستید، آنها درگذشته با مگاگ زدوخورد داشته‌اند، مشکلتان را در میان بگذارید تا آنها چاره‌ای بی اندیشند. خودتان را اصلاً نگران نکنید. سفارش بدهید سد اسکندر را دولایه کنند. چون فلزیاب و معدن‌یاب دارند و مکانش سریع شناسایی می‌شود. قرارگاه سدسازی خاتم‌الانبیا را بفرستید تا شبانه‌روزی آرماتوربندی و بتن‌ریزی کنند. منتظر قائم باشید که ولی‌فقیه بزرگ است. هاله نور هم نابغه است و از نبوغ او بهره‌برداری کنید. چون این کار همت ملی می‌خواهد زیرا تعداد گاگ مثل ریگ دریاست. اسکندر پارسیان مجوس را در هم کوبید، ولی از مگاگ فرار کرد. الان شما تسلیحات پیشرفته‌ای دارید و مسلمان‌زاده هستید. نترسید آنها شما را دور می‌زنند. بنی‌اسرائیل ستاره داوود و شمعدان هفت‌سر بیرون می‌کشد و نصاری صلیب. شما هم پارچه سبز به نشانه صلح برافراشته کنید. آنها مثل گاو وحشی به رنگ قرمز حساسیت دارند و می‌روند طرف سگ سنی‌ها و اعراب قرمز پوش.

ابلیس نابغه دیریازود این درگیری گسترده را در منطقه ایجاد می‌کند. چون احمق‌ترین و خنگ‌ترین مخلوق خداست. درست مثل هری پاتر است. مثل کره الاغ همیشه جلوتر و زودتر از خداوند وارد عمل می‌شود تا برتری‌ و فضیلت خودش را هم به خود خدا و هم به اولاد آدم ثابت کند. ولی میلیون، میلیون جنازه همچون میرزاقاسمی از این بازیچه و ملعبه ابلیس و شیاطین خارج می‌شود. چون ابلیس و پیروانش سبک‌سر هستند. به طور مثال اصل برابری و هم ارزی ابلیس در ایران این‌چنین است. سری تبدیلات شیطانی.

الله سید علی خامنه‌ای
جبرئیل رئیسی
ملائکه جامعه روحانیت و مداحان
مسیح عیسی ابن مریم قائم آل محمد
یأجوج‌ومأجوج سپاه پاسداران و نیروهای مسلح
گاگ و مگاگ بسیج و لباس شخصی گمنام
مکه مشهد
بیت‌المقدس کربلا
یثرب قم
بیت‌لحم جمکران
قرآن مفاتیح
زقوم کاپتاگُن

 

خیلی وقت است که دین اسلام همانند اقتصاد، صنایع، معادن و بانک‌های ملی، خصوصی‌سازی و به بخش خصوصی، خصولتی و پیمانکار داخلی واگذار شده است. هدف رقابتی کردن اسلام با یهودیت و نصرانیت است و صدالبته سبقت گرفتن از اهل‌سنت. آنها چه کردند تا به اینجا رسیدند؟ ما هم همان را بکنیم تا که به آنها برسیم و از قافله طاغوت عقب نمانیم. الله به ما آدرس غلط داده است. آدرس یهوه، تثلیث و خلیفه‌گری و ریش سفیدی و بزرگ‌خاندانی قریش درست و صحیح است. گور پدر مردم امی و بی‌سواد ما باید واقعیت‌های دنیای امروز را شناخته، درک و قبول کنیم. قرآن اگر درست بوده باشد مال ۱۴۰۰ سال پیش است. یعنی اساطیرالاولین با صدها وعده‌ووعید ازیادرفته و یا واهی. ما باید به‌روز و آپ تو دیت باشیم. آیین موسی خوب بود دین محمد ته‌دیگ است. هر کجای دنیا که باشی هم‌نشینی با اولاد آدم آزار دهند و سخت است. گویا محکوم به اقامت در باغ‌وحش شده‌ای. به باور ما حوزوی‌ها فیلسوف بی‌سواد و دانشگاهی‌ها انتر درختی هستند و مسلماً عذاب و کیفر آنها در نزد الله ده‌ها و صدها برابر امی‌ها و یا مردم عادی است. چون یا نخواستند که معنی و مفهوم قرآن را درک کرده و یا بفهمند و یا اینکه تصمیم به سوءاستفاده از آن در راه کسب طاغوت گرفتند. ولی در دوقدمی پرتگاه قرار گرفته‌اید و با یک‌تنه کوچک به اسفل‌السافلین سقوط می‌کنید. می‌دانید چرا؟ چون دین خدا را تبدیل به مهمان‌بازی دخترانه و خاله‌زنک‌بازی کردید و در مکتب الله یاغیان، عصیانگران نافرمان که ملعبه ابلیس شده‌اند و غرق در ظلم و فساد و به دنبال طاغوت روان شده‌اند و الله و آخرت را به بهایی ناچیز فروختند، محکوم به سقوط به ته دره هستند تا زمین به فساد و تباهی کشانده نشود. باور ندارید؟ زقوم یا قارچ جادویی خوراک ابلیس بود برای متعالی شدن. شما هم فِـنِـتیلین یا کاپتاگُن یا  آمفتامینُ اِتیل تِئوفیلین تولید و مصرف کرده و بخورد دیگران می‌دهید. یعنی همان کاری که ابلیس در بهشت با خودش و آدم و حوا کرد. فتوکپی برابر اصل او شده‌اید. چون او هم به عریان کردن دیگران علاقه داشت و جد و مادربزرگ شما را او لخت کرد و خود شما هم توسط او برهنه و رسوا خواهید شد. مشکل اولاد آدم این است که قلم و زبانش به دست ابلیس افتاده است. مگر نمی‌بینید که یا با انفجار زیر خاک و سنگ، خس و خاشاک مدفون می‌شوند و یا به خفت و خواری افتاده و سرگشته و حیران می‌شوند. آنهایی هم که جان سالم به درمی‌کنند در نهایت همانند اسکندر با ترومای مغزی ادعای الوهیت می‌کنند. اینکه مپراتوری پارس سقوط کند یا چند تا بالگرد به‌هم‌خورده و آتش بگیرند یا ضبط صوت منفجر شود و آدمی جان سالم به در برد، نشانه الوهیت نیست. بلکه نشانه شروع فریب ابلیس و شعله‌ور شدن کاریزما و سقوط به اسفل‌السافلین است. اسکندر و عمر هم  این‌گونه بودند چون می‌گفتند که ما امیرالمؤمنین هستیم. همه این فریب‌خوردگان در مقابل مسیح ابن مریم که مردگان را به اذن خدا زنده می‌کرد، توله سگ هم نیستند. چون مسیح فهمیده است لذتی که در بندگی خدا وجود دارد در خود خدایی و الوهیت وجود ندارد. اداره کیهان برای انسان غیرممکن و کلاً شر و مصیبت و دردسر است. اول‌ازهمه جبرئیل به خدمت آدم می‌رسد و لت و پارش می‌کند و بعد او ملائکه سر به شورش گذاشته و کیهان را در هم فرومی‌ریزند. ابلیس احمق برای ملائکه نوعی ژوکر و سرگرمی است.

اصل پنجم:

در زمان غیبت حضرت ولی‌عصر (عجل‌الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است كه طبق اصل یک‌صد و هفتم عهده‌‏دار آن می‏گردد.

اصل دوازدهم:

دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‏‌عشری است و این اصل الی‌الابد غیرقابل‌تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالكی، حنبلی و زیدی دارای احترام كامل می‏باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم‌وتربیت دینی و احوال شخصی (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏‌ای كه پیروان هر یك از این مذاهب اكثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شورا‏ها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.

اصل سیزدهم:

ایرانیان زرتشتی، كلیمی و مسیحی تنها اقلیت‏های دینی شناخته می‏شوند كه در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصی و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‏كنند.

اصل یک‌صد و هفتم:

پس از مرجع عالی‏قدر تقلید و رهبر كبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیان‏گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خمینی «قدس‌سره ‏الشریف» كه از طرف اكثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرایط مذكور در اصول پنجم و یک‌صد و نهم بررسی و مشورت می‏‌كنند. هرگاه یكی از آنان را اعلم به احكام و موضوعات فقهی یا مسائل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یكی از صفات مذكور در اصل یک‌صد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‏‌كنند و در غیر این صورت یكی از آنان را به‌عنوان رهبر انتخاب و معرفی می‏‌نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیت‏های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد كشور مساوی است.

و ده‌ها و صدها نوشته و گفته دیگر ابلیس. ما خیلی وقت است که هم دست خط و هم صوت ابلیس را شناسایی و شناخته‌ایم. برای اینکه او عقل ندارد بلکه احمق است و پرت‌وپلا می‌گوید و می‌نویسد. همان‌طور که منشور کوروش را نوشت و شیطان پرستی را آزاد کرد.

آنچه که بسیار واضح و روشن است و جای هیچ‌گونه بحث و جدالی هم ندارد اینکه، همان ساختار غلط و اشتباه اهل‌سنت گمراه و نادان در سازمان‌دهی ساختار حکومتی و اجتماعی، به جوامع شیعه‌نشین همچون ایران رخنه و رسوخ کرده است و بسیار طبیعی است که حاکمان به قدرت رسیده، دنبال‌روی کوره راه عثمان و معاویه ملعون بوده و سعی داشته باشند که با جوامع و جریان‌های سیاسی اهل‌سنت تعامل و همزیستی مسالمت‌آمیزی اختیار کنند و بسیار طبیعی است که گروه‌هایی از جامعه شیعه‌نشین، علی‌رغم میل باطنی حاکمان وقتشان، با جنگ و ستیزه با اهل‌سنت برخیزند و از خواست قلبی و دستورات حاکمانشان عدول و سرپیچی کنند. یک نمونه بارز آن روابط سیاسی خوب ایران با طالبان و نمونه دیگر آن رابطه بد اجتماعی مابین جوامع شیعه و سنی‌نشین داخل ایران است. ولی واقعیت این است که دو مذهب سنی و شیعه دو خط متنافر هستند و هیچ راهی برای موازی کردن آنها وجود ندارد و هرازگاهی نیز یکدیگر را به‌شدت قطع می‌کنند. باوری غیر از این به‌نوعی خودفریبی یا خودارضایی است.

 

 

به نام خداوندِ رحم كنندهِ (بخشنده، گذشت كننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

 ای مردم (انسيان) ، تقوی (پرهيزگاری) كنيد سرورتان را، به‌درستی زلزله ساعت (قيامت) چيزی بزرگی [است]

 روزی كه می‌بینید آن را، فراموش می‌کند هر شیردهی از آنچه كه شير داد و زمين گذارد (سقط) كند هر دارای حملی (آبستنی) بارش (جنينش) را و می‌بینی انسيان (مردم) را مست (مدهوش) و [درحالی‌که] نيستند ايشان به مستی، و ليكن عذاب خداوند شديدی [است]

 و از انسيان (مردم)، کسی است كه مجادله می‌کند در [مورد] خداوند بدون علمی و تبعيت می‌کند هر شيطانی سركشی را

 نوشته (تقدير و حكم) شد برايش [برای شيطان كه] ، به‌درستی كسی كه دوستی (سرپرستی) كند او را، پس به‌درستی او گمراهش می‌کند و راهنمايی می‌کندش به‌سوی عذاب سوزان

 ... حج

 

مسلط شد برايشان شيطان، پس فراموششان كرد ذكر (ياد) خداوند را، ایشان‌اند حزب شيطان، هشيار باشيد به‌درستی حزب شيطان ایشان‌اند زیان‌کاران

 به‌درستی كسانی كه دشمنی (ستيزه) می‌کنند خداوند و رسولش را (محمد، مسیح و..)، ايشان در ذليلان (خوار و پست شدگان، شکست‌خوردگان) [هستند]

 نوشت (مقرر كرد) خداوند [كه] حتماً پيروز (غالب) می‌شود من و رسولانم (عیسی ابن مریم و ...) ، به‌درستی خداوند قوی عزيزی (قدرتمندی) [است] ۲۱ مجادله

 

و چيست برايتان [كه] قتال (پيكار) نمی‌کنید در راه خداوند و مستضعفان (ضعيف شدگان، ضعيف نگه داشته شدگان) از مردان و زنان و متولدان (كودكان) كسانی كه می‌گویند سرور ما، خارج كن ما را از اين قريه ظالم اهلش را و قرار ده برايمان از نزدت سرپرستی و قرار ده برايمان از نزدت ياوری را

كسانی كه ايمان آوردند قتال (پيكار) می‌کنند در راه خداوند و كسانی كه كفران كردند قتال (پيكار) می‌کنند در راه طاغوت، پس قتال (پيكار) كنيد دوستان (سرپرستان) شيطان را، به‌درستی مكر شيطان باشد ضعيفی (سستی) ۷۶ نسا

 

و ده‌ها و صدها آیه و مطلب دیگر و از همه مهم‌تر اینکه:

 

و حتماً راست گفت [درست حدس زد] برايشان ابليس گمانش را، پس تبعيت كردند او را مگر فرقه‌ای از مؤمنان

و نبود برايش، برای ايشان از تسلطی مگر برای اينكه بدانيم كيست كه ايمان می‌آورد به آخرت از كسی كه اوست از آن در شكی و سرور تو برای هر (تمام) چيزی حافظی [است] ۲۱ سبا

 

خداوند برای امتحان اعراب با ادعای مسلمانی درخت فتنه کاشت و آن درخت مشتبه شدن در مورد محمد ابن حسن عسکری بود که هم سنی و هم شیعه این درخت را با ریشه خوردند و الان جنود ابلیس اجمعین محسوب می‌شوند و به دست خودشان و پسر عموها و برادران اسرائیلی به درک واصل خواهند شد. هر سه گروه سنی و شیعه و یهودی تلفات سنگین خواهند داشت. آدم عاقل کسی است که از این مهلکه جان سالم به در کند و رستگار شود. چون دقیقه نود بازی و ملعبه ابلیس است و ماجرا بسیار مهیج و تماشایی می‌شود. قرارداد ابلیس باخدا این است که هر غلطی که می‌خواهد بکند قبل از رستاخیز مسیح باشد. چون در رستاخیز مسیح خودش زیر سم اسب یأجوج‌ومأجوج است. ابلیس به شما فرمان می‌دهد که شربت و سان دیس بخورید و با تمام قدرت و توان به‌پیش بتازید و قبل از الله نبرد آرماگدون را راه بیندازید و میرزاقاسمی غذای موردعلاقه خود او شوید. هرچه باشد او هم جد و پدر شماست و به گردن شما دین و حقی دارد. باید احترام گذاشته و سخنانش را بپذیرید. شما که تمرد الله را کردید عقلاً مرد باشید و فرمان ابلیس را اجرایی کنید و هرگز نگویید که ما می‌ترسیم. گول خوردی و گول خوردی، زقوم نمکی خوردی. در جمع مقربان عرش و بزرگان بالا هم دعوا و مجادله راه انداختید. ملائکه و شاید جنیان به الله می‌گویند که ما در مورد مسیح ابن الله کاملاً توجیه شدیم و فهمیدیم که جریان از چه قرار است. جریان این مهدی ابن الله، ولیعهد و ولیعصر چیست؟ نکند چیزی از ما مخفی کرده‌ای و بازهم چیزی می‌دانی که ما نمی‌دانیم. این بار کیهان را آشفته خواهی یافت و خداوند توجیهشان می‌کند که درخت فتنه کاشته‌ام. ابلیس خودمان است و غریبه که نیست. خوب می‌شناسید او را، خودش قارچ جادویی و پیروانش کاپتاگُن ترکانده‌اند و مشغول توهم و چرندگویی هستند. صغری کبری می‌کنند و تفریحش کنید. نتوانستید بگذارید روی کینه‌های قبلی برای تارومار کردنشان.

 

و به‌درستی مساجد (سجده گاه) برای خداوند است، پس دعا (صدا) نكنيد همراه با خداوند احدی (شخصی، كسی، موجودی) را ۱۸ جن

 

هرگز استنكاف ندارد مسيح از اينكه باشد بنده‌ای برای خداوند و نه ملائكه نزديك شدگان و كسی كه استنكاف می‌کند از عبادت (بندگی) او و خود بزرگی می‌کند، پس به‌زودی جمع‌آوری می‌کند ايشان را به سويش جملگی ۱۷۲ نسا

 

سخن به گزافه گفتن در مسجد، کنیسه، کلیسا، معبد و دیر باعث پدیدارشدن حرف‌وحدیث شیطانی در کیهان و در نتیجه خشم و غضب خداوند می‌شود.

نفس زکیّه خود محمد ابن حسن عسکری علیه سلام است که در سن دو ماهگی در مراحل رشد جنینی به همراه مادرش ملیکا علیهاالسلام شاهزاده رومی و هر دو از خاندان عمران، توسط جبرئیل رسول‌الله قبض روح و به جنت و به کنار خاندان نبوت منتقل شدند. ایشان در جوار خاندان متولد و آخرین فرد منتخب خاندان بودند که بدون هیچ‌گونه گناه و خطایی از دنیا برفتند و اولین انسانی از نسل ابراهیم هستند که پاک و معصوم در جنت زاییده شده‌اند. ولی جبرئیل رسول‌الله به فرمان الله خود شخص ابلیس را به همراه چند کیلو قارچ جادویی (زقوم) زیر برقع ملیکا علیهاالسلام شاهزاده رومی قرارداد تا یک کشتی کتاب برای اعراب ملعون و دورگه حرام‌زاده بنویسد. ناگفته نماند که ملیکا علیهاالسلام شاهزاده رومی خودش عضو خاندان عمران و منتخب الله بود. ولی ابلیس زیر برقع مخفی و پنهان شد و اعراب را به بازی گرفت و آنها را گمراه و به خاک ذلت انداخت. گروهی را با الله درگیر و دشمن ساخت و گروهی را با خاندان عمران درگیر و دشمن ساخت. مسلمان‌زاده‌ها برای سقر آفریده و واگذار شده‌اند. چون ابلیس از الله بدجوری یکدستی خورد و حیران، سرگردان، گیج و واج و مبهوت شد. در مرحله اول الله مخ ابلیس را ترکاند و در مرحله دوم ابلیس مخ مسلمان‌زاده‌ها را ترکاند. ساده بگوییم که این فتنه الهی لازم بود تا باعث شود که یهودیت و سنت ---- نصرانیت و مهدویت تبدیل به دوقلوهای متخاصم شوند. چون تاریخ تکرار شد ولی اولاد آدم همان بودند و تغییر نکردند و نتیجه نهایی همان نتیجه سابق شد. ما روزی هزار بار می‌گوییم  "فتبارک الله احسن الخالقین" الله یک هنرمند چیره‌دست است و باید از او ترسید. اهل‌سنت اولاد نبی و اولاد علی را دشنام داد و با آنها به ستیزه برخاست و به ملیکا از خاندان مریم و فرزند ملیکا، محمد ابن حسن عسکری از آل عمران دشنام و ناسزا گفت. درست همان‌طور که یهود به مریم و فرزندش عیسی دشنام و ناسزا گفت و با آنها به ستیزه برخاست. مهدویت و نصرانیت هم هر دو ادعای الوهیت خاندان عمران را کردند و با شرک به جنگ خدا برخاستند. اهل‌سنت و یهود نیز با کفر به جنگ الله برخاستند. ما می‌گوییم هرآن‌کس که به ابلیس و شیاطین ناباور است به خود الله کافر شده است. چون خودش ابلیس و شیطان است و به جنگ خدا برخاسته است. چون ابلیس و شیاطین به خودشان کافر شده و خودشان را اولاد آدم می‌پندارند. ولی ما ابلیس و شیاطین را آزار و اذیت می‌کنیم تا آنها شما را آزار دهند و باور کنید که موجودی به نام ابلیس و شیاطین در کالبد شما وجود دارد. نبرد ژنتیک یا  Genetic warfare یعنی آزار و اذیت لفظی ابلیس و فرزندانش تا خودشان را لو داده و شناسایی شوند. هرچند که ما آنها را در انحراف عقیده، گفتار و رفتارشان نسبت به آیات کتاب قرآن، خیلی سریع شناسایی می‌کنیم. حال در هر ظاهر، لباس، مقام، نژاد، دین و مذهبی و ... که باشند اصلاً مهم نیست.

لازم به توضیح است که ما در این وب‌سایت از مقوله آزادی بیان خود استفاده کردیم و اگر کسانی فکر می‌کنند که مطالب ما توهین‌آمیز است، آنها نیز می‌توانند و آزاد هستند که به خود ما توهین کنند. ولی عصیانگری و نافرمانی کار دست شما می‌دهد. بهتر است که از آن پرهیز و خودداری کنید. خونسرد باشید و حرف بزنید و توهین به ما نیز آزاد است و به باور ما توهین در مسائل دینی و عقیدتی مفید است و همانند شوک الکتریکی عمل می‌کند. ممکن است سلول‌های مغزی را فعال کند. چون خداوند متعال خودش این کار را به‌کرات در کتاب قرآن کرده است. پس برای بندگان خدا هم آزاد است. خداوند که کار اشتباهی نمی‌کند و ما هم مرتکب خطایی نشده‌ایم چون از خودش و روش کارش پیروی کرده‌ایم.

در کل ما آرماگدون حقیقی و یا شیطانی را به تصویر کشیدیم. اینک انتخاب با خودتان که کدام یک را برمی‌گزینید. اگر کتاب قرآن با تئوری شما در تضاد است، دال بر باور غلط و شیطانی شماست. نه اینکه کتاب قرآن تحریف و یا تغییر داده شده است. طی مدت ۱۲۰۰ساله دچار فریب و گمراهی شیاطین شده‌اید که کار و تخصص آن فیلسوف بی‌سواد همین است. چون خودش گمراه شده و برای همین خلق شده و در اولاد و اموال با شما شریک شده است. او فکر می‌کند که خداوند هر زمان برنامه‌هایش را فقط به‌خاطر او تغییر می‌دهد و خودش را باهوش‌تر از خدا می‌داند. در مرحله و فاز اول عملیات آرماگدون دابةالارض خروج کرده و ظهور مسیح را مژده می‌دهد. در فاز دوم عیسی ابن مریم ظهور می‌فرماید و با وحی و ابلاغ اولین آیات الهی فرزندان آدم سر به شورش می‌گذارند. در فاز سوم سد اسکندر در هم می‌شکند و آن گروه از ملائکه که با خلقت آدم و سجده به او مشکل داشتند به همراه جبرئیل در هیئت اقوام مغول نازل و جاری می‌شوند. ناو هواپیما بر در خشکی مقابل آنها باشد تکه‌تکه و همانند ترکش انفجاری پراکنده می‌شوند. سم روی هر سنگی که بگذارند آذرخش زده و همانند ترکش نارنجک به‌طرف صورت شما پرتاب می‌شود. پشت سر آنها اتوبان ۱۲ باند می‌شود. به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروه اول بیت‌المقدس و گروه دوم حجاز و جنبده‌ای زنده باقی نماند. اعراب و اسرائیل در مقدس‌ترین اماکن، سلاخی می‌شوند و دلیل آن پیمان‌نامه ابراهیم در امروز و تمرد از الله و مسیح در آن روز بزرگ است.

 

به نام خداوندِ رحم كنندهِ (بخشنده، گذشت كننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

 بگو پناه می‌برم (پناهنده می‌شوم) به سرور سپیده‌دم (زمانی كه نور خورشيد آسمان شب را می‌شکافد، صبحگاه، شکاف گاه، حدفاصل و جدايی شب و روز)

 از شر (شرارت، آسيب، نكبت، دردسر، بدی)  هرآنچه  كه  آفريد (خلق كرد، پديد آورد)

و از شر (شرارت) شبانگاهی (شب تيره و تاريكی، ظلماتی) ، زمانی كه پيش آيد (رو كند، فراگرفت، فرارسید)

 و از شر دمندگان (تف كنندگان، دميدن همراه با آب دهان، آب دهان ريزنده گان، ورد و جادو خوانندگان) در گره‌ها (بندها، طوق‌ها، عقد و پیمان‌نامه‌ها، منظور جادو نوشته‌هاست، حلقه‌ها، و هر نوع آلت جادوگری و نفرين و طلسم و غيره)

و از شر حسودی، هنگامی كه حسادت كند (كرد)

 

ولایت و خلافت، ابوبکر عمر عثمان معاویه یزید و ... خلیفة الله و خلیفة الرسول - مهدی ولیعهد، ولیعصر، صاحب‌الامر و صاحب‌الزمان و امام زمان و ... دو سحر و جادو و طلسم عربی هستند که مخالف و ضد هم نوشته شده‌اند. نباید نزدیک شده و گرفتار شوید. وگرنه نصیب و بهره ابلیس و شیاطین می‌شوید و در نهایت به دست خود آنها در مقابل طاغوت قربانی و تکه‌تکه می‌شوید و بعد از آن ملائکه شما را قبض روح و شلاق‌زنان به‌طرف جهنم می‌برند. بهترین کار توبه و رجعت به آیین و دین یکتاپرستی ابراهیم خلیل‌الله است.

و كيست كه برمی‌گردد از آيين ابراهيم، مگر كسی كه سفاهت كرد خودش را و حتماً برگزيديم او را در دنيا و به‌درستی او در آخرت حتماً از صالحان است ۱۳۰ بقره 

اگر با این‌جور طلسم‌های عربی به قیامت برسید بر صورت و پیشانی شما علایم داغ انعام افتاده و خیلی سریع توسط گاگ و مگاگ شکار و سلاخی می‌شوید. این بود خلاصه مطلب اولاد علی و نوادگان محمد که مانع شدند تا آگاهی سازی کنند. ولی ما مغول هستیم و با صدای بلند فریاد می‌زنیم مرگ و کشته‌شدن فقط یکبار است ولی کشتن بی‌نهایت است. چه قبل از رستاخیز مسیح باشد چه در رستاخیز مسیح و چه بعد از رستاخیز الله در جهنم باشد. ما هرگز دست بردار نبوده و نیستیم و نخواهیم بود. آگاهی سازی جمعی را وظیفه دینی خود می‌دانیم. حال قبول کنند و یا اینکه قبول نکنند. به درک و اسفل‌السافلین و به خودشان مربوط است. راه باز و جاده دراز، پیش به‌سوی سرنوشت الهی. لا حکم الا لله. زمانی اعراب و اسرائیل جادوگر با عباراتی همچون مسیح ابن الله، عزیز ابن الله، تثلیث و بت‌های سنگی و چوبی مردم ساده‌لوح را سحر می‌کردند. قرآن که آمد آن سحرها کم‌اثر و یا بی‌اثر شدند. ولی رسول‌الله که از دنیا برفت، جادوگران دست به ابتکار و خلاقیت جدیدی زدند و آن اختراع، ابداع واژه‌های خلیفة الله، خلیفة الرسول، مهدی ولیعصر، ولیعهد، صاحب‌الزمان و صاحب‌الامر و ... بود که متأسفانه بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال این سحر تا مغز استخوان پیش رفته و تبدیل به باور و اعتقاد راسخی شده که مسلمان‌زاده‌ها حاضرند به‌خاطر آن دست به خشونت، سرکوب، شکنجه و حتی قتل بزنند. یا اینکه در این راه شیطانی کشته شوند و ... عمر بن خطاب خودش یک تروریست انتحاری بود و قصد جان رسول‌الله را کرده بود و خانواده‌اش را مورد ضرب و شتم قرارداد. ولی تا متوجه شد که سحر محمد قوی تر و بانفوذ است، منافق و در ظاهر مسلمان شد و بعداً مرتکب آن‌همه جنایت، ظلم و ستم شد و سزای اعمال خودش را نیز دید. بدترین نوع اسلام بعد از فوت رسول، اسلام عربی یا سحر شیطانی است. اگر این نوع از اسلام را انتخاب کنید روز قیامت آرزو کنید که ای‌کاش به الله کافر و بی‌ایمان بودید تا اینکه منافق، ظالم، ستمگر، مشرک و عصیانگر شوید. حال چه به خودتان و چه به دیگران. اسلام عربی همان طاغوت پرستی است. ۱۴۰۰ سال پیش سنگ بود الان سیاره زمین است و همه به دنبال آن.

 

آيا آن بهترين نزولی (هديه‌ای) [است] يا درخت زقوم ۶۲

ما قرار داديم آن را فتنه‌ای (مايه امتحانی) برای ظالمان ۶۳ سوره صافات

 

اوست كسی كه نازل كرد برايت كتاب را، از آن آياتی محکم‌هایی [است] ، آنها مادر (پايه و اساس) كتاب [هستند] و ديگر متشابهاتی (شبیه‌هایی) [باشند] ، پس اما كسانی كه در قلب‌هایشان انحرافی (ميل به باطلی است) ، پس تبعيت می‌کنند آنچه را كه تشابه دارد (مشابه است) از آن  [جهت] كسب فتنه‌ای و كسب تأویل (تعبير) آن، و [درحالی‌که] نمی‌داند تأویل (تعبير) آن را مگر خداوند و راسخان (پايداری كنندگان) در علم، می‌گویند ايمان آورديم به آن، همگی (تمامی) از نزد سرورمان [است] و متذكر (يادآور) نمی‌شود مگر دارندگان خردها (اندیشه‌ها) ۷ آل عمران

این یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر است، کتاب قرآن همان قدر که هدایت‌کننده است، به همان میزان گمراه‌کننده است. بیش از ۹۰ درصد مسلمان‌زاده‌ها با تعبیر و تفسیر نادرست قرآن هم خودشان و هم دیگران را گمراه کرده‌اند.

 

و پرهيز كنيد فتنه‌ای را كه اصابت نمی‌کنند [فقط] كسانی را كه ظلم كردند از شما اختصاصاً و بدانيد كه به‌درستی خداوند سخت عقوبت (پيگرد) [است] ۲۵ انفال

 

هر (تمام) نفسی چشنده مرگ است و مبتلا (امتحان) می‌کنیم شما را به شر و خير، فتنه‌ای (مايه امتحانی) و به‌سوی ما بازگردانده می‌شوید ۳۵ انبیا

 

و ارسال نكرديم قبل تو از ارسال‌شدگان (فرستادگان) ، مگر اينكه به‌درستی ايشان حتماً می‌خوردند غذا را و  راه می‌رفتند در بازارها و قرار داديم بعضی  شما را برای بعضی فتنه‌ای (مايه امتحانی) آيا صبر (استقامت) می‌کنید و باشد سرورت بينايی ۲۰ فرقان

 

با کمال تأسف مسلمان‌زاده‌ها گمراه و بدبخت شدند. چون درخت‌هایی که خداوند می‌کارد، اصلاً حرف‌وحدیث ندارند و بدون ردخور نصیب اولاد آدم می‌شوند و آنها را با ریشه می‌خورند. نوش جان و گوارایتان باشد. چیزی نمانده که توانش را پس بدهید.

 

 

اینک تعریف دقیق نبرد ژنتیک (Genetic warfare) چیست؟

 

در این نبرد، عامه مردم گوسفند هستند. حوزوی‌ها یا راهب و رهبان فیلسوف بی‌سواد هستند و تحصیل‌کرده و دانشگاهی‌ها انتر درختی محسوب می‌شوند. ولی آنهایی که علم و دانش کتاب قرآن را دارند، مغول و سوار بر اسب هستند. چون آخرین قوم برگزیده توسط الله برای جهاد هستند. شما هم می‌توانید سوار بر اسب شوید و تنها شرط آن داشتن علم کتاب قرآن است که ما آن را ارائه کردیم. بجنبید که وقت بسیار تنگ است. سابقه و مبدأ گمراهی اولاد آدم و نوع بشر خیلی دورودراز است. یهودیت ۳۰۰۰ سال، نصرانیت ۲۰۰۰ سال، اهل‌سنت ۱۴۰۰ سال، تشیع ۱۲۰۰ سال. این نبرد که ما به‌صورت ناخواسته و غیرعمدی وارد آن شدیم، امروز لفظی است (فرقان)، فردا که مسیح آمد، با سم اسب و ضربات سنگین شمشیر است. جمجمه به همراه مغز و خون متلاشی و پرتاب می‌شود. چون راهی برای هدایت این کهنه مغز زمخت باقی نمانده است.

ای كسانی كه ايمان آورديد باشيد ياوران خداوند، همچنان كه گفت عيسی پسر مريم برای حواريون [كه] كيست يارانم به‌سوی خداوند، گفت حواريون ماييم ياوران خداوند، پس ايمان آورد طایفه‌ای از پسران اسرائيل و كفران كرد طایفه‌ای، پس تأیید كرديم كسانی را كه ايمان آوردند برای دشمن ايشان، پس صبح كردند پيروز شدگان (متحد و چيره شدگان) ۱۴ صف

 ما تصمیم گرفتیم که امروز یارویاور خدا باشیم و در زمان ظهور مسیح، یاران و یاوران هر دوی آنها باشیم و چشم حسود کور باشد. هرچند که آنها هیچ نیازی به ما ندارند. ولی ما به آنها نیاز پیدا خواهیم کرد و اصلاً هیچ بعید نیست که حواریون هم قبض روح شده و شیاطین جایگزین آنها شده‌اند تا برای بنی‌اسرائیل ملعون اناجیل جعل کنند. تا به درک واصل شوند. اناجیل نه سخن الله و نه مسیح و نه حواریون است. بلکه سخنان ابلیس در حال مصرف قارچ جادویی یا کاپتاگون و یا شاید الکل باشد.

من مست می عشقم هشیار نخواهم شد                         وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

 امروز چنان مستم از باده‌ی دوشینه                             تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد

 تا هست ز نیک و بد در کیسه‌ی من نقدی                     در کوی جوانمردان عیار نخواهم شد

 آن رفت که می‌رفتم در صومعه هر باری                    جز بر در میخانه این بار نخواهم شد

 از توبه و قرایی بیزار شدم، لیکن                            از رندی و قلاشی بیزار نخواهم شد

 از دوست به هر خشمی آزرده نخواهم گشت                وز یار به هر زخمی افگار نخواهم شد

 چون یار من او باشد، بی‌یار نخواهم ماند                     چون غم خورم او باشد غم‌خوار نخواهم شد

 تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهم                             تا غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شد

 چون ساخته‌ی دردم در حلقه نیارامم                         چون سوخته‌ی عشقم در نار نخواهم شد

 تا هست عراقی را در درگه او باری                        بر درگه این و آن بسیار نخواهم شد

 

کتاب قرآن تنها کتاب برای الله و فرجام‌شناسی است. سایر کتب بدرد ابلیس شناسی می‌خورد. البته به‌جز کتب علمی که با خلقت و کلام خدا همخوانی داشته باشند و خیالتان تخت، تخت و خاطرجمع باشید که در نبرد هَرْمَجِدُّون هرگز و مطلقاً مسیح عیسی ابن مریم به الله، ملائکه، خودش و خاندانش و پیشوایان و صالحان واقعی خیانت نخواهد کرد. چون جبرئیل یا روح‌القدس در کنار اوست. شیاطین در باور شما این خیانت را توهم زده‌اند. انسان‌ها به دلایل گوناگون و مختلفی دست به مهاجرت می‌زنند. ولی عمده دلیل آن این است که از ذات و ماهیت مادرزادی خود یا خوششان نمی‌آید و یا آنکه متنفر و منزجر هستند و به دنبال کسب یک ذات، ماهیت جدید و بهتر یا ایدئال هستند و خیلی سریع گویش و ظاهر خود را تغییر می‌دهند و با محیط جدید همگن می‌شوند. چون آن گویش و ظاهر سابق، اینک برای آنها مایه ننگ و خفت محسوب می‌شود. چون در یک محیط جدید، دوست‌داشتنی و رؤیایی (آنچه در خیال خود می‌پنداشتند) قرار گرفته‌اند. ولی هرگز نمی‌توانند عادات و رفتارها و سنن خود را تغییر دهند و خیلی سریع شناسایی می‌شوند. ابلیس و فرزندان او هم این‌گونه هستند. آنها به دلیل تمرد و عصیانگری از بهشت اخراج و به سیاره زمین منتقل شده‌اند (هبوط، مهاجرت اجباری). آنها نیز از جن بودن خود متنفر و منزجر بوده و از ذات واقعی و یا ماهیت مادرزادی خود یا خوششان نمی‌آید و یا آنکه به دنبال کسب یک ذات، ماهیت جدید و بهتر یا ایدئال هستند و آن را در کالبد آدم و فرزندانش یافته‌اند. چون با استدلال غلط خود تصور می‌کنند که دلیل فرمان سجده، دال بر برتری انسان به جن است که در اصل، باور بسیار غلطی است و چنین چیزی درست نیست. به‌هرحال خیلی سریع گویش و ظاهر خود را تغییر می‌دهند و با اولاد آدم قاتى، خودمانی و صمیمی می‌شوند. چون آن گویش و ظاهر سابق، اینک برای آنها مایه ننگ و خفت محسوب می‌شود. چون در یک محیط جدید، دوست‌داشتنی و رؤیایی (آنچه در خیال خود می‌پنداشتند) قرار گرفته‌اند. ولی هرگز نمی‌توانند عادات و رفتارها و سنن خود را تغییر دهند و خیلی سریع شناسایی می‌شوند. راه شناخت آنها پدیده طاغوت گرایی است. یعنی همه آن مهاجران از هر نوعی که باشند، عاشق و شیفته مال و ثروت و قدرت هستند. دانسته و ندانسته، خواسته و یا ناخواسته، عمدی و یا غیرعمدی مرتکب ظلم، جرم و جنایت، عصیانگری و نافرمانی از الله می‌شوند. تقریباً ۱۰۰ درصد تمام این بزهکاری‌ها به دست مهاجران انجام می‌شود. نه طایفه جنیان بومی و ساکنین اصلی و سابق سیاره زمین که اکثر آنها اینک به کمال رشد و تعالی خود رسیده‌اند و البته تسلیم الله هم شده‌اند. این ابلیس و فرزندان طاغوت پرستش این‌همه خراب از آب در آمدند. ولی گاگ و مگاگ فرصت و زمان برسی این‌جور چیزها را ندارد. الله در پیشانی و صورت آنها علامت ایجاد می‌کند و آنها خیلی سریع می‌کشند و امحا می‌کنند. ولی خوشبختانه فعلاً ما زمان نسبتاً کافی و هرچند کوتاهی در اختیار داریم که این ابلیس و فرزندان طاغوت پرستش را شناسایی و به همگان معرفی کنیم. سگ کی باشند که خودشان را با مغولان درگیر کنند و چنانچه در آینده توسط یأجوج‌ومأجوج مورد حمله و خشونت قرار گرفتید، دلایل آن را خوب دانسته باشید. تعداد آنها مثل ریگ دریاست و همیشه و هر زمان صورت خود را در آینه بنگرید که آن علایم یکی از نشانه‌های قیامت است و وای به حال کسانی که در صورت خود تتو یا خال‌کوبی کردند. چون یک نوع ارسال سیگنال غلط برای مگاگ است. اینک با علم و دانش کتاب قرآن و آگاهی و اطمینان کامل و البته با اذن الله، شما را بشارت می‌دهیم به خروج دابةالارض، ظهور مسیح و جاری شدن یأجوج‌ومأجوج و رستاخیز مسیح و ... در آینده نه‌چندان دور. زیرا خداوند هرگز خلف وعده‌ووعید نکرده و نخواهد کرد و این بشارت یا مژده چیزی بدتر از هزار خبر بدی است که تا به امروز در عمر خود شنیده‌اید. چون پایان طاغوت پرستی شماست. تصمیم جدی ما مشارکت در این جنگ است. چون پیروزی در آن حتمی و ۱۰۰ درصد تضمینی است. چون الله خودش فرمانده این نبرد هَرْمَجِدُّون است. ابلیس و فرزندان مهاجرش ماهیت پلید و شیطانی خود را فراموش کرده و خودشان را آدم فرض کرده و برای خودشان یک پا آدم حسابی شده‌اند. ما گذشته تیره و تاریک آنها را برایشان یادآوری و خاطرات تلخ سابقشان را زنده می‌کنیم. یعنی آن خاطراتی که از آنها فراری هستند. ما آزار و اذیتشان خواهیم کرد همان‌طور که دیگران را آزرده کردند. چون دچار خشم خدا شده‌اند.

 

و آن‌چنان قرار داديم برای هر (تمام) خبررسانی (پيامبری، مسیح و ...) دشمنی [از] شياطين انس و جن، وحی می‌کند بعضی از ايشان به‌جانب بعضی سخن آراسته (طلايی) فريبی (غروری) ، و اگر خواست سرور تو انجام نمی‌دادند آن را، پس رها كن ايشان را و آنچه را كه افترا می‌بندند

و برای اينكه شيفته شود به جانبش دل كسانی كه ايمان نمی‌آورند به آخرت و برای اينكه راضی‌اش شوند (به پسندندش) و برای اينكه معصيت كنند آنچه كه ایشان‌اند معصيت كنندگان ۱۱۳ انعام

 

ما در نهایت گند می‌زنیم به تاکسیدو عربی و فرنگی شما. هرچند که ابلیس لباس و تن‌پوش آدم و زوجش را در بهشت می‌کند تا رسوایشان کند ولی خودش بعداً فشن و طرف‌دار مد و لباس شد. چون خودفریبی و دگر فریبی و آراستگی خوبی دارد. به امید الله خودش و فرزندانش رسوا شوند و کار ابلیس و فرزندانش به کجا رسیده که ترجیح می‌دهند که از رحم یک انتر درختی به نام لوسی بیرون‌آمده باشند تا اینکه همانند آدم از گل آفریده شده باشند. منتها گل آنها یک مقدار آب بیشتری داشته و شل‌وول بوده است البته با بوی گندیده بیشتر. مهاجرت بعدی شما مستقیماً به‌طرف جهنم است. لطفاً دندان روی جگر بگذارید و کمربندهای خود را محکم ببندید که پرواز بدون برگشت، توقف و سوخت‌گیری بسیار رنج‌آوری در انتظار شماست. ملخ‌ها در پایان راه مهاجرت خود همنوع خواری کرده و سپس سم‌پاشی می‌شوند. سم‌پاشی شما در دستان مگاگ است. پایان راه مهاجرت شما فرارسیده است برای خود قبر بکنید خیلی بهتر است.

 

پس قسم نمی‌خورم به آنچه كه می‌نگرید

و آنچه را كه نمی‌بینید

به‌درستی اوست حتماً گفتار فرستاده‌ای گرامی (با كرامتی)

و نيست آن به گفتار شاعری، [جز] اندكی ايمان نمی‌آورید

و نيست به گفتار كاهنی (پيشگوی ستاره‌شناسی، رمال و طالع‌بینی) ، [جز] اندكی متذكر نمی‌شوید

نازل شده‌ای از سرور عالميان [است]

 و اگر [محمد] فرا می‌بافت (سرهم می‌کرد) برايمان بعض گفته‌شده‌ها (سخنان) را

 حتماً می‌گرفتیم از او به [دست یا سمت] راست

 سپس حتماً قطع می‌کردیم از او رگ قلب (رگی كه خود قلب را خون‌رسانی می‌کند)

پس نبود از شما از احدی از او باز دارندگان (مانع شوندگان)

و به‌درستی آن حتماً تذكری برای متقيان [است]

و ما حتماً می‌دانیم كه به‌درستی از شما تکذیب‌کنندگانی [هست]

و به‌درستی آن حتماً حسرتی (مايه افسوس خوردنی) برای كافران [است]

و به‌درستی آن حتماً حقی [به] يقين [است]

پس تسبيح كن به نام سرورت بزرگ را ۵۲ حاقه

 

بعد از اینکه مسیح روح‌الله ظهور فرمودند، بعد از ۲۴ الی ۴۸ ساعت اولاد آدم و شیاطین طغیان کرده و شورش می‌کنند و خیلی سریع حمله و هجوم یأجوج‌ومأجوج شروع می‌شود و این در کتب عهد قدیم و جدید و ... هم مکتوب بوده ولی دستخوش تحریف ابلیس شده است.

 

اینان فرزندان دودمان نوح‌اند: سام و حام و یافث که پس از طوفان برای هر یک فرزندانی شد، فرزندان یافث عبارت بودند از جومر و مگاگ و مادای و باوان و نوبال و ماشک و نبراس. - کتاب پیدایش، فصل ۱۰

 

ای فرزند آدم روی خود متوجه جوج سرزمین مأجوج رئیس روش مشک و توبال کن، و پیشگویی خود را اعلام بدار و بگو: ای گاگ رئیس روش مشک و توبال، علیه تو برخاستم. - کتاب حزقیال فصل ۳۸

 

 

وقتی هزار سال تمام شد شیطان از زندان خود آزاد خواهد شد و تمامی ملت‌های چهارگوشه دنیا را فریب خواهد داد گاگ و مگاگ و آنها را برای جنگ آماده خواهد کرد. تعداد آنان مانند شن در ساحل دریا خواهد بود. - مکاشفه یوحنا ۲۰:۷–۱۰

 

زینب دختر حجش همسر رسول خدا می‌گوید: نبی اکرم وحشت‌زده، وارد خانه شد و می‌گفت: «لا إله إلا الله، وای بر عرب از شری که به آنان، نزدیک شده است» و درحالی‌که انگشت شست و سبابه‌اش را به‌صورت حلقه درآورده بود، افزود: «امروز، این اندازه از سد یأجوج‌ومأجوج، باز شده است». زینب می‌گوید: گفتم: ای رسول خدا! آیا ما نابود می‌شویم درحالی‌که افراد نیکوکار در میان ما وجود دارند؟ فرمود: «بلی، هنگامی که فسق و فجور زیاد شود». - صحیح بخاری، ۳۳۴۶

 

حملات سهمگین به قدس و حجاز در راه و اجتناب‌ناپذیر است. پس بهتر است که چموش نباشید و تسلیم خدا شوید. کتب قبل از قرآن همگی تحریف شدند و لذا خداوند به اهل کتاب ارفاق و تخفیف بسیار زیادی قائل خواهد شد. ولی قرآن دست‌نخورده است و الله به مسلمان‌زاده‌ها هیچ‌گونه رحم و تخفیف و ارفاقی قائل نمی‌شود بلکه مجازات آنها چندبرابر نیز می‌شود. البته این امتیازات قبل از ختم قرآن بوده است.

 

 

تحلیل ما در مورد ترامپ موطلایی:

کل ثروت خالص او ۳ میلیارد دلار است. البته خوابیده در املاک و مستغلات و او را به وال‌استریت راه نمی‌دهند. چون نقدینگی لازم و زیادی ندارد و یک سال طول می‌کشد تا آنها بفروش روند. کارشناسان به او گفته‌اند که تو با این نقدینگی  ۳ میلیاردی اصلاً نمی‌توانی گوشه‌ای از بازار بورس را تکان بدهی. باید سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت بکنی و شاید عمرت کفاف ندهد تا نتیجه آن را رویت کنی و البته ریسک بالایی هم دارد و ممکن است که در دوران پیری مفلس شوی و یا اینکه سکته قلبی و مغزی بزنی، برای این‌جور کارها خیلی پیر هستی. تمسخرش کرده‌اند و به او گفته‌اند بهتر است که املاکت را اجاره بدهی و با سود آن بازنشسته و چوگان‌بازی کنی. او برای کسب حمایت و تأمین مالی در پیروزی انتخابات به صهیونیست‌ها و صهیونیست‌های کاتولیک با ثروت نجومی متوسل شد. ولی به او هشدار دادند که برای پست ریاست‌جمهوری ما به دنبال کارمند حقوق‌بگیر هستیم و نه شریک سرمایه‌گذار و نه شریک مالی. کل دارایی تو را یکجا سر میز قمار رست می‌زنیم. راه کندی را پیش نگیر. با کل دارایی خود نمی‌توانی یک برج در نیویورک هوا کنی. سرب داغ نصیبت می‌شود همین و بس. جایی را نمی‌توانی تکان بدهی ولی ما مخ تو را تکان می‌دهیم. آخر پیری و معرکه‌گیری برو بنشین سر جایت. ولی ترامپ کله خراب، سمج، نترس، نیش و زخم‌خورده، ماجراجو، انقلابی و البته به دنبال انتقام است. روس‌ها خیلی سریع متوجه شدند و غیرمستقیم کمک کردند تا او پیروز انتخابات شده و نظام سرمایه‌داری کلان را در امریکا نابود کند.

ترامپ نمی‌تواند به مردم امریکا خیلی رک و واضح پیام داده و حرف دلش را بگوید. خلاصه مطلب او این است که:

من هم زمانی مثل شما ندار و بی چیز بودم. ولی امریکا سرزمین فرصت‌های طلایی است. پتانسیل بالایی برای ثروتمند شدن دارد. سعی و تلاش خود را کردم. حال درست و یا غلط، راست یا دروغ، ثواب یا گناه و ... ولی الان با این دارایی دیگر نمی‌توانم هیچ غلطی در امریکا بکنم. چون سرمایه‌داری کلان در امریکا انحصاری است و در دست بنی‌اسرائیل یهود که ژنوم فراعنه مصر را حمل می‌کنند. من و شما را بازی نمی‌دهند. چون فراعنه مصر از طریق ژنوم بنی‌اسرائیل جاودانه شده‌اند. آنها می‌دانستند که الله آل فراعنه را منقرض خواهد کرد و به یاری طایفه جنیان ژنوم خود را به بنی‌اسرائیل منتقل کردند تا منقرض نشده و تا روز قیامت به همراه آنها به حیات خود ادامه دهند. باور نمی‌کنید بنای یادبود واشینگتن همان برج فرعون مصر است که بالای آن به‌طرف خدا تیر افکند و همچنین آن هرم روی دلار که اجدادش در آن مومیایی و دفن شدند و آن خط‌کشی‌ها در شهر واشینگتن و غیره. فرعون خودش معمار، طراح و آرشیتکت بود و الان از طریق ژنوم بنی‌اسرائیل وارد عمل، دست به قلم، ساخت‌وساز و معماری شده است. شما فکر می‌کنید که در انتخابات شرکت می‌کنید. در نهایت منتخبین شما کارمند فراعنه مصر و بنی‌اسرائیل یهود هستند. این مجلس سنا و کنگره و کاخ سفید و پنتاگون برای آنهاست نه برای شما. ترامپ یک نصرانی افراطی و یهودستیز است. می‌داند که هیتلر متوجه مسئله مهم، مشکوک و آزاردهنده‌ای در خون و گوشت و استخوان یهود شده بود و یکی‌یکی آنها را سلاخی، کالبدشناسی و شکافی و سپس می‌سوزاند. ژنوم فرعون و بنی‌اسرائیل درهم‌آمیخته و فرعون همانند ابلیس جاودانه شده است. پدران احمق و نادان فرعون مومیایی شدند. ولی فرعون باهوش بود با کمک طایفه جن کاری کرد که بنی‌اسرائیل فرزندان او را به دنیا بیاورند و البته تا روز قیامت. موسی برای تحویل گرفتن بنی‌اسرائیل از فرعون آمده بود ولی او حاضر نشد آنها را تحویل دهد. به‌زور گرفته شدند و خودش کشته شد. ولی فرزندانش در امریکا زنده‌اند. این علم ژنتیک و انتقال خصوصیات وراثتی است که در امریکا و اسرائیل به‌وضوح مشهود است. طرف‌داران ترامپ باید بدانند اگر می‌خواهند که او رئیس‌جمهور و کاره‌ای شود، باید به مجلس سنا و کنگره و کاخ سفید و پنتاگون حمله کنند. چون آنها در اختیار بنی‌اسرائیل و فرعون مصر هستند. اگر نکنند تا آخر عمر باید کارمند و حقوق‌بگیر باقی بمانند. هدف ترامپ لغو انحصار سرمایه‌داری کلان، و عمومی و ممکن کردن سرمایه‌داری در امریکا برای همگان است و بعد از اینکه موفق شد قوانین امریکا را تغییر دهد و مجلس سنا و کنگره و کاخ سفید و پنتاگون را تسخیر کند، خودش یهودستیز است و بدتر از نازیسم و به دنبال انتقام خون مسیح خواهد رفت. با عربستان و چین هم که در امریکا سرمایه‌گذاری و مداخله و نفوذ سیاسی می‌کنند مشکل جدی دارد. دست آنها از امریکا را قطع می‌کند که ما کارهای او در آینده نزدیک را تأیید، قبول و توصیه نمی‌کنیم. ولی شاید شما که طرف‌دار سرمایه‌داری عمومی هستید آن را دوست داشته و در آینده به اهداف و آرزوهای دنیوی خود نایل شوید. مکتب ما ضدسرمایه‌داری و ضد طاغوتی است. خطر ترامپ برای سرمایه‌داران کلان در امریکا به‌قدری زیاد است که توییتر را برای او ممنوع کردند. ترامپ شاید بتواند ساختار سیستم سرمایه‌داری در امریکا را دگرگون و متحول کند ولی اگر روس‌ها در اوکراین شکست بخورند، حمله هستی را خیلی سریع و گسترده شروع خواهند کرد. چون رفتنی هستند و با خود نصف دنیا را می‌برند و شاید با ترامپ تعامل بهتری داشته باشند. چون هر دو مخالف سرمایه‌داری کلان انحصاری در دست یهود هستند. مشکل فراعنه مصر این بود که ادعای الوهیت و خدایی می‌کردند و بعداً به خودشان مغرور و سپس خودخواه شده و با امپراتوری پارس و روم و ... درگیر می‌شدند و در مدت‌زمان بسیار کوتاه، شکست بسیار بزرگی نصیب آنها می‌شده است. آنها به خیال خودشان اربابان دنیا بودند. ولی در عمل توسری‌خور پارسیان و یا رومیان بوده‌اند. هم اینک فرزندان فرعون و امپراتوری پوشالی مصر به قاره امریکا منتقل شده است و امپراتوری روم به امپراتوری هسته‌ای روسیه و امپراتوری پارس هم به امپراتوری اقتصادی ختایی‌های درازگوش انتقال‌یافته است. خطای فراعنه مصر را مرتکب شوند، کوبیده می‌شوند. آن‌هم با ده‌ها و صدها تن مهمات هسته‌ای. خطر به‌قدری جدی است که مغان و کاهنان اسرائیلی آرماگدون را در قالب یک جنگ هسته‌ای تصور و پیش‌بینی کرده‌اند که این، آرماگدون واقعی نیست. بلکه یک آرماگدون مجازی است که شیطان و ابلیس احمق و عجول برای آنها رقم زده است. آرماگدون واقعی و حقیقی ارگانیک است و بدون آلودگی زیست‌محیطی. زمان هرگز به عقب برنمی‌گردد و سفر در زمان نیز توهم و فریب ابلیس است. ولی تاریخ تکرار می‌شود، چون نوع بشر در یک چرخه و دور باطل عقلانی است. جنگ روم و مصر در اکراین شروع شده است. ولی نتیجه نهایی آن شکست مصر است. چون فراعنه همیشه و هر زمان محکوم به شکست بوده‌اند. چون با خود خدا اعلام جنگ کرده‌اند.

 

پس شکست (فراری) دادند ایشان را به اذن خداوند و کشت داود، جالوت را و داد او را خداوند فرمانروایی و حکمت را و یاد داد او را از آنچه که می‌خواست و اگر نبود دفع خداوند انسیان (مردم) را بعض ایشان به [وسیله] بعضی، حتماً فاسد می‌شد زمین و لیکن خداوند دارای فضلی برای عالمیان [است]  ۲۵۱ بقره

 

حکمت خداوند بر این استوار شده است که قدرت‌های بزرگ در مقابل یکدیگر قد علم کرده و توسری‌خور همدیگر باشند. تا جهان به تعادل برسد. نظم نوین جهانی و یا دنیای تک‌قطبی، افسانه‌ای بیش نیست. چون دنیا از این هم مفسدتر و تباه‌تر می‌شود.

زمانی فرعون و هامان از روی برج‌های شهر مصر به‌طرف خدا تیراندازی می‌کردند. الان نوادگان فرعون در کالبد بنی‌اسرائیل در کاخ سفید شهر واشینگتن به‌طرف دین خدا یا اسلام تیراندازی می‌کنند.  مخاطب خیلی از آیات کتاب قرآن کفار، مشرکین، منافقان، یهود و نصاری (کافران اهل کتاب) بودند. ولی امروزه برای خود مسلمان‌زاده‌ها مصداق دارند.

 

و گفت یهود [که] نیست نصاری بر چیزی و گفت نصاری نیست یهود بر چیزی و [حال‌آنکه] ایشان تلاوت می‌کنند کتاب را، آن‌چنان گفت کسانی که نمی‌دانند همانند گفتارشان، پس خداوند داوری می‌کند مابینشان روز قیامت در آنچه که در [مورد] آن اختلاف می‌کردند ۱۱۳ بقره

 

۲۰۲۳ سال است که یهود و نصاری بر سر کتاب و دین خدا مشاجره دارند و سنی و شیعه ۱۲۰۰ سال است که وارد مشاجره و نبرد مشابهی شده‌اند و ما به آنها کاملاً توضیح دادیم که کتاب خدا چیست و دین او چیست و خلقت چیست و سرنوشت شوم و هولناک آنها چیست! آنها همانند چهار برادر دوقلو و ناتنی هستند که در حین مشاجره و بگوومگو زیر سم اسبان یأجوج‌ومأجوج می‌روند. باور ندارید خوب تماشا کنید. اهل‌سنت گمراه ادعا می‌کنند که خلیفه خدا و خلیفه رسول در روی زمین یا طاغوت هستند. نوعی دست‌نوشته و سحر است و فکر می‌کنند که با این نوشته، ادعا و یا جادو به قدرت الله و علم رسولش می‌رسند یا اینکه دسترسی پیدا می‌کنند. مهدوی‌های نادان نیز با آنها به مشاجره، خصومت و رقابت بر می‌خیزند. البته با این ادعا و یا نوشته سحر گون و جادویی که ولایت از آن ماست. چون ولایت الله به مهدی واگذار و انتقال‌یافته و ما جانشینان ولیعهد او در روی زمین و یا طاغوت هستیم. دعوی هر دو گروه باطل است. چون تنها هدف تملک طاغوت و کسب قدرت و ثروت است و نه چیز دیگری و صدالبته شکست‌خورده، ملعون و سقوط کرده به‌طرف آتش جهنم و نتیجه نهایی و قطعی این شکست مفتضحانه توسط عیسی ابن مریم اعلام و ابلاغ می‌شود. یعنی یک خیار سبز برای اهل‌سنت و یک موز زرد برای پیروان مهدویت. برای یهود و نصاری نارگیل و آناناس نیز تحفه خوب و مناسبی است. البته به همراه سه عدد زنگوله و شیپور.

 

به‌زودی می‌گوید سفیهان از انسیان (مردم) چیست [دلیل] رو برگرداندنشان (برگشتنشان) از قبله خودشان، آنکه بودند برایش [سجده و رکوع می‌کردند] ، بگو برای خداوند [است] مشرق و مغرب، هدایت می‌کند کسی را که می‌خواهد به‌سوی راهی مستقیمی (پایداری)

و آن‌چنان قرار دادیم شما را امتی وسطی (معتدلی، فهمیده و عاقلی) برای اینکه باشید شاهدان برای انسیان  (مردم) و باشد رسول برایتان شاهدی و قرار ندادیم قبله را، آنکه بودی برایش مگر برای اینکه بشناسیم کسی را که تبعیت می‌کند رسول را از کسی که برمی‌گردد بر عقبش (پشت و گذشته‌اش) و اگرچه باشد حتماً بزرگی (گرانی) مگر برای کسانی که هدایت کرد خداوند و [در صدد] نیست خداوند برای اینکه ضایع کند ایمانتان را، به‌درستی خداوند [نسبت] به انسیان (مردم) حتماً رئوفی مهربانی [است] ۱۴۳ بقره

 

به عصیان و طغیان کشاندن اعراب و اسرائیل و مسلمان‌زاده‌ها برای خداوند خیلی راحت و ساده است. فرض کنید که بعد از ظهور مسیح، الله به جبرئیل فرمان دهد که یک مناره شیشه‌ای از جنس کوارتز یا کرندوم خالص از وسط تخت‌جمشید بیرون آورده و بلند کند به ارتفاع ۱۰۰ متر و مسیح به وحی خداوند اعلام کند که بعدازاین قبله شما این مناره هفت‌رنگ است و کعبه و مسجدالاقصی و دیوار ندبه و معبد سلیمان و ... همگی را تخریب و با خاک یکسان کنید. خوب نتیجه کاملاً واضح و روشن است. تمرد و نافرمانی و شورش اعراب و اسرائیل و مسلمان‌زاده‌ها از الله و رسولش مسیح ابن مریم. چون آنها خودشان، نژاد و تمدنشان را به پرستش گرفته‌اند و دروغ می‌گویند که ما به خدا ایمان و باور داریم.

و از ایشان‌اند امی‌هایی (عامی‌هایی) [‍که] نمی‌دانند کتاب (تورات و انجیل) را مگر آرزوهایی (خواب‌وخیال و رؤیاهایی) و اینکه [نیستند] ایشان  جز اینکه گمان می‌کنند

پس وای برای کسانی که می‌نویسند کتاب را به دستانشان، سپس می‌گویند این از نزد خداوند [است] ، برای اینکه بخرند به [وسیله] آن بهایی اندکی را، پس وای برایشان از آنچه که نوشت دستانشان و وای برایشان از آنچه که کسب می‌کنند ۷۹ بقره

 

مسلمان‌زاده‌ها نیز استاد جعل حدیث، روایت، تاریخ و فلسفه‌بافی شده‌اند.

 

و گفتند هرگز لمس نمی‌کند ما را آتش، مگر روزهایی معدود شده‌ای (کمی) ، بگو آیا برگرفتید از نزد خداوند عهدی (پیمانی) را [که] پس هرگز خلاف نکند خداوند وعده‌اش را، یا می‌گویید برای خداوند آنچه را که نمی‌دانید ۸۰

بله کسی که کسب کرد بدی را و احاطه کرد به آن خطایش، پس ایشان اصحاب آتش [هستند] ، ایشان‌اند در آن جاودانان ۸۱ بقره

 

و زمانی که گفته شود برایشان فساد (بزهکاری) نکنید در زمین، گویند جز این نیست [که] ماییم اصلاح گران

توجه (هشدار) ، به‌درستی ایشان، ایشان‌اند مفسدان (بزهکاران) و لیکن درنمی‌یابند (نمی‌فهمند)

و زمانی که گفته شود برایشان ایمان آورید همچنان که ایمان آورد انسیان (مردم) ، گویند آیا ایمان بیاوریم همان‌طور [که] ایمان آورد سفیهان (بی‌خردها) ، توجه (هشدار) به‌درستی ایشان، ایشان‌اند سفیهان و لیکن نمی‌دانند ۱۳ بقره

کسی که قرارداد برای شما زمین را فرشی (گسترده‌ای، پهن شده‌ای) و آسمان را بنایی (سازه‌ای) و نازل کرد از آسمان آبی را، پس خارج کرد به [وسیله] آن از ثمرات (محصول‌ها) ، رزقی (روزی) برایتان، پس قرار ندهید برای خداوند همتایانی را و [درحالی‌که] شما می‌دانید  ۲۲ بقره

آیا فرمان می‌دهید انسیان (مردم) را به‌خوبی و فراموش می‌کنید خویشتن را و [درحالی‌که] شما تلاوت می‌کنید (می‌خوانید) کتاب را، آیا پس اندیشه (عقل) نمی‌کنید ۴۴ بقره

و پرهیز کنید روزی را که جزا داده نمی‌شود شخصی از (به‌جای) شخصی چیزی را و قبول نمی‌شود از آن شفاعتی و گرفته نمی‌شود از آن همانندی (بدلی، تبدیلی، معادلی و معوضی) را و [درحالی‌که] نیستند ایشان یاری شدگان  ۴۸ بقره

بگو اگر بود برایتان دار (خانه، سرای) آخرت نزد خداوند خالصی (مخصوص شده‌ای) از غیر انسیان (مردم) ، پس تمنا (درخواست) کنید مرگ را اگر شمایید راست‌گویان ۹۴

و هرگز تمنا (التماس) نمی‌کنند آن را ابداً (هرگز، تا روز قیامت) به [سبب] آنچه که پیش فرستاد دستانشان و خداوند داناست به ظالمان ۹۵

و حتماً می‌یابی ایشان را حریص‌ترین انسیان (مردم) برای زندگانی  و [حتی] از کسانی که شرک ورزیدند (بت‌پرستان) ، دوست می‌دارد [هر]  یک [از] ایشان [که] ای‌کاش عمر کرده (داده) شود هزار سالیانی و نیست آن به‌دور کننده (برطرف‌کننده) آن از عذاب اگر عمر داده شود و خداوند بیناست به آنچه که عمل می‌کنند ۹۶ بقره

و بترسید روزی را [که] کفایت نکند (جزا داده نمی‌شود) کسی را از کسی چیزی را و قبول نمی‌شود از آن برابری (معادلی، معاوضی) و نفع نمی‌کند آن را شفاعتی و نه ایشان یاری می‌شوند  ۱۲۳ بقره

و از انسیان (مردم) کسی [است] که اتخاذ می‌کند از غیر خداوند همتایانی را، دوست می‌دارند ایشان را همچون دوست داشتن خداوند و کسانی که ایمان آوردند، شدیدتر (بیشتر)  دوست‌داشتنی برای خداوند [دارند] و اگر به بینند کسانی را که ظلم کردند آنگاه که می‌بینند عذاب را، به‌درستی نیرو برای خداوند است جملگی و به‌درستی خداوند شدید [در] عذاب [است]  ۱۶۵

زمانی که تبری (پاکی و بیزاری) جوید کسانی که پیروی شدند (پیشواها) از کسانی که تبعیت کردند (پیروان) و به بینند عذاب را و قطع شود به ایشان اسباب (وسیله‌ها، ابزارها و دست آویزها، پیوندها)  ۱۶۶

و گوید کسانی که تبعیت کردند، اگر به‌درستی برایمان تکراری (برگشتی) [بود] ، پس تبری (دوری، پاکی) می‌جستیم از ایشان همچنان که تبری (دوری، بیزاری) جستند از ما، آن‌چنان نشان می‌دهد خداوند اعمالشان را حسرت‌هایی برایشان و نیستند ایشان به خارج شوندگان از آتش ۱۶۷

ای انسیان (مردم) بخورید از آنچه که در زمین است حلالی  پاکی را و تبعیت نکنید وسوسه‌های (قدم‌های) شیطان را، به‌درستی او برایتان دشمنی آشکاری [است] ۱۶۸

جز این نیست که فرمان می‌دهد شما را به بدی و گناه آشکار و اینکه بگویید برای خداوند آنچه را که نمی‌دانید ۱۶۹

و زمانی که گفته شود برایشان [که] تبعیت کنید آنچه را که نازل کرد خداوند، گویند بلکه تبعیت می‌کنیم آنچه را که یافتیم برایش پدرانمان (اجدادمان) را، آیا اگرچه باشد پدرانشان اندیشه نکنند چیزی را و راه نیافته باشند  ۱۷۰ بقره

و زمانی که سؤال کرد تو را بندگانم از من، پس من نزدیکی [هستم] ، اجابت می‌کنم دعای (دعوت، خواندن) دعاکننده (خواننده) را زمانی که بخواند مرا، پس می‌بایست اجابت کنند برایم و حتماً ایمان آورند به من، باشد برایشان که ارشاد شوند ۱۸۶ بقره

و زمانی که رو برگرداند سعی کند (بکوشند) در زمین برای اینکه فساد کند در آن و نابود کند کشت (زراعت) و نسل را و خداوند دوست نمی‌دارد فساد را ۲۰۵

و زمانی که گفته شود برایش، بترس (تقوی کن) خداوند را، بگیرد او را بزرگی (خودخواهی) به گناه، پس حسابش جهنم [است] و حتماً بد گهواره‌ای (آرامگاهی) [است] ۲۰۶ بقره

خداوند [که] نیست خدایی مگر او [که] زنده  پا برجاست، نمی‌گیرد او را چرتی (خماری)  و نه خوابی، برای اوست آنچه که در آسمان‌ها و آنچه که در زمین [است] ، کیست  کسی که شفاعت کند نزدش، مگر به اذن او، می‌داند آنچه را که پیش رویشان و آنچه را که پشت سرشان [است] و احاطه پیدا نمی‌کنند به چیزی از علمش، مگر به آنچه که بخواهد، وسعت یافت کرسی (تخت و اریکه سلطنت) او آسمان‌ها و زمین را و نیست سخت (دشوار) او را حفظ آن دو و اوست والای بزرگ ۲۵۵ بقره

 

 

مکتب عبدالله بن سبا چیست:

 در ابتدای ظهور اسلام، قبایل یهودی در اطراف مدینه من‌جمله فدک، با رسول‌الله و پیروانش دشمنی و کینه فراوانی داشتند. چون عقیده داشتند که نبوت مختص خاندان اسرائیل است و خارج از این خاندان، نبوت سابقه نداشته و غیرممکن و دروغ است. ولی در جنگ‌ها شکست می‌خوردند و خار می‌شدند و خیلی زود به نتایج بسیار جالب و عجیبی رسیدند.

۱- عبدالمطلب و ابوطالب و فرزندانشان یعنی کل خاندانشان از آل عمران و از خود ما بوده و غریبه و بیگانه هم نیستند. 

۲- اجداد ملعون ما با مسیح بد کردند و به این خاطر، الله نبوت و هدایت را در میان بنی‌اسرائیل تمام و ممنوع کرد و ما را به حال خود رها کرده و مهجور کرد.

۳- خدا به‌خاطر اینکه ما را عذاب و تنبیه کند، گروهی از خودمان را از مدینه به مکه کوچ داد و آنها را به اعراب قالب کرد و قرآن را به زبان عربی وحی کرد تا از ما انتقام گرفته باشد و ما را آزار و شکنجه دهد. 

کسانی که دادیم ایشان را کتاب (تورات و انجیل) می‌شناسند او را (محمد را) همچنان که می‌شناسند پسرانشان را و به‌درستی فرقه‌ای از ایشان حتماً کتمان (مخفی) می‌کنند حق را و [درحالی‌که] ایشان می‌دانند. ۱۴۶ بقره 

و زمانی که ملاقات کنند کسانی را که ایمان آوردند، گویند ایمان آوردیم و زمانی که خلوت کنند بعض ایشان به‌سوی بعضی، گویند آیا نقل می‌کنید ایشان را به آنچه که گشود (باز کرد) خداوند برایتان، برای اینکه مجادله (بحث و جدال) کنند شما را به آن نزد سرورتان، آیا پس اندیشه نمی‌کنید ۷۶ بقره 

۴- طبق آموزه‌های دینی ما، انسان‌ها دو گروه هستند. کسانی که جسم و روح و زبان آنها توسط شیطان تملک شده و گروه دومی که الله روح و جسم و زبان و اولاد و اموالشان را تملک و از آن خودکرده است تا صالحان را هدایت کند. یعنی خداوند از زبان موسی و عیسی و محمد با اعراب و اسرائیل سخن گفته است. 

۵- رسالت و وظیفه اولاد و خاندان صالح انبیا ترویج احکام کتاب خداست هرچند که نبی نباشند. همین که کتاب خدا را دارند کافی است. این در میان بنی‌اسرائیل عادی و طبیعی بوده است. 

۶- سخنان علی و اولاد علی با سایرین متفاوت است. این بار خداوند جسم و روح و زبان آنها را برای هدایت ما تملک کرده است. 

۷- تجربه ما بیشتر از اعراب است. اعراب تازه اول راه هستند. علی و اولاد علی تکذیب خواهند شد و سپس آزار و اذیت شده حتی دستگیر و مورد شکنجه و قتل قرار خواهند گرفت. چون در میان بنی‌اسرائیل سابقه داشته است و تاریخ مجدداً تکرار خواهد شد. ولی ما جبران می‌کنیم و محافظ و پیش مرگ آنها می‌شویم. اجداد ما خریت کردند که آن‌گونه با انبیا و اولاد صالحشان رفتار کردند ما آن‌گونه رفتار نخواهیم کرد حتی شده با اعراب وارد جنگ و نبرد می‌شویم. بنی‌اسرائیل مسیح را تنها گذاشتند و ما هرگز مرتکب آن خطای بزرگ نخواهیم شد. 

۸- با اقوام و تبار خود و همچنین علی و اولادش صحبت و مذاکره می‌کنیم تا از میان اعراب خارج و به میان بنی‌اسرائیل کوچ کنند. اعراب قدر آنها را نمی‌دانند و در نهایت همگی آنها تلف خواهند شد. یعنی اعراب در نهایت مرتکب اشتباهات و خطاهای اجداد ما شده و این تاریخ تلخ مجدداً تکرار خواهد شد. 

۹- اعراب دچار خطای فاحشی شده‌اند. چون کسانی که معلوم نیست پدر و مادر و شجره آنها چیست را جانشینان خدا و انبیایی همچون محمد و عیسی روی زمین کرده و دشمنی و خصومت خود را با آل عمران یعنی علی و اولاد علی آشکار کرده‌اند. ما آماده جنگ و نبرد با آنها هستیم و از کشته‌شدن هم نمی‌ترسیم. ابوبکر، عمر و عثمان درست همانند خاخام‌های شیاد یهود رفتار کرده و سخنان فریب‌کارانه به زبان می‌آورند. ولی کلام علی به کلام‌الله یعنی قرآن بسیار نزدیک است.  اعراب تازه‌کار و صفرکیلومتر متوجه نمی‌شوند ولی ما آن‌قدر مار خوردیم که افعی شده‌ایم و متوجه همه چیز می‌شویم.

۱۰- اجداد ما در قرآن آینه و درس عبرت اعراب هستند. ولی آنها هیچ توجهی نمی‌کنند و درست همان راه را می‌روند و مرتکب همان خطاها و اشتباهات می‌شوند. معنی تملک روح و جسم و زبان و اولاد و اموال را نمی‌فهمند و مسلماً عده‌ای هم ادعای الوهیت علی و اولاد علی را خواهند داشت و همانند نصاری گمراه می‌شوند. درست مثل اینکه عبدالله سبا و پیروانش در زمان ۶۰۰ سال به عقب برگشته باشند و همان مناظر را در حال تماشا کردن بوده باشند. 

۱۱- آنها روزی خدا را هزار بار شکر می‌کردند که زمان را ۶۰۰ سال به عقب برگرداننده است و به ما فرصت طلایی اصلاح خطاهای گذشته را داده است و حتماً در این صحنه‌ها و مناظر تکراری نقش‌آفرینی و مداخله خواهیم کرد. قبل از اینکه عثمان بخواهد علی را دستگیر و مصلوب کند، ما خود او را می‌کشیم تا درس عبرتی شود برای اعراب و عثمان را قطعه‌قطعه کردند و خوشحال بودند که ما انتقام مسیح را گرفتیم. عقل آنها هم آن‌طوری کار می‌کرد و بسیاری از اعراب با آنها موافق و هم نظر بودند که علی و اولاد علی صالح‌ترین صالحان هستند. کسی هم جرئت نکرد که انتقام خون عثمان ملعون را از آنها بگیرد، چون آنها حق بودند که اگر عثمان زنده می‌ماند، علی و فرزندانش کشته می‌شدند. در عمل هم گفته‌های عبدالله بن سبا علیه سلام محقق شد و علی و اولاد علی به دست مدعیان خلافت در ظاهر کشته شدند. اگر اعراب، مدعیان خلافت را می‌کشتند، علی و اولاد علی در امنیت کامل بودند. نکردند و نتیجه آن را به‌زودی مشاهده می‌کنند. سه عدد زنگوله با یک مناره هفت‌رنگ با حمله گاگ و مگاگ. اولاد صالح محمد و علی از آل عمران در میان اعراب امانت بودند. کسانی که بر آنها ظلم و ستم کردند و یا از زنده و مرده آنها سوءاستفاده کردند، به‌شدت عذاب خواهند شد. چه یک نفر چه میلیارد، میلیارد باشند. عیسی ابن مریم عمو و بزرگ خاندان آنهاست و الله ارباب و خالق آنهاست. وای به حالشان در رستاخیز مسیح و وای بر حالشان در قیامت کبری و وای به حال مسلمان‌زاده‌ها. خون در ظاهر ریخته شده آنها به گردن اعراب و اهل‌سنت و ... است. بنی‌اسرائیل بر این باور است که مسیح در عید پسح با نان فطیر از راه می‌رسد و مسلمان‌زاده‌ها به چرندوپرند و چرت و پرت‌های دیگر. خوب گوش‌های زنگ‌زده خود را باز کنید، مسیح ابن مریم بدتر از شهاب‌سنگ آسمانی بر سر و مغز پوسیده و گندیده شما (همچون پهن کرم گذاشته) سقوط می‌کند. او برای هدایت، عید و جشن نمی‌آید، هدایت مال گذشته و کارساز نبوده است، او برای برپایی مراسم رسمی انتقام می‌آید تا کمتان کند تا سیاره زمین پاک‌سازی شود. فرزندان ابلیس بدانند که صالحان وارث زمین خواهند شد و آن روز، زمان شکست شماست که امروز هم شکست‌خورده هستید ولی خودتان خبر ندارید.

12- منطق بسیار ساده و روان عبدالله بن سبا این بود که او یک یهودی مسیح باور است که تازه مسلمان شده است. هم در تورات موسی و هم در انجیل عیسی قید شده است که مسیح قبل از قیامت باز خواهد گشت و ظهور خواهد فرمود که در کتاب قرآن نیز به آن اشاره و یادآوری شده است. پس کسانی که بعد از فوت محمد ادعای نبوت، خلافت، جانشینی، ولایت و ... کنند دروغ‌گو و شیاد هستند و بر فریب‌کاری عثمان پافشاری داشت تا اینکه او را به کشتن داد و عثمان نیز از جان خود هیچ دفاعی نکرد چون ناحق بود. و هیچ مسلمانی هم نتوانست از عثمان دفاع کند. چون به‌حکم قرآن مجرم بود و لشکر معاویه هم دیر از راه رسید و نه‌تنها نتوانستند مانع حکم الله شوند بلکه نتوانستند قاتلان عثمان را دستگیر و قصاص کنند. چون عثمان با اعلام خلافت رسول، ادعای نبوت دروغین داشت و بی‌عدالتی و تبعیض را رواج داده بود. او می‌گفت هرآن‌کس که مابین دو رسول قرار گیرد و جدایی افکند خود شیطان است و شاید علی و اولاد محمد بتوانند ادعاهای حقی طبق حکم خدا داشته باشند و اینکه امام علی او و پیروانش را دستگیر و سوزانده است کلاً شایعه‌ای بیش نیست چون علی آدم سوز نبود.

 

 

تعریف دقیق اسلام چیست؟ 

خیلی ساده است. نصف وزن و جرم تو از آن ابلیس جن است. سه راه بیشتر نداری! 

۱- یار الله باشی و با طاغوت بجنگی و پیروزی و آخرت از آن تو شود. 

۲- یار ابلیس باشی و با الله بجنگی و دنیا و طاغوت مال تو شود. ولی در نهایت شکست‌خورده و آخرت را از دست بدهی و وارد جهنم شوی. 

۳- منافق شوی و هم دنیا و هم آخرت را از دست بدهی. 

علم ژنتیک یا وراثت و بیولوژی همچنین دانش کیهان‌شناسی (خلقت خدا) این واقعیت بدیهی را ثابت می‌کند.

زرگرها برای خریدوفروش طلا از سنگ محک و اسید استفاده می‌کنند. بعداً به ترازوهای سه صفر و آزمون XRF توسعه یافت. کسانی که در طول تاریخ بشریت برای امورات و منافع شخصی در جهت کسب قدرت و ثروت حرکت نموده‌اند، طاغوتی محسوب می‌شوند. قدرت و ثروت در اختیار اشخاص، بهترین روش برای شناخت طاغوتی بودن آنهاست. حال از هر نوع رنگ، نژاد، دین، مذهب و ... باشند هیچ فرق و تفاوتی ندارد.

 

 

متاورس ابلیس برای مسلمان‌زاده‌ها چیست؟

 ای پسران آدم به فتنه (بلا و مصیبت) نیندازد (مفتون و فریفته نکند) شما را شیطان، همچنان که خارج کرد والدینتان را از باغ (بهشت) ، می‌کند (پاره و از تن درمی‌آورد) از آن دو نفر لباس‌هایشان را، برای اینکه آشکار کند (نشان دهد) آن دو را بدی‌ها (خوی زشت، سیرت بد، بدی و زشتی و ناپسندی) آن دو را، به‌درستی او می‌بیند شما را، او و قبیله‌اش (ایل، تبار، قوم، طایفه) از جایی (مکان و طرف و سویی) [که] نمی‌بینید ایشان را، ما قرار دادیم شیاطین را، سرپرستان (اولیا، حاکمان، زمامداران، دوستان) برای کسانی که ایمان نمی‌آورند. آیه ۲۷ سوره اعراف 

گروه اول را با خلافت فریب می‌دهد و به آنها فرمان می‌دهد که خلیفه خدا و رسولش روی زمین شوند و گروه دوم را با ولایت فریب می‌دهد و به آنها فرمان می‌دهد که با ولایت آسمانی جانشین مهدی شوند و در نهایت به هر دو  گروه فرمان می‌دهد که با یکدیگر وارد جنگ، خونریزی و نبرد شوند و بر سر حقانیت خود پافشاری و پیکار کنند. بعداً به خیال خود از اینکه مابین الله و خاندان عمران اختلاف و خصومت انداخته است، لذت ببرد و سرخوش شود. ولی نمی‌داند که این نبرد بین الله و خاندان عمران مجازی و در توهم ابلیس است. الله با خاندان عمران جنگی ندارد. آنها با یکدیگر متحد و هم پیمان هستند و ناگاه الله به مسیح و ملائکه فرمان حمله را صادر کند و ابلیس و مسلمان‌زاده‌ها زیر سم اسبان یأجوج‌ومأجوج له‌ولورده و با پهن اسب مخلوط و میرزاقاسمی شوند. ما مغول هستیم و خود ابلیس و جنودش را نظاره و رصد می‌کنیم. 

اسلام یک مکتب ضد طاغوتی یا طاغوت ستیز است. ولی مسلمان‌زاده‌ها با خود اسلام، مکاتب طاغوتی ساخته و به قدرت شخصی و ثروت خصوصی رسیده‌اند و هیچ فرقی با یهود و نصاری ندارند. وای به حال همگی آنها. نوابغ حوزوی و دانشگاهی آنها یعنی فیلسوف‌های بی‌سواد و انترهای درختی از اسلام آش شله قلمکاری پختند که خداوند از محتوای آنها بی‌اطلاع و بی‌خبر است. آموزه‌های آخرت‌طلبی اسلام را تبدیل به آموزه‌های دنیا و طاغوت پرستی ابلیس کردند. چون فریب طرز فکر ابلیس نادان و جاهل را خوردند و ابلیس اسلام را با اندیشه غلط خود ویرایش و اصلاح نموده است.

 

 

یادآوری مکتب ما:

 کیهان در حال تخریب است و جان و مال ما در راه خدا بی‌ارزش و بی مفهوم است و تنها دو چیز برای ما ارزش دارد. اول خود الله و دوم کتاب الله. شما کلی کتاب، فلسفه و قانون و مقررات دارید که ناوگان دریایی توان حمل‌ونقل آن را ندارد. دودستی و محکم به ثروت، قدرت، سیاره زمین، عمر و زندگی خود بچسبید و هرگز رهایشان نکنید. اگر از قدرت، نفوذ و ثروت بی‌بهره و بی‌نصیب هستید، نهایت سعی، تلاش، مکر و حیله خود را به کار ببندید و از ابلیس کمک بخواهید و یا با شیاطین متحد و هم پیمان شوید. از کجا معلوم شاید خود فرعون مصر هم شدید. نبرد ژنتیک ما  فعلاً لفظی است. فردا که حکم خدا صادر شد و مسیح و مگاگ از راه رسیدند، مسلماً فیزیکی می‌شود و آنهایی که در پیشانی و صورت خود نشان و علایم داغ ندارند و پاک هستند، توسط ما شکار و معدوم می‌شوند. چون سکوت اختیار کردند و بزرگ‌ترین خیانت به الله سکوت است. بنی‌اسرائیل مسیح را قبول نکرد، نصاری نیز محمد را قبول نکردند و هر دو ملعون شدند. ما مسیح را با جان‌ودل پذیرا هستیم و بدل یا جایگزین آن توسط شیاطین را قبول نداریم. ما به دنبال جنس اصل و مرغوب هستیم و نه ناجنس تقلبی و یا استوک. 

و تبعیت کردند آنچه را که تلاوت می‌کردند شیاطین در فرمانروایی (حوزه اقتدار) سلیمان و کافر نشد (کفران نکرد) سلیمان و لیکن شیاطین ناسپاسی کردند (کافر شدند) ، یاد می‌دادند انسیان (مردم) را جادو و آنچه را که نازل شد برای دو مَلَك  به بابل، هاروت و ماروت و یاد نمی‌دادند آن دو از شخصی را تا اینکه می‌گفتند آن دو [که] جز این نیست [که] ماییم فتنه‌ای (مایه امتحانی) ، پس کافر نشو (کفران نکن) ، پس یاد می‌گرفتند از آن دو آنچه را که تفرقه (جدایی، ناسازگاری) می‌انداخت به‌وسیله آن مابین مرد و زوجش و نبود ایشان به ضرر دهندگان به آن از شخصی مگر به اذن خداوند و یاد می‌گرفتند آنچه را که ضرر می‌داد ایشان را و نفع نمی‌کرد ایشان را و حتماً دانسته‌اند [که] حتماً کسی که خرید آن را، نیست برایش در آخرت از نصیبی (بهره‌ای) از خیر و حتماً بد است آنچه را که خریدند به آن خویشتن (خودهایشان) را، اگر می‌دانستند ۱۰۲ بقره 

اعراب و اسرائیل هر دو جزو اقوام جادوگر و ساحر یعنی رمال زاده و کولی هستند و به باور ما بلایی که شیاطین و هاروت و ماروت بعد از فوت نبی بر سر اعراب دورگه آوردند به‌مراتب بیشتر از بلایی بود که بر سر بنی‌اسرائیل ملعون بعد از فوت سلیمان نبی آوردند و نشانه‌های آن شمشیر تقلبی خالد و صندل (کفش چوبی رومی) عمر ملعون و چند کشتی کتب شیطانی در دست مسلمان‌زاده‌ها است. دلیل آن اینکه اعراب و اسرائیل خداوند و کتب آسمانی را دوست ندارند بلکه آنها به سحر و جادو باور و اعتقاد دارند. نزاع عمر و خالد هم بر سر یک لنگه‌کفش ثمری جز رسوایی آن دو نداشت.

 

 

مشکل دنیای امروزی در چیست؟

خیلی ساده است. نزدیک ۸ میلیارد انسان هرکدام با یک نوع طرز فکر، اندیشه، ایدئولوژی و مکتب که هیچ‌کدام با مکتب یا دین الله سازگار نیست. چون تمامی درخت‌های فتنه او را با ریشه خورده‌اند و این، کار را برای مسیح عیسی ابن مریم خیلی سخت و دشوار می‌کند. ولی خداوند کار را برای او ساده کرده است. ملائکه در قالب گاگ و مگاگ در کنار او هستند و هر مغز را با سم اسب یا ضربات سهمگین شمشیر می‌ترکانند چون نتیجه چهل سال نبوت مسیح، ۱۲ حواری بود که معلوم هم نیست که در نهایت هدایت شدند و یا اینکه ... و در آخر شیاطین تصمیم به مصلوب کردن او گرفتند. وضعیت و نتیجه رسالت محمد رسول‌الله به‌مراتب بدتر بود. مأموریت آنها دیگر هدایت نیست بلکه ترکاندن مغزها و کم‌کردن انسان‌ها و خالی‌کردن کینه‌های کهنه و قدیمی است. ابلیس در بهشت یک مخلوق بدوی و پابرهنه بود. ولی امروز موجود بسیار خطرناکی شده است. انواع و اقسام لباس‌ها من‌جمله لباس روحانیت راهب و رهبان، یونیفرم‌های نظامی و انتظامی، البسه مهندسی، پزشکی، دانشگاهی و ... هر نوع لباس و پوشش دیگر من‌جمله کت‌وشلوار سیاسی و دیپلماتیک در تن دارد. انواع و اقسام ظواهر، پست و مقام، جایگاه اجتماعی، سیما و آرایش و پیرایش. انواع و اقسام جنسیت، سن‌وسال و تمایلات جنسی. انواع تسلیحات نظامی هسته‌ای و غیرهسته‌ای. انواع مهمات نظامی. همه رقم مکتب و ایدئولوژی حتی کنترل کتب آسمانی را نیز به دست گرفته است. انواع و اقسام قوانین و مقررات داخلی و بین‌الملل و در کل هرآنچه که روی سیاره زمین یا طاغوت است به‌اضافه ۸ میلیارد سرباز و نیروی آزاد و بدون محدودیت. ما با اعلام نبرد ژنتیک یا  Genetic warfare دست به عملیات انتحاری زده‌ایم. ولی جالب اینجاست که هر آن کسی که کوچک‌ترین انحرافی از آیات کتاب قرآن داشته باشد، در نهایت محکوم به شکست است. ولی کسانی که موافق آیات کتاب قرآن حرکت می‌کنند، در نهایت پیروز میدان نبرد هستند. یعنی ما پیروز میدان و شما شکست خواهید خورد. چون استراتژی شما مبنی بر کفر، شرک و یا نفاق غلط است و به درد دنیا می‌خورد و نه آخرت. مشکل دقیق دنیای امروزی این است که نزدیک ۸ میلیارد انسان آلودگی ژنتیک به ژنوم ابلیس دارند که جزء لاینفک خلقت آنها بوده و اندیشه و تصورات باطل خود را از طریق عقل‌گرایی و فلسفه‌بافی و ایدئولوژی سازی به اثبات می‌رسانند و سپس فساد و تباهی و خونریزی به پا می‌کنند.

 

 

تعریف دقیق اسلام باطله عربی چیست؟

بعد از فوت و رحلت محمد رسول‌الله، ابلیس بازی تاج‌وتخت راه انداخت و بعد از چند قرن، ابلیس مسلمان‌زاده‌ها را دو گروه کلی کرد. گروهی به دنبال تخت خدا و گروهی به دنبال تاج خدا. ولی مغول‌ها مدت‌زمان کوتاهی در این میدان عربی تاختند و این بازی تاج‌وتخت را به هم ریختند. ولی بعد از آلودگی ژنتیک به علت ازدواج با اعراب و ... ابلیس آنها را نیز فریب داد و وارد بازی تاج‌وتخت کرد. ولی پیشگویی دقیق ما این است که این بازی در آینده نزدیک توسط دابةالارض، مسیح و ملائکه در قالب یأجوج‌ومأجوج بدجوری به‌هم‌ریخته و این میدان عربی - اسرائیلی با خاک و خون یکسان خواهد شد و دنیا از شر و مصیبت دوقلوهای متخاصم خلاص خواهد شد. باتوجه‌به آیات واضح و روشن کتاب قرآن، هرگونه ادعای خلافت و ولایت مسلمان‌زاده‌های گمراه (ابلیس زاده‌ها، نجاست زادگان) باطل و مردود است و همچنین هرگونه جروبحث، رقابت، مجادله، ستیزه و حتی جنگ و خونریزی مابین آنها. هر دو گروه نجس در جمع کفار و مشرکین به درک واصل خواهند شد. ولایت از آن الله و خلافت خاندان از آن مسیح است. مدعیان ولایت و خلافت ابلیس زاده، حرام‌زاده، زنازاده و نجس هستند. علی و اولاد صالح نبی از خاندان ابراهیم و عمران صرفاً مدعی وجود مقام و جایگاهی به‌عنوان امامت و یا پیشوایی بودند که منزلت مردمی و توده‌ای دارد و لاغیر. کسی که برای الله گرامی است، برای بندگان الله عزیز است و کسی که برای بندگان صالح الله گرامی است، برای خود الله عزیز است. غیر از این خرابکاری ابلیس و کثافت‌کاری شیاطین است. خطای بسیار بزرگ و فاحشی که سنی زاده‌ها مرتکب شدند اینکه خودشان، ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه، یزید، بن لادن، ملاعمر، ابوبکر بغدادی، داعش، طالبان، خاندان سعودی و ... را خلیفه خدا و یا جانشین خاندان نبوت آل عمران کردند که خداوند روی زمین یا طاغوت، خلیفه‌ای ندارد و خلافت محمد هم متعلق به مسیح عیسی ابن مریم رسول‌الله است و خطای بسیار بزرگ و فاحشی که مهدوی زاده‌ها کردند، علم کردن محمد ابن حسن عسگری علیه سلام در مقابل الله و رسولش مسیح است و در دنیای مجازی خود او را تبدیل به شوالیه‌ای کردند که به جنگ و رقابت با آنها برخیزد و ولایت الله را از آن خود کند و نبوت و رسالت عیسی را برباید و به‌جای مأموریت و رستاخیز مسیح و حمله یأجوج‌ومأجوج و تخریب مکه و قدس،  صلح و صفا و نجات و عدالت و ... را روی طاغوت برقرار کند که چیزی نیست جز غرور، فریب و توهم ابلیس در متاورس شیطانی. درحالی‌که تمامی مسلمان‌زاده‌های گمراه نمی‌دانند که در آینده نزدیک قرار است زیر سم اسب گیرکرده و با ضربات سنگین شمشیر قطعه‌قطعه شوند. ولی ما پیشگویی خود را کردیم و دلایل این خشونت گاگ و مگاگ را کاملاً توضیح دادیم که مسلماً نصیب یهود، نصاری، کفار، بت‌پرستان، منافقان و طاغوتیان (سرمایه‌داران) در کل توله‌های آدم هم خواهد شد.

 

 

تعریف دقیق درخت فتنه و امتحان چیست؟

 خداوند در بهشت درخت زقوم کاشت و به آدم و زوجش هشدار داد که نزدیک نشوید و نخورید. هم نزدیک شدند و هم خوردند و سپس ملعون و اخراج شدند. از توله‌های آدم درخواست قربانی شد. از یکی پذیرفته شد و از دیگری نشد. برادر بزرگ‌تر برادر کوچک‌تر را کشت و چال کرد. به توله‌های قاتل پیامبر فرستاد و خواندن و نوشتن آموخت، او را تکذیب کرده و کافر شدند. بعداً با خدا لج‌بازی کردند و برای خود بت تراشیده و به پرستش گرفتند و دین و مکتب‌سازی کردند. انبیا را پشت‌سرهم یا تکذیب کردند و یا تصمیم به قتل ایشان گرفتند. تا مذهبی پدیدار شد به نام یهودیت. مسیح را تکذیب کرده و تصمیم به قتل او گرفتند. در نتیجه یهودیت منسوخ شد و نصرانیت پدیدار شد. محمد را تکذیب کردند و نصرانیت منسوخ شد. محمد فوت نمود، عده‌ای ادعای خلافت الله و رسولش روی زمین کردند و ملعون، منفور و نجس شدند. عده‌ای با ادعای ولایت و جانشینی مهدی ولیعهد با آنها به ستیزه و رقابت برخاستند، سپس مشرک و محارب و مفسدفی‌الارض شدند. چون اینها همگی فتنه و امتحان و درخت بودند و آخرین آنها، مشتبه شدن در مورد محمد ابن حسن عسگری علیه سلام که در جنت متنعم شده‌اند و چشم شیعه مهدوی منفور و سنی سلفی ملعون کور باد. علت بر اینکه ابلیس فرزندان نااهل و نامشروع خود را زیر لباس روحانیت، سیاسی، دیپلماتیک، قضایی و نظامی - انتظامی مخفی می‌کند تا مشروع به نظر برسند. بقیه را هم مشرک، منافق، کافر و طاغوتی می‌کند که آنها هم در باطن حرام‌زاده هستند. ولی خودشان فکر می‌کنند که آدم درست‌وحسابی هستند. یأجوج‌ومأجوج به ترتیب اولویت خود، پاک‌سازی را انجام می‌دهد. اول زنا زاده‌های روحانی، سیاسی، قضایی و نظامی - انتظامی و بعداً حرام‌زادگان کافر، مشرک، منافق و طاغوتی. چون آنها از توله آدمی زاد دلخوشی ندارند و صرفاً به احترام الله است که با انبیا و پیشوایان و صالحان کاری نداشته و به آنها حرمت قائل می‌شوند. دست آنها بود ترتیب آنها را هم می‌دادند. خداوند متعال برای فتنه و امتحان توله‌های آدم طرح معادله دیفرانسیل یا معمای پیچیده نمی‌کند.  بلکه توله‌های آدم بر سر موضوعات و مسائل بسیار ساده و ابتدایی مردود و به درک واصل می‌شوند. محمد ابن حسن عسگری هم اینک با دلهره و اضطراب به اجدادش محمد و مسیح رسول‌الله می‌گوید که "آیا من مرتکب خطا و اشتباهی شده‌ام که اهل‌سنت سلفی به من و مادرم ناسزا گفته و شیعیان مهدوی من را جایگزین خدا یا با او شریک کرده‌اند؟" و آن دو رسول با شوخی به او می‌گویند که "تو کاریت نباشه. فقط در روز رستاخیز الله به‌طرف جد بزرگوارت ابراهیم پناهنده شو و پشت سر او قایم شده و سنگر بگیر ای قائم آل محمد" و ابراهیم رسول‌الله می‌گوید که "سربه‌سر آخرین فرزند منتخبم از خاندان نگذارید و او را نترسانید و بگذارید از زندگی خود در جنت لذت ببرد. به‌جای او من خودم به الله پاسخگو خواهم بود. این پسربچه بی‌گناه است و مسلماً خطایی مرتکب نشده است. بلکه اعراب و اسرائیل خطا کرده‌اند و خوشبختانه اسماعیل و یعقوب هم اینجا نیستند که سخنان ما را بشنود چون رفته‌اند آلبالو و گیلاس بچینند". محمد ابن حسن عسگری به مسیح می‌گوید "من را با خودت به قدس و مکه می‌بری؟" و مسیح در پاسخ می‌گوید "قرار است که حمام خون راه بیفتد. می‌توانی تا زیر زانو در خون راه بروی؟ خود من را جبرئیل می‌برد با خدا مشورت کن و از او بخواه" نبرد ژنتیک یا  Genetic warfare مفهومی بسیار ساده دارد. جبهه حق خود الله، ملائکه، انبیا، پیشوایان و صالحان (کل کیهان) است و جبهه باطل خود ابلیس، شیاطین و توله‌های آدم  (سیاره زمین یا طاغوت) است. حق هم بر باطل پیروز است.

 

 

جرم‌شناسی در اسلام چیست؟

اشخاصی که در طول تاریخ اسلام دچار جرم و جنایتی شده‌اند، از خود آثاری به‌جای گذاشته‌اند که به آنها آثار جرم گفته می‌شود که به‌راحتی قابل رویت و شناسایی هستند. به طور مثال دفن محمد رسول‌الله و ابوبکر و عمر در مسجدالنبی بارزترین آنهاست. عدم رعایت ترتیب سوره‌های قرآن. اعلام خلافت ابوبکر، عمر، عثمان و ... یعنی سرقت مقام الله و منزلت مسیح. شمشیر خالد و کفش‌های عمر. کلیه کتب دینی و تاریخی نوشته شده توسط مسلمان‌زاده‌ها. احادیث و روایات جعلی. کلیه کتب تفسیری قرآن. ناسیونالیسم افراطی عربی اسلامی. کلیه افکار، باورها و عقاید کفرآمیز و شرک آلود مسلمان‌زاده‌ها. جنایات جنگی اعراب در مستعمرات عربی. ادعای الوهیت برای افراد منتخب صالح خاندان. جعل اماکن و اراضی مقدس. ترکیب اسلام با مکاتب شیطانی. سوءاستفاده از اسلام برای کسب ثروت و قدرت شخصی و خصوصی. وضع قوانین نادرست و نسبت دادن آن به اسلام. حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها. ارائه احکام و فتواهای نادرست. به گمراهی کشاندن عقاید مسلمانان غیرعرب.  واردکردن سخنان لغو و باطل در قرآن و منحرف‌کردن باورهای اسلامی و ...

 

 

مدارک قطعی دال بر ابطال اسلام عربی بعد از فوت رسول.

و روزی که شقه می‌شود (شقه، شقه و شکافته می‌شود)  آسمان به ابرها و نازل می‌شود ملائکه نزولی (تنزل و نازل شدنی) 

فرمانروایی (مالکیت) در چنین روزگاری حق (مستحق، واقعیت و حتمی) است برای رحمان (خدای مهربان) و باشد روزی برای کافران مشکلی (در اسارت و مضیقه‌ای، سختی) 

و روزی [که] گاز می‌گیرد ظالم برای دستش، می‌گوید ای‌وای مرا، ای‌کاش می‌گرفتم همراه  با رسول (رسول‌الله) راهی (سیرت و سلوکی را) 

ای‌وای مرا، ای‌کاش اتخاذ نکرده بودم فلانی را دوستی (مونسی) 

به‌درستی گمراه کرده است مرا از ذکر (یاد) ، بعد زمانی که آمد مرا و بود شیطان برای انسان خوار (پست و خیانت و رها) کننده‌ای 

و گفت {گوید} رسول (محمد) ای سرورم، به‌درستی قوم من (اعراب) برگزیدند این قرآن را  رها شده‌ای (متروک و تنها و فراموش و منسوخ شده‌ای) ۳۰ فرقان 

ای کسانی که ایمان آوردید، کسی که برمی‌گردد از شما از دینش، پس به‌زودی می‌آورد خداوند به قومی [که] دوست می‌دارد ایشان را و دوست می‌دارندش، ذلیلانی (فروتنانی) برای مؤمنان [هستند] ، قدرتمندانی (چیره‌هایی) برای کافران [هستند] ، جهاد (سعی) می‌کنند در راه خداوند و نمی‌ترسند ملامت سرزنشگری  را، آن فضل خداوند [است که] می‌دهدش کسی را که می‌خواهد و خداوند گشاده‌دستی دانایی [است] ۵۴ مائده

 ای کسانی که ایمان آوردید، چیست شما را زمانی که گفته شود برایتان به شتابید (بسیج شوید) در راه خداوند، سنگین می‌شوید به‌جانب زمین، آیا راضی (خشنود) شدید به زندگانی دنیا از [عوض] آخرت، پس نیست متاع زندگانی دنیا در [مقابل] آخرت مگر اندکی ۳۸ 

اگر گرد هم نیایید، عذاب می‌کند شما را عذابی دردناکی را و تبدیل (جایگزین) می‌کند قومی غیر شما را و ضرر نمی‌رسانیدش چیزی را و خداوند برای هر چیزی توانایی [است]  ۳۹ توبه

 

 به نام خداوندِ رحم کنندهِ (بخشنده، گذشت کننده)  مهربان (با شفقت، باعاطفه)

سوگند دوندگان (تندروها، سریع و سیرها، تیز پاها، تاخت‌وتاز کنندگان، اسب‌های کورس و مسابقه) را، بانگ‌زدنی (صدا، فریاد، آواز زدنی، هلهله‌ای، شیهه‌ای، نفس‌نفس‌زدنی)

پس آتشزنه‌ها (سنگ‌های چخماق، جرقه زننده‌ها، مولد جرقه برای روشن‌کردن آتش) زبانه کشیدنی (جرقه‌زدنی، برق‌زدنی)

پس سیر کنندگان (سفیران، جنگجویان سوار بر اسبان تیزرو)  صبحگاهی را

پس اثر کنند (به پا کنند) به آن، گردوخاکی (فریاد و غوغایی، هنگامه‌ای، آشوبی، خاک و خاشاکی) را

پس جمع کنند (میانه کنند، در میان کنند، محیط کنند، در میان گیرند) به آن جمعی (گروهی، جمعیتی) را

به‌درستی انسان برای سرورش، حتماً کافری (ناسپاسی، نمک نشناسی، نافرمانی) [است]

و به‌درستی او [خداوند] برای آن [انسان] ، حتماً شاهدی (ناظری، بیننده‌ای) [است]

و به‌درستی او [انسان] برای دوستی  (علاقه‌مندی، عشق و علاقه) [به] خیر (منفعت و سود، مال) ، حتماً سخت‌گیری (به‌شدت علاقه‌مندی، پافشاری کننده‌ای، حریصی، سرسختی) [است]

آیا پس نمی‌داند (آگاه و دانا و باخبر نیست) ، زمانی را که برانگیخته (بیرون آورده، زنده) شود هرآنچه که در قبرهاست 

و آشکار شود (به دست آید، حاصل شود، فراهم شود) هرآنچه که در سینه‌ها (پیش روها) [است]

به‌درستی سرور ایشان، به ایشان [در] چنین روزگاری حتماً آگاه (باخبر، واقف) [است]

 

تنها اسلام مغولی بعد از اسلام عربی مشروعیت داشته است که بعدها، اعراب با جنگ خلافت و ولایت آن را هم فاسد، باطل و خراب کرده‌اند. اعراب و اسرائیل محکوم به انقراض و نابودی ژنتیک هستند که ملائکه در قالب گاگ و مگاگ کننده این امر خطیر و واجب هستند. در زمان حیات نبی هیچ‌کس جرئت استفاده از عبارت امیرالمؤمنین برای ایشان را نداشت. ولی بعد از فوت آن حضرت، عده‌ای جرئت پیدا کردند که خودشان و یا دیگران را امیرالمؤمنین خطاب کنند. چون پدیده نبوت را به ساختار پادشاهی و امیری تغییر دادند که امیرالمؤمنین خود الله است و لاغیر و خطاب کردن غیر الله با این عبارت، شرک است. یعنی اهل‌سنت که مدعی هستند عمر ملعون و الواط امیرالمؤمنین بود، مشرک و نجس هستند. تموچین بر این باور بود که خون‌بهای ختایی درازگوش است. ولی نوادگان او هلاکوخان یا تیمورلنگ بر این باور بودند که نه‌تنها اعراب و اسرائیل خون‌بها ندارند، بلکه واجب القتل هم هستند. اعراب و اهل‌سنت کافر، مشرک و نجس مدعی هستند که آب چشمه زمزم شفابخش می‌باشد و آشامیدن آن معالجه و دوای هر درد و مرضی است و اینکه حاوی انواع و اقسام ویتامین‌ها، پروتئین‌ها و کربوهیدرات‌ها می‌باشد که می‌تواند جایگزین غذا و روزی بشر باشد. اگر آب چشمه زمزم این خاصیت‌ها را داشت چرا آنها را از بیماری شرک و کفر نجات نمی‌دهد و یا اینکه چرا اعراب و اهل‌سنت نجس، پاک و جاودانه نمی‌شوند. بلکه چاه آب زمزم نعمتی است از طرف الله برای برکت و روزی دادن به شهر مکه. ولی راهبان سنی سلفی با این مطالب، راه تجارتی را برای آل سعودی گشوده‌اند که آب تصفیه شده دریا را به بهای گزاف به احمق‌ها بفروشند و با پول آن در کشورهای غربی، عیاشی و خوشگذرانی کنند. یعنی همان کاری که با درآمد حج می‌کنند. اگر اجداد آنها آب چاه زمزم را به حجاج می‌فروختند، فرزندانشان آب دریا را به فروش می‌رسانند. آن‌هم به کمک چند تا فیلتر ممبران یا سیستم اسمز معکوس و چند تا حدیث و روایت جعلی و جمعیت کثیری از اعراب و اهل‌سنت نادان. فردبه‌فرد، نفربه‌نفر، تک‌به‌تک اهل‌سنت و اعراب نجس با ادعای خلافت، تبدیل به خدای باطل و پوشالی شده‌اند. یعنی قبل از اسلام، بت‌های سنگی می‌پرستیدند ولی بعد از فوت نبی، خودشان را تبدیل به بت‌های متحرک و سخنگو کرده‌اند و نه‌تنها بار گناهان خود را به دوش دارند، بلکه تمامی بار گناهان مسلمانان غیرعرب و عجم نیز به گردن‌شکسته آنهاست. چون آنها را تحریک و وادار به جنگ و رقابت با سلاح ولایت کرده‌اند. یعنی شروع‌کننده این جنگ و نزاع، خودشان با ادعای باطل خلافت بوده‌اند و کسی که جنگی را به‌ناحق شروع کند مقصر اصلی محسوب خواهد شد و بدتر از همه اینکه این جنگ در راه خدا نیست، بلکه برای به‌دست‌آوردن طاغوت است. طبق آیه ۵۴ سوره مائده، اعراب و اهل‌سنت ملعون، مرتد محسوب می‌شوند. یکی از سخنان بسیار زشت و ناروا که اعراب و اهل‌سنت به زبان می‌آورند، عبارت خلفای راشدین است. در حقیقت خلفای ملعون و گمراه اولیه و بدوی، ثلاثه بوده‌اند. همان‌طور که اهرام مصر ثلاثه است. ما با آگاهی کامل از علم کتاب قرآن این سخنان منسوب به خاندان عمران (اولاد نبی و علی) را تکذیب می‌کنیم. آنها نجیب‌زاده بودند و تربیت خانوادگی بسیار نیکویی هم داشته و هرگز ادعای خلافت الله و رسول و حتی ولایت نداشته‌اند. اعراب و اهل‌سنت برای کثافت‌کاری خود، به دنبال شریک جرم و یا توجیه خباثت خود از طریق اذن منتخبین آل عمران هستند. ولایت از آن الله و خلافت خاندان از آن مسیح است. بقیه فضول هستند. اولاد نبی و علی مدعی وجود مقامی به نام امامت بوده‌اند و لاغیر. آنچه حقیقت دارد اینکه، دعوی بر سر طاغوت (قدرت و ثروت) دعوی دین را باطل می‌کند و مجادله ملائکه با الله هم بر سر این موضوع است که اولاد آدم با سوءاستفاده از کتاب و دین تو قصد تملک طاغوت و تصرف جایگاه و مقام خودت را دارند. الله هم در جواب می‌گوید، مگر شما مدعی نیستید که اولاد آدم اهل فساد و خونریزی است؟  پس صبر کنید، زمانش که فرارسید، نازل می‌شوید و خون خودشان را می‌ریزید و تار و مارشان و لت و پارشان می‌کنید. اهل‌سنت نجس و مشرک مدعی است که رسول‌الله، ابوبکر ساحره زاده و جادوگر را جانشین و خلیفه خود انتخاب کرده است و گروهی از شیعیان مهدوی - ولایی مشابه گروه اهل‌سنت، بر این باور هستند که رسول‌الله، پسر عموی خودش علی را جانشین و خلیفه انتخاب نموده است. اولاً رسول‌الله در مقام و جایگاهی نبوده‌اند که برای خودشان جایگزین، جانشین و خلیفه انتخاب و معرفی کنند. چون خودشان توسط الله، جانشین و جایگزین انبیا قبلی، من‌جمله مسیح شده بودند و قبل از فوت محمد، جایگزین و جانشین ایشان توسط خود الله منتخب و مشخص شده است و آن خلیفه کسی نیست جز خود مسیح ابن مریم. ثانیاً محمد نجیب‌زاده و تربیت خانوادگی نیکویی داشته و هیچگاه به مسائل مربوط به الله و خاندان دخالت نمی‌فرموده‌اند؛ لذا ما این اتهامات وارده به ایشان را تکذیب و رد می‌کنیم و کسانی که این ادعاهای دروغ و ناروا را به رسول‌الله وارد می‌کنند از ترکیب والدین نامشروع سیاه‌پوست آدم‌خوار به‌عنوان برده جنسی و عرب سوسمار خوار بی‌اصل‌ونسب و به‌صورت زنازاده به دنیا آمده و چشم به جهان گشوده‌اند. چون چشم طمع به ولایت الله و خلافت مسیح دوخته‌اند که توسط یأجوج‌ومأجوج درهم کوبیده می‌شوند. 

ما عبدالله بن ابی قُحافه عثمان بن کعب تیمی قرشی ملقب به ابوبَکر را آغازکننده و مقصر این نبرد باطل خلافت و ولایت عربی شناسایی و به پیروان آن ملعون اعلام می‌کنیم که ما هم نبرد ژنتیک را شروع کرده‌ایم و همچنین کسانی که با ادعای ولایت، سعی در رقابت و مبارزه با آن گمراهان را دارند. هرچند که خودشان در گمراهی دور و درازی فرورفته‌اند. شعار ما در این مبارزه ۱- لا حکم الا لله ۲- ولایت از آن الله ۳- خلافت از آن مسیح است. 

در حقیقت ابوبکر و پیروانش خیلی سریع فریب ابلیس را خورده و درخت فتنه (عبارت محمد خاتم‌النبیین در قرآن) را با ریشه خوردند. آن‌هم بدون توجه به این واقعیت بدیهی که نبوت و رسالت عیسی ابن مریم تداوم داشته و به قوت خود باقی است و با غصب خلافت و جایگاه او، به جنگ رسول‌الله برخاستند و دشمنی الله را با جان‌ودل خریدند. چون از قیامت هم غافل شدند. روز قیامت مسیح از مدعیان خلافت شاکی است که مقام او را ربوده‌اند و خداوند خطاب به محمد می‌گوید "که تو به آنها گفتی تا جانشین تو شوند" و محمد در جواب گوید "اگر من می‌گفتم حتماً تو می‌شنیدی ولیکن من به آنها چیزی دررابطه‌با خلافت و جانشینی نگفتم، بلکه ابلیس به آنها فرمان داد تا ادعای خلافت کنند" و الله در پاسخ گوید، "آری من از تو چیزی نشنیدم، لذا پرسیدم تا با صدای بلند به گمراهان خطا پیشه اعلام کنی تا بشنوند" یعنی همان‌طور که مسیح به کسی نگفته است که من فرزند خدا هستم، محمد هم برای خود خلیفه و جانشین انتخاب و معرفی ننموده است. به این دلیل است که ما تصمیم گرفته‌ایم که پیرو و دنباله‌رو (شیعه) انبیا، پیشوایان و صالحان و مخصوصاً مسیح روح‌الله شویم و چشم حسود بدخواه کور شود انشا الله. چه یک نفر باشند یا اینکه ۸ میلیارد. ما آنها را مثل گوسفند رم می‌دهیم تا ته دره اسفل‌السافلین سقوط کنند. الله با پسر مریم متحد است و ما هم سعی می‌کنیم به اتحادیه آنها یاری کنیم. البته تا حد توان و لیاقت خودمان و نبرد ما با کسانی است که می‌خواهند در توهم شیطانی مابین آن دو اختلاف ایجاد کنند.

 

آیا چشم به راه‌اند مگر اینکه بیاید ایشان را خداوند در سایه‌بان‌هایی  از ابرها و [همچنین] ملائکه و مقتضی (سپری) شود کار و به‌سوی خداوند برگردانده می‌شود کارها ۲۱۰ بقره

 

منتظر باشید که در آینده نزدیک این روی داد، اتفاق خواهد افتاد. چون وعده خداوند حق است و هرگز خلف وعده نمی‌کند.

 

خیانت یا کشته‌شدن عثمان (بیعت رضوان):

در دورانی از تاریخ اسلام و نبوت محمد، شایعه شد مبنی بر اینکه، عثمان یا خیانت کرده و بعد از ارتداد از اسلام به مشرکین ملحق شده و به محمد پشت کرده است و یا اینکه توسط مشرکین دستگیر و کشته شده است. دراین‌رابطه غالیان اهل‌سنت مدعی هستند که محمد و پیروانش زیر درختی جمع شده و برای گرفتن انتقام و خون‌خواهی عثمان، هم پیمان و با محمد بیعت نموده‌اند. اینک این سؤال مطرح می‌شود که قبل و بعدازاین واقعه، خیلی از مسلمانان کشته و شهید شده‌اند. من‌جمله حمزه عموی محمد و عثمان به آنها چه برتری و ارجحیتی داشته است. چون محمد و اطرافیانش اصلاً به دنبال انتقام و خون‌خواهی نبوده‌اند و یک نفر را نیز به این دلیل محاکمه و نه کشته‌اند و مثال بارز آن هند جگر خوار مادر معاویه، عامر قتل و وحشی قاتل حمزه و برده جنسی هند که کسی با آنها کاری نکرد. چون محمد می‌دانست که انتقام صالحان به عهده الله و به روح‌القدس و مسیح واگذار شده است. آنها صرفاً در میدان نبرد اقدام به قتل مشرکین و کفار می‌کردند و بعد از جنگ، صلح برقرار می‌شده است و این قانون و مرام آنها بوده است. اما واقعیت چیست؟ بعد از اینکه این شایعه‌ها پراکنده شد، مسلمانان آشفته شدند و چون محمد آدم خوش‌بین و آرامی بود، همه را پیرامون خود جمع نمود و فرمود که "اگر عثمان کشته شده است، شهید در راه خدا محسوب می‌شود و خیلی‌ها قبل و بعد از او کشته شده و خواهند شد و چیز مهمی نیست، بلکه مبارک و فرخنده است و اگر خیانت کرده است، ما با یکدیگر هم پیمان شده و با من بیعت می‌کنید که هرگز به یکدیگر خیانت نکرده و تا پایان عمر و آخر کار با هم باشیم". عثمان یک مار خوش‌خط‌وخال بود که راه نجات و به قدرت رسیدن خود را خوب می‌شناخت. مشرکان در نزد او احمقی بیش نبودند. خیلی راحت از دست آنها گریخت و رها شد. ولی از خشم مردم نتوانست بگریزد و در نهایت هلاک شد. چون خیلی مغرور شده بود. یک‌بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک. این یک واقعیت است که ابوبکر، عمر و عثمان و ... هم به محمد و هم به عیسی خیانت کرده و ادعای خلافت و نبوت دروغین کردند ولی علی و اولادش مرتکب این خیانت و جنایت بزرگ نشدند.

اهل‌سنت ملعون بر این باور است که امثال ابوبکر ساحر، بیشتر از امثال امام علی، مال و اموال هزینه کرده‌اند. قابیل با هابیل همین مشکل را داشت. او برای خدا گاوی قربانی کرد ولی برادرش بز یا گوسفندی قربانی نمود. ولی گوسفند پذیرفته شده و گاو رد شد. آنچه برای خدا ارزش دارد مال حلال و نیت پاک است. به باور ما هزینه امام علی ارزش و صواب بیشتری دارد. چون از راه ربا، قمار، احتکار، کلاهبرداری و ... حاصل نشده بود. اهل‌سنت نجاست بر علی علیه سلام از آل عمران ایراد وارد می‌کنند که چرا با معاویه حرام‌زاده به جنگ برخاست. همان‌طور که قبلاً گفتیم، هند جگرخوار زن ابوسفیان، برده سیاه‌پوست آدم خواری داشت به نام وحشی (قاتل حمزه) که به‌عنوان برده یا کارگر جنسی هم خدماتی به هند ارائه می‌داد و ثمره این خدمات جنسی، فرزندی شد به نام معاویه زنازاده که از زنده‌به‌گور شدن به بهانه دختر بودن نیز نجات پیدا کرد. عمر و عثمان ملعون بر این اعتقاد و باور بودند که باید از جایگاه و موقعیت اجتماعی خانواده‌های سرشناس و بزرگ قریش و عرب تبار در ساختار حکومت پادشاهی اسلامی عربی استفاده کرد؛ لذا آن زنازاده را فرماندار شام یا سوریه فعلی کرده بودند. معاویه به دو دلیل این سمت را انتخاب و از آن خودکرده بود. اول اینکه شام به نسبت حجاز خیلی خوش‌آب‌وهوا بود و ثانیاً دختران و زنان بسیار زیبا و خوش هیکل تری نسبت به حجاز داشت و آن زنازاده مبادرت به ساخت ویلا و کاخ‌های درباری متعددی در شام کرده بود. همچنین برای خود حرم‌سراهای زیادی تجهیز کرده بود که به عمر و عثمان الواط و عیاش نیز خدمات می‌دادند. یعنی عمر و عثمان به بهانه‌های واهی اقدام به مسافرت به شام می‌کردند و معاویه، زنان و کنیزان حرم خود را در اختیار آنها می‌گذاشت تا کام‌جویی کنند. بعد از اینکه علی به خواست توده مردم مسلمان، امام و پیشوا شد، درصدد این بر آمد تا آن زنازاده را برکنار و به‌جای او افرادی از خانواده‌های نجیب‌زاده و صالح را جایگزین کند و با تحقیق از اهل مطلع، خلفای قبلی و اطرافیانشان را رسوا کند و پرده از کثافت‌کاری آنها بردارد و آنها نیز برای جلوگیری و ممانعت از این رسوایی بزرگ و تاریخی، مقاومت کرده و مانع افشای آن حقایق تلخ و فجیع شدند که حکایت همه آنها، توسط مسیح در آینده بازگو خواهد شد که اعراب و اهل‌سنت ملعون را به طغیان خواهد کشید که یکی از دلایل نازل شدن دخان سماوی همین موضوع است.

اهل‌سنت نادان بر علی علیه‌السلام استناد کرده و مدعی هستند که اگر عمر آدم بدی بود، چرا ایشان دخترش و دختر فاطمه علیها‌السلام همسرش و نوه محمد نبی را به عقد او در آورد؟ پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد، سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد. دختر علی از مردان حاکم، بانفوذ و پرقدرت و ... خوشش می‌آمد و زن جانشین خدا و خلیفه پدر بزرگش روی سیاره زمین شد. شاید هم پدرش علی را بی‌عرضه می‌دانست. پسر نوح پدرش را مسخره می‌کرد و سوار کشتی هم نشد و نوح نیز کشتی را متوقف نکرد. بلکه تنها کاری که توانست بکند آرزوی بی‌فایده خیر برای اولادش بود. عمر از دختر علی خواستگاری کرد و دخترش با جان‌ودل قبول کرد و به شهرت و جایگاه مورد علاقه‌اش رسید. تنها کاری که علی و فاطمه کردند آرزوی خیر برایش بود. آنها مردسالار و زن سالار خانواده خویش نبودند. بلکه آنها ناصح اولاد خویش بودند. هرچند که قبول نکرده باشند. آنها هیچ‌گاه فرزندان خود را مجبور به ازدواج یا منع از آن نمی‌کردند. خاندان عمران حق انتخاب دارند همان‌طور که دیگران دارند. لا اکراه فی الدین. اهل‌سنت مشرک بر این باور است که زمین‌وزمان و دنیای عالم به خود آنها و مقدسات آنها توهین می‌کند. خوب ما از اول خلقت تا آخر آفرینش یک مقدس بیشتر که نداشته و نداریم و نخواهیم داشت و آن مقدس خود الله واحد است و استفاده از عبارت و واژه مقدسات توسط آنها، اعتراف به این حقیقت است که آنها خدایان مقدس متعدی دارند. من‌جمله اجداد و یا زادورود و نژاد خودشان. استفاده از عبارت مقدسات مختص مشرکین نجس و گمراه است. واژه اله و مقدس و ... مفرد بوده و جمع یا مثنی ندارند جز در گویش مشرکین.

 

 

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

  1. حم

  2. سوگند كتاب آشكار را

  3. ما نازل كرديم آن را در شبي مباركي ( فرخنده‌اي ) [كه] ما بوديم هشدار دهندگان

  4. در آن جدا ميشود هر ( تمام ) كاري حكيمانه‌اي

  5. فرماني ( كاري ) از نزد ما [كه] ما بوديم ارسال كنندگان

  6. رحمتي از [جانب] سرورت ، بدرستي او ، اوست شنواي دانا

  7. سرور آسمانها و زمين و آنچه كه مابين آن دو است ، اگر هستيد يقين آورندگان

  8. نيست خدايي مگر او ، زنده ميكند و مي‌ميراند ، سرور شماست و سرور پدرانتان اوليهاست ( گذشتگان است )

  9. بلكه ايشان در شكي سرگرمند ( بازي گوشي ميكنند )

  10. پس منتظر ( مراقب ) باش روزي را [كه] می‌آورد آسمان به دخاني ( دودي ، ماده تاريكي ، ماده سياهي ) آشكاري

  11. ميپوشاند انسيان ( مردم ) را ، اين است عذابي دردناكي

  12. [مي‌گويند] سرور ما برطرف كن ( باز كن ، بگشاي ) از ما عذاب را ، ماييم ايمان آورندگان

  13. كجا برايشان ذكريست و [در حاليكه] آمده است ايشان را رسولي آشكاري

  14. سپس رو برگردانند از او و گويند آموخته‌اي ( درس ياد گرفته‌اي ) مجنوني [ديوانه‌اي است]

  15. ماييم برطرف  كننده عذاب اندكي ( زماني ) را ، بدرستي شماييد عودت ( بازگشت و تكرار ) كنندگان

  16. روزي كه حمله ميكنيم ، هجوم بزرگ را ، ماييم انتقام گيرندگان

...  دخان

 

جای هیچ‌گونه شک، تردید و شبهه‌ای وجود ندارد که مسلمان‌زاده‌های نجس، حال از هر نوع آیین، فرقه و مذهبی که بوده باشند، با الله و رسولش مسیح ابن مریم به جنگ برخاسته‌اند و نژاد و خون پست خود را به پرستش گرفته‌اند و ما هم تصمیم گرفته‌ایم که با آنها وارد جنگ و نبرد ژنتیک شویم و به دو دلیل مهم نه‌تنها هیچ راه دفاعی از خود ندارند، بلکه در مقابل ما شکست هم می‌خورند. اولاً فرزندان ابلیس بوده و فریب او را خورده‌اند و ثانیاً نه‌تنها بی‌سواد هستند بلکه از علم کتاب قرآن نیز هیچ نمی‌دانند و آنچه در دست دارند، صرفاً تصورات و تفاسیر باطل و ویرایش‌های غلط ابلیس است.

سخن آخر:

امروزه تنها راه نجات از نجاست اسلام باطله عربی و دست‌یابی به پاکی، ایمان آوردن به الله واحد، ملائکه مخصوصاً روح‌القدس، انبیا مخصوصاً پسر مریم است و این موضوع مهم که پاک‌سازی سرزمین‌های مقدس من‌جمله قدس و حجاز از ژنوم پست اعراب و اسرائیل، صرفاً از عهده گاگ و مگاگ و مسیح ابن مریم به فرمان الله برمی‌آید. یعنی دابة الارض، مسیح ابن مریم، ملائکه و صیحة واحدة با سرعت در حال نزدیک شدن به توله‌های مشترک آدم و ابلیس هستند. ما اسلام حقیقی را در کتاب قرآن و اسلام مغولی (ترکی) یافته‌ایم. محمد رسول‌الله به پیروان خود فرمان داد تا به فرزندان خود اسب‌سواری، شنا و تیراندازی بیاموزند. چون قرار است در رکاب مگاگ باشند و تحت فرمان الله و مسیح پسر مریم. آنها اموال و جان‌های خود را در اختیار مسیح قرار می‌دهند تا در راه خدا هزینه و صرف کند.

وقتی هزار سال تمام شد شیطان از زندان خود آزاد خواهد شد و تمامی ملت‌های چهارگوشه دنیا را فریب خواهد داد، گاگ و مگاگ و آنها را برای جنگ آماده خواهد کرد. تعداد آنان مانند شن در ساحل دریا خواهد بود. - مکاشفه یوحنا ۲۰:۷–۱۰

دنیا را آب برد و شیطان پدرسوخته را خواب برد. ۱۰۲۲ سال تأخیر دارد. ولی ما می‌گوییم آسوده بخواب ای ابلیس که ما بیداریم. اهل‌سنت بر این باور است که اگر حمایت و یا دارایی افرادی همچون ابوبکر ساحر نبود، محمد در نبوت شکست می‌خورد و اسلام ذلیل می‌شد و جواب ما این است که اگر محمد مبعوث نمی‌شد و اسلام ظهور نمی‌کرد، امثال ابوبکر و فرزندانش رمال و جادو نویس باقی می‌ماندند که الان هم ساحره زاده هستند. واقعیت امر این است که اعراب و اهل‌سنت دچار خودخواهی و خودبزرگ‌بینی و خودپرستی شده‌اند و فکر می‌کنند که کیهان به مسلمانی آنها می‌چرخد. سایر مسلمان‌زاده‌ها هم عقاید مشابهی دارند. درحالی‌که مالک و صاحب دین و یوم‌الدین خود الله است و این ماییم که اگر حمایت الله نباشد، شکست‌خورده و خوار و ذلیل می‌شویم. خدا از ما بی‌نیاز و ما به الله نیازمند هستیم. هیچ کسی حق ندارد به خدا منت بگذارد بلکه خداوند بر ما منت گذاشته است. مسلمان‌زاده‌های نجس بر این باور هستند که انسان اشرف مخلوقات و محمد اشرف النبیین بوده و محمد ارث به‌جای نگذاشته است. باید به آن گمراهان خودپرست بگوییم که اولاد آدم و ابلیس در مقابل ملائکه اصلاً مخلوق و موجودی محسوب نمی‌شوند و اینکه خداوند بارها فرموده است که مابین انبیا فرق نگذاریم چون فرق آنها در نزد پروردگار است و قبلاً ثابت کردیم که محمد ارث داشت ولی لاشه و مردارخوارها آن را به یغما بردند و میراث نبوت او از آن خاندان و مسیح ابن مریم است و شما بهتر است که به فکر کندن قبر و خودکشی باشید و صدالبته ما را دشمن جدی خود فرض کنید بهتر است.  باید دست ابلیس و شیاطین را از کتاب و دین خدا کوتاه کرد وگرنه دنیا را به فساد و تباهی می‌کشانند. اگر خاخام‌های یهودی، اناجیل جعل کرده و اولاً مصلوب شدن مسیح را توجیه کردند و ثانیاً نصرانیت را به گمراهی کشانده و فتوای قتل آنها را صادر کردند، راهبان سنی (مولوی‌ها) کتب و احادیث شیعه را جعل کرده و اولاً کشتار اولاد نبی را توجیه کردند و ثانیاً تشیع را به گمراهی کشانده و فتوای قتل آنها را صادر کردند. اگر یهود هزار و یک مقدس برای خود دارد، اهل‌سنت امثال معاویه زنازاده و یزید حرام‌زاده را جزو مقدسات شرک‌آمیز خودکرده است. این مولوی‌ها اگر نتوانستند قرآن را تحریف کنند، برای نصرانی‌ها انجیل برنابا نوشته و جعل کردند و با آن افکار پوچ خود، محمد را نیمه خدا و نیمه انسان معرفی کردند و مسیح را غلام و برده او جلوه دادند.

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۱۶۴﴾ آل عمران

ولی واقعیت این است که مسیح اجداد خود محمد را ختنه و بعد از غسل، در گوششان شهادتین خوانده است. مسیح در بدو تولد سخنگو و شنوا و بینا بوده است. تمامی کتب آسمانی از آدم تا خاتم را حفظ بوده و تسلط کامل دارد و قصص بعد ختم قرآن را بازگو خواهد کرد که متأسفانه گمراهی اهل‌سنت ضاله به شیعیان مغرور و خطاکار نیز سرایت کرده است. عیسی باسواد خطاط است. محمد و علی و اجدادشان ختنه شده بودند به‌رسم و رسوم جد بزرگوارشان مسیح. ولی ابوبکر، عمر، عثمان و معاویه ختنه نشده و نجس از دنیا رفتند و تمام کسانی که در غسل و کفن‌ودفن آنها حضور داشتند، شهادت به ختنه نبودن آنها دادند؛ چون ختنه کردن بعد از دوران نوزادی و کودکی، عملی بسیار دردناک بوده است و خیلی از تازه مسلمان شده‌های مشرک زیر بار آن نرفته‌اند و مشرکان بت‌پرست هم آداب‌ورسوم ختنه شدن را نداشتند.               

اعراب و اسرائیل اگر تا ۱۴۰۰ سال پیش نمونَک سنگی طاغوت را به پرستش گرفته بودند، امروز خود طاغوت را به پرستش گرفته‌اند و برای خداوند دم درآورده‌اند. آنها خوب می‌دانند که نه‌تنها در مقابل خداوند هیچ نیستند بلکه در مقابل عیسی ابن مریم و مادرش برترین زن عالم، توله سگ هم نیستند به دم در آوردنشان هم نیست. هر که با مسیح و مادرش دشمن است با الله و ملائکه دشمن است و نه‌تنها خون‌بها ندارد بلکه ریختن خون آنها همانند ثواب آبیاری درختان بهشت است. همان‌طور که قبلاً گفته شد ابوسفیان، معاویه را به فرزندی قبول نداشت و او را زنازاده می‌خواند. ولی محمد انسان بزرگواری بود و به او دلداری می‌داد که تو در این گناه بزرگ مقصر نبوده بلکه بی‌گناه و بی‌تقصیر هستی. ازاین‌رو معاویه محمد را مهربان‌تر از پدرش وحشی می‌یافت و او را پدرخوانده خود فرض می‌کرد و دراین‌رابطه معاویه مقداری از مو و ناخن اصلاح شده محمد را به سرقت برده بود و بعد از فوت نبی، در شام معبدی ساخته بود که هم خودش و هم اعراب در آن، مو و ناخن محمد را به پرستش گرفته بودند. یکی از اهداف حمله امام علی به شام، تخریب آن معبد و امحا کردن مو و ناخن رسول بوده است.

اما موضوع بسیار مهمی که اعراب و اسرائیل یا توان درک آن را ندارند یا اینکه نمی‌خواهند که درک کنند!

مریم علیهاالسلام توسط مادرشان نذر و سپس وقف کنیسه (خدام) شده‌اند. یعنی تا زمان بارداری به عیسی رسول‌الله از تمامی حق‌وحقوق دختران هم‌سن‌وسال خود، نه‌تنها محروم شده‌اند، بلکه موظف به نگه‌داری و نظافت معبد و کنیسه‌ای بزرگ بوده‌اند و صدالبته حق ازدواج و تشکیل خانواده نیز نداشته‌اند. مضافاً اینکه از زمان بارداری تا وضع حمل، مجبور بوده‌اند که مخفیانه و تک‌وتنها و به‌دوراز قوم بنی‌اسرائیل زندگی کنند و تک‌وتنها در محیط باز و در زیر نخل خرما آن‌هم در فصل زمستان بدون کمک هیچ یک از بستگان خود، زایمان کنند و بدتر از همه اینکه در زمان رویارویی با قوم بنی‌اسرائیل، مجبور به سکوت و شنیدن بدوبیراه بوده‌اند. یعنی آش نخورده و دهان سوخته و شرم برای گناه نکرده و ... همچنین مسیح رسول‌الله که اولین کلام شنیده‌شده‌اش از بنی‌اسرائیل بدوبیراه و توهین و تهمت بوده است. یعنی هر دو یک زندگانی سخت و پر مشقتی را داشته‌اند و در نهایت آن توطئه کثیف در جهت دستگیری، محاکمه، آزار و اذیت، شکنجه و قتل ایشان که موفق هم نشده‌اند. ولی ثابت شده که قصد و تصمیم آن را داشته‌اند. اینک وضعیت یهود کاملاً مشخص و معلوم است آن‌هم به کلام خدا در کتاب قرآن. ولی چرا اعراب اشخاصی همچون ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه و یزید و ... را به او ترجیح داده و جانشین و جایگزین می‌کنند و چرا مسلمانان عجم و غیرعرب با او و مادرش بد می‌کنند، جای سؤال و شگفتی بسیار زیادی دارد. ولی به‌یقین توان بسیار سنگینی را پس خواهند داد. شاید در گذشتهٔ دور دعوی یهود و نصاری، و ادعای سنی و شیعه مبنی بر داشتن دین و تدین، مقبول و مورد اجابت حق‌تعالی بوده باشد، ولی امروزه دعوی و ادعای همگی آنها باطل بوده و جزو کفار و مشرکین و البته نجس العین محسوب می‌شوند. آنهایی که ادعای خلافت رسول دارند، مفسد فی‌الارض و کسانی که دعوی ولایت دارند، محارب فی‌الارض هستند. ریختن خون آنها واجب شرعی و ثواب آن آبیاری درختان بهشت است. این حکم یا فتوای الهی در آینده نزدیک توسط گاگ و مگاگ اجرا خواهد شد.

اسلام مغولی یا ترکی در یک جمله خلاصه می‌شود "خداوند چوپان است و اعراب و اسرائیل دام‌های چموش و یاغی شدهٔ او هستند و می‌بایست که امحا شوند، چون برای الله (چوپانشان) دردسرساز شده‌اند و فساد و خونریزی می‌کنند"  و یک نمونه بارز آن آخوند هندی که مدعی بود اختیاراتش برابر یا حتی بیشتر از اختیارات خود الله است. یعنی اعراب و اسرائیل و هم‌کیشانشان، خود را جایگزین خداوند بر روی زمین کرده‌اند. بدا به روزی که دام‌های چموش و یاغی شدهٔ الله، خودشان چوپان شوند و وای به حال قومی که آنها چوپانشان شوند.

علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام با صراحت و قاطعیت تمام مخالف خلافت ابوبکر، عمر و عثمان بود و مدعی بود که خلافت و جانشینی محمد رسول‌الله جعل و به سرقت رفته است. منتها اعراب گوسفند بودند و منظور او را درست نفهمیدند. با خود چنین پنداشتند که او خلافت را از آن خود می‌داند و ایشان را سارق مقام و منزلت خودش می‌داند؛ یعنی خلافت از آن اوست و به یغما رفته است. ولی منظور آن حضرت این بوده است که محمد، رسالت و نبوتش را از عیسی ابن مریم روح‌الله به ارث برده و خلیفه مسیح است و میراث نبوت و رسالت او، مجدداً به مسیح مسترد خواهد شد؛ یعنی خلافت محمد رسول‌الله از آن عیسی عبدالله است. یعنی درست است که محمد پسر عموی او بود؛ ولی مسیح در خاندان عمران جایگاه بالاتری دارد و عیسی عموی خودش و عموی محمد محسوب می‌شود. چون علی نجیب‌زاده و دریای علم کتاب و معرفت الهی بود. او هیچ‌گاه جرئت و تمایلی نداشت که ادعای نبوت و خلافت دروغین و جعلی کرده و مابین دو رسول یا نبی قرار بگیرد و آخرت خود را به ثروت و قدرت دنیا بفروشد و اهل جهنم شود و صدالبته فرزندانش که پیرو و دنباله‌رو راه او بودند.

مهدی کیست یا چیست؟

محمد رسول‌الله در زمان حیات خود فرموده‌اند " فرزندان من کسانی هستند یا کسانی می‌توانند ادعا کنند که فرزندان من هستند که در هر مکان و هر زمان به عدالت قیام کنند و در میان مسلمانان دادگستری و انصاف کنند"  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ

که هم خود محمد و هم علی و هم فرزندان و اولادشان به این امر و فرمان الهی عمل کرده‌اند. یعنی همه آنها اموال و جانشان را دررابطه‌با این توصیه رسول و فرمان الله فدا کرده‌اند. اما فرهنگ ظهور و اصل غیبت، توطئه، مکر، فریب و حقه شیاطین است. با جعل احادیث یعنی تا زمان ظهور ایشان، هیچ نیازی به عدل و انصاف و دادگستری وجود ندارد و آزاد هستید و تا می‌توانید ظلم و ستم و گناه کنید. چون این امر خطیر فقط در عهده و توان یکی از نوادگان رسول است و از عهده سایرین بر نمی‌آید و تا زمان ظهورشان، حلال‌ها حرام است و حرام‌ها حلال باشد و هرقدر ظلم و ستم بیشتر شود، احتمال ظهور هم بیشتر خواهد شد و این همان مکر ابلیس است برای فساد گستری که امروزه شاهد آن نیز هستیم؛ بلکه هر شیعه زاده‌ای، در هر زمان و در هر مکان، خودش باید یک مهدی باشد و در مقابل ظلم و ستم قیام کند. تا این طلسم ابلیس شکسته و باطل شود. و جای شگفتی بسیاری دارد که ابلیس، این شخصیت موهومی خود را در مرحله اول با مسیح ابن مریم برابر کرده و سپس موفق شده است آن را با الله واحد معادل کند و به خدا و رسولش چیزهایی را بیاموزد که آنها از آن بی‌خبر و غافل هستند.

اهل‌سنت مقیم ایران ادعا می‌کنند که در فقر و محرومیت کامل بوده و به آنها ظلم، ستم و تبعیض بسیاری روا می‌شود. ما هم مدعی هستیم که ازاین‌رو جامع زهد و تقوا به تن کرده‌اند که زهد و تقوا انتخاب فقرا و مظلومان است و طاغوتیان اسلام را باطل می‌دانند که اگر از فقر، ظلم و ستم خلاص شوند، به همانند اعراب سنی، اقدام به فروش آرامکو و یا اراضی امارات می‌کنند و سرزمین پارس را به مزایده می‌گذارند. امروز اگر از اعراب حجاز و امارات به پرسید که ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه و ... که بودند؟ در جواب خواهند گفت که شیاد، دروغگو و ساحری بدتر از خود محمد که ادعای نبوت کرد و با همدستی علی و سلمان قرآن بنوشت و پادشاه عرب شد. ما خودمان بهتر از آنها راه و چاه پادشاهی و ثروت‌اندوزی را می‌دانیم و لازم نیست کسی به ما اسلام بیاموزد و علت آن اینکه امروزه مسلمان‌زاده‌ها تحت تعلیم ابلیس هستند البته برای به چنگ آوردن قدرت و ثروت. یا مذاهب با یکدیگر رقابت و خصومت دارند و یا اینکه پیروان با هم متحد و به یکدیگر یاری می‌رسانند و حنای شما در نزد الله هیچ رنگ، بو و خاصیتی ندارد و می‌بایست از هم کشته بگیرید تا خاک زمین این جوهر پلید خودتان، از خون شما رنگین شود.

اگر مهدی نماد و سنبل عدالت، دربند باشد، لابد از ستمگران شکست‌خورده و اسیر شده است و اگر در غیب بوده باشد، لابد از ظالمان می‌ترسد و متواری شده است و اگر به زمان ظهورش باقی‌مانده است، حالا حالاها مردم باید با ظلم و ستم، سر کنند. در واقع مهدوی‌ها نه از خاندان رسول، بلکه از خاندان ابلیس هستند و جزو گروه ستمگران و وعده‌ووعید ظهور، چیزی نیست جز تسلیم‌شدن به ستم آنها. چون اولاً اجرای عدل و عدالت در توان و صلاحیت آنها نیست ثانیاً به آینده موکول شده است و وجود هر نوع بی‌عدالتی، تبعیض، ظلم و ستمی توجیه‌پذیر خواهد بود؛ چون مهدوی‌ها توان و لیاقت عدالت‌گستری را ندارند و نباید که داشته باشند؛ چون دیگر نیازی به مهدی نخواهد بود و برطرف‌کردن این ظلم و ستم است که به مهدی نیاز پیدا می‌کند و وعده‌ووعید عدالت، چیزی نیست جز فریب ابلیس.

اما تحلیل ما در مورد کانال‌های ماهواره‌ای چیست؟

مردم رومنی یا رومایی یا کولی مردمی هندو-آریایی هستند که به‌صورت کوچ‌نشین و دوره‌گرد در سراسر اروپا و خاورمیانه یافت می‌شوند. شواهد زبانی و ژنتیکی احتمال می‌دهند که این مردم در اصل از شبه‌قاره هند ریشه گرفته‌اند و مانند بقیه مردم هند، بومی آسیای جنوبی بوده؛ اما چون از مهاجرت آنها با دیگر اقوام خویش یعنی قوم آریایی، سکاها و سانسکریت‌ها از آسیای میانه در یک مسیر مهاجرت اقوام آریایی بود و در آسیا زبانشان تغییریافته است. کولی‌ها در سراسر جهان یافت می‌شوند، اما بیشتر در اروپا، به‌ویژه مرکز، شرق و جنوب آن (شامل ترکیه، اسپانیا و جنوب فرانسه) متمرکز هستند. آن‌ها در حدود سال ۱۰۰۷ میلادی وارد آسیای غربی و اروپا شدند.

در انگلیسی به کولی‌ها جیپسی (gypsy) گفته می‌شود؛ چرا که تصور می‌شد آن‌ها از مصر (Egypt) آمده‌اند. این تصور باعث شد که این مردم و زبانشان اسرارآمیز جلوه‌گر شود. اکنون روشن است که کولی‌ها (roma نام ملی و قومی است) از هند به‌صورت گروه‌گروه در اواسط هزاره اول میلادی مهاجرت کرده‌اند. یکی از این گروه‌ها از طریق ایران به‌طرف آسیای صغیر، جنوب روسیه و کشورهای بالکان پیش رفته، تا در سده پانزدهم به اروپای غربی و در سده شانزدهم به بریتانیا رسیده است. ظاهراً گروه بعدی خط سیری جنوبی‌تر را یعنی از طریق ایران، سوریه، و مدیترانه به‌سوی آفریقا و شبه‌جزیره ایبری در پیش گرفته است. تا قرن بیستم گروه‌هایی از کولی‌ها با گرایش به‌نوعی زندگی کم‌وبیش چادرنشینی در همه کشورهای اروپایی و در بسیاری از بخش‌های دیگر جهان حضور داشتند؛ و زبان رُمانی که اصلاً گونه‌ای ویژه از زبان هندو آریایی نو است، اساساً با دو یا سه دوجین لهجه تشخیص داده می‌شوند.

گروه‌های کولی‌ها در سراسر ایران در مناطقی همچون خراسان، آذربایجان، کردستان، فارس، لرستان، کرمان، قزوین و ایلام یافت می‌شوند. در کشورهای افغانستان و ازبکستان نیز مردم کولی یافت می‌شوند.

اما آنچه مهم است محل درآمد و نوع اشتغال یا بیزینس آنهاست. آنها کودکان خود را وادار به گدایی و زباله گردی می‌کنند، حال پول باشد یا غذا و یا پوشاک و هر چیز دیگری. آنها مبادرت به سرقت کودکان و نقص‌عضو آنها نیز می‌کنند تا در گدایی موفق‌تر باشند. زنان و دخترانشان اقدام به روسپی‌گری، رقاصی، عشوه گری، رمالی، طالع‌بینی، کف‌بینی، انواع و اقسام فالگیری، نوشتن جادو و طلسم و ... می‌کنند. پسران و مردانشان نیز سارق و جیب‌برهای حرفه‌ای، مطرب، همچنین تردست، شعبده‌باز و فریبکار در قمار و شرط‌بندی هستند. همچنین گرداننده سیرک یعنی دلقک‌بازی و رام کردن و بازی دادن انواع و اقسام حیوانات اهلی و وحشی هستند. آنها از تمامی کشورهای مسیر حرکت و مهاجرت، برای خود و فرزندانشان گواهی تولد، شناسنامه و تابعیت اخذ می‌کنند و هیچ نیازی به داشتن گذرنامه و روادید ندارند. در خاک هر کشوری دستگیر شوند، شناسنامه و گواهی تولدشان را به‌عنوان شهروند قانونی ارائه می‌کنند. هرچند که توان گویشی به چندین زبان زنده دنیا را نیز دارند. به باور ما راه‌اندازی و اداره کانال‌های ماهواره‌ای پدیده‌ای جدید و مدرن از کولیگری است. بیزینس و فعالیت آنها به‌صورت خانوادگی است و از نیروی ماهر بومی هم استفاده می‌کنند. انواع حساب‌های بانکی از نوع ارزی و کیف پول رمزارز، جهت دریافت کمک مالی به بینندگان ارائه می‌کنند که به‌نوعی گدایی دیجیتال یا ماکروویوی است. در سایت یوتیوب تولید محتوا و در شبکه‌های اجتماعی درآمد تبلیغاتی دارند. از پخش موزیک، تصاویر و فیلم با صحنه‌های پورن (هرزه) برای جلب‌توجه بیننده استفاده می‌کنند. طالع‌بینی و آینده‌نگری کار همیشگی آنهاست. یاددادن ترفندهای ثروت اندوزی و کسب قدرت و موفقیت در سیاست و عوام‌فریبی در تخصص آنهاست. با تبلیغ کالاهای بنجل و بی‌کیفیت تغلبی درآمدزایی بسیاری دارند. راه‌اندازی و اداره یا تبلیغ سایت‌های قمار و شرط‌بندی شغل کاذب دوم آنهاست. پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده ولی بی‌محتوا کار دائمی آنهاست. تابعیت و گذرنامه چندین کشور را داشته و به‌تمامی زبان‌های مهم دنیا مسلط بوده یا مترجم بومی دارند. این یک واقعیت و حقیقت اجتناب‌ناپذیر و غیر قابل رد و انکار است که دنیای کولی‌ها با دنیای کانال‌های ماهواره‌ای هیچ تفاوتی ندارد. با این تفاوت کوچک که کولی‌ها اقوام دوره‌گرد و کوچ‌نشین هستند؛ ولی کانال‌های ماهواره‌ای ایستگاه‌های زمینی متعددی را به هم‌پیوند داده و دیگر زحمت مهاجرت و کوچ‌نشینی را از مدیران آنها کم کرده‌اند و تشابه آن دو اینکه همان‌طور که نمی‌توان کولی‌ها را دستگیر و مجازات کرد یا حتی مانع مهاجرت آنها شد، مدیران و گردانندگان کانال‌های ماهواره‌ای نیز غیرقابل‌دسترس و مجازات هستند. هرچند که مبالغ سرسام‌آوری را دزدی و کلاهبرداری کرده باشند و از همه بدتر کانال‌های در ظاهر دینی و مذهبی است که کارشان اشاعه و ترویج کفر و شرک و نفاق است و بزرگ‌ترین دشمنان سماوی الله بر روی سیاره زمین محسوب می‌شوند که ما با آنها مقابله و مبارزه خواهیم کرد. چرا که از انبیا و کتب آسمانی به نفع خود سو استفاده می‌کنند. ما تصمیم به شکار و رسوایی آنها گرفته‌ایم که هدفشان توسعه فساد و تباهی است. به طور مثال خاندان ضاله سعودی در کانال‌های عربی دولتی خود اسلام سنی وهابی، حج، نماز و روزه را تبلیغ و همجنس‌گرایی، سقط جنین، آزادی روابط جنسی و ... را نفی می‌کند. ولی در کانال‌های فارسی‌زبان که بودجه آن را تأمین می‌کنند، یا اسلام را کلاً نفی و انکار می‌کنند و همجنس‌گرایی، سقط جنین، آزادی روابط جنسی، ازدواج سفید و ... را تبلیغ و ترویج می‌کنند و یا اینکه سعی می‌کند قرائت سلفی از اسلام را در ذهن مخاطب القا کرده و بی‌حجابی و فساد و فحشا (مدرنیته سعودی) را بی‌اهمیت جلو دهند که کانال‌های ایران اینترنشنال، کلمه و سایر کانال‌های در ظاهر توحیدی سنی مذهب از این جمله‌اند. جالب اینجاست که تمامی این کانال‌ها سیاست و یا روال روشن و مشخصی نسبت به یکدیگر ندارند. زمانی رقیب سرسخت و دشمن آشکار و بدخواه جدی یکدیگر بوده و زمانی دوست صمیمی و متحد و هم پیمان محکم یکدیگر می‌شوند. علت آن اینکه همگی آنها دچار تناقض و پارادوکس و اتخاذ مکر و حیله در جهت کسب قدرت سیاسی و ثروت هستند و همین مسئله باعث رسوایی و خواری آنها می‌شود. زمانی که ضعیف و ناامید می‌شوند با یکدیگر بر سر قدرت و ثروت آینده مصالحه کرده و آن توهم خود القا کرده را مابین خود تقسیم می‌کنند و شگفتا که در این میان کانال‌های شیعی کاسه داغ‌تر از آش شده‌اند و سعی می‌کنند چاشنی این آش یک وجب روغن روی آن را زیاد و تند کنند و به حاکمان چیزهایی بیاموزند که گویا از آن بی‌خبر و در غفلت‌اند یا کاربلد نیستند.

ردپا و نشانه‌های آشکار جنگ غرانیق در کانال‌های به‌اصطلاح شیعی، بسیار واضح و روشن است. مراجع تقلید، طلاب، راهبان و مداحان ختنه شده یا نشده به‌راحتی شکار وسوسه سلفی‌ها شده و با پول خریداری می‌شوند تا سخنان شرک‌آمیز نسبت به خدا به زبان جاری کنند. اولاً در نزد شیعیان منافق و گمراه عزیز و گرامی و محبوب شوند، ثانیاً وهابی‌ها خیلی راحت بتوانند فتوای قتل فله‌ای شیعیان را صادر کنند. ولی ما کابوس شبانه ظهور مسیح و خروج یأجوج‌ومأجوج را به رؤیای شیرین و خیال خام آنها وارد می‌کنیم تا بدانند که اولاً پشت دیوار ندبه تبدیل به کوهی از جنازه برادران اسرائیلی آنها خواهد شد و ثانیاً کعبه زیر سرهای بریده شده اعراب زنازاده مدفون خواهد شد و ثالثاً کشتارگاه پارسیان در نزد مقبره کوروش شیطان‌پرست و پاسارگاد است که ان‌شاءالله ما قبایل کوشیا در آینده نزدیک، آن را به فرمان الله عملی خواهیم کرد. خاک باشیم یا خاکستر یا آتش زیر خاکستر یا چیزی سخت‌تر از آهن و سنگ، زنده شده و در کنار مسیح و ملائکه خواهیم بود.

اگر کولی‌ها از کتب عهد قدیم و جدید و کتب کابالا برای سحر و جادو استفاده می‌کردند، امروزه کانال‌های ماهواره‌ای از کتاب قرآن و سایر کتب مذهبی آلوده به قلم ابلیس سوءاستفاده می‌کنند. جالب‌تر از همه اینکه همه کانال‌های سنی مذهب فارسی‌زبان (سلطنت‌طلب شاه‌پرست) سعی در معرفی و ارائه نوع جدیدی از اسلام مدرن و سکولار دارند که خداوند از آن بی‌اطلاع است و خداوند را به چیزی آگاه می‌کنند که از آن بی‌خبر است. یعنی سعی می‌کنند اسلام را ویرایش و مجدداً به خود خداوند ابلاغ و آموزش دهند. درحالی‌که ابوبکر ساحر و صاحب هندی، عمر بن جهود ملعون، و عثمان حرام‌زاده و معاویه و یزید زنازاده خودشان اولین دیکتاتورهای مذهبی در تاریخ اسلام بودند.

 

رافضی محمدرضا طباطبایی و شیعه مسیح ابن مریم و پیرو منتخبین خاندان ابراهیم و صدالبته روح‌القدس رسول‌الله ۱۴۰۱/۳/۲۴

https://ki2100.com