Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب |  پروژه‌ها  | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

 

22-12-2023

 

فتنه وضو برای نماز، نماز مسافر، شهادت، حکم سرقت

 

ای کسانی که ایمان آوردید، زمانی که بلند شدید به‌سوی نماز، پس غسل کنید (بشویید) صورت‌هایتان را و دستانتان را تا آرنج‌ها و مسح کنید به سرهایتان و [همچنین یا اینکه] پاهایتان تا دو قوزک (مچ پا) و اگر شمایید جنبی (محتلم شده‌ای، منی ریخته‌ای) پس پاک کنید (پاک شوید) و اگر شمایید مریض یا در سفری (بی آب، کم آب) یا آمد یکی از شما را از غائط (ادرار یا مدفوع) یا لمس (مقاربت) کردید زنان را، پس نیافته‌اید آبی را، پس تیمم کنید خاکی پاکی را، پس مسح کنید به صورت‌هایتان و دستانتان از آن، نمی‌خواهد خداوند برای اینکه قرار دهد برایتان از تنگنایی (سختی و دشواری) و لیکن می‌خواهد برای اینکه پاک کند شما را و برای اینکه تمام (کامل) کند نعمتش را برایتان، باشد برای شما که شکر گزارید (تشکر کنید) ۶ مائده

فتوای اهل‌سنت بر این است که منظور از " وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْکَعْبَيْنِ " شست‌وشوی دوپا تا دو قوزک است. ولی فتوای تشیع مسح از نوک انگشتان پا تا دو قوزک است و بر سر این موضوع اختلاف جدی تا حد مرگ یا قتل دارند. اینک واقعیت چیست؟

"مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ - نمی‌خواهد خداوند برای اینکه قرار دهد برایتان از تنگنایی و لیکن می‌خواهد برای اینکه پاک کند شما را و برای اینکه تمام کند نعمتش را برایتان، باشد برای شما که شکر گزارید"

 

مرگ در اثر تشنگی

 آب یک ترکیب بسیار حیاتی برای بدن است. بسته به سن، جنسیت و وزن بدن ما از ۵۰ تا ۶۵ درصد آب تشکیل شده است که برای هضم غذا، حمل اکسیژن و مواد مغذی از طریق جریان خون، خارج‌کردن فضولات و مواد سمی از بدن و ایجاد مکانی راحت برای اندام‌های بدن مورداستفاده قرار می‌گیرد. ازاین‌رو آب چنان ترکیبی حیاتی برای زنده ماندن است که مردن از کاهش آب بدن بسیار ناخوشایند و دردناک خواهد بود. البته مرگ فرد در بیهوشی رخ می‌دهد که بسیار بد هم نیست اما این اتفاق تنها پس از روزها درد شدید و شکنجه رخ خواهد داد. ابتدا احساس تشنگی خواهید کرد. بعد از اینکه در حدود ۲ درصد از آب بدن از دست برود احساس تشنگی خواهید کرد.

قبل از ورود به مرحله ازدست‌دادن هوشیاری و بیهوش شدن، کلیه‌ها رفته‌رفته از کار خواهند افتاد. مایع کافی برای ایجاد ادرار وجود ندارد ازاین‌رو رفته‌رفته احساس داشتن ادرار از بین خواهد رفت و ادراری رخ نخواهد داد. تلاش برای ادرار کردن در چنین شرایطی باعث ایجاد درد در مثانه و مجرای ادرار خواهد شد. کاهش آب بدن به ایجاد ترک‌هایی در روی پوست و سرفه‌هایی خشک و پرسروصدا منتهی خواهد شد. البته این سرفه‌های خشک و دردناک پایان ماجرا نخواهد بود زیرا نداشتن آب کافی در بدن مانع از تهوع و استفراغ کردن نخواهد شد. شدت‌گرفتن اسیدی شدن معده باعث می‌شود که حالت تهوع و بالا آوردن خشکی داشته باشید. غلظت خون بالا رفته و ضربان قلب نیز به‌شدت افزایش خواهد یافت. یکی دیگر از عوارض تشنگی، تورم زبان است و با تورم زبان، چشم‌ها و مغز کوچک خواهند شد.

 با کاهش سایز مغز، غشاها یا مننژهای مغز از دیواره استخوانی جمجمه فاصله خواهند گرفت که به پاره شدن آن‌ها منجر می‌شود. در این صورت باید انتظار سردردهای وحشتناکی را داشت. در نهایت کاهش آب بدن به توهم، حملات عصبی و کما منجر شده و در اثر ازکارافتادن کبد یا کلیه و یا سکته قلب، مرگ فرابرسد. اگرچه ممکن است پس از ۳ روز عدم دسترسی به آب جان خود را از دست بدهید اما گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی افراد تا یک هفته و حتی بیشتر نیز با وجود نخوردن مایعات زنده مانده‌اند.

عوامل متعددی در این امر تعیین‌کننده خواهند بود که از آن میان می‌توان به وزن، سلامتی بدن، دما و رطوبت و البته مقدار فعالیت جسمی و کاری که در طول دوران تشنگی از خود می‌کشید اشاره کرد. رکورد زنده ماندن علی‌رغم تشنگی حدود ۱۸ روز است که متعلق به یک زندانی بوده که سهواً برای این مدت در یک سلول انفرادی بدون دسترسی به آب حبس شده بود. برخی بر این باورند که وی با لیسیدن رطوبت دیوارهای سلول خود توانسته این مدت را زنده بماند.

تقریباً تمامی انبیا در مناطق خشک و بی آب‌وعلف متولد و مبعوث شده‌اند و نه الله و نه انبیا حاضر و راضی نبوده‌اند که بندگان نمازخوان از تشنگی و بی‌آبی آن‌هم صرفاً به‌خاطر وضو و نماز تلف شده و از بین بروند؛ لذا نحوه انجام صحیح وضو بستگی به شرایط فرد و میزان آب در اختیار اوست که می‌تواند بسیار مختلف و متفاوت باشد. اگر شخص آب نداشت اولویت اول پیداکردن آب برای جلوگیری از مرگ است. اگر آب کمی صرفاً برای آشامیدن داشت، وضو لازم نیست می‌تواند تیمم کند. اگر کمی بیشتر داشت، بااحتیاط وضو بگیرد و به مسح اکتفا کند. اگر آب زیاد بود هر کاری که دلش خواست انجام دهد. ولی بشر امروزی با مشکل کم‌آبی شدید روبرو است که شاید در آینده در حمام رفتن نیز دچار مضیقه و محدودیت شود. به‌هرحال آب مایع حیات است و می‌بایست از آن استفاده بهینه شود و به‌یقین هیچ نبی و رسولی صرفاً به‌خاطر شستن خود، آب شرب موردنیاز خود و مؤمنی را مصرف نکرده است. در مورد وضو تا قوزک پاها اختیار با وجدان و عقل سلیم خودتان باشد نه با عناد و لجبازی دیگران. ژاپنی‌ها برای خود توالت فرنگی هوشمند و پیشرفته‌ای با شست‌وشوی خودکار (کارواش) اختراع نموده‌اند. شاید بهتر است مسلمان‌زاده‌ها برای رفع منازعه کارواش وضو اختراع و در مساجد نصب کنند (جکوزی، آب زن پا) تا در مصرف آب نیز صرفه‌جویی شود. ما این آیه را به‌عنوان فتنه الهی شناسایی می‌کنیم که ممکن است باعث کشته‌شدن شما به جنگ یا تشنگی در بیابان شود و یا اتلاف منابع آب شرب. به‌هرحال اگر آب به مقدار کافی در اختیار داشتید، هم پاهایتان را بشورید و هم مسح کنید و به‌قول‌معروف کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کند و به ایراد گرفتن دیگران در مورد انجام صحیح و غلط وضوی خود، اصلاً هیچ توجهی نکنید که تحریک ابلیس است و مراقب مقدار آب بدن خود باشید. بهترین راه برای رفع منازعه، تقسیم اندوخته یا ذخیره آبی مابین خودتان در هنگام مسافرت و ... است.

وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا ﴿۱۰۱﴾ نسا

و زمانی كه [قدم] زديد در زمين ( سفر كرديد ) ، پس نيست برايتان گناهی ( ترسی ) كه قصور ( نقص و كم ) كنيد از نماز [منظور خواندن نماز شكسته] ، اگر [به شرط اينكه] ترسيديد كه به فتنه ( بلا و مصيبت ) اندازد شما را ( به جانب شما حمله ور شوند ) كسانی كه كفران كردند ، بدرستی كافران باشند برايتان دشمنی آشكاری

سنی و شیعه از دیرباز بر سر مسائلی همچون وضو اختلافات بسیار زیادی داشته‌اند، غافل از اینکه شرط خواندن نماز شکسته در سفر، ترس و خوف از رسیدن آسیب و صدمه از طرف دیگران است. یعنی واجب نیست که مسلمانان در مسافرت، نماز خود را کوتاه و شکسته کنند؛ بلکه برعکس اگر از چیزی ترس و واهمه نداشتند، واجب است که نماز خود را کامل بخوانند و اگر بدون داشتن عذر، نماز خود را کوتاه کنند آن نماز باطل می‌شود.

مسلم در صحیح خود چنین نقل مى کند: «عثمان در منى، نماز ظهر و یا عصر را چهار رکعت خواند. وقتى خبر به عبداللّه بن مسعود رسید، استرجاع کرد، یعنى گفت: «اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ» سپس افزود: «من با دو خلیفه پیشین در منى نماز خواندم، آن دو نفر نمازهاى چهار رکعتى را دو رکعت مى‌خواندند.» (شرح صحیح مسلم، نووی، ج5 ص209)

مسلم از موسى بن سلمه هذلى نقل مى‌کند از ابن عباس پرسیدم: آنگاه که در مکّه هستم (مسافرم) چگونه نماز بخوانم؟ فرمود: «دو رکعت نماز بخوان که سنّت پیامبر است.» (صحیح مسلم ج1 ص258 / مسند احمد ج1 ص290)

ابوداود از عمران بن حصین نقل می‌کند: «با پیامبر در نبرد با مشرکان شرکت کردم و در فتح مکه افتخار ملازمت داشتم، پیامبر 18 شب در مکّه اقامت گزید و همیشه چهار رکعتى را دو رکعت مى‌خواند و به مردم مکّه مى‌گفت: اى مردم شهر، شما نمازتان را چهار رکعت بخوانید، ما گروهى مسافر هستیم» (سنن ابی داود ج1 ص10 / سنن ترمذی ج2 ص430)

مسلم از انس نقل مى‌کند: «پیامبر در یکى از سفرهاى خود به مکه نماز ظهر را در مدینه چهار رکعت خواند و نماز عصر را در ذوالحلیفه (مسجد شجره) دو رکعت خواند.» (صحیح مسلم ج2 ص144)

اعتراض صحابه به عثمان:

پیامبر گرامى و دو خلیفه بعدى حتى خود عثمان، سالیانى در سفرهاى خود به مکّه، نماز را در منى، دو رکعت مى‌خواندند، آنان هر چند اهل مکّه بودند و فاصله مکه و منى 6 کیلومتر بیشتر نبود، ولى چون از شهر خود اعراض کرده بودند، حالت مسافر داشتند، ولى متاسفانه در یکى از سفرها، عثمان به جاى دو رکعت، چهار رکعت خواند، در این هنگام، صداى اعتراض همگان بر علیه او بلند شد.

عثمان اگر در طول عمرش یک کار درست کرده باشد، همین کامل خواند نماز چهار رکعتی در منی بوده است؛ چون خطری متوجه او و اطرافیانش نبوده است. اصولاً معنی ندارد که گروهی از مسلمانان در کنار هم نماز کامل و یا شکسته مختلف و توام بخوانند. عثمان هم در منی فکرش مشغول و درگیر حفظ خلافت بوده و از روی حواس‌پرتی و عادت، نماز چهار رکتی خوانده است. فکر عثمان کجا فهم آیات کتاب خدا کجا.

وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كَانَ بِكُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا ﴿۱۰۲﴾ نسا

و زمانی كه باشی در [ميان] ايشان ، پس به پا داشتی برايشان نماز را ، پس ميبايست به پا خيزد طايفه ای از ايشان همراه تو و ميبايست بگيرند اسلحه خودشان را ، پس آنگاه كه سجده كردند ، پس ميبايست باشند از پشت سرتان و ميبايست بيايد طايفه ای ديگر [كه] نماز نخوانده اند ، پس ميبايست نماز خوانند همراه تو و ميبايست بگيرند هشياری ( چابكی ) خويش و اسلحه خويش را ، دوست دارد كسانی كه كفران كردند ، كاش غافل می شديد  از اسلحه خودتان و تمتعتان ( هوشياری و متاعتان ) را ، پس تمايل ( متمايل ، سرازير ، حمله ور ) ميشدند برايتان ميلی ( هجومی ) تكی را و نيست ترسی ( گناهی ، بازخواستی ) برايتان ، اگر باشد به شما اذيتی از بارشی يا باشيد بيماری كه به زمين گذاريد  اسلحه خودتان را و بگيريد هشياری خودتان را ، بدرستی خداوند آماده كرد برای كافران عذابی خوار كننده ای را

نماز شکسته به‌نوعی نماز جنگی محسوب می‌شود و در زمان صلح، امنیت و آرامش اصلاً معنی و مفهومی ندارد. شیعه و سنی فریب احادیث جعلی را زیاد می‌خورند. چون تصور می‌کنند که کلام و رفتار نبی، مقدم بر کلام و فرمان خداست یعنی محمد را به الوهیت و پرستش و اربابی گرفته‌اند. نماز شکسته مسافر این حقیقت تلخ را اثبات می‌کند.

فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾ نسا

پس زمانی كه گذرانديد ( انجام رسانديد ) نماز را ، پس ذكر كنيد خداوند را ايستاده ای و نشسته ای و بر پهلوهايتان ، پس آنگاه كه اطمينان يافتيد ، پس به پا داريد نماز را ، بدرستی نماز باشد برای مومنان نوشته شده ای معينی ( معلوم و مشخصی )

یعنی بعد از رفع خطر و برطرف‌شدن خوف، آن دو رکعت خوانده نشده می‌بایست مجدداً خواند شود و دو رکعت نماز شکسته، قضا محسوب می‌شود. در واقع نماز شکسته مسافر برای اطرافیان نبی جایز شده است؛ ولی خود محمد هر چهار رکعت را می‌خوانده است. به این معنی که اطرافیان محمد دو گروه می‌شدند و او با هر گروه دو رکعت نماز می‌خوانده است. پس دروغ است که گفته‌اند محمد نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت خوانده است؛ بلکه ایشان نماز چهار رکعتی را در دو قسمت دورکعتی همراه با پیروانش می‌خوانده است. یعنی نماز نبی کامل بوده و نیاز به‌جای‌آوردن قضایش را نداشته است؛ ولی پیروان او بعداً آن دو رکعت را در مکان امن می‌خوانده‌اند. پس نماز شکسته مسافری که در امنیت است و هیچ خوفی ندارد، دیگر معنی و مفهومی ندارد و باید که نمازش را کامل بخواند.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۳۵﴾ نسا

ای كسانی كه ايمان آورديد ، باشيد به پا ايستادگان ( به پا دارندگان ) به عدالت ، شاهدانی برای خداوند و اگر چه برای [برعليه] خودتان يا والدين ( پدر و مادر ) و نزديكان [باشد] ، اگر چه باشد ثروتمندی ( بی نيازی ) يا فقيری ، پس خداوند والاتر ( سزاوارتر ، در اولويت ) است به آن دو ( گروه ) ، پس تبعيت نكنيد هوا ( خواسته دل ) را كه تعدی می كنيد و اگر سرپيچی كرديد يا اعراض كرديد ، پس بدرستی خداوند باشد به آنچه كه عمل می كنيد آگاهی

در حقیقت خداوند فرمان داده است که افراد عادل شهادت دهند. هرچند که به ضرر و زیان خودشان، پدر و مادرشان و نزدیکانشان بوده باشد. ثروتمند و فقیر هم تفاوتی ندارد. ولی خیلی‌ها از این آیه سوءاستفاده کرده و با تفسیر نادرست آن، به نفع خودشان، پدر و مادرشان و نزدیکانشان شهادت می‌دهند و عجبا که قضات نادان هم قبول می‌کنند.

وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۳۸﴾

فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۹﴾

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴۰﴾ مائده

یعنی اگر دزد توبه کرد و از کار خود پشیمان شد و مال مسروقه را مسترد کرد و قاضی در او خیری دید که بعدازاین سرقت نخواهد نکرد، می‌تواند حکم قطع دست را لغو کند و خدا از هر دو خشنود و راضی است.

 

 

دعوی و مجادله بر سر نماز سه وقت یا پنج وقت:
مسلمانان در زمان آسایش و امنیت، نماز پنج وقت به‌جای می‌آوردند؛ ولی در زمان‌های دیگر که مقدور نبود، نمازها را در سه وقت بجای می‌آوردند.

 

پس صبر كن برای آنچه كه ميگويند و تسبيح كن به ستايش سرورت قبل از طلوع خورشيد ( نماز صبح )  {1} و قبل از غروب آن ( نماز عصر ) {2} و از هنگامهای  شب ( نماز مغرب و عشا و شب ) {3}، پس تسبيح كن و اطراف روز ( نماز ظهر ) {4،5}، باشد برای تو كه راضی شوی 130 طه

 

و به پا دار نماز را كناره روز و نزديكی از شب ، بدرستی نيكی ها ميبرند بدی ها را ، آن ذكری ( يادآوری ) برای ذكر كنندگان ( ياد كنندگان ) [است] 114 هود

 

 

 

 

 

 

محمدرضا طباطبايی 14/5/1401

https://www.ki2100.com