Home   |  تماس با ما و ارسال مطالب |  پروژه‌ها  | نرم‌افزارهاي مورد نياز |

home

 

18-04-2024

 

مدیریت فمینیستی از دیدگاه هند مادر معاویه و رهبر جنبش اموی (بنی‌امیه) یا همان اهل‌سنت

 

 

زمانی که محمد رسول‌الله با قرائت سوره علق در میان قریش رسماً نبوت و رسالت خودش را اعلام و ابلاغ نمود، کمتر مردی از قریش احساس ناراحتی و ترس می‌کرد؛ ولی هند خیلی سریع متوجه شد که آیین محمد مخالف دو همسری زنان است. چون ابوسفیان شوهر اولش او را ساپورت مالی و معنوی می‌کرد، ولی برده سیاه پوستی به نام وحشی شوهر غیررسمی دومش نیازهای جنسی او را تأمین می‌کرد که در نهایت منجر به بارداری و تولد معاویه شد. ابوسفیان در ابتدا قصد داشت که معاویه دورگه را به بهانه دختر بودن زنده‌به‌گور کند؛ ولی هند از خانه گریخت و به داخل کعبه و بت‌های داخل آن پناهنده شد. بعد از اینکه معاویه در کعبه زاده شد رنگ پوستش سفید بود و ابوسفیان فریب خورد و به پیشنهاد بت‌پرستان مکه هر دو را بخشید؛ ولی معاویه بعداً تغییر رنگ داد و سیاه‌پوست شد که دیگر کار از کار گذشته بود و همه فهمیدند که زنازاده معاویه پسر وحشی است و اعراب نمی‌توانستند پسران خودشان و دیگری را زنده‌به‌گور کنند. معاویه حرام‌زاده بعداً خلیفه و امام و پیشوای امویان یا بنی‌امیه و همان فرقه و مذهب ضاله اهل‌سنت شد که سلفی‌ها یا وهابی ها نیز از ریشه آنها هستند تا ابوبکر بغدادی و محمد میکرواینجکشن ولیعهد خاندان سعودی.

به‌هرحال حق با هند بود و مردان قریش خواب بودند و به ناگاه متوجه شدند که آیین و شریعت محمد در میان قشر متوسط و فقیر جامعه قریش همه‌گیر، موردپسند و استقبال قرار گرفته است. تمام تلاش‌های آنها در جهت مبارزه با محمد و خدای محمد بی‌فایده و بی‌نتیجه بود؛ چون در جنگ‌ها شکست می‌خوردند تا اینکه دست‌به‌دامن هند شدند؛ چون او خیلی سریع و زود متوجه خطر بزرگی شده بود و گفتند که عقل و هوش تو بیشتر از ما کار می‌کند، پس راه نجاتی برای ما پیدا کن.

هند به آنها گفت که شما یک گروه و جمعیت از پیر سگ های خرفت، کودن، عیاش و مطرب هستید که قریش را رهبری می‌کنید و چون مایه‌دار، ثروتمند و بانفوذ هستید، زنان و دختران زیبا و جوان قریش را به بردگی جنسی گرفته و قشر فقیر و متوسط جامعه ما از سکس و روابط جنسی محروم شده‌اند. به طور مثال شوهر اول من ابوسفیان که من را تملک کرده و به هیچ دردی هم نمی‌خورد و من برای رفع نیاز جنسی، وحشی را شوهر دوم خودم انتخاب کردم که پسری همچون معاویه را به من داد. بردگان سیاه‌پوست که از راه می‌رسند آنها را نیز شما خریده و تملک می‌کنید و قشر متوسط و فقیر قریش از آنها نیز محروم و دستشان کوتاه شده است. ما اگر این مشکل جنسی را حل کنیم بر محمد و خدای محمد قالب و چیره شده‌ایم.

شما آن زنان و دختران مازاد نیاز خودتان را باید آزادکرده و به من بسپارید و در میان پسران و مردان قریش اعلام کرد که من هند زن مشترک ابوسفیان و وحشی رسماً به شما تعهد کتبی می‌دهم و با خون پریودم (رحم دوران قاعدگی) مهر و امضا می‌کنم که شما هر هفته دو بار رابطه جنسی ایدئالی با این زنان و دختران سیاه‌وسفید خواهید داشت. چه به‌صورت ازدواج یا نکاح دائم و موقت یا به‌صورت روسپی‌خانه یا تعیین جانشین یا انتقال دیون به زن یا دختر دیگر و... ولی دیگر خیلی دیر شده و کار از کار گذشته بود؛ چون آن زنان و دختران آزاد شده، هند را فریب داده و خیلی سریع از مکه به‌طرف مدینه گریختند و به محمد و اطرافیانش پناهنده شدند و از محمد کسب تکلیف خواستند.

 

وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۲۴﴾

وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۵﴾ نسا

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا ﴿۳﴾ نسا

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۳﴾ نور

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵۰﴾ احزاب

وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۳۰﴾

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾ معارج

 

یعنی تمام آن زنان و دختران شوهردار یا بی‌شوهر آزاد شده حکم "مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ" را گرفته و به عقد و نکاح مسلمانان در آمدند و این بزرگ‌ترین شکست عشقی یا ناموسی و خانوادگی برای مشرکان و کفار قریش بود. تعداد آن زنان و دختران آن‌قدر زیاد بود که مسلمانان مجبور شدند تا چهارتای آنها را به زوجیت خود بگیرند. سیاست هند شکست خورد و او و اطرافیانش چاره‌ای نداشتند تا در جلوی سپاه مشرکین لخت مادرزاد شده و به‌طرف سپاه اسلام حمله کنند. یعنی ما آخرین زنان و دختران باقی‌مانده برای قریش هستیم که اگر جنگ را ببازید بعد از شکست در جنگ، ما را هم نخواهید دید؛ چون به محمد پناهنده و به عقد و نکاح آنها در خواهیم آمد و شما بی‌همسر خواهید ماند و اجاقتان کور می‌شود و کسی نیست که برای شما غذا درست کند. زنان و دختران تجربه تلخ بردگی و دست‌به‌دست یا خریدوفروش شدن خودشان را داشتند؛ ولی در میان مسلمانان به آرامش و امنیت کاملی رسیده بودند. ترجیح می‌دادند که در کنار مسلمان کشته شوند؛ ولی به نزد مشرکین و کفار مکه باز نگردند. شهر مکه بعد از مدت زمان کوتاهی خالی از زنان و دختران شد؛ چون دسته‌دسته به نکاح مسلمانان درآمده و زادوولد زیادی داشتند. روزبه‌روز به جمعیت مسلمانان افزوده می‌شد و از جمعیت مشرکین و کافران کم می‌شد. چون اهل قریش فرزندان خود را سقط یا زنده‌به‌گور می‌کردند؛ ولی مسلمانان با عزت و احترام بزرگشان می‌کردند.

ازاین‌رو جامعه فمینیستی تا زمان ظهور مسیح و برپایی قیامت کبری فرصت چندان زیادی برای به‌دست‌گیری کنترل و مدیریت کل جامعه را ندارد. پس باید سریعاً دست‌به‌کار شده و ابتکار عمل را به دست خود بگیرند. باید از نبوغشان استفاده کامل بکنند؛ ولی مشکل جدی اینجاست که تنها ابزار، امکانات و سلاح ایشان همان بدن و اندامشان است که همیشه خودشان آن را یادآوری و به آن هم اعتراف می‌کنند. نبوغ می‌تواند لخت مادرزاد شدن در جلوی سازمان ملل نامتحد و دادن تعهد و تضمین کتبی جنسی و تنظیم مصالحه و قرارداد رسمی بین‌المللی به مردان و پسران جامعه برای ایجاد انگیزه مردانه برای شورش و تغییرات حکومتی و اجتماعی باشد. 

 

واژن کپک‌زده و سینه‌های افتاده که نیاز به اصلاح مو و پروتز سینه آب نمکی یا سیلیکونی دارد. هزینه 50 میلیون تومان.

 

 و یا تشکیل انجمن و خیریه والت و اندام جنسی برای حمایت جنسی از تمامی اقشار جامعه برای بهره‌مندشدن از رحمت و لطف سکس یا روابط جنسی با هر نوع گرایش و ذائقه جنسی یا پرداخت و تحویل خمس، یارانه، کالابرگ، و زکات جنسی از طرف زنان و دختران فمینیست به این نوع انجمن‌ها یا خیریه‌ها. چون امروزه همان مشکل جنسی قبیله قریش در جوامع بشری دیده می‌شود. یعنی حق انحصار روابط جنسی طبقه سرمایه‌دار. اگر بزرگان قریش زنان و دختران جوان و زیبا را به زروزور برده و تملک خودشان می‌کردند و البته بلااستفاده، در جوامع امروزی زنان و دختران به‌صورت خود اختیاری و باکمال‌میل و رغبت برده جنسی ثروتمندان و صاحبان قدرت و سرمایه شده و خودشان را به تملک، تصرف و اختیار آنها درآورده و قشر متوسط و فقیر جامعه از این لطف و رحمت جنسی آنها بی‌نصیب و بی‌بهره مانده‌اند و مردان و پسران طبقه پایین و متوسط اصلاً هیچ انگیزه و هدفی برای انقلاب و یا تغییر حکومت ندارند.

 

 

اصل موضوع خیلی ساده و راحت است؛ چون کسی اعلام جنگ نکند و وارد میدان نبرد نشود که اگر اعلام جنگ کرد و وارد میدان شد، باید از تمامی امکانات و توانایی‌هایش حداکثر استفاده و بهره‌برداری را برای پیروزی بکند. هند آن امکانات و توانایی را داشت و چنان کرد که بهترین و کارآمدترین راهبرد بود؛ ولی خدا کارش را خراب کرد. زنان و دختران فمینیست هم که چیزی جر اندام زنانه و جنسی و والت ندارند. چرا آن را هزینه طبقه سرمایه‌دار، ثروتمند و... می‌کنند که هزینه و صرف انقلاب زنانه خودشان بکنند تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن پیروز و موفق میدان شوند؛ چون مردان و پسران پشت سرشان قرار گرفته و حمایتشان می‌کنند. ولی آنها این‌کاره نیستند؛ چون یا تمایلی به این از خود گذشتگی و فداکاری برای قشر فقیر و متوسط جامعه را ندارند یا فکرشان نزد صاحبان سرمایه و قدرت مانده است تا آنها نیز از آن قدرت و ثروت بهره‌مند شوند. مردان و پسران در این میان گوسفند قربانی هستند برای اهداف شوم، شیطانی و بلندمدت فمینیست‌ها. چون گوسفندان را تشنه لب رودخانه برده و تشنه هم بر می‌گردانند.

بر فرض محال کار که از کار گذشت چه تعهد، تضمین، قرارداد یا مصالحه‌ای؟ ما فمینیست‌ها خودمان دنبال قدرت و ثروت بودیم که الان یا به قدرت رسیده و ثروتمند شدیم و یا می‌خواهیم که در آینده نزدیک بشویم. قشر فقیر و متوسط سگ کی باشد که ما به آنها خدمات جنسی رایگان ارائه کنیم؛ بلکه این خدمات ناب جنسی برای کسب پول و ویژه ثروتمندان و در جهت کسب جایگاه مناسب اجتماعی است. ما آش نذری و شله‌زرد داریم؛ ولی والت و اندام جنسی خط‌قرمز ماست. چون مختص و برای پول‌داران است. شما فقرا تماشا کنید حالش را ببرید. ولی زنان مسلمان و مجاهد صدر اسلام این‌گونه نبودند. با مسلمانان مرد ندار عقد و ازدواج کرده و پابه‌پای آنها جنگ و مبارزه جانانه می‌کردند و از جان و مال خود مایه می‌گذاشتند؛ درست مثل یک سرباز جهادی. چون برای خودشان مرام و اراده آهنین داشتند. 1000 زن فمینیست با یکی از آنها نمی‌تواند طرف حساب شود. چون زن مسلمان هدفش مبارزه و جنگ در راه خداست. ولی زن فمینیست فریبکار، حیله‌گر، حقه‌باز، مکار و شیاد برای قربانی‌کردن مردان و پسران و رسیدن به اهداف و آرزوهایش است. این گوی و این میدان ببینیم فمینیست‌ها به کجا می‌رسند. کدام مرد و یا پسر احمقی است که به‌جای خدا و اسلام خودش را قربانی فمینیست کند. تازه اگر هم زنده ماند از لطف زنان فمینیست بی‌بهره بماند. پاداش و اجر خدا کجا فریب و ترفند (وعده‌سرخرمن) زن فمینیست کجا؟

مردان و پسران فقیر و متوسط جامعه خودشان را به آب‌وآتش بزنند، در نهایت زنان و دختران فمینیست در بغل مایه‌داران و در باغ و ویلا و عشرتکده ثروتمندان و صاحبان قدرت و پر نفوذ هستند. چیزی که در نهایت برای مردان و پسران فقیر و متوسط جامعه می‌ماند چیزی نیست جز آه‌وافسوس و پشیمانی از خریت و کرده اشتباه خود که دوباره تنها راه باقی ماند، مذهبی و مسلمان شدن و یک انقلاب مذهبی دیگر است که قبل از انقلاب سال 57 هم این‌چنین بود. آزادی‌های موجود در ایران پهلوی خیلی بیشتر از خود غرب و اروپا بود؛ ولی بهره‌مندی از آزادی‌های اجتماعی نیاز به پول، ثروت و امکانات داشت که اکثریت جامعه از آن بی‌بهره بود. تنها یک قشر خاص از جامعه به نام سرمایه‌دار به همراه فمینیست‌ها از آن برخوردار و بهره‌مند بودند. بقیه اقشار اگر پسر یا مرد بودند برده کاری و اگر زن و یا دختر بودند به‌نوعی برده جنسی محسوب می‌شدند و این تحمل شرایط را خیلی سخت می‌کرد و بهترین راه مبارزه و براندازی حکومت طاغوتی پهلوی، مذهب بود و چه مذهبی بهتر از تشیع مهدوی یا اسلامی تقلبی و خودساخته و خود پرداخته پارسیان که در نهایت چیزی بدتر از نظام پهلوی شد. چون طاغوتی با طاغوتی هیچ فرقی ندارد چه کافر و مشرک باشد چه یهودی، نصرانی، سگ سنی یا مهدوی.

 

اما نتیجه چیست؟


اگر رژیم ایرانی سقوط کند که کرده است، بعد از مدت‌زمان کوتاهی قشر فقیر و متوسط جامعه به همان نتایج قبل از انقلاب یا دوران پهلوی می‌رسد و این بار با نوعی دیگر از مذهب و اسلام قیام می‌کند؛ یعنی روز از نو روزی از نوع. چون این یک دور باطل عقلانی است؛ چون پارسیان اصلاً معنی و مفهوم کلام خدا را نمی‌فهمند.

 

کسانی که ایمان آوردند قتال (پیکار) میکنند در راه خداوند و کسانی که کفران کردند قتال (پیکار) می‌کنند در راه طاغوت، پس قتال (پیکار) کنید دوستان (سرپرستان) شیطان را، به‌درستی مکر شیطان باشد ضعیفی (سستی‌) ۷۶  نساء

نیست اکراه (جبری) در دین، مبین (آشکار) شده است رشد (ارشاد، هدایت و تعالی‌) از گمراهی (فریب، خطا) ، پس کسی که کفران می‌کند به طاغوت و ایمان می‌آورد به خداوند، پس چنگ زده است به دستگیره محکم (استوار) [که] نیست شکستگی (جداشدگی) برایش و خداوند شنوایی دانایی [است] ۲۵۶

خداوند ولی (سرپرست، والی‌، دوست) کسانی [است] که ایمان آوردند، خارج می‌کند ایشان را از تاریکی‌ها به‌سوی نور و کسانی که کفران کردند سرپرستانشان (دوستانشان، اولیایشان) طاغوت [است] ، خارج می‌کند ایشان را از نور به‌سوی تاریکی‌ها، ایشان اصحاب آتش [هستند]، ایشان‌اند در آن جاودانان ۲۵۷ بقره

آیا نظاره نکردی (خبر نیافتی‌) به‌سوی کسانی که می‌پندارند [که] به‌درستی ایشان ایمان دارند به آنچه که نازل شد به سویت و آنچه که نازل شد از قبلت (تورات و انجیل) می‌خواهند که حکمیت برند به‌جانب طاغوت و [در حالی] که دستور داده شده (فرمان یافته) بودند که کفر ورزند به آن و می‌خواهد شیطان که گمراه کند ایشان را، گمراهی دوری را ۶۰  نساء

 

آیا نظاره نکردی به‌جانب کسانی که داده شدند نصیبی (بهره‌ای‌) از کتاب (منظور یهود و نصاری) ، ایمان (باور) میآورند به جبت و طاغوت (نام دو بت زمان جاهلیت) و می‌گویند برای کسانی که کفران کردند، اینان (بت‌پرستان) هدایت یافته تر از کسانی [هستند] که ایمان آوردند راهی را (منظور موحدان) ۵۱

ایشان کسانی [هستند] که لعنت کرد ایشان را خداوند و کسی را که لعنت می‌کند خداوند، پس هرگز نیابی برایش یاوری را ۵۲  نساء

و حتماً مبعوث کرده‌ایم در هر (تمام) امتی رسولی را که بندگی کنید خداوند را و اجتناب کنید طاغوت را، پس از ایشان کسی است که هدایت کرد خداوند و از ایشان کسی است که حقیقت یافت برایش گمراهی‌، پس سیر کنید در زمین پس نظاره کنید [که] چگونه بود عاقبت تکذیب‌کنندگان ۳۶  نحل

بگو آیا خبر دهم شما را به بدتری از آن پاداشی نزد خداوند، کسی را که لعنت کردش خداوند و غضب (خشم) گرفت برایش و قرارداد از ایشان بوزینه‌ها و خوک‌ها (بعضی اشخاص یهود که مسخ شدند) و بندگی (پرستش) کرد طاغوت را، ایشان‌اند بد مکانی و گمراه‌تر از درست (راست) راهی‌ ۶۰  مائده

یعنی مشکل اصلی از طرف نظام سرمایه‌داری و خود شخص ثروتمند و صاحب قدرت و نفوذ است؛ چون طاغوتی‌ها به دنبال کسب قدرت و ثروت و نفوذ اجتماعی هستند و دست قشر فقیر و متوسط جامعه از امکانات اجتماعی کوتاه و بی‌بهره می‌شود و طاغوتی‌ها سعی دارند که نوع مذکر را برده کاری و نوع مؤنث را برده جنسی خودشان کنند؛ چیزی در مایه خود فراعنه مصر. چون ذات حیوانی آنها این‌چنین سرشته شده است و زنان و دختران از روی غریزه پستانداری خودشان، به‌طرف مردان قوی یا طاغوتی کشیده می‌شوند. یعنی در بهترین حالت، انقلابی سوسیالیستی و ضدسرمایه‌داری مردانه و در بدترین حالت انقلاب اسلامی ناشناخته‌ای مجدداً تکرار می‌شود. مگر ممکن است که مردان و پسران برده کاری و زنان و دختران برده جنسی شوند؛ چون اصلاً این‌چنین چیزی برای جوامع ایرانی قابل‌قبول و پذیرش نیست. چون با گروه خون آنها سازگاری ندارد. ممکن است در جوامع آسیایی و غربی مشاهده شود؛ ولی جامعه ایرانی هرگز. مگر اینکه از روی ناچاری به سیم آخر خودشان زده و بندگی و بردگی سرمایه‌داران یا طاغوتی‌ها را به جان بخرند که نتیجه آن به‌نوعی فلاکت عمومی است که همین‌الان هم نشانه‌های بارز، روشن و مشخص آن در سایه اسلام باطله عربی دیده می‌شود چه برسد به آینده که نظام سرمایه‌داری یا طاغوتی خودش را با هزار و یک حیله و ترفند و نیرنگ جا بزند. یعنی درست مثل وعده‌های شیرین و فریب‌دهنده ترامپ که انشاالله ما در جامعه امکاناتی ایجاد خواهیم کرد و میدانی برای شما باز می‌کنیم که با احتمال یک در ده‌، یا صد هزار یا یک در میلیون شما هم موفق تا مثل ما سرمایه‌دار شوید. البته اگر دروغ گفتن، دزدی، شیادی، رشوه‌دادن و گرفتن، اختلاس، رانت، جرم و جنایت و... بلد بوده باشید که خودمان یادتان می‌دهیم؛ ولی سرمایه اندوزی تا یک سقف محدود و مشخص که نباید بالاتر بیایید که سرمایه‌داران کلان ترتیبتان را می‌دهند درست مثل کندی می‌شوید یا خود من اسیر دادگاه و زندانی یا در حال جزیره گردی برای معشوقه‌بازی و اسیر اخاذی گری روس‌ها، اختلاف خانوادگی و...

این تعریف دقیق دور یا چرخه باطل ایرانیان یا پارسیان است؛ یعنی انقلاب اسلامی و ضد طاغوتی می‌کنند؛ ولی بعد از مدت‌زمان کوتاهی خودشان بدتر از طاغوتی‌ها می‌شوند که در قدیم و حال بوده و در آینده مجدداً تکرار خواهد شد. البته اگر ظهور مسیح و قیامت به آنها فرصت تجربه مجددی را بدهد.

 

اما تعریف دقیق فمینیست چیست؟


در بهترین حالت ما پستاندار ماده هستیم و بتوانیم در مرحله اول آزادانه و بدون محدودیت اجتماعی برده یا شریک جنسی طاغوتی‌ها شده و به آرزوها و اهداف خودمان برسیم؛ یعنی آن نر یا نرهای قوی را تملک و تصاحب کنیم. گور پدر قشر فقیر و متوسط جامعه. آنها فکری به حال خودشان بکنند. هرکی به فکر خویشه بزی به فکر ریشه. شاید هم از نرهای دیگر بهره‌برداری جنسی داشتیم و... یعنی نرها را به جان هم بیندازیم و لذت ببریم. در مرحله دوم به آن نر یا نرهای قوی و... مرگ‌موش داده و سرشان را زیر آب کنیم و خودمان طاغوتی شویم و سایر اقشار جامعه را برده کاری و جنسی خودمان کنیم؛ چون هدف نوک هرم فراعنه مصر است؛ یعنی اینجا.

 



در گذشته و حال مردان فرعون بوده و هستند بعدازاین زنان باید فرعون شوند چون دوران دوران فرعون ماده است و نه نر. نرها باید برده و هرم ساز شوند و ما کاخ‌نشین شویم و این معنی دقیق انقلاب زنانه است.

 

ثمره و فایده یا نتیجه انقلاب اسلامی در مکه چه شد؟
خیلی‌خیلی جالب انگیز بود؛ یعنی تمام زنان و دختران بدرد بخور مکه فرار کردند به‌طرف مدینه (یثرب) و با میل، رغبت، شور و هیجان بسیار زیادی تبدیل شدند به ماشین جوجه‌کشی (سرباز کشی) و بعد از اینکه فرزندانشان بزرگ شدند دنیا را گرفتند و به ریش بزرگان قریش و مشرکین و کفار مکه خندیدند. چون بلااستفاده در حرم یک‌مشت پیرمرد قریشی بودند. اما بعداً شمشیربازی، تیراندازی، اسب‌سواری و شنا یاد گرفتند. چیزی در مایه مغول‌ها شدند؛ ولی امثال معاویه دوباره آن سنت شوم و شیطانی اعراب قریش را در شام  و حجاز علم کردند که اعراب، زنازاده‌ای بیش نیستند مخصوصاً اگر از نژاد قریش و حجاز بوده باشند. چیزی که برای قریش ماند هند و چند تا زن ترشیده مثل خودش بود که به کار جوجه‌کشی هم نمی‌آمدند چه برسد به...

 

 

ثمره و فایده یا نتیجه انقلاب زن زندگی آزادی چه شد؟
زنان و دختران تا قبل انقلاب می‌ترسیدند که سوار ماشین سرمایه‌داران شوند و ولگردی کنند. هم اینک با خیال راحت و بدون ترس و دلهره ده تا بیست تا به‌صورت شبانه‌روزی در باغ، ویلا، آپارتمان، عمارت، کاخ و... سرمایه‌داران در حال خوشگذرانی و عیش‌ونوش هستند و سر قبر کشته‌شدگان می‌خندند و با پیر و جوان در هر شکل و شمایلی با انواع سلیقه و ذائقه جنسی، درست مثل کاخ‌ها و حرم‌سراهای شام متعلق به معاویه مشغول شده‌اند. انقلاب با انقلاب و اسلام با اسلام تفاوت اساسی دارد. دین و انقلابی که رهبرش خدا و انبیا و ملائکه بود آن‌گونه نتیجه می‌دهد؛ ولی انقلابی که توسط ابلیس و شیاطین انجام شود این‌طور جواب می‌دهد. انقلابی‌های مرد و پسر کف خیابان  حاج و واج مانده‌اند که این هم‌رزمی‌های دختر و زن ما کجایند. خوب احمق‌ها آنها به خواسته خود رسیدند یا به خارج‌رفته و با پسران موبور و چشم‌آبی مشغول هستند یا سوار شاسی‌بلند و به املاک و مستقلات ثروتمندان سر می‌زنند و خانه و کاشانه جدید و خوبی برای خود یافتند. این سر شماست که بی‌کلاه ماند. از قدیم گفتند کسی که خواست غلطی بکند باید برود دفتر وکلا و تعهد، قرارداد، مصالحه و تضمین درست‌وحسابی و قانونی تنظیم و اخذ کند. عقلتان کجا بود دست‌کم عقد دائم یا موقت ۱۰ساله می‌کردید به همراه ممنوع‌الخروج بودن و... مرغ از قفس پرید بروید دنبالشان خودتان می‌دانید که کجا روی تخم خوابیده‌اند. خدا به محمد وحی کرد که بیشتر از 4 تا نمی‌شود الان هم‌رزمان شما ده تا بیست تا در حرم‌سرا جای گرفته‌اند و در حال شنا و آب‌بازی به همراه صرف مشروبات الکلی و انواع سنتی و صنعتی هستند. صد رحمت به خود معاویه از این کارها بلد نبود. پارسیان یادش دادند. علی با اسلام باطله معاویه می‌جنگید شما احمق‌ها با خود خدا و اسلام اعلام جنگ کردید. اینک بروید دنبال هم‌رزمان مست و معتاد خودتان. اصلاً شما را به املاک و مستقلاتشان راه نمی‌دهند. چون پدران و برادرانشان حق ورود ندارند که شما جملگی نامربوط و نامحرم هستید. زیاد مزاحم شوید پلیس 110 در خدمت شماست چون دیگر قانون هم عوض شد. تا شما باشید و از این اشتباهات و غلط‌ها مرتکب نشوید داغ هم‌رزمان به دلتان ماند. دختران و زنان فمینیست خیلی خوب حق خودشان را گرفتند، مال مردان و پسران فقیر و متوسط ماند به قیامت چون پیاده و بی‌پول هستند. عشق و حال دنیا ماند برای فمینیست‌ها، حسرت دنیا و عذاب آخرت اسلام‌ستیزی ماند برای پسران و مردان سفیه و نادان.

آخرش هم مجبور هستید که یکی از این دست‌مالی شده، رها و ول شده یا ترشیده‌ها یا اخراج شده ها و... را بگیرید؛ چون ثروتمندان که با این نوع دختران ازدواج نمی‌کنند و سابقه قبل از ازدواج آنها هم اصلاً به شما مربوط نمی‌شود. آن‌ها ماشین صفرکیلومتر را می‌خرند و دست‌دومش را به شما قالب می‌کنند. بعد یک صفرکیلومتر دیگر و.... پراید دانه‌ای شده بالای 300 میلیون با پای پیاده که نمی‌توان دختربازی کرد. تازه‌تازه آنها به فکر واردات ماشین لوکس هستند تا دختر سالمی نصیب شما نشود. همان سیستم ارباب‌ورعیتی سابق است و شب اول عروس مال ارباب و فرزندانش است. چون اینها خودشان رعیت‌زاده و از ژنوم و اسپرم ارباب هستند. همیشه و هر زمان صفرکیلومتر مال ارباب و فرزندان و دست‌دوم و کارکرده مال و بهره شماست. خودتان این‌چنین خواستید و شد. خودکرده را تدبیر نیست. انشا الله دفعه بعد کتاب قرآن را خوب و دقیق مطالعه فرمایید تا از این‌گونه مشکلات حادث نشود. هم‌رزمان ماده شما پستاندار هستند و دوست دارند که قاتی پسران و مردان قوی شوند و از آنها اسپرم گرفته و حس مادری را تجربه کنند. منتها اینها یک‌طور دیگری شدند و به کورتاژ علاقه شدیدی دارند تا با رحمی آسیب‌دیده برای شما فرزندآوری کنند و چه شود اولاد کاکل‌زری شما. مثل خود شما نوابغ پارس را تشکیل می‌دهند با ریش یک‌متری به دنبال اثبات خدایان خود به دیگران که ناگهان با حمله اسکندر مقدونی یا مگاگ مواجه می‌شوید.

دخترم یا خواهرم کجا؟ می‌روم چیپس و پفک بخرم! زنم یا مادرم تو کجا؟ من هم آرایشگاه وقت گرفتم غذا روی اجاق است حواستان باشد! یک چیپس و پفک خریدن یا آرایشگاه رفتن دو روز طول کشید؟ آره با هم‌رزمان محیای انقلاب زنانه بودیم! خیلی خوب است و انشا الله موفق باشید.
یک ماه بعد. مادر و دختر می‌رویم بیمارستان از دکتر زنان وقت گرفتیم. شما که سالم به نظر می‌رسید فقط کمی رنگ‌پریده شده‌اید چیزی نیست کم‌خونی و هیجان انقلاب داریم برطرف می‌شود. حالا خیلی مواظب خودتان باشید؛ چون ترمیم بکارت و معالجه نازایی خیلی گران و تحت پوشش بیمه درمانی هم نیست؛ چون کارشناسان بیمه خیلی خبره و باتجربه شده‌اند می‌دانند که چه غلطی می‌کنید. ما خودمان را زدیم به خریت چون مهریه گران است. حوصله دادگاه بازی را نداریم؛ ولی قدر جان و مال خودتان را بدانید.

خود انزال بکارت شاید به نظر شما زیاد مهم نبوده باشد؛ ولی با انزال بکارت، حاملگی ناخواسته و کورتاژ و سقط‌جنین و نازایی و بدزایی هم‌همش نصیب قشر زحمت‌کش جامعه باشد. یا فقیر یا متوسط عادت دارید که گند و گوه سرمایه‌دار را پاک کنید؛ چون جدوآباد شما گند و گوه شور بوده است و لیاقت و فهم و شعور شما هم بیش از اینها نیست. دست‌دوم و اضافه سر سفره سرمایه‌دار شایسته و لایق شماست. کسی که بندگی خدا را رها و بردگی طاغوتی را انتخاب کرد، محکوم به این سرنوشت شوم و پلید است و هزار بار هم انقلاب کند، باز همین بساط پهن است و هیچ راه فراری هم نخواهد داشت. بی‌آبرویی، بی‌حیایی، بی حیثیتی، بی‌شرفی، بی‌ناموسی و هزار و یک بی دیگر پس گردن‌شکسته‌اش است.

جامعه فمینیست‌ها، طاغوتیان سرمایه‌دار، صاحبان قدرت و حکومت و کلاً کسانی که ادعای انقلابی بودن داشته و دارند چه در قدیم و چه در حال یا آینده، اگر راست می‌گویند و به فکر خیر و صلاح خودشان و دیگران هستند، خوب فرزندان خودشان را به عقد و نکاح فرزندان فقرا و قشر متوسط جامعه دربیاورند. آنها یک‌مشت دروغ‌گوی شیاد بیش نیستند؛ چون تنها هدفشان فریب‌دادن فقرا و قشر متوسط است برای تداوم خرسواری یا به دست‌گرفتن و به چنگ آوردن قدرت و حکومت و ثروت. علت بر اینکه نوع بشر عاشق و شیفته زندگی دنیا و حیات و تملک و تصرف سیاره زمین است چه زمین و املاک باشد چه طلا و نقره و جواهرات الا آخر.

زنان و دختران فمینیست و روسپی پارس زمانی که انزال بکارت و باردار ناخواسته می‌شوند، مجبور به کورتاژ یا سقط‌جنین هستند و بعد از آسیب و ایراد داشتن رحم ازدواج کرده و صاحب توله‌سگ‌های خل‌وچل می‌شوند. گیریم سابقه قبل از ازدواج به شوهرانشان مربوط نیست؛ ولی با رحم معیوب و دست‌کاری‌شده ازدواج کرده و به شوهرشان نگفته‌اند. درصورتی‌که عیب‌وایراد رحم در زمان ازدواج به شوهران مربوط می‌شود و فرزندانشان نیز حق دارند بدانند که مادرانشان در قدیم روسپی بوده و خواهر و یا برادر بزرگشان را مقتول و سقط کرده‌اند. می‌توانستند با خود آنها این چنین کنند؛ یعنی مادرشان یک قاتل بی‌رحم خانوادگی است. چرا این حقایق را از شوهران و فرزندانشان پنهان و مخفی می‌کنند و چرا می‌خواهند همان اتفاقات برای فرزندان خودشان مجدداً تکرار شود.

آیا می‌توان مدیریت جامعه را به یک‌مشت فمینیست روسپی هرزه قاتل داد که به فرزندان خود هم رحم نمی‌کنند و اینها با کل جامعه چه خواهند کرد؟ آیا آنها که به فرزندان خود رحم و انصاف نداشتند به آحاد جامعه رحم و مروتی خواهند کرد؟ گرگ بیابان فرزندان خودش را نمی‌کشد؛ ولی سگ ولگرد و زن و دختر فمینیست خیابانی و فاحشه این فعل را مرتکب می‌شود.

دختران و زنان فمینیست اگر راست‌گو و صادق هستند خوب با مردان و پسران همفکر و هم رزم خودشان ازدواج و نکاح کرده اولاً تا آخر عمر نسبت به یکدیگر پایبند و وفادار بوده و ثانیاً پابه‌پای یکدیگر در میدان نبرد مبارزه کرده و بجنگند. مشکل اینجاست که مردان و پسران طرف‌دار فمینیست هم این‌کاره نیستند؛ چون در فکر این هستند که در صورت پیروزی و موفقیت فمینیست‌ها، هر شب با یکی از آنها هم‌خوابه و هم بستر شوند و هر روز برای خود تنوع جنسی داشته باشند که شتر در خواب بیند پنبه‌دانه آن لطف و مرحمت آسمانی نازل شده از خود جهنم نصیب سرمایه‌داران، ثروتمندان، صاحبان قدرت و حکومت و نفوذ است و همچنین اولادشان و اصلاً نصیب شما فقرا و قشر متوسط علاف و ول‌معطل پیاده و بی امکانات نمی‌شود. زنا و لواط گناه کبیره‌ای در ردیف و مایه شرک است که مشمول حال طاغوتیان است. شما اول باید طاغوتی بشوید بعداً از این‌گونه امتیازات جنسی برخوردار شوید. پس به فکر در آوردن و جمع‌کردن پول و خرید پراید باشید که هم وسیله است و هم مکان. ولی یک مقدار تنگ است؛ ولی اشکالی ندارد بعداً باید کمی بزرگ و جادارش کنید که باغ و ویلا هم نصیب شما خواهد شد. به قول ترامپ کمی صبر و حوصله و پایداری یا مبارزه مدنی می‌خواهد.

صد البته موقع خرید ماشین باید دقت کنید که ماشین دست‌دوم، کارکرده و بدرکاب و بدشگون است و داف دست‌دوم و شر و مصیبت نصیب شما می‌شود. ولی اگر همانند طاغوتی‌ها صفرکیلومتر و نو بخرید و سوار بشوید، داف دست‌نخورده و دست‌مالی نشده و بی شر و مصیبت نصیب شما می‌شود. البته در دنیا وگرنه در آخرت همش شر و مصیبت است ولاغیر چه نو و چه دست‌دوم و کارکرده. آب‌بندی مال قدیم بود الان همه چیز صفر و بکرش خوب است.

ماشین دست‌دوم زمانی لانه شیاطین بوده و همواره به یاد و خاطره آن کثافت‌کاری‌های داخل و بیرونش هستند. خیر و فایده یا برکتی نصیب مالک جدیدش نمی‌کند. از زنان و دختران و فمینیست‌ها یاد بگیرید. اگر ماشین صفر کیلومتری ثبت‌نام کرده و در زمان تحویل بویی ببرند که در راه تحویل آسیب‌دیده و تعمیر و رنگ و صاف‌کاری شده اصلاً قبول نکرده و دادوبیداد و قشقرق به پا می‌کنند. نمایندگی را سرشان خراب می‌کنند. حالا بگذریم که تصادفی، سرویس و تعمیرات خودشان قبل از ازدواج به شوهرانشان و دیگران مربوط نمی‌شود حتی فرزندانشان.

 

لطف و مرحمت خانوادگی طاغوتیان:
رنج‌آورترین صحنه برای یک خانواده طاغوتی دیدن فرزندانشان پشت آینه و آرایش و پیرایش‌کردن آنهاست. به دختران خود می‌گویند مگر شما در زندگی خود چیزی کم دارید که به دنبال فریب‌دادن پسران و مردان هستید. تمام ارث‌ومیراث ما در نهایت به شما می‌رسد و چه نیازی به حقه و نیرنگ دارید. به پسران خود هم می‌گویند که راهتان به خطاست دارید شبیه خود دختران می‌شوید. صبر کنید تا به 18 سالگی برسید تا بدانید که در دنیا چه خبر است. زمانی که ۱۸ساله شدند به آموزشگاه رانندگی فرستاده می‌شوند و در جشن تولد یک عدد کلید و رموت شاسی‌بلند دریافت می‌کنند و می‌گویند پسرم و دخترم مبارکتان باشد و انشا الله به خیر و سلامتی برانید.

بعد از چند ماه کلید آپارتمان یا ویلا هم تحویل داده می‌شود و می‌گویند که با دوستان و رفقا خوش باشید و موی دماغ یکدیگر هم نباشید. جداجدا جلسه برگزار کنید و با دوستان صمیمی خود سرگرم باشید و با یکدیگر نزاع و دعوا هم نکنید. خیلی هم مواظب خودتان باشید و اگر مشکلی پیش آمد تماس تلفنی بگیرید.

نتیجه کاملاً مشخص و معلوم است؛ چون شش ماه بیشتر است که خودشان را در آینه ندیده و شبیه گوریل و انتر جنگلی شدند؛ چون اولیا معجزه کردند و برایشان سؤال است که چه معجزه‌ای اتفاق افتاده است. در جواب می‌گویند که آینه خودفریبی بیش نیست. آن همه گند و گوه به خود مالیده و به هیچ جایی هم نرسیده و دستتان از همه‌جا کوتاه بود. حکمت در اموال و دارایی یعنی ماشین و اماکن است نه چیز دیگری. شما باید شبیه جنگلی‌های غارنشین باشید؛ اما یک جنگلی نر یا ماده قوی تا فقرا و قشر متوسط تسلیم و فرمان‌بردار شما باشند. نه موی سر و نه ریش را اصلاً کوتاه نکنید. همه باید از ظاهر شما بترسند؛ چون هم زور داریم و هم زر.

قشر فقیر و متوسط جامعه به بردگی کاری و بردگی جنسی دیوها و جنگلی‌های وحشی عادت کرده‌اند. شما را در آن هیبت ببینند برده کاری و برده جنسی شما می‌شوند بدون هیچ‌گونه حق اعتراض و یا ابراز ناخشنودی رام شما می‌شوند. اگر قیافه زیبا، آراسته و مهربانی داشته باشید به فکر حقه و فریب می‌افتند و برای شما چیزی نمی‌شوند جز یک مزاحم موزی. این قانون غارنشینان بوده که امروزه متمدنانه شده است. باید با اخم‌وتخم و خشن برخورد کنید. تا می‌توانید توهین، تحقیر، تمسخر کنید تا در مقابل شما احساس حقارت، نداری و بی‌چیزی کنند. هرازگاهی برای آنها صدقه دهید تا به دنبال شما روان و نمک‌گیر شوند. آنها همیشه باید شما را التماس، تمجید و ستایش حتی چاپلوسی و پاچه‌خواری کنند.

مثل گاو و الاغ بخورید و ورزش کنید تا مثل آرنولد شوید. ماشین بزرگ باید بخرید و املاک وسیع با برج‌های بلند تا مردم از شما بترسند. اینها که از خدا نمی‌ترسند پس باید از ما بترسند و تصور کنند که خدایان باستانی آنها ماییم. کیهان با عمق دید 13.5 میلیارد سال نوری را چشم دیدن ندارند؛ ولی آمار و ارقام دارایی ما را بهتر از خود ما بلد هستند. خودشان با پای خودشان به بردگی کاری و بردگی جنسی می‌آیند. درست مثل عنکبوت باشید و منتظر گرفتار شدنشان باشید. خدا بیامرزد مهسا امینی را چون شیربهایش را سنگین گرفتند که اگر سبک گرفته بودند الان خانه بختش بود یا عقلاً به‌عنوان مهریه به خودش پرداخت می‌کردند. خیابان پر از دختر فراری است اینک به آنها پناه دهید تا ما هم در انقلاب زنانه نقشی ایفا کرده باشیم که نقش اصلی در زندگی زنان را ما بازی می‌کنیم. تمام هزینه قروفر آنها به گردن و در عهده ماست. تمام کالاهای زنانه را ما وارد و صادر می‌کنیم که اگر آنها نباشند کاسبی ما تخته است. زنان و دختران نباشند ما هم نیستم و اگر ما نباشیم آنها هیچند. از عهده پدران و برادران و شوهرانشان اصلاً کاری بر نمی‌آید. درست شبیه آلت الاغ باشید که بزرگ‌ترین آلت مردانه یا نرینه است و زنان و دختران را مثل آهن‌ربا جذب خودتان می‌کنید. رئوف بودن بی‌ارزش و کلاً دردسر است. باید ظالم و زورگو و متعدی باشید. جاذبه خشونت بیشتر از ترحم است مخصوصاً اگر پای سکس یا روابط جنسی در میان بوده باشد.

آینه‌ها و عکس سلفی را هم جمع کنید. ما را نشناسند بهتر است. اینها برای فقرا و قشر متوسط است. دولت با مردم درگیر شده است و تا می‌توانید از آب گل‌آلود ماهی تروتازه صید کنید تا شکمی سیر نوش‌جان کنیم. اربابان بزرگ ما در غرب یا ماسون‌ها خوب بلد هستند که فرش قرمز برای ما و خودشان پهن کنند. مردم گوسفندی بیش نیستند. از زمان نمرود دوران دوران ما ثروتمندان است و انبیا و کتب آسمانی هم نتوانستند در مقابل ما پایداری و مقابله کنند. حکومت بعدی را نیز خودمان خریده و صاحب می‌شویم مگر از ترامپ چیزی کمتر داریم. مردم امریکا پشت ترامپ هستند؛ چون مایه‌دار است. مردم ایران هم پشت سر ما هستند؛ چون ما نباشیم از گرسنگی و بیکاری مرده‌اند و زنان و دخترانشان نیز در خیابان علاف و سرگردان می‌شوند. سوسیالیسم خیلی‌وقت‌پیش به قبرستان رفت. خودشان زنان و دخترانشان را پیشکش ما می‌کنند تا لقمه نانی به دست آورند. آنها را برای ما زاییده‌اند. کار بیخ پیدا کرد می‌گوییم که ناموس شما ناموس ما محسوب می‌شود. مگر از یک ملیت و نژاد و وطن نیستیم؟ اینها هم مثل دختران ما دوست دارند که کاخ نشینی کنند. اصلاً ولایت و قیمومیت آنها را به ما بسپارید؛ چون خودتان صلاحیت یا توانایش را ندارید. مگر لاکچری زندگی‌کردن جرم است؟ نه بلکه آرزوی هر جوانی است که ما برآورده و مستجابش می‌کنیم. بردگی و بندگی ما بهتر است یا خدای ندیده و ناشناخته و مجهول‌الهویه. هزار و یک بایدونباید برای ما و شما نوشته است. همه چیز آزاد خیال همه راحت باشد. هر کاری خواصی انجامش بده تمام.

 

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿۳۴﴾ نسا

مردان به پا خواستگانند برای زنان به [سبب] آنچه كه فضيلت ( برتری و رجحان ) داد خداوند بعض ايشان را برای بعضی و به [سبب] آنچه كه انفاق ( هزينه ) كردند از اموالشان ، پس زنان صالح فروتنانی [هستند] حافظانی برای غيب ( ناپيدا ، خفا ، اسرار ) به [سبب] آنچه كه حفظ كرد خداوند ، و زنانی را كه ميترسيد ناسازگاريشان را ، پس موعظه كنيد ايشان را و رها ( ترك ) كنيد ايشان را در خوابگاه ها و بزنيد ايشان را ، پس اگر تبعيت كردند شما را ، پس ستم نكنيد برايشان راهی را ، بدرستی خداوند باشد متعالی بزرگی

یعنی بعضی از زنان و دختران و... ممکن است که از روی نادانی، محرومیت و یا غریزه پستانداری به‌طرف نرهای قوی نامربوط و نامحرم کشیده شده و جذب شوند و... اینجا مردان به‌عنوان شوهر، پدر و برادر و یا... موظف هستند که به آنها هشدار داده و آگاهی‌سازی کنند و در صورت تکرار تنبیه شوند تا درست مثل حیوانات شرطی شده و دیگر این چنین فعلی را مرتکب نشوند؛ ولی فاجعه زمانی روی می‌دهد که آنها تشویق به این فعل شوند؛ یعنی نه‌تنها کسی آنها را منع نکند؛ بلکه اطرافیان او را تشویق و ترغیب به این کار زشت کنند که مسلماً منافع مالی و... هم در برخواهد داشت که آن زنان و دختران و... نقش قربانی و کالا را خواهند داشت؛ یعنی یک نوع برده جنسی با رضایت کامل نزدیکان و خانواده خویش. یعنی مردان سرپرستان زنان هستند. برای اینکه خداوند مرد را برتر از زن آفریده است. زنان صالح هم گرایش به‌طرف مردان قوی دارند چون آنها نیز غریزه دارند؛ ولی خودشان را کنترل و حفاظت می‌کنند و به شوهرانشان پایبند می‌مانند هرچند که ضعیف‌تر به نظر برسند. ولی زنانی که ترجیح می‌دهند نر ضعیف خود را رها کرده و به‌طرف نر قوی‌تری گرایش پیدا کنند، مستحق تنبیه می‌شوند تا شرطی شده و این کار را رها و مجدداً تکرار نکنند.


وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا
﴿۳۵﴾ نسا

اصلاح و تربیت هم نشدند، طلاق بدهید تا بروند دنبال مردان و نرهای قوی به درک.

 

خوب چرا اصلاً این‌گونه می‌شود؟
چون نرها و حتی ماده‌های قوی یا اصطلاحاً طاغوتی‌ها فتنه ای از طرف خود خداوند هستند تا اولاً بداند که مخلوقاتش به‌طرف او گرایش دارند یا به‌طرف طاغوتی‌ها و ثانیاً آنها دستورات کتاب خدا را عملی و محقق می‌کنند یا نه؟ یعنی طاغوتی‌ها برای مسلمانان در نقش سیبل تیراندازی هستند که اگر به‌طرف آنها تیراندازی و مبارزه‌کردند بندگان خدا محسوب می‌شوند؛ ولی اگر بندگی و بردگی طاغوتی‌ها را انتخاب کردند، فرزندان ابلیس هستند؛ چون واقعاً خودشان طاغوتی بوده و طاغوتی شدن را دوست دارند و چاره‌ای ندارند تا در کنار و همراه آنها بوده باشند. به بیان ساده خود طاغوت و طاغوتی در حکم درخت زقوم است. شاید ابلیس فریب‌خورده باشد؛ ولی مسلمانان و بندگان خدا نباید فریب ابلیس را خورده و نزدیک طاغوت و طاغوتی شوند؛ بلکه باید با آنها مبارزه کنند تا اینکه نابود شوند و تنها خدا برای اربابی آنها باقی بماند و لاغیر.

موضوع یا مسئله خیلی عجیب‌وغریب یا ناشناخته‌ای هم نیست؛ چون ام‌کلثوم نوه دختری محمد و دختر علی و فاطمه، به خواستگاری عمر ابن خطاب جواب مثبت داد؛ چون عمر یک طاغوتی و قوی‌ترین مرد عرب محسوب می‌شد. هرچند که میراث مسیح را بالا کشیده بود. زمانی که عمر از او خواستگاری کرد، دست‌وپای خودش را گم کرد و دادوفریاد حتی جیغ هم کشید و به دروهمسایه خبر داد که من هم بزرگ‌ترین زن عرب خواهم شد. علی و فاطمه هم مخالفت نکردند چون گفتند دختر ما شیفته طاغوت و طاغوتی‌ها شده خوب بشود، راهش از ما جداست. دختر خود محمد بوده باشد اصلاً به ما چه؟ به او گفتند زود به خانه بختت برو که عمر خودش صیغه خوانی بلد است و مهریه‌ات هم از بیت‌المال پرداخت می‌شود. امروز نروی فردا عمر پشیمان است و به دنبال دختر دیگری و تمامی تقصیرات را به گردن ما می‌گذاری. شبانه برو و به صبح و طلوع آفتاب هم نمان. تو پدرت را بی‌عرضه و بی‌لیاقت می‌انگاشتی که نتوانست ارث‌ومیراث مسیح را بالا بکشد؛ ولی عمر خودش کلاهبردار درجه‌یکی است. اول خلافت محمد را بالا کشید و اینک نوه دختری او را بالا بکشد چه می‌شود؟ این جرم در مقابل جرم و جنایت اول هیچ است. دل هر دوتایی شما خوش باشد. ولی زمانی که عمر زخم برداشت و جگرش پاره شده به ام‌کلثوم دخترش گفت که قوی‌ترین مرد عرب و پارس و مصر در خون می‌غلتد اگر می‌توانی نجاتش بده؟ که عاقبت طاغوت و طاغوتی این چنین است. علی به او گفت که با گاو و گوسفند فحله ای هیچ تفاوت و فرقی نداشتی و زیر قوچ و کلی بیش نرفتی و در نهایت هم این‌چنین شد. مگر من به تو نگفتم که در خانه عمر زنانی قوی‌تر از تو، مثل اژدها لانه کرده‌اند و تو در مقابل آنها جوجه کبوتر هم نیستی. اول نیش می‌خوری و بعداً بلعیده می‌شوی که این رسم‌ورسوم و روال اهل‌سنت طاغوتی است.

برو خدایت را شکر کن که اگر عمر به درک واصل نمی‌شد، زنان و دخترانش تو را زهر داده و زخمی می‌کردند. خدا در حقیقت به داد نوه دختری رسولش رسید تا رسوایی مرگ مشکوکش به پا نشود وگرنه به نوه‌های پسرش اصلاً رحم و مروتی نخواهند کرد؛ چون آنها ماکتی از جنس انبیا بنی‌اسرائیل خلق می‌شوند تا رسوایی و آبروریزی قتل علنی و مشکوک آنها به پا شود تا اعراب بدانند که با بنی‌اسرائیل هیچ فرق و تفاوتی ندارند.

به دخترش توضیح داد که طاغوتی بودن یک لعنت و نفرین الهی است. اول از یک دزدی در ظاهر ساده شروع می‌شود؛ ولی بعداً هزار و یک جرم و جنایت گریبان‌گیر شخص می‌شود و جرم و جنایت بزرگ‌تر و بدتر به بندگی و بردگی گرفتن مخلوقات خداست. تو با پای خودت برده و بنده یک دزد نبوت و میراث انبیا شدی. حالا شریک جرم او باشی به خودت مربوط چون او از تو سوءاستفاده کرد و به همه قبولاند که میراث و خلافت محمد و نوه دختری‌اش در دستان من است و تو هم به این سوءاستفاده برای اهداف خودت راضی شدی و دوتایی آن میراث مسیح را بالا کشیدید. ولی در این سرقت من با کسی شریک جرم نبودم و نشدم. وظیفه و مأموریت من امانت‌داری بود که به مالک اصلی‌اش یعنی مسیح برسانم؛ ولی شیاطین نگذاشتند و از آن امانت به نفع خود خیانت و استفاده کردند. حالا برو بگرد ببین کسی را می‌توانی پیدا کنی که شوهرت و شریک جرمت را پاره و پوره کرده و متواری شد. سلام‌وصلوات من را به ایشان برسان که با خائن در امانت خیلی خوب کردی دستت درد نکند که کیفر خائن در امانت این‌گونه است. خدا کارش درست است. تو هم بیو زنی بیش نیستی. برو در کنار عایشه آرام بگیر که خائن اول او و پدرش بود. خائنین بعدازاین خانه‌نشین یا زخم خورده هستند نوبت عثمان هم امروز و فردا می رسد. خلافت و ولایت بدجوری بدشگون است؛ چون ولایت مال الله و خلافت متعلق به مسیح است. کسی غصب کند سرنوشت شوم و هولناکی دارد چه برسد به شرکای جرم.

وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿۲﴾ زلزله

دل‌وروده عمر زودتر از خود طاغوت بیرون آمد. اگر می‌توانی برو و جمع و جورشان کن و برگردان سر جای اولش.

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿۲۵۳﴾ بقره

تو با آن ازدواج عجولانه‌ات نه به من علی پدرت و نه به پدربزرگت محمد خیانت نکردی؛ بلکه به عمو یا پسرعمویت عیسی مسیح خیانت کردی و پیش خودمان باشد که ما از طایفه آل‌عمران و نصرانی یکتاپرست بودیم که خدا قران و اسلام را به ما هدیه کرد و تو خودت را قاتی اعراب ملخ خور کردی. خدا امورات طاغوتیان و دزدان ولایت و خلافت را به شخص روح‌القدس واگذار کرده. چه مقتول شوند یا اینکه قبض روح یا در آتش جهنم بوده باشند. نه تو و نه هیچ زن دیگری هم نمی‌تواند که جامعه اسلامی را مدیریت و حتی اداره و کنترل کند. آخرش هم این‌گونه می‌شود؛ یعنی جنازه روی جنازه بلند و انبار شود.

مدیریت، رهبری و امامت جامعه در دست زنان نیست. چون عایشه در مقابل محمد، صدا و دست‌وپایش می‌لرزید. صدا و دست پای خودت در مقابل عمر لرزید. صدا و دست‌وپای ملکه سبا نیز در مقابل سلیمان لرزید.

 

إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۳۰﴾

أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۱﴾

قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنْتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ ﴿۳۲﴾

قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ ﴿۳۳﴾

قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿۳۴﴾

وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ ﴿۳۵﴾ نمل

 

 

نر قوی و پستانداران ماده

 

این ماده‌ها نرهای ضعیفی دارند و باید با نر قوی‌تری جایگزین شوند. حالا چرا خودتان دست‌به‌دامن نرها شده‌اید؟ آیا ضعفی در شما وجود دارد؟ چند ماده ضعیف که نیاز به یک نر قوی دارند اصلاً به چه دردی می‌خورند؟ یک گله پستاندار اگر این‌گونه بود تمام گله پخش‌وپلا و یا در ته دره و در کام درندگان بود. یا در بیابان لم‌یزرع و خشک یا در سرما و کولاک برف گرفتار بود. صدا و دست و پای اینها هم در مقابل مکرون لرزید.

 

می‌دانید چرا؟
چون خداوند زنان و دختران حتی پسران و مردان کافر، مشرک و منافق را آفریده تا صدا و دست پایشان در مقابل طاغوتیان و فرزندانشان بلرزد تا آنها احساس غرور و خودخواهی کرده و تکبر کنند و به عصیان و نافرمانی و طغیان خودشان دامن زده و بی افزایند تا بیشتر شبیه خدایان باطل شوند تا اینکه خداوند مخلوقاتش را بهتر بیازماید.

 

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿۱۰﴾

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۱۱﴾

وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ ﴿۱۲﴾ تحریم

 

صدا و دست‌وپای آسیه و مریم هم در ابتدا می‌لرزید؛ ولی بعداً آسیه چنان درگوشی به فرعون زد که پرده گوشش پاره شد و زمانی که فرعون به موسی می‌گفت که من از سخنان خدای تو چیزی نمی‌فهمم، موسی در جواب می‌گفت؛ چون که گوش چپت پاره است و باید گوش راستت را جلو بیاوری و همه می‌خندیدند و فرعون دیوانه می‌شد. مریم هم خاخام‌های شراب خورده که بوی الکل می‌دادند را به کنیسه راه نداد و خاخام‌هایی که یقه‌باز بودند و یا از زنان بی‌شوهر و دختران یتیم و... سوءاستفاده می‌کردند را ابتدا رسوا و سپس خلع لباس می‌کرد و آنها از روی آن دشمنی و کینه قدیمی آن تهمت‌ها را به او و فرزندش زدند.

صدا و دست‌وپای مردان و پسران هم می‌لرزد چه در مقابل دختران و زنان و چه در نزد مردان و پسران طاغوتی. ولی نه هر مردی همچون داوود و سلیمان و عیسی حتی خود علی و... کسی که ترسو یا نقطه‌ضعفی داشته باشد و صدا و دست‌وپایش بلرزد به هیچ کاری نیاید جز همان بندگی و بردگی طاغوت و طاغوتیان.

 

اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۲۳﴾ زمر

 

ولی صدا و دست‌وپای بندگان خدا حتی پوست تنشان فقط در مقابل خدا می‌لرزد. فقط آنها می‌توانند که یک جامعه اسلامی را رهبری و پیشوایی کنند و نه کفار و مشرکین و منافقان و دزدان خلافت و سارقان ولایت.

 

به باور خیلی‌ها انقلاب زنانه زن - زندگی - آزادی راکد مانده و یا اینکه شکست‌خورده است که به باور ما این انقلاب با قاطعیت تمام پیروز و موفق هم شده است. چون اولاً درآمد ماهیانه زنان و دختران روسپی حداقل 30 و حداکثر تا 200 میلیون تومان حتی خیلی بیشتر افزایش‌یافته است و ثانیاً فمینیست‌ها توانستند نرهای خارجی قوی را با نرهای ضعیف داخلی یا پارسی و ایرانی جایگزین و تعویض کنند. قوانین مالیاتی هم که کاملاً روشن و واضح است و این زنان و دختران می‌دانند که باید مالیات این تجارت پر سود جنسی خودشان را کجا و به چه کسانی پرداخت کنند.

 

۲۳ آنگاه عیسی به شاگردانش گفت: «این را بدانید که ورود یک ثروتمند به ملکوت خداوند بسیار مشکل است. ۲۴ باز به شما می‌گویم، گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از وارد شدن ثروتمند به ملکوت خدا‌!» قصص متی فصل 19

إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ ﴿۴۰﴾ اعراف

 

 

تابوت عهد شیعیان واقعی این‌چنین نگاشته شده است:

أَيُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِيقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِيجَانَ الْمُفَاخَرَةِ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ يَغُصُّ بِهَا آكِلُهَا وَ مُجْتَنِي الثَّمَرَةِ لِغَيْرِ وَقْتِ إِينَاعِهَا كَالزَّارِعِ بِغَيْرِ أَرْضِهِ

ای مردم بشکافید امواج فتنه‌ها را (شروع دعوی و اعلام خلافت رسول را) به کشتی‌های نجات (آیات قرآن) و پرهیز کنید از راه پراکندگی و فرو بنهید تاج‌های فخرفروشی (پدرزن یا صحابه بودن، انصار یا مهاجر بودن)، رستگار شد کسی که برخاست به بال (عقل و شعور یا لیاقت و توانایی‌اش) یا دست برداشت (تسلیم و دست کشید) سپس استراحت کرد (به علت پیری و ... بازنشسته شد) این (خلافت) آبی بدمزه (حمیم) و لقمه‌ای گلوگیر (لقمه بزرگ‌تر از دهان، زقوم، ضریع) به سبب خوردنش است و چیدن میوه (به چنگ آوردن خلافت) به غیر وقت رسیدنش (روز قیامت، زمان ظهور مسیح)، همچون زراعت به زمین دیگری (بازی در میدان عیسی، خلافت فضولی به‌جای عیسی) است.

 

فَإِنْ أَقُلْ يَقُولُوا حَرَصَ عَلَى الْمُلْكِ وَ إِنْ أَسْكُتْ يَقُولُوا جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ هَيْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَةِ .  نهج‌البلاغه

پس اگر چیزی بگویم (اعتراض کنم به دعوی و ادعای خلافت)، می‌گویند (خواهند گفت) که طمع کرد به پادشاهی (نیت و هدف خلفا از خلافت) و اگر سکوت کنم، خواهند گفت که ترسید از مرگ، هیهات بعد از آن‌همه اتفاقات (خطرات) و هرگز و سوگند خداوند را که حتماً فرزند ابی‌طالب (فرزند عمران) خوی گرفته است با مرگ همانند طفلی به پستان مادرش، بلکه واقف شدم به علمی (دانسته‌ای) سری که اگر افشا (گفتگو) کنم به آن، (فتنه ولایت و خلافت) حتماً مضطرب شوید به همانند لرزش طناب در چاهی عمیق.

بعد از گذشت 1400 سال شیاطین معنی این سخنان را نفهمیدند که اگر فهمیده بودند تا به امروز 1000 بار تحریفش کرده بودند؛ ولی شیاطین نمی‌توانند این چنین مطالبی را درک و سپس تغییر دهند.

علی به دختران و پسرانش کاملاً توضیح داد که ما از نژاد آل‌عمران هستیم و به اعراب هیچ ربطی هم نداریم. همچنین خدیجه که از نسل او و سایر زنان عمرانی هستید. محمد تاجر و صاحب کاروان خدیجه بود و در یک سال یک ماهش را در میان قریش بود و خدیجه زنی خویشتن‌دار بود که فریب نرهای قوی را نمی‌خورد؛ چون خودش ماده قوی بود. ولی تمام قدرت را در کنار محمد یافت؛ چون محمد عبدالله بود و قدرتش را از خدا می‌گرفت. خدیجه نه به‌خاطر او بلکه به‌خاطر خدا با او ازدواج کرد. منتها محمد خودش مثل اسکندر و مهره مار داشت. صدای زنان و دختران و دست و پایشان در نزد او می‌لرزید. در اول گفتند که محمد با گروهی از ساحران و شیاطین یا جنیان بیابانی هم دست شده و اسلام را علم کرده است تا پادشاه حجاز شود. سلمان که از راه رسید شک‌ها به‌یقین تبدیل شد. ولی سلمان عربی بلد نبود و تپق می‌زد. بعد از آن گفتند که برگ برنده محمد در زنان است؛ یعنی هرکسی زن و دختر بیشتری در کنارش داشته باشد او پادشاه عرب است؛ چون شبیه خروس است. ازاین‌رو نقشه داشتند که بعد از فوت محمد زنان و دختران و نوادگانش را تملک و به قدرت برسند. چون مغز اعراب این‌گونه کار می‌کند؛ چون باور به سحر و جادو دارند و نه علم کتاب قران. برای اینکه مثل محمد شوند آداب و رسومش را تقلید می‌کنند و نه چیز دیگری را. فردا پس‌فردا نوبت معاویه است؛ چون عمر نتوانست زنان محمد را از خانه بیرون آورد و در کنار خود علاف کند؛ ولی معاویه بلد است. او تمام زنان و دختران را از خانه به بیرون کشیده و دنیا را به آشوب می‌کشاند. سپس حرم‌سرایش را از امثال شما و دیگران پر و آکنده می‌کند. چون مردان و پسران شیفته و پیرو مرام او می‌شوند. اگر فریب عمر را خوردید بعدازاین فریب عثمان و معاویه و بنی‌امیه یا امویان را نخورید. زن و دختری که خیابانی شد، فاتحه آن ملت خوانده است. درست همانند زمان و دوران جاهلیت می‌شوید. زن و دختری که در خانه است غیرقابل‌دسترس است؛ اما اگر از خانه به بیرون زد در اختیار کامل طاغوتیان است. خیلی سریع شکار می شود.

 

مشکل دقیق ایرانیان خارج از کشور یا اپوزیسیون چیست؟
همان مشکل اجتماعی قبل از انقلاب سال 57 است. یعنی آنها بر این باور هستند که هیچ‌گونه آزادی و دمکراسی در ایران بعد از انقلاب وجود ندارد و به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند؛ ولی مشکلاتشان حل نشده است؛ چون هرچند که کشورهای غربی و خارجی مهد آزادی و دمکراسی هستند؛ ولی استفاده و بهره‌مندی از آن آزادی‌ها نیاز به اشتغال، درآمد و پول و ثروت کلان دارد و چون آنها پولی ندارند، پس آن آزادی و دمکراسی هم بکارشان نمی‌آید؛ یعنی اصلاً بدردشان نمی‌خورد و فقط به درد تماشا و حسرت خوردن می‌آید. چون پسران و مردها تبدیل به برده کاری خارجی‌ها و دختران و زنانشان تبدیل به برده جنسی اجنبی‌های چشم‌آبی و موبور شده‌اند. در این وضعیت اسفناک آنها مجبور به رژیم چنج هستند تا به ایران برگشته و صاحب قدرت سیاسی و حکومتی و نفوذ اجتماعی شده و با استفاده یا سوءاستفاده از منابع مالی و نفتی حق برخورداری از آزادی و دمکراسی را پیدا کنند که با کمال تأسف انقلابی‌های سال 57 خودشان 45 سال پیش موفق به انجام‌دادن کار اپوزیسیون فعلی شده‌اند و آنها این مدت در خواب تشریف داشته‌اند و کار از کار گذشته است. همان شرایط قبل از سال 57 را این بار می‌بایست در غرب تحمل کرده و به آن قناعت کنند. شاید مردان و پسرانشان خیلی سختشان باشد؛ ولی برای دختران و زنانشان مسلماً لذت‌بخش است. همه جای دنیا این‌طور است. آزادی و دمکراسی برای قشر طاغوتی یا همان ثروتمند و صاحب قدرت و نفوذ در عمل معنی و مفهوم پیدا می‌کند نه برای قشر فقیر و متوسط جامعه حتی در خود غرب و خارج از کشور که در داخل ایران، آزادی و دمکراسی مطلق و بدون هیچ‌گونه محدودیت و حد و مرزی برای طاغوتیان واقعاً وجود دارد. به طور مثال رابطه جنسی با دختران زیر 18 سال در غرب جرم و زندان طولانی‌مدت دارد؛ ولی در ایران دختران زیر 18 سال برده جنسی آنها هستند آن هم به‌صورت خودخواسته و نه اجباری و کسی با حرم‌سرای آنها کاری ندارد. یا پیله کردن و ایجاد مزاحمت به دختران و زنان، به طور مثال این شماره تماس و کارت وزیت من است، سوار ماشین بشو بریم، قیمت چنده و ... در غرب نمی‌توان از هر راهی پول درآورد و از مالیات فرار کرد؛ ولی در ایران می‌توان از هر راهی اشتغال‌زایی کرد و مالیات هم پرداخت ننمود. پول‌دار شدن در غرب خیلی سخت است؛ ولی در ایران مثل آب‌خوردن است. فقط باید راه خلاف و غیرمجازش را بلد بوده باشی. خیلی از افعالی که در غرب جرم و کیفر سنگین دارد در ایران آزاد و قانونی است. پس می‌توان نتیجه گرفت که ایران بهشت موعود طاغوتیان است. انقلاب زن - زندگی - آزادی به زنان و دختران ایرانی هم زندگی داد و هم آزادی تا در کنار طاغوتیان به لذت‌های زنانه خود دست یابند و به آرزوهای خودشان برسند و در این میان سر مردان و پسران قشر فقیر و متوسط بی‌کلاه ماند که انشا الله تجربه‌ای باشد برای آینده یا دفعه بعدی. ایرانیان ثروتمند خارج از کشور، هم تابعیت و ملیت و هم وطن خودشان را فراموش کرده‌اند و صحبت‌کردن با آنها در مورد ایران زجرآور است؛ چون آنها به آزادی و دمکراسی خوشان رسیدند و بهره‌مند هم شدند. ایران یا ایرانی فرغونی چند؟ مگر اینکه صحبت از برگشت و سرمایه‌گذاری کلان و سود بیشتر در نزد طاغوتیان داخلی بوده باشد و آن شد حرف درست‌وحسابی و نه بحث و جدال رژیم چنج. بلکه همین رژیم باشد و سرمایه و سود آنها زیاد شود. که اینها معنی دقیق دو تابعیتی یا ایرانی خارج از کشور است. در همه جای دنیا اندام جنسی کالا محسوب شده؛ چون خریدوفروش غیرقانونی می‌شود که اداره بهداشت و پلیس درگیر می‌شوند. دختران و زنان روسپی ایران باهوش هستند و نیک فهمیده‌اند که اگر انقلاب زن - زندگی - آزادی ادامه یافته و کش پیدا کند، اولاً بازار تجارت جنسی پر و اشباع شده و با افزایش عرضه، قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند و رقابت سخت می‌شود؛ چون رقبا کیفیت بهتر داشته و سرسخت هستند. ثانیاً اگر این تجارت، آزاد یا نادیده گرفته شود، شور و هیجان غیرمجاز و غیرقانونی بودن آن از بین رفته و دیگر بازار سیاه نیست؛ بلکه کاملاً سفید می‌شود که در نهایت بازنده میدان می‌شوند. پس بهتر است که انقلاب زنانه در همین وضعیت توقف و استوپ کند و زنان و دختران روسپی اتحادیه زیر زمینی یا ماسون شده و با حاکمان وقت به یک توافق اساسی و همه‌جانبه دست یابند و مالیات خودشان را در زمان و مکان مشخص پرداخت کنند تا این موقعیت و شغل اجتماعی به فنا نرود.

از طرف دیگر این انقلاب زنانه برای زنان و دختران سالم، باحیا و خویشتن‌دار نیز مشکل‌ساز است. چون اوضاع به این منوال پیش برود پدران، برادران، شوهران حتی فرزندانشان مشتری دائمی روسپی، روسپی‌خانه وعادت کرده می‌شوند و تمام درآمد خانوار به صندوق روسپی و روسپی‌خانه می‌رود و چه‌بسا آنها هم علی‌رغم میل باطنی، مجبور و وادار به روسپی‌گری شوند و اعضا خانواده به‌صورت تصادفی یکدیگر را در مکانی ناشایست ملاقات کنند. به طور مثال در روسپی‌خانه، هتل، مسافرخانه یا در مهمانی، شب نشینی و خانه و مکان دوست و آشنا. یعنی بیا با زن، مادر، دختر و خواهر و... خودت حال کن و مشغول باش که خیلی افتضاح می‌شود. چون واقعاً اتفاق افتاده و مشاهده هم شده است.

خیلی‌ها با دیدن توله ببر وسوسه شده و آن را خریداری و نگهداری می‌کنند؛ ولی با مرور زمان بزرگ شده و دیگر نمی‌توانند از عهده تغذیه آن بر بیایند و مجبور به رهاسازی می‌شوند. مضافاً اینکه ببر خوی وحشی و شکارکردن دارد و دوست دارد که خودش حیوانی را کشته و بخورد و انسان را با میمون و گوریل اشتباه گرفته و به صاحب خودش هم رحم و انصافی نمی‌کند. در نهایت به‌طرف جنگل متواری می‌شود.

زن و دختر کافر، مشرک و منافق هم درست مثل توله خرس است؛ چون بعد از مدت کوتاهی نمی‌توان نیاز جنسی و مالی او را تأمین کرد و تبدیل به یک خرس گنده وحشی می‌شود که به شوهرش رحم نمی‌کند و چاره‌ای نیست جز رهاسازی تا خودش نیازهایش را مهیا کند. ولی دختر و زن مسلمان و یکتاپرست این‌گونه نیست؛ بلکه قانع بوده و خودش را کنترل کرده و خویشتن‌دار است و سر ناسازگاری با شوهرش ندارد.

 

زنی همچون عایشه زن رسول‌الله با معاویه طاغوتی هم‌پیمان شد؛ چون فریب او را خورده بود؛ ولی زمانی که متوجه شد که بدجوری فریب‌خورده و شکست او و معاویه حتمی و بدون برو و برگشت است، دست به جعل حدیث زد تا از مهلکه فرار کند؛ چون جعل حدیث را از پدرش ابوبکر خوب یاد گرفته بود.

 گذرشان در مسیر به آبی برخورد کرد که به آن حوأب می‌گفتند.
 سگ‌های آنجا شروع به سروصدا کردند.
 زمانی که عایشه صدای سگ‌ها را شنید، گفت: اسم این مکان چیست؟
 گفتند: الحوأب.
 عایشه دستش را بر دست دیگرش زد و گفت: همه ما از خداوند هستیم و به‌سوی او برمی‌گردیم، من باید برگردم.
 پرسیدند: چرا؟!
 عایشه گفت از پیغمبر اکرم شنیدم که فرمودند: ای‌کاش می‌دانستم کدام‌یک از شما همسران من هستید که سگان حوأب بر او عو عو می‌کنند.
 سپس ضربه‌ای به‌پای شتر زد تا خوابید و گفت: مرا برگردانید؛ به خدا سوگند من همان صاحب آب حوأب هستم که پیغمبر اکرم از آن خبر داده بود.


 زمانی که عایشه به آب حوأب رسید، صدای سگ‌ها را شنید.
 او گفت: من برمی‌گردم، زیرا پیغمبر اکرم از این امر خبر داده بود.
 زبیر گفت: برنگرد تا شاید از طریق تو اصلاحی میان مردم صورت بگیرد.

 «فَأَتَاهَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَیرِ فَقَالَ: کذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ هَذَا الْمَاءَ الْحَوْأَبُ»

 عبدالله ابن زبیر آمد و گفت: دروغ گفته است هرکسی تصور کرده است که این آب حوأب است.

 «وَجَاءَ بِخَمْسِینَ مِنْ بَنِی عَامِرٍ فَشَهِدُوا وَحَلَفُوا عَلَی صِدْقِ عَبْدِ الله»

 چهل نفر از قبیله بنی عامر شهادت دادند و قسم خوردند که این آب حوأب نیست.


 «والله أنا صاحبة الحوأب ردونی ردونی ردونی»

 والله این همان آبی است که پیغمبر اکرم آن را پیشگویی می‌کرد. مرا برگردانید، مرا برگردانید، مرا برگردانید.

 «فعند ذلک یقال إن طلحة والزبیر أحضرا خمسین رجلا شهدوا أن هذا لیس بماء الحوأب وأن المخبر لها کذاب»

 طلحه و زبیر پنجاه نفر را آوردند تا شهادت دهند که این آب، آب حوأب نیست و شخصی که چنین مطلبی گفته کذاب بوده است.

 «فأتوها بسبعین شیخا فشهدوا أنه ماؤنا وما هو بماء الحوأب»

 آن‌ها هفتاد نفر از پیرمردان را آوردند تا شهادت دهند که این آب متعلق به آن‌هاست و آب حوأب نیست.

 

اصلاً روح محمد نه از آب حواب خبر داشته و نه از پارس سگان. عایشه دنبال بهانه‌ای برای برگشتن بوده و آن شخص هم به نادرست نام آنجا را حواب گفته است. شهادت 50 و 70 نفر هم او را قانع نکرده که این حدیث جعلی است و صرفاً بهانه‌ای برای گریختن و فرار توست. به‌هرحال همراهان او نیز نتوانستند که او را از تصمیمش منصرف کنند و او برگشت تا معاویه فریب‌کار طاغوتی تنها بماند. مردان نیز نر قوی محسوب نمی‌شوند؛ چون معاویه نیاز به حمایت یک ماده قوی همچون عایشه داشت که ناکام ماند. آن هم به بهانه پارس چند تا سگ.

مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۴۱﴾ عنکبوت

 

ما شهادت 70 مرد عادل را قبول کرده و این حدیث جعلی را رد و انکار می‌کنیم. همراهان عایشه چقدر خر بودند که نفهمیدند این حدیث ساختگی است و برای منصرف‌کردن عایشه 70 نفر را به شهادت طلبیدند که اصلاً فایده‌ای هم نداشت.

اگر این حدیث درست بود عایشه چنین می‌گفت:
آیا نام این منطقه حواب است. اگر می‌گفتند بلی، بدون درنگ برمی‌گشت؛ ولی اگر گوش شنوا به شهادت آن هفتاد مرد عادل داشت، می‌گفت سوءتفاهمی شده است و به راه خود ادامه دهید. بلکه عایشه برای جعل حدیث نیاز به اطلاعاتی داشت من‌جمله نام منطقه، آن را هم غلط به او ارائه کردند و رسوا شد و مجبور به خفت و برگشت شد. چون از نامی غلط در حدیث جعلی خود استفاده کرده بود و همه متوجه ترس و وحشت و دلهره او شده و خودشان نیز دست و پایشان لرزید. یعنی اتحاد یک نر و ماده قوی بر علیه علی از هم پاشید و علی و معاویه در میدان تنها ماندند. ولی معاویه فکر می‌کرد که نر قوی است درحالی‌که مکار و حیله‌گر بود و تمام قدرتش را از ماده‌ها و نرهای به‌اصطلاح قوی دیگر می‌گرفت. اینها همگی هشدار و درس عبرتی بود برای مردان و پسران قشر فقیر و متوسط جامعه که طاغوتیان یا نرهای قوی اولاً زنان و دختران شما را فریب می‌دهند و از خانه و کاشانه بیرون می‌آورند، سپس خود شما را به بردگی و بندگی خود می‌گیرند، ثانیاً اموال و دارایی شما را به یغما برده و زنان و دختران شما را صاحب شده و در نهایت بی‌آبرو و بی‌حیثیت هم می‌شوید. چون طاغوتیان قصد انفاق در راه خدا را ندارند؛ بلکه دنبال خوشگذرانی و عیاشی با زنان و دختران شما هستند که آن دختران و زنان نیز شیفته خوشگذرانی و لذت‌های زنانه هستند و تنها بی‌ناموسی و بی قیرتی آن نصیب شما می‌شود نه چیز دیگری. چون که قانون این‌گونه نگاشته شده است. شما می‌شوید برده کاری یا نظامی و زنان و دخترانتان می‌شوند برده جنسی و به زنان و دختران و نوادگان خود پیامبر هم رحم و انصافی نمی‌کنند. آنها را هم در کنار خود به‌عنوان ماده قوی جا زده و سوءاستفاده می‌کنند و شاید استفاده‌های دیگر و...

این یک مسئله بدیهی و ثابت شده است که اگر زنان و دختران در خانه، مدرسه و... (مکان امن و محفوظ) بوده باشند و زیرپوشش حجاب، خوب هیچ‌کسی نمی‌تواند از آنها استفاده و یا سوءاستفاده کند. لازمه بهره‌برداری تشویق به خروج از محل امن و زیرپوشش حجاب است. زنان و دختران کافر، مشرک و منافق قبول می‌کنند؛ چون خودشان شیفته لذت‌های زنانه در کنار طاغوتیان هستند؛ ولی زنان و دختران مسلمان و موحد اصلاً قبول نمی‌کنند و هرگز محل امن و پوشش حجاب را رها و ول نمی‌کنند؛ چون به دنبال کسب و جلب رضایت خداوند هستند.

 

روسریتو در بیار افتاب داره غروب میکنه

روسریتو در بیار عطر تو هوا رو خوب میکنه

روسریتو در بیار، موهاتو باز باز باز کن

 روسریتو در بیار، موهاتو باز باز باز کن

 عشق من نترس، بخند، به گریه اعتراض کن

 روسریتو در بیار، هوا رو صاف صاف صاف کن

 عشق من نترس، برقص، به بوسه اعتراف کن

رقص خوشه های سرخ بغض من تمام موی تو

خیس میشود صورتم میرسم به ارزوی تو

روسریتو در بیار هوا صاف صاف صاف کن

 

اختلاف سلیقه و تفاوت راهبرد علی و معاویه در چه بود؟
نظر علی این بود که خیلی سریع باید شیاطین و طاغوتیان را شناسایی و با تیر بزنیم و سپس با شمشیر زخمی کرده و سپس کالبد آنها را آتش بزنیم که بعداً علی را محکوم کردند که عده‌ای را زنده‌زنده در آتش سوزانده است که جواب خیر است. در جنگ مقدار قابل‌توجهی از طاغوتیان را کشت و زمانی که دیدند همه‌جا بوی سگ‌مرده می‌دهد و فرصت و زمان دفن کردن آنها را ندارند، برای جلوگیری از شیوع بیماری طاغوتی دستور داد جنازه مرده آنها را به آتش بکشند تا معاویه قبر آنها را همانند پیراهن عثمان علم نکند.

اما معاویه زنازاده فرزند وحشی اعراب را فریب داد و گفت که پدران حرام‌زاده ما بتی داشتند به نام طاغوت که نماد طبیعت و مادر زمین بود؛ یعنی گایا رومی. محمد با اسلام و دینش آن را خراب کرد و من بلد هستم که همانند سامری با خود همین دین اسلام تمامی شما اعم از زن و مرد و دختر و پسر کافر، مشرک، منافق حتی خوش‌خیال مسلمان را متحد و هم پیمان یا یکپارچه کنم و برای خودمان یک امپراتوری بزرگ عربی درست کنیم و پارس، مصر، روم و... را مستعمره خودمان کنیم که اعراب زنازاده و زناکار به او رأی داده و او را خلیفه و جایگزین محمد کردند که به‌نوعی سگ سنی زادگان نجس به مسیح هم خیانت کردند؛ یعنی خیانت اول به خدا و خیانت دوم به رسولان خدا که این دو خیانت باید یکجا باشد و خیانت به‌تنهایی فایده ندارد. یعنی کسی که به خدا خیانت کرد باید به ملائکه و انبیا و صالحان و کتب آسمانی هم خیانت کند تا کلکسیونش کامل شود. سخن خلاصه معاویه اینکه اجداد ما احمق بودند که ماکت سنگی طاغوت را پرستیدند. الان در سایه دین خدا اسلام، برای ما راه باز شده که خود طاغوت را تملک و به پرستش بگیریم.

پارسی مجوس دالیت سیمرغ نشان هم این‌گونه هستند و البته هم فکر معاویه و مخالف علی. یعنی تمامی زنان، دختران، مردان و پسران ایرانی از هر نوع نژاد و قومیت و دین و مذهب حتی کافر، مشرک و منافق یا خوش‌خیال مسلمان باید با هم متحد و هم پیمان و یکپارچه شده و امپراتوری پارس را تشکیل دهند که نتیجه زرشک است. چون آنها مادون حیوان بوده و البته با ضریب هوشی زیر صفر و در نهایت همگی آنها به‌نوعی برده کاری و برده جنسی اجنبی یا غیر ایرانی‌ها می‌شوند که شده‌اند؛ چون قانون خدا این‌گونه نگاشته شده است. فاحشه و مفعول‌هایی که بندگی خدا را رها کرده و برده و بنده طاغوت و طاغوتی شوند، سرنوشت شومشان همان می‌شود؛ یعنی همان بردگی و بندگی بنی‌اسرائیل در نزد فراعنه مصر. ولی آن بردگی به‌نوعی غیرمتمدنانه بود؛ ولی بردگی و بندگی ایرانی‌ها به‌صورت کاملاً خودخواسته، داوطلبانه، مدرن، روشنفکرانه و دگراندیشانه طبق مد روز دنیای امروزی خواهد بود؛ یعنی فشن بردگی و بندگی غیرالله از نوع لاکچری. یعنی در اصل برده خواهند بود؛ ولی به خود القا خواهند کرد که خوشبخت و آزاد و دمکرات هستند. ولی بعد از مدتی متوجه افتضاح و خریت خود می‌شوند و مجبورند که انقلابات دیگری را سازمان‌دهی کنند که پارسیان و ایرانیان احمق و بی‌شعور تا روز قیامت انقلابی باقی خواهند بود و بجایی هم نخواهند رسید الا بردگی و بندگی سایرین. چون آنها سفیه و برده زاییده شده‌اند و نوکر حلقه‌به‌گوش از دنیا خواهند رفت. چون نفهمیدند که خدا و کتاب قرآن چیست؟ چون از رحم کورتاژ و سقط‌جنین شده و آسیب‌دیده به دنیا آمده‌اند. چون مادران و پدران فاسد و بدکاره‌ای داشته‌اند.

یاسای نانوشته چنگیز یا تموچین هم خوب و ایدئال بود؛ یعنی اسرائیلی باید روی صلیب باشد و سربریده عرب روی نیزه. خون‌بهای ختایی هم درازگوش است.

 

 

مشکل و ایراد خاندان پهلوی چیست؟
نه رضاشاه و نه محمدرضا در طول عمرشان حتی یک رسوایی جنسی نداشته‌اند. یعنی با هیچ زن و دختری رابطه نامشروع نداشته‌اند چه برسد با پسران و مردان. فرح پهلوی هم بعد از فوت محمدرضا تا به امروز به یک متوفی پایبند و وفادار بوده و هرگز به او خیانت هم نکرده است. یعنی با هیچ مردی رابطه عاطفی و عشقی نداشته و مرتکب زنا هم نشده است. یعنی اصلاً به فکر ازدواج مجدد قانونی و شرعی هم نبوده و درست مثل یک راهبه نصرانی یعنی تارک‌دنیا زندگی کرده است. فرزندان پسرش نیز همانند شوهرش محمدرضا و رضاشاه پدرشوهرش بوده‌اند و دخترانش هم درست مثل خودش تعلیم‌وتربیت شده‌اند. یعنی یک خانواده به تمام‌عیار نجیب و اصیل پاک ایرانی. یعنی برعکس اشرف پهلوی که زنی عیاش و خوشگذران یا هرزه و معتاد بود، سایر اعضا خاندان پهلوی درست مثل اولاد صالح پیغمبر هستند. نه دیسکو، نه کاباره، نه کازینو، نه مطربی، نه عیاشی، نه حتی خوشگذرانی و شب‌نشینی اصلاً در مرام آنها نیست. درست مثل یک خانواده مسلمان و مذهبی و... ولی تمامی افعال و صفات زشت را که برای خودشان و خانواده‌هایشان نمی‌پسندند را در قالب آزادی و دمکراسی برای ایرانیان روا و مجاز می‌دانند. یعنی پارسیان و ایرانیان آزاد و دمکرات باشند تا هر کثافت‌کاری و بزهکاری جنسی و اخلاقی داشته باشند؛ ولی آنها از این‌جور مسائل به‌دور و پاک باشند و اینک این سؤال مطرح می‌شود که چرا این‌گونه باید باشد؟

چون تمامی خانواده‌های ایرانی در مقابل خاندان و طایفه آنها پست و حقیر به نظر برسد.

تمامی ایرانیان باید رعیت بدکاره و بی‌اصل و نصب باشند؛ ولی آنها باید اربابان نجیب و با اصل و نصب و پاک به نظر برسند. چون قرار است پسرانشان شاه و دخترانشان ملکه شوند. یک شاه هرزه و یک ملکه پورن به درد کاخ سلطنتی نمی‌خورد. درست بودن و درست‌کاری مختص دربار است؛ ولی جرم، جنایت، فساد و تباهی شایسته ملت است. کل جامعه باید دور رنگ باشد. رنگ سفید برای دربار و رنگ سیاه برای جامعه و زیر دستان. هر زمان ملت شورش کرد و دست به نافرمانی زد بدکاره، نادرست و مجرم خطاب شوند؛ ولی هر زمان که دربار به ملت ایراد گرفت، موجه جلوه داده شود. چون آنها فرشته‌های رحمت هستند که نقش قدیسان پاک و منزه را بازی می‌کنند. هر زمان باید بهانه‌ای داشت تا زبان بلند رعیت را کوتاه کرد و چه بهانه‌ای بهتر از سوءسابقه رعیت یعنی خفه شو فلان فلان شده و یا پدر مادر بدکاره یا دختر و پسر بدکاره و... تمامی پسران، دختران، مردان و زنان ایرانی باید در مقابل و پیشگاه دربار و خاندان پهلوی، آشغال هرزه به نظر برسند که همینک به نظر هم می‌رسند؛ چون کارهای ناشایسته ای کرده‌اند که آنها هرگز مرتکب آن نشده‌اند.

 

 

 

خدا بیامرزد علیرضا و لیلا پهلوی را که در کنار پرنس دایانا قرار گرفتند؛ چون هر سه مورد خشم ملکه ها بودند. چون نمی‌خواستند مثل یک شاهزاده زندگی با اصل و نصب و نجیبی داشته باشند.

 

که این سرنوشت هر شاهزاده نافرمانی است حالا ایرانی و انگلیسی هم هیچ فرقی با هم ندارند.

 

 

اما هدف نهایی و مقصود اصلی انقلاب زنانه زن - زندگی - آزادی چه بود؟
پارسیان و مردمان ایرانی 45 سال مردمان دنیا را فریب داده بودند که مردان و پسران یا زنان و دختران ما با جهانیان تفاوت و فرق اساسی و ریشه‌ای دارند. یعنی پارسیان و ایرانیان مسلمان واقعی بوده و دستورات کتاب خدا در قرآن را جدی گرفته و نه‌تنها به آن باور و اعتقاد دارند بلکه می‌خواهند آن را پیاده‌سازی و عملی کنند که این انقلاب عکس آن را به دنیا ثابت کرد؛ یعنی مذهبی‌های ما با مذهبی‌های دیگران و غیرمذهبی‌های ما با غیرمذهبی‌های سایرین هیچ فرق و تفاوتی ندارند. مردمان دنیا هر مدل زندگی می‌کنند ما هم می‌خواهیم زندگی کنیم. مردمان دنیا هر گونه فکر می‌کنند، تصورات و باورهای ما هم همان گونه است و هیچ وجه تمایزی با جهانیان نداریم. همه به دنبال ثروت، قدرت، عشق و حال دنیا، رفاه و آسایش هستند، خوب ما هم انسان هستیم و ما هم همان اهداف و آرزوها را در سر داریم و لاغیر. فتوکپی برابر اصل جهانیان هستیم. صرف‌نظر از اینکه جهانیان واقعاً به ثروت، قدرت، عشق و حال دنیا، رفاه و آسایش رسیده‌اند یا نه؟ ولی غایت یا مقصود مشترک همان است. مگر فرقی مابین یک کافر، مشرک، منافق، یهودی، نصرانی، سگ سنی و شیعه مهدوی وجود دارد؟

خیر اینها همگی توله‌های مشترک آدم و ابلیس هستند منتها ظاهرشان، گفتار و مکتب و فلسفه‌هایشان کمی متفاوت است آن هم صرفاً با تعویض و جاگذاری کارکترهای باستانی. اگر اختلاف اساسی و ریشه‌ای باشد آن در دنیای قدیم و خدایان باطل و واهی کهن است. با حذف دین و مذهب و خدایان (سکولاری) می‌توان به تفاهم ریشه‌ای و اساسی البته همیشگی و پایدار دست‌یافت. البته اگر خدای واحد واقعی یعنی الله اجازه و رخصت بدهد و چوب لای چرخ شما نرود.

 

 

آیا حسن بن علی با معاویه صلح یا بیعت کرده است؟
جواب خیر است. چون علی با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت نکرد. شیعیان مهدوی از روی خریت می‌گویند که علی وادار و مجبور به بیعت شده است درحالی‌که اصلاً بیعتی در کار نبوده. بعد از کشته‌شدن عثمان ملعون همه به در خانه علی آمده و اعتراف کردند که خلافت ابوبکر، عمر و عثمان اشتباه و به خطا بود و اینک تو باید خلیفه و جانشین و جایگزین محمد شوی. علی گفت اگر من به پیشنهاد شما عمل کنیم باز همگی به خطا رفته‌ایم؛ چون انبیا جانشین یکدیگر می‌شوند و من هم نبی نبوده و نمی‌توانم ادعای نبوت کنم. من تنها و صرفاً می‌توانم پیشوا و رهبر یا امام شما شوم. مردم قبول کردند و با علی به‌عنوان امام بیعت کردند و نه خلیفه. در آن زمان هم ساختمان اداری و حکومتی وجود نداشت. علی در خانه‌اش امامت می‌کرد؛ ولی بعد از ترور علی و کشته‌شدنش، پیروان علی به طور موقت فرزندش حسن را جانشین و انتخاب کردند تا نظر سایرین چه بوده باشد. اگر رئیس‌جمهور مملکتی ترور شود دولت در کاخ ریاست‌جمهوری تشکیل جلسه داده و وزیر کشور یا معاون رئیس‌جمهور موقتاً کنترل دولت و جامعه را به دست می‌گیرد. همین اتفاق برای علی و حسن افتاده است. در خانه علی تشکیل جلسه دادند و حسن امام موقت شد.

ولی معاویه پسر وحشی کل اعراب را فریب داد و تعداد کسانی که با او به‌عنوان خلیفه بیعت کردند خیلی‌خیلی زیاد بود. ازاین‌رو حسن با طرف‌دارانش با معاویه وارد جنگ نشدند؛ چون شکستشان حتمی بود و طبق قانون جنگ و نظر فرماندهان و دانشگاه‌های نظامی نجنگیدن دال بر تسلیم یا صلح و آشتی‌کردن نیست؛ بلکه شرایط که فراهم بشود جنگ هم به پا می‌شود.

اما معاویه دو مشکل جدی داشت. می‌دانست که در آینده روزبه‌روز از طرف‌دارانش کم شده و به طرف‌داران حسن زیاد خواهد شد؛ چون نظریه آنها در مورد خلافت اشتباه ولی نظریه امامت از طرف عمرانی‌ها کاملاً درست است. مشکل دیگر اینکه برای مشروعیت خلافت نیاز به بیعت گرفتن از حسن یعنی نوه و اولاد نبی داشت تا اعراب را قانع و هوادار خودش کند. حسن هم با او بیعت نکرد و کاملاً توضیح داد که این‌چنین بیعتی اصلاً غیرممکن است؛ چون خلیفه و جانشین و جایگزین محمد، مسیح است و نه ابوبکر، عمر، عثمان، علی، یا تو حتی خود خود من. معاویه و اطرافیانش در اول تمسخر کرده و خندیدند؛ ولی بعداً متقاعد شده و رفتند و گفتند که ما تو را تهدید می‌کنیم که اگر مشکلی برای خلافت ما ایجاد کنی به اعراب می‌گوییم که تو چه گفتی؛ یعنی به محمد و اسلام خیانت کردی و به‌طرف مسیح رفته و نصرانی شدی. حسن هم گفت قلم و کاغذ بیاورید مکتوب کنم و زیرش را امضا و مهر کنم. شما اعراب جد و آبادتان خراب و احمق است. مرا از چه چیزی می‌ترسانید. برو گم شو در نهایت می‌شوی مثل خلفای قبلی. مگر آنها چه غلطی کرده و چه گوهی خوردند که تو بکنی و بخوری و خلافتت را ادامه بده و از خانه من برو بیرون زنازاده هند و وحشی.

معاویه صلاح دید که بدون سروصدا ترتیب حسن را داده و مسمومش کند که توانست. خواسته خدا هم محقق شد؛ یعنی بنی‌اسرائیل در ظاهر خود انبیا را مقتول کردند؛ ولی اعراب سبک‌سر و احمق ماکتی ساخته شده از جنس انبیا را مقتول کردند.

فرق اسرائیلی و عرب هم در این است. یعنی بنی‌اسرائیل به‌طرف اصل هدف یا خود نبی حمله می‌کند؛ ولی عرب زنازاده به‌طرف ماکت و بدل نبی هجوم می‌آورد که هر دو مجرم و خطا پیشه هستند.

اما یزید بن معاویه خیلی پوست‌کلفت‌تر و خرفت‌تر از پدرش معاویه بود و دو پای خودش را در یک کفش کرده بود که حسین بن علی حتماً و باید که با من بیعت کند. حسین هم یک‌عمر به او توضیح داد که نمی‌شود. وقتی خودم نمی‌توانم خلیفه پدربزرگم شوم چگونه با حرام‌زاده و زنازاده‌ای مثل تو بیعت کنم. یزید نتوانست به حسین دسترسی داشته باشد؛ چون در خانه‌اش محفوظ و مورد مراقبت بود. تنها چاره‌اش این بود که او را از خانه به بیرون بکشد و فتنه کوفه را راه انداخت و حسین چیزی برای باختن یا از دست‌دادن نداشت. پیر شده و در حال نزدیک‌شدن به آخرت بود. می‌خواست برای فرزندش جا باز کند. علمای سگ سنی یعنی ماموستاها و مولوی‌ها فتوا دادند که حسین در ماه محرم یا حرام بر علیه خلیفه مسلمین قیام و شورش کرده و قصد جنگ و خونریزی دارد. درحالی‌که حسین همراه خانواده تصمیم به مهاجرت گرفته بود. زمانی که لشکر کوفه او را در بیابان دریافت متوجه اصل قضیه فریب و نیرنگ شده و خیلی از آنها برگشتند؛ ولی شیاطین باقی‌مانده و آنها نیز یک ماکت دیگر را شکار کردند. خریت اعراب و سگ سنی‌ها تمامی ندارد. خدا هر قدر ماکت برای آنها بسازد در نهایت همه آنها را شکار می‌کنند.

از امام سجاد پرسیدند که واقعه کربلا را برای ما توضیح بده و او به بزرگان شیعه گفت که بعد از نماز صبح همه آنها قبض روح شده و ملائکه برای اعراب شبیه بازی کردند و خودشان هم متوجه اشتباه خود شدند؛ ولی صدایش را در نیاوردند. شما هم به کسی نگویید. خوب است که همه فکر کنند که بر علیه پدر من جنایت بزرگی مرتکب شده‌اند.

مگر تخریب ماکت با اصل فرقی دارد. اعلام جنگ با خدا و صالحان یک نتیجه در بر دارد و آن هم آتش جهنم است که بنی‌اسرائیل هم تا به امروز نتوانسته که حتی یک نبی را مقتول کند. درست دقیقه نود، نبی قبض روح و روح‌القدس جایگزین است و کالبدشان را هدایت و تکان می‌دهد حتی زبانشان را. نمونه بارز خود زکریا، یحیی و البته خود خود عیسی. اعراب و اسرائیل سگ کی باشند که خود نبی یا ماکتش را مقتول و معدوم کنند.

زمانی که سرهای بریده را به یزید هدیه داده و درخواست پاداش کردند، یزید گفت که من از کودکی با حسین و اطرافیانش بزرگ شده‌ام، اینها نیستند. اصلاً معلوم نیست شما به کجا حمله و با چه کسانی درگیر شده‌اید. در جواب گفتند که این خانواده حسین است آیا اینها را هم نمی‌شناسی؟ یزید گفت از کجا معلوم که اینها هم بدل نبوده باشند. رهایشان کنید وگرنه برایمان شری بزرگ‌تر خواهند شد. معاویه بعد از قتل حسن عقلش سرجایش بود؛ چون فکر می‌کرد که تیرش به هدف خورده؛ ولی یزید و اطرافیانش دچار جنون شدند و گفتند باید که خاموش باشید. ولی بزرگان شیعه برای بنی‌امیه شبیه در می‌آوردند که ما می‌دانیم جریان از چه قراری است و بعداً شیعیان گمراه چنین پنداشتند که واقعاً ماجرایی در جریان بوده و شبیه در آوردن واجب و ثواب است.

 

آیا می‌توان قانون حجاب را نقض و مردود کرد؟


جواب خیر است. چون عده‌ای از زنان و دختران بر این عقیده و باور استوار هستند که می‌توان با بدحجابی یا بی‌حجابی حتی با آرایش‌کردن و... زندگی سالم، بدون فساد و هرزگی داشت که روز قیامت هم جاهلانه با خدا وارد بحث و جدال می‌شوند. اما پاسخ خدا جالب خواهد بود و به آنها می‌فهماند که شما تعریف دقیق، واضح و روشنی از فساد، فحشا، هرزگی و... را نداشتید. چون گمراه شده و بیراهه رفته بودید؛ یعنی جاده خاکی. تمامی کرده‌ها و افعال آنها را به نمایش می‌گذارد و به آنها ثابت می‌کند که این عمل زشت و ناشایست شما این آثار مخرب را به همراه داشت. چون لازم نیست که فساد و... حتماً با اندام جنسی صورت بگیرد. با سایر اعضا بدن حتی با گفتار و رفتار نیز این تخلفات صورت می‌گیرد که آثار مخربی هم مطمئناً به همراه خواهد داشت و خیلی از شما در لحظات نهایی و بحرانی کم آورده و به قول خودتان آن خطا با اندام جنسی را هم صورت دادید. چون نتوانستید جلوی خودتان را بگیرید و در نهایت باختید و بازنده میدان نبرد شدید. حالا چرا؟
چون خدایی که کیهان را آفریده و قیامت به پا می‌کند فکر امروز را هم کرده بود. مگر می‌شود خدا به دست عده‌ای زن و دختر نادان روز قیامت خراب و محکوم یا رسوا شود و یا اینکه کسی بتواند قوانینش را بی‌فایده و نقض یا مردود کند هرگز. آن خطاها و گناهان را خدا شخصاً خودش گردن شما انداخت تا امروز در مقابلش پست، حقیر و رانده شوید. حالا احمق‌تر از شماها زیرپوشش حجاب غلط بزرگ‌تری از شما کردند و خدا را که نمی‌توان فریب داد. فیلم آنها را هم پخش می‌کند. خریت و نادانی انسان اینجاست که نمی‌داند که خدا هیچ نقطه‌ضعفی در دست بشر ندارد؛ ولی تمام نقاط ضعف بشر در دست اوست. یونس فرار کرد و در کام ماهی رفت و اسکندر در نهایت ادعای الوهیت کرد و... انسان احمق کسی است که بخواهد به خدا اشتباهش را ثابت کند. چون خدا که خطا و اشتباه نمی‌کند. هزار و یک خطا و اشتباه به گردنش می‌گذارد آن هم در آخرین لحظات حساس و بغرنج زندگی. زن یا دختری که بی‌حجاب یا بدحجاب شده و آرایش کرد مستقیماً با خود خدا اعلام جنگ کرده است و جنگ خدا قانون دارد. به دست خودش رسوا، بی‌آبرو، بی‌حیثیت و نابود می‌شود و سپس آتش جهنم در انتظار اوست. گمراهی کم‌کم و تدریجی ایجاد شده و در عرض چند سال به جاهای باریک، خطرناک و غیر قابل بازگشتی می‌رسد. از روز اول خلقت کیهان تا روز قیامت حتی یک مخلوق نمی‌تواند موفق به نقض قوانین خدا شود. پس می‌توان خیلی راحت و ساده به این نتیجه کلی رسید که زن و دختر بدحجاب و بی‌حجاب یا آرایش‌کرده یک روسپی است و اگر هم نباشد بر گردن‌شکسته‌اش گذاشته می‌شود و اصلاً هیچ راه دفاعی هم از خود ندارد؛ چون محکوم و مجبور است و با اندام‌های خودش در نهایت انجامش می‌دهد دیریازود دارد؛ ولی سوخت‌وسوز ندارد؛ چون این یک جنگ است و خدا اصلاً به کسی نمی‌بازد. مساوی هم نمی‌کند و هیچ رحم و انصافی هم ندارد. حتی به زنان و دختران یا نوادگان و خواهران و... انبیا و صالحان. اما قضیه زنان و دختران مسلمان و یکتاپرست فرق می‌کند؛ چون آنها حجاب کاملی دارند و اگر تمایلی به فساد و هرزگی هم داشته باشند مورد محافظت قرار می‌گیرند؛ چون اگر انجامش دادند دیگر روز قیامت راه فرار و نجاتی برای خود ندارند؛ چون سایرین اعتراض کرده و مانع بخشش آنها می‌شوند. اصلاً نباید که کار از کار بگذرد وگرنه راه جبرانی در دسترس نیست.

 

وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿۱۹﴾

حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۰﴾

وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۱﴾

وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۲﴾

وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۲۳﴾

فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ وَإِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ ﴿۲۴﴾

وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۵﴾ فصلت

 

امروز مُهر ميزنيم  برای دهانهايشان و سخن ميگويد  ما را دستانشان و شهادت ( گواهی ) ميدهد پاهايشان به آنچه كه كسب ميكردند 65 یس

 

دختران مشترک آدم و ابلیس، دختران خدا و یا ناموس خدا محسوب نمی‌شوند. صرفاً مخلوق هستند نه چیز دیگری. بی‌حجاب یا بدحجاب و آرایش‌کرده شدند، روسپی شوند چه‌بهتر. روز قیامت هم دست خدا برای عذاب‌کردن آنها باز است. بهانه بهتر از این که جهنم پر شود.

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿۱۷۹﴾ اعراف

 

دختر و زنی که بی‌حجاب و بدحجاب و آرایش‌کرده شد، با خدا اعلام جنگ کرد و اهل جهنم است که اگر روسپیگری، خوشگذرانی و... نکند، زیان کرده است یا همان آش نخورده و دهان سوخته می‌شود؛ چون در جهنم در کنار زنان و دختران هرزه، روسپی و عیاش است و آنها او را ملامت و سرزنش می‌کنند؛ یعنی تو که می‌خواستی اهل جهنم شوی، خوب لذت، حال و عشق دنیا را می‌بردی و چرا ناکام وارد عذاب شدی. چرا برای خودت اخلاقیات تعریف کردی و دین و مذهب جعل کردی که این خودش یک نوع گمراهی دورودراز و گونه‌ای از خریت ابلیس ماده آن فیلسوف بی‌سواد است. یعنی از دنیا مانده و از آخرت رانده.

همیشه و همواره و در هر زمان و مکانی، زنان و دختران بدحجاب، بی‌حجاب، آرایش‌کرده و روسپی شریک جرم طاغوتیان هستند. چون طاغوتیان، طاغوت را می‌خواهند و می‌طلبند تا با آنها زنا، خوشگذرانی و عیاشی کنند و آن زنان و دختران نیز سهم خودشان را از طاغوت می‌خواهند و دریافت هم می‌کنند. این اصل، بدیهی و غیر قابل‌نقض، انکار و ابطال است و در روز قیامت توسط خداوند ثابت و با مدارک قطعی و اعتراف خودشان ارائه می‌شود. هیچ زن و دختری را نشاید که برای خودش دین، مذهب، ایدئولوژی و اخلاقیات جعل کند و در مقابل اسلام یعنی دین خدا علم کند. محکوم به شکست و خواری می‌شود. عمده سعی و تلاش فمینیست‌ها نیز این است که زنان و دختران بدون نیاز به مردان و پسران طاغوتی حتی با دور زدنشان، مستقیماً و بدون واسطه به طاغوت برسند که پسران و مردان طاغوتی قوی‌تر و خبیث‌تر هستند و هرگز اجازه نمی‌دهند که دختران و زنان از بردگی جنسی آنها خلاص و رها شوند. نبرد شیاطین هم این‌گونه است؛ چون جنگ با خودشان است و هیچ آسیبی متوجه خدا نمی‌کند؛ بلکه تمامی آسیب‌ها و خسارات در نهایت متوجه خودشان می‌شود.

 

روزی [كه] ظاهر ( آشكار ، فاش و هويدا ، سرباز ) ميشود اسرار ( رازها ، رموز ، پوشيده ها ، مخفی شده ها )

پس نيست برای او از قوتی ( نيرويی ، زوری ، قدرت و توانايی ) و نه ياری دهنده ای 10 طارق

 

و حتما آفريده ايم انسان را و ميدانيم آنچه را كه وسوسه ميكند به او  نفسش ( خودش ) و ماييم  نزديكتر به جانبش از سياهرگ شاه رگ گردن 16 ق

حلقوم و خرخره بشر در دست خداست و خیلی راحت هر جرم و جنایتی را می‌تواند به گردن او بگذارد.

 

 

اما خریت، نادانی، بی‌شعوری، نفهمی، جهل و کودنی فمینیست‌ها و تمامی زنان و دختران جامعه در چیست؟

به‌حکم قطعی آیه:

کسانی که ایمان آوردند قتال (پیکار) می‌کنند در راه خداوند و کسانی که کفران کردند قتال (پیکار) می‌کنند در راه طاغوت، پس قتال (پیکار) کنید دوستان (سرپرستان) شیطان را، به‌درستی مکر شیطان باشد ضعیفی (سستی) ۷۶ نساء


خداوند خالق کیهان در سوره نساء یا زنان یعنی خطاب به زنان و دختران و... گفته است که شما می‌توانید در راه خدا کشتار و قتل به راه بی اندازید البته با طاغوتیان. چون طاغوتیان در راه کسب طاغوت کشتار و قتل به راه می‌اندازند و بلایی بدتر از کشته‌شدن سر شما درآورده‌اند. پس شما هم می‌توان قتل، کشتار و خونریزی با دوستان شیطان یعنی همان طاغوتیان به راه بی اندازید که شما را برده کاری یا جنسی خود کرده‌اند. تمام مکر و حیله آنها هم ضعیف است یا فرار می‌کنند و یا اینکه تسلیم می‌شوند. اموالشان را مصادره کنید و با مرد یا پسر دلخواه خودتان ازدواج و تشکیل خانواده دهید به همین راحتی. ولی نه اینکه خودشان طاغوتی تشریف دارند از راه حیله و فریب وارد می‌شوند؛ یعنی با حس زنانه و اندام‌های زنانه و جنسی آنها را فریب دهیم و اموال و دارائی‌شان را بالا بکشیم که می‌شوند یک روسپی و شریک جرم آنها. ولی خدا روز قیامت کسی را به علت قتال با طاغوتیان محاکمه نمی‌کند. هرچند که به قتل و مصادره اموال ختم شود؛ چون دستور اجرایی و لازم خودش بوده و جایزه و پاداش هم دارد. کدام خری می‌خواهد خدا را محاکمه و محکوم کند؟ این طاغوتی‌های مسخره و دلقک صفت، هرگز چون آنها خوشان محاکمه و کیفر می‌شوند. پاداش قتال با طاغوتیان در دنیا، مصادره اموالشان است و در روز قیامت، بهشت جاودان. زنان و دختران چیزی به نام فهم و شعور ندارند. آنها اصلاً نمی‌خواهند که به یک شوهر و خانواده پایبند و متعهد باقی بمانند؛ بلکه هر روز با یک طاغوتی جدید هم‌خوابه و هم‌بستر شده و دنبال مطربی، عشق و حال زنانه خودشان باشند. آنها از خدا، اسلام و قوانینش مخصوصاً حجاب و آرایش‌نکردن متنفر و منزجر هستند؛ یعنی دوست دارند که در توهم یا متاورس شیاطین به زندگی خودشان ادامه دهند که با واقعیت دنیا و آخرت مغایر و مخالف یا ناسازگار است. آنها از خشونت خوششان نمی‌آید؛ بلکه شیفته و دلباخته نوازش شیاطین هستند.

 

توصیه و حکم لازم خدا برای زنان و دختران یعنی مخلوقاتش:
مسلمان شوید (تسلیم خدا شوید)، موحد و یکتاپرست شوید، باحجاب شوید، آرایش نکنید، با طاغوتی‌ها قتال کنید، مصادره اموالشان کنید، ازدواج کرده و تشکیل خانواده بدهید، روز قیامت هم بروید به بهشت.


توصیه و حکم لازم ابلیس برای زنان و دخترانش:
به خدا کافر شوید، یا مشرک و منافق شوید، یا یهودی و نصرانی و سنی و مهدوی شوید، بی‌حجاب یا بدحجاب شوید، آرایش بکنید؛ گریم کرده و ماسک به‌صورت بزنید، بالماسکه بازی کنید. چون اشکالی ندارد، شما دختران و زنان خود من هستید و باید طاغوتیان را فریب دهید؛ تسلیم من شوید، چون مثل خود من زرنگ و حقه‌باز هستید، چون این‌کاره هستید و می‌توانید همانند من موفق شوید، کلاس روان‌شناسی موفقیت بروید، طلاق بگیرید یا اصلاً ازدواج نکنید، در کنار طاغوتی‌ها باشید و اموالشان را غصب و بالا بکشید، با طاغوتیان ازدواج کنید، اگر توانستید برای من شیربها بگیرید. خودتان و اندامتان را به معرض نمایش دیگران بگذارید. جلوی همه برقصید و قر کمر بدهید. برای خودتان جشن طلاق و تولد گرفته و مشتری جدید و نو پیدا کنید. فقرا و قشر متوسط را فراموش کنید، خودتان را بالا بکشید، دودره‌بازی و خدعه کنید، روسپی هم شدید مشکلی نیست؛ چون من قیامت را کنسل کردم و آتش جهنم هم خاموش شد؛ چون هیزم تری دارد. مسیح و مهدی هم که آمد بخشوده خواهید شد. خودم سفارش می‌کنم که شما را شفاعت کنند. همچنین سایر انبیا چون هم نژاد و هم وطن شما هستند که باید بکنند. روز قیامت هم به پا شد سر خود خدا را کلاه می‌گزاریم. او هم خودش یک مرد است. عشوه‌گری و ناز کنید کار تمام است. چون ما همگی دختران و پسران خدا هستیم. خدا پسران و دخترانش را هرگز عذاب نمی‌کند. انشا الله فرصت دیگری به شما خواهد داد. چون به آدم و حوا داد. همان را بهانه خودتان بکنید. بگویید ما هم فرصت جبران می‌خواهیم. به‌طرف طاغوتی‌ها تیر پرتاب نکنید؛ بلکه اندام جنسی و سایر اندام‌ها را پرتاب و پولش را نقد کنید و لوازم‌آرایش و البسه فشن بخرید. دختران و پسرانم پزشکی خوانده‌اند، نهایتش کورتاژ و سقط‌جنین می‌شوید. خمس و زکات و مالیات درآمد خودتان را به مامایان و جراحان زیبایی بدهید تا بر برکت مالتان افزوده شود. اگر قیافه جذابی نداشتید با بیرون‌کشیدن اندامتان آن را جبران کنید؛ چون آنهایی که قیافه جذاب دارند شاید اندام متناسبی نداشته باشند. روی تناسب‌اندامتان زیاد کار کنید تا از زیبارویان جلو بزنید.

انقلاب یا شورش زنانه زن - زندگی - آزادی (زن - فاحشگی - آزادی) ثابت کرد که تمامی زنان و دختران ایرانی با خدا و اسلام نبوده؛ بلکه با ابلیس، شیاطین، طاغوت و طاغوتیان و همراه و همگام با مردان و پسران هرزه و مفعول هستند و صدالبته به دنبال لذت‌های زنانه و هرزگی خودشان. آنها مردان و پسران مؤمن، موحد و یکتاپرست را دوست ندارند؛ چون در جامعه اصلاً یافت نمی‌شوند و قحطی شده‌اند؛ بلکه مردان و پسران روسپی را دوست دارند؛ چون خودشان بدکاره، هرزه و روسپی هستند و رهبر متوفای آنها یک سگ سنی ماده با شیربهای سنگین نیم میلیاردتومانی بوده است که از کیسه پدر سگ سنی‌اش در رفت و قسمت نشد تا دشت کند. حرف آخر این زنان و دختران این است که مردان و پسران باید شیربهای سنگینی به پدران ما پرداخت کنند تا پدران ما بتوانند برای ما جهیزیه تهیه و خریداری کنند و بعد از ازدواج هم حق روسپیگری داریم تا هزینه‌های مازاد خودمان را تأمین کنیم؛ یعنی همسران ما نقش یک قرمساق یا قواد را بازی کرده و در سایه زوجیت با آنها به معشوقه گری با ثروتمندان بپردازیم.

گروه دیگر زنان و دختران به‌اصطلاح باحجاب و مذهبی هم در کنار طاغوتیان روحانی و نظامی هستند و قدرت را در نزد آنها یافته‌اند. اصولاً فاحشه با فاحشه و روسپی با روسپی یا هرزه با هرزه هیچ تفاوتی ندارد، چه بی‌حجاب یا بدحجاب بوده باشد یا باحجاب و زیر چادر. زن و دختر ایرانی فاحشه، روسپی یا هرزه است؛ چون مادرانشان این‌گونه بوده و دخترانشان را هم همانند خودشان تربیت و پرورش داده‌اند.

با رفتن زیر چادر و مقنعه و... نمی‌توانند خدا را فریب دهند، چون زن و دختر ایرانی عاشق و شیفته قدرت و ثروت یعنی همان طاغوت است. یعنی شیاطین و ابلیس ماده ایرانی برای طاغوتی شدن مجبور هستند که از مردان طاغوتی به‌عنوان پل یا زیر گذر استفاده کنند. یعنی زیر گرفته می‌شوند که نتیجه نهایی آن جندگی یا فاحشه گری یا روسپی‌گری و هرزگی است که خداوند در گردن‌شکسته آنها می‌گذارد؛ چون مغز آنها 10 درصد کوچک‌تر از مردان است و فهم و شعورشان زیر 50 درصد و به‌جای طاغوتی شدن تبدیل به یک روسپی معروف اجتماعی می‌شوند. درست مثل بانوی اول کاخ‌نشین زیر خوابه الا آخر که یک ولگرد و هرزه خیابانی و دوره‌گرد تهرانی است. که احتمال ضربه و خونریزی مغزی زیادی وجود دارد. حتی نقص‌عضو و معلولیت دائمی که یانبازان و شهدای انقلاب نهایی پارسیان را روسپی‌ها تشکیل داده‌اند. آن هم از نوع ولگرد خیابانی که با شدت‌گرفتن انقلاب و شورش، زنان محجبه پارسی مجوس دالیت سیمرغ نشان هم به جمع یانبازان و شهدا خواهند پیوست انشا الله در آیند نزدیک به‌زودی‌زود تا از تعداد زنان و دختران روسپی کم شود که راهبرد خدا هم کم‌کردن تعداد زنان و دختران روسپی به دست یکدیگر است و خودش و ملائکه صرفاً تماشا و نظارت می‌کنند؛ یعنی اصلاً کسی به آن هرزه‌ها دست نمی‌زند؛ چون نجس و خبیث هستند؛ چون‌که توسط طاغوتی‌های کافر، مشرک و منافق با آب دهان و اسپرم آلوده و ناپاک شده‌اند.

 

تصویر زنان و دختران ایرانی

 

بعد از فتح مکه تمامی مسلمانان بر این تصمیم و نیت بودند که ابوسفیان و خانواده‌اش من‌جمله هند و معاویه و تمامی خانواده‌های مشابه طاغوتی را قتل‌عام کنند؛ چون به یاد داشتند که چه بلا و مصیبتی سر آنها و دیگران آورده بودند. ولی محمد به آنها توضیح داد که آنها لایق کشتار و قتل عام هستند؛ ولی نام ما در تاریخ به‌عنوان جنایت‌کار و خونخوار ثبت می‌شود. آنها امروز ادعا کردند که توبه کرده و مسلمان شده‌اند؛ ولی در آینده در جامعه اسلامی به همان اعمال و رفتار خودشان ادامه خواهند داد. آنها باید درس عبرتی برای آیندگان ما باشند که ادعای اسلام و توبه طاغوتیان باطل و دروغ است. ما فریب نخوردیم و باور هم نکردیم؛ ولی آیندگان نیز نباید فریب بخورند و بعد از اینکه نشانه‌های طاغوتی بودن را در آنها دیدند، باید که کشته شوند و در مورد عثمان به این توصیه خدا و رسول عمل کردند؛ ولی معاویه فریب‌کار بود و طاغوتی شدن در جوامع اسلامی را مجاز و مشروع کرد و نتیجه آن همین است که امروزه ما آن را مشاهده می‌کنیم و اگر مسلمانان عقل، فهم و شعوری داشته باشند، باید با طاغوتیان جامعه خود آن را کنند که با عثمان ملعون کردند؛ ولی آنها این کاره نیستند؛ چون خودشان در نیت و آرزوی طاغوتی شدن هستند که یک در 1000 آنها موفق شده و بقیه مجدداً برده جنسی و کاری باقی خواهند ماند تا روز قیامت. در حقیقت افراد یک جامعه در ظاهر مسلمان از رهبر یا پیشوای خود درخواست دارند که اولاً طاغوتی شدن مجاز و حلال شود ثانیاً میدان یا امکانات و اختیاراتی برای آنها مهیا و آماده یا فراهم شود که آنها نیز موفق به طاغوتی شدن بشوند که اسلام تبدیل به یهودیت و نصرانیت باطل می‌شود و این مشکل اصلی و اساسی جهان اسلام امروزی است؛ یعنی طاغوتی شدن در جامعه در ظاهر اسلامی آزاد و مجاز شده و هر در ظاهر مسلمانی می‌تواند که طاغوتی شده و سایرین را برده کاری و برده جنسی خودش بکند که این نوع از اسلام باطله همان یهودیت بنی‌اسرائیل است. چون یک در ظاهر مسلمان با یک یهودی اسرائیلی هیچ فرقی ندارد و نمی‌توانند که خدا را فریب دهند و هرازگاهی فتنه‌ای به پا شده و خدا آنها را رسوا می‌کند و به خودشان ثابت می‌کند که به آخرت و روز قیامت هیچ باوری نداشته و طاغوت پرست هستند.

 

مرد - میهن - آبادی یا مرد - وطن‌فروشی - خیانت، مفعولی، جاسوسی، ماسونی - صهیونیستی

تمامی سرمایه‌داران و صاحبان قدرت و نفوذ در ایران یا به تشکیلات فراماسونری یا صهیونیستی، جریان‌های سیاسی و سرمایه‌داری خارج از کشور وابسته هستند و وعده و وعیدشان ثروت و قدرت یا نفوذ بیشتر است.

 

اسرائیل قلعه من است:
نخیر اسرائیل آغل یک‌مشت گاو و گوسفند است که مگاگ آنها را قربانی می‌کند بعد هم آتش آنها را می‌سوزاند (قربانی سوختنی). از ایران یا پارس هم برای طاغوتی‌ها و مهدوی‌ها طویله در نمی‌آید؛ چون آنها هم قربان سوختنی هستند. حتی خود خود حجاز. پارس لانه سیمرغ آن کرکس استخوان‌خوار است.

الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۸۳﴾ آل عمران

 

قربانی سوختنی در تخصص مسیح و روح‌القدس است.

 

فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ ﴿۱۰﴾  دخان

دود و بوی سوخته اعراب و اسرائیل و پارس همه دنیا را فراگیرد. که الان هم بوی گند و گوه می‌دهند.

در گذشته و حال اعراب و اسرائیل و پارسیان زنازاده و زناکار بزرگ‌ترین دشمنان و بدخواهان مسیح عیسی ابن مریم محسوب شده و می‌شوند و باید که کشتار دسته‌جمعی شوند. اگر امروز اعراب و اسرائیل با هم آشتی کرده و متحد شدند در آینده نزدیک زنازادگان و زناکاران پارس نیز با هر دوی آنها آشتی کرده و متعهد خواهند شد و دشمنان مسیح زمانی نابود می‌شوند که دست در دست هم گذاشته و یکپارچه می‌شوند تا یکجا در هم کوبیده شوند.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿۱﴾
مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿۲﴾
وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿۳﴾
وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ ﴿۴﴾
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿۵﴾  فلق

یعنی اگر این مینی فاحشه‌های خیابانی انقلابی می‌خواهند که در انقلاب زنانه خود پیروز و موفق شوند، می‌بایست مدتی محجبه شده و در بیت رهبری و آستان قدس در میان بانوی اول الی‌آخر سوپر فاحشه جادوگر و ساحره زاده کارآموزی کنند. سپس فرار کرده و کشف حجاب و انقلابی شده و در شورششان موفق بوده باشند که آنها نظام پهلوی را با آب دهان و اسپرم مردانه ساقط کردند که روسپی‌های جوان و نوآموز فعلاً تجربه و تخصص کافی و زیادی در آن ندارند. انقلاب سال 57 توسط مفعول‌های مذکر به پشتیبانی روسپی های ماده انجام شد و نتیجه این است، وای به حال آخر و عاقبت انقلاب زنان و دختران جنده و روسپی خیابانی با حمایت مفعول های مذکر. ولی گویا قرار بر این شده است که جنده‌ها بر مفعول‌ها چیره شوند. چون جنده‌ها حمایت بین‌المللی و از نوع طاغوتی مردانه دارند و این بار مفعول‌ها زیر گرفته می‌شوند.

اما تخصص اصلی مگاگ این است که در مرحله اول ریش‌وپشم مردان و پسران مفعول را می‌چینند سپس در مرحله دوم می‌دهند به زنان و دختران فاحشه و روسپی تا برای خود لحاف و دشک بدوزند؛ چون آنها با گوسفند هیچ فرقی ندارند و مگاگ متخصص جمع‌آوری گوسفندان است.

در انقلاب خمینی هندو مفعول‌ها در جلو حرکت کرده؛ ولی فاحشه‌ها در عقب بودند؛ اما در انقلاب مهسا که روحش هم خبر ندارد، فاحشه‌ها در جلو حرکت کرده و از عقب و پشت توسط مفعول‌ها حمایت می‌شوند. روز قیامت مهسا خودش شهادت می‌دهد که اگر شیربهایش را سبک گرفته بودند در خانه بخت و اقبالش یعنی زنده بود، گور پدر هر انقلابی فاحشه و مفعولی که او را به کشتن دادند و از مرده او برای خود رهبر ساختند که امروزه ابلیس و شیاطین خودشان جانشین او شده اند. یعنی مهسا یک رهبر در غیبت صغری یا کبری است که نژاد و ذات اعراب و اسرائیل و پارس این است که شیاطین برای فریب‌دادن آنها از مردگان و اموات استفاده و سوءاستفاده می‌کنند و جالب است که ادعای مذهب‌ستیزی هم دارند، درحالی‌که برای خود یک امام مونث غایب شده ساخته‌وپرداخته می‌کنند که اصلاً آن امام مونث خود آنها را قبول ندارد چون اصلا دوست نداشت که برای آنها قربانی شود چه برسد به رهبر یا امام مونث.

اموات توان سخن‌گفتن را ندارند؛ ازاین‌رو برای شیاطین ایدئال هستند تا سخنان خود را از زبان اموات بگویند. خداوند هم سگ سنی‌ها را این‌گونه رسوا کرد که شما به مهدوی‌ها خیلی ایراد می‌گرفتید؛ ولی همان خطاها را خودتان مرتکب شدید؛ چون شما هم مشرک هستید. چهلم و سالگرد حرام شده است خوب خودتان گرفتید و... گریه و زاری کردن حرام است. عزاداری گناه است. سینه‌زنی و تو سری زدن ممنوع است. سیلی‌زدن به‌صورت، کندن موی سر، سنگ قبر و قبر گردی گناه است. خدا کارش درست است؛ چون شیاطین را رسوا می‌کند. مهسا امینی شد فاطمه زهرا و سگ سنی هم شد مهدوی. کل دنیا هم موی سر خود را چید و مرتکب بزرگ‌ترین گناه کبیره اهل‌سنت شد. کل دنیا تمام گناهان کبیره اهل‌سنت را مرتکب شدند؛ چون به‌یک‌باره مهدوی شدند و امامشان به غیبت رفت و این امام مؤنث به غیبت رفته امروزه هزار و یک نایب بر حق یا خلیفه دارد. درحالی‌که از پیروان خود بیزار است. فاطمه زهرا هم از مهدوی‌ها بیزار است در نتیجه:

 

سگ سنی = مهدوی = زنازاده و زناکار

 

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵﴾

إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ ﴿۱۶۶﴾

وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ﴿۱۶۷﴾ بقره

 

اگر قبل از قتل ژینا از او می‌پرسیدید که آیا حاضر هستی برای یک انقلاب زنانه قربانی شده و جانت را فدا کنی؟ در پاسخ می‌گفت خیر، من به دنبال ازدواج و تشکیل خانواده و فرزندآوری و خوشبختی هستم. الان این سؤال را از تمام دختران و زنان ایرانی بپرسید بیشتر همان جواب را خواهند داد. کدام زن و دختری است که حاضر شود خودش را قربانی انقلاب کند و فدای دیگران شود که اگر این‌گونه بود رژیم تا به الان هزار بار سقوط کرده بود. بلکه تقریباً همه به دنبال تغییر شرایط، بهبود شرایط یا ایدئال شدن شرایط زندگی هستند من‌جمله رفاه و آسایش تا از زندگی خودشان لذت ببرند و کامیاب شوند نه اینکه ناکام از دنیا به زیر خاک روند؛ چون قبرستان پایان راه به نظر می‌رسد و زندگی و حیاتی بعد از مرگ وجود ندارد. پس انقلاب زنانه به هیچ جایی نمی‌رسد؛ چون برای کسب زندگی و عشق و حال دنیاست و نه کسب رضایت و خشنودی خدا و برای بهره‌مندشدن از آخرت و زندگی و حیات بعد از مرگ.

گویا مکتب مهدویت هم زیاد بد نیست و برای انقلابی‌گری ایدئال است. منتها یک مشکل کوچک دارد و آن اینکه فرانسوی‌ها باید اجازه بدهند؛ چون در انقلاب خمینی مجوز صادر شد و انقلاب پیروز گشت و این بار برای انقلاب مهسا بدون اشکال است؛ ولی برای محمد عبدالله القحطانی و  جهیمان بن محمد بن سیف العتیبی ممنوع و حرام شد و انقلاب آنها شکست خورد. چون قرار بود انقلابشان در تهران و بر علیه خمینی از کنترل خارج شده باشد؛ ولی آنها در خود مکه شورش کردند و حکومت آل سعودی را به خطر انداخت و فرانسوی‌ها مجبور شدند که گند و گوه خودشان را پاک و تروتمیز کنند. ادعای مهدی موعود بودن در تهران کجا و در روی منابع عظیم نفت و گاز حجاز کجا. آنها آبرو برای ترکان عثمانی نگذاشتند. اعراب یک‌لحظه فکر کردند که مهدی موعودشان زاییده شد؛ ولی خیلی سریع کورتاژ و سقط‌جنین شد. ببینیم که این بار روسپی‌ها با مجوز فرانسوی‌ها چگونه انقلاب می‌کنند و نتیجه انقلابشان به کجا می‌رسد. ترک‌های عثمانی طمع کارند و بجای تملک پارس به فکر تصاحب خود حجاز بودند که با کمال تأسف مقدور نشد؛ چون تمام غربی‌ها برای فرانسوی‌ها خط‌ونشان کشیدند که گوهی است که شما درآوردید، بقیه‌اش با ماست و بیشتر از این خرابکاری نکنید؛ چون دنیا را گوه بر می‌دارد که برداشت. غلظت UF6 یا وازلین تا 80 درصد هم بالا رفت.

 

 

پای اهل جماعت به تهران می‌رسید مردم مثل گوسفند از روی جنازه خمینی و روحانیون عبور می‌کردند. الان هم دیر نشده؛ چون یک مهدی و مسیح تقلبی کار را یکسره و تمام می‌کند.

مهدی در دیدگاه مهدویت، رحمت و مائده آسمانی است؛ ولی یک مهدی فرانسوی می‌تواند مثل اژدها آنها را در کام خود فروبرد و این از خریت مهدوی‌ها است که بر سرشان می‌آید. راهبان مهدوی اصلاً باورشان نمی‌شود که کسی به نام مهدی ظهور کند، ولی مردم عادی و اعمی انتظار او را دارند. وقتی تقلبی آمد جامعه روحانیت مثل گوه زیر دست‌وپا له‌ولورده می‌شوند. آنها به قوت قسم یاد کرده و شهادت می‌دهند بابا کسی به نام مهدی وجود خارجی ندارد، ولی مردم باورشان نمی‌شود و می‌گویند مگر شما 1200 سال مهدی را برای ما تبلیغ نکردید؟ اینک که آمد با او مخالفت و ستیزه دارید؟ پس خود شما دشمن او هستید و باید که کشته شوید. یک قرارداد محرمانه دیگر مابین پاریس و ریاض کار آخوند را تمام می‌کند. چون خرخره و گلوی آخوند گیر یک خطبه خوانی مختصر در مقابل حجرالاسود است. پس به صلاح آخوند است که با آل سعودی درنیفتاده و آشتی کند؛ چون هم خطبه در دست سعودی است هم کعبه و آن سنگ تکه‌تکه شده به دست اجدادشان.

 

از امام باقر(ع) روایت شده که آن حضرت فرمودند:

در روز اوّل ظهور، قائم ما در مکّه، در کنار بیت الله الحرام، در حالتی که به کعبه تکیه داده است مردم جهان را مخاطب قرار داده، چنین می فرماید:

ای مردم! ما آل محمد ـ که درود خداوند بر او و خاندانش باد ـ در درجة اوّل از خداوند بزرگ و در مرتبة دوم از بندگان خداوند که جواب ما را می دهند یاری می طلبیم.

ای مردم! ما خاندان پیامبر شما هستیم و از هر کس به خداوند بزرگ و حبیبش، رسول خدا(ص)، سزاوارتریم.

ای مردم! هر کس در ارتباط با آدم با من مجادله کند، بداند من از او به آدم اولی ترم و آنکه در رابطه با شخصیت نوح با من محاجّه کند، من بر او نسبت به نوح مقدّم هستم و هر کس بخواهد در ارتباط با ابراهیم با من مجادله کند، من از او نسبت به ابراهیم برتری دارم و اگر کسی بخواهد با شخصیت محمّد ـ که درود خداوند بر او و خاندانش باد ـ با من محاجه کند، مسلّماً من نسبت به حضرت محمّد از او اولی هستم و هر کس که بخواهد در ارتباط با بقیة انبیا و فرستادگان خداوند به محاجه با من برخیزد، من بر او نسبت به انبیا تقدم دارم. آیا خداوند در قرآن مجیدش نفرموده است:

«به درستی که خداوند آدم، نوح، آل ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان اختیار فرموده و بعضی را بر برخی برتری داده است و البته خداوند شنوا و دانا است؟»1.

پس ای مردم! من تنها باقیمانده از آدم و یگانه ذخیرة نوح پیامبر و خلاصه و برگزیده از ابراهیم و از محمد هستم که درود خداوند بر آن بزرگوار و خاندانش باد.

ای مردم! بدانید آن کس که بخواهد دربارة قرآن با من مجادله نماید من از همه اولی به قرآن خداوند هستم.

ای مردم! آگاه باشید هر کس که دربارة سنّت رسول اکرم(ص) با من مجادله کند، من اولی تر از او هستم. پس شما را به خداوند سوگند می دهم، هر کس که امروز سخنان مرا می شنود آن را به آنهایی که در اینجا حاضر نیستند، برساند و شما را به حقّ خداوند و رسول او و آن حقّی که من بر شما دارم سوگند می دهم که ما را در حقوقمان یاری نمایید و جلوی ظلم و ستمی را که دربارة ما روا داشتند بگیرید؛ چه آنکه حقوق ما را پنهان ساختند و دربارة ما ظلم کردند و از وطنمان آواره نمودند و نسبت به ما نیرنگ روا داشتند و پیروان باطل بر ما افترا بستند. از خدا بترسید، ما را تنها مگذارید، بلکه یاری کنید تا خداوند شما را نصرت عطا فرماید.

 

اعراب و پارس این‌کاره نیستند که اگر معاویه زنازاده امروز زنده بود این خطبه را به دست و زبان یک سلفی خوش‌تیپ هزار بار خوانده و جوانان عرب و پارس را مثل گوسفند به‌طرف اسرائیل رم داده بود و قلعه اسرائیل از بنیان تکه پارچه شده بود. ولی این بار به دست و زبان فرانسوی‌ها و بر علیه آخوند قرائت خواهد شد و پارسیان هم دنبال بهانه هستند و چه بهانه‌ای بهتر از این. چون مذهبی‌ها نیز در کنار سلفی‌ها خواهند بود البته بر علیه ملایان.

این مهدی اهل‌سنت و اعراب هم نابغه است. درست مثل‌اینکه کسی نقشه گنج قارون را چاپ و منتشر کند و هر کسی به آن دسترسی داشته باشد. درون خزانه‌های قارون خالی بود؛ چون فرعون همه آنها را هزینه ساخت‌وساز اهرام کرده بود. درون این خطبه هم چیز بدرد بخوری یافت نمی‌شود و شبیه چراغ جادویی است که به درد معاویه و عوام‌فریبی می‌خورد.

 

 

از امام باقر پرسیدند که این مهدی موعود کیست؟
در جواب گفت من نمی‌دانم که از رحم کدام مادر زاییده خواهد شد. شاید زنی یهودی مثل کاترین پرز - شکدم چون به باور یهود، مسیح فعلاً زاییده نشده و در آینده از خانواده اسرائیلی به دنیا خواهد آمد و این مهدی موعود سگ سنی ها شباهت زیادی به مسیح قلابی و تقلبی بنی‌اسرائیل دارد. شاید برادر دو قلوی او باشد که مهندسی ژنتیک می‌شود. ما شیعیان مسیح حقیقی و واقعی این چنین شخصیت ساختگی و جعلی نداریم؛ چون مسیح در معیت روح‌القدس و مگاگ کجا این محمد تک‌وتنها و یاری طلب از سگ سنی ها کجا. مگر خود مسیح و حسین را یاری کردند که این بار از مهدی استقبال کرده و او را یاری کنند. اعراب و اسرائیل یک‌مشت بزدل ترسو هستند که از کفار و مشرکین و... مثل سگ می‌ترسند. اعراب و اسرائیل پشت امریکا و پارسیان پشت روس‌ها و چینی‌ها سنگر گرفته‌اند. اگر سگ سنی‌ها راست گفته باشند، مهدی در خود مکه به دست امریکایی‌ها مصلوب می‌شود. واقعیت این است که سگ سنی‌ها باورهای یهود را قرقره و تکرار کردند. یعنی یهود با مسیح قلابی خودشان قمپز در کردند و سگ سنی‌ها هم کم نیاورده و با مهدی قلابی خودشان به جنگ مسیح رفتند. مسیح زاده شده است و نسل محمد ادامه دارد تا روز قیامت. ولی واقعیت و حقیقت ظهور مسیح و نبرد آرماگدون و قرقیسیا یا همان ملحمه است که گوشت از تن اعراب و اسرائیل و یهودی و نصرانی و سگ سنی و مهدوی کنده و جدا شود؛ چون آنها از رحم مادران روسپی و فاحشه بیرون جهیده‌اند. مسیح قلابی اختراع ابلیس است و نسخه جعلی او به نام مهدی چه شود. ما چیزی به نام مسیح ابن الله یا مهدی ابن الله و ولیعهد و ولیعصر نداریم؛ چون همگی توهم ابلیس و شیاطین است. یهود و نصارا هر چرندی که گفتند، سنی و مهدوی به نفع خودشان گزافه‌گویی و غلو کردند که کیفر و مجازات آن را به‌زودی در می‌یابند تا بدانند که زنازاده‌ای بیش نیستند.

تا جایی که ما خاندان محمد فهمیده‌ایم، روح‌القدس یا شدیدالقوی یک قصاب سفاک و ارابه کشتار دسته‌جمعی است. بعد از ظهور با مسیح مسابقه سگ‌کشی را می‌اندازد و خودش برنده می‌شود وگرنه قصه عدل و داد و عدالت جهانی و پادشاهی و منجی گری، خواب‌وخیال بنی‌اسرائیل گمراه است. مسیح خودش 33 سال با آن چرندیات مبارزه کرده و جنگید. آن موسی بود که به فرمان و خواست خدا برای نجات بنی‌اسرائیل از دست آل فرعون آمد؛ ولی بنی‌اسرائیل بدتر از فراعنه مصر شدند و بعد از آن واقعه، دیگر منجی گری و نجات لغو شده است؛ چون مستضعف خودش موجودی بدتر از مستکبر می‌شود. چون زنازاده با زنازاده فرقی ندارد روزی مستضعف است و روزی مستکبر و نمونه بارز آن مهدوی‌های مادر فاحشه انقلابی در ایران. ایمان و باور ما به ملحمه یا نبرد آرماگدون است که کفار، مشرکین، منافقین، یهود، نصارا، سگ سنی و مهدوی حرام‌زاده به‌صورت خانوادگی گوشت چرخ‌کرده می‌شوند. چون خانواده‌های ایشان هم خراب و بدکاره یا روسپی هستند.

مهدویت هم نسخه جعلی از صهیونیسم است و در انقلاب 57 خدا به مهدوی‌های خانواده خراب ثابت کرد که زمانی پابرهنه بودید و برای تأمین هزینه‌های زندگی مجبور به جنده فروشی و قرمساقی زنان و دخترانتان بودید؛ اما بعد از پیروزی انقلاب بر روی تخت فراعنه مصر نشسته و خودتان مستکبر شده و ادعای الوهیت و خدایی کردید. چه ظهوری؟ چه کشکی؟ سیخی چند؟ فرغونی چند؟ یعنی مهدی بیاید و کل طاغوت و سیاره زمین و کیهان مال شما شود؟ زرشک! سالی نکوست از بهارش پیداست.

روح‌القدس هم زمانی خیلی برای توله‌های آدم احساس ترحم و درخواست بخشش از خدا می‌کرد؛ ولی زمانی که خداوند او را جانشین و خلیفه مسیح کرده و بالای صلیب رفت، فهمید که سگ‌توله‌های مشترک آدم و ابلیس چه جانورانی هستند. انشا الله دفعه بعد خودش بدون احساس ترحم آنها را مصلوب و سلاخی می‌کند. شغل اول روح‌القدس رسالت بود؛ ولی بعداً به قصابی و جلادی تغییر شغل داده است. یعنی یک صلیب می‌تواند باعث تغییر شغل از رسالت به جلادی شود و شاید با مگاگ هم وارد مسابقه سگ‌کشی شود.

بعد از آن واقعه صلیب خداوند هم از مسیح و هم از روح‌القدس تعهد کتبی گرفته است که دیگر حق ندارید سر سوزنی به سگ‌توله‌های مشترک آدم و ابلیس احساس ترحم و درخواست توبه و بخششی کنید. زمانی که هر دو باهم پایتان به سیاره زمین یا طاغوت رسید، کشتار و قتل‌عام را شروع کرده و حتی به حیوانات هم رحم و مروتی نمی‌کنید. تا نبینم که جنبنده‌ای به‌غیراز شما دو نفر روی زمین تکان بخورد. آنها هم در جواب گفتند که تعهد لازم نیست. حساب دست خودمان آمد. چه بگویی چه نگویی خودمان تصمیم و نیتش را داشتیم. از تو اجازه می‌خواستیم که الان خودت فرمانش را دادی. چه‌بهتر تماشا کن که چگونه عمل می‌کنیم. وگرنه مهدی در طول عمرش یک قطره خون ندیده است که اگر ببیند فشارش افت کرده و سرش به میله مترو می‌خورد و به کما می‌رود. چند نفر هم باید خودش را از روی زمین بلند کرده و به بیمارستان منتقل کنند و بعد از به‌هوش‌آمدن و معالجه حالا تعدادی مفعول و فاحشه سگ سنی و مهدوی را باید به یاری خود بطلبد که بیایید با من متحد شده و به جنگ دنیا برویم. اینها اگر جنگیدن بلد بوده و این‌کاره بودند خوب مثل اسکندر یا مغول‌ها دنیا را فتح می‌کردند؛ چه نیازی به مهدی داشتند؛ بلکه نخیر اینها این‌کاره نیستند و اینها به دنبال مفت‌خوری هستند حالا کسی بیاید و همراه با خدا به جنگ برود و بعداً ما صاحب و مالکش شویم.

تمامی اعضا صالح خاندان محمد و علی یعنی آل‌عمران متفق‌القول بودند که مهدی فتنه الهی و درخت زقوم است. سگ سنی‌های حرام‌زاده او را در مقابل یهود علم می‌کنند که مسیح شما اگر زاده نشده، خوب مهدی ما هم فعلاً زاده نشده و این مهدی ما زودتر زاده می‌شود و کودتا می‌کند و راه را بر مسیح می‌بندد. تا اینکه مسیح شما زاده شود او کار را یکسره کرده و زمین را پر از عدل و داد و قسط می‌کند و.... یعنی همان اراجیف و چرندیات مشابه یهود. یعنی مهدی موعود ما زودتر از مسیح شما پیشگویی‌های اشعیا در کتب عهد عتیق را محقق خواهد کرد. چرا؟ چون آن زنازادگان سگ سنی نفهمیدند که اشعیا به نفع و باور بنی‌اسرائیل تحریف شده است یا اینکه خواستند اصل موضوع را به نفع و باور خودشان تغییر دهند. طبق آیات قران مسیح متولد شده است و بر سر اشعیای جعلی با بنی‌اسرائیل 33 سال جنگید و مخالفت کرد حتی با پادشاهی و منجی گری یا عدالت‌گستری خودش. چگونه ممکن است که در آینده چنین ادعاهایی را داشته باشد.


مهدوی‌های نجاست زاده کورتاژی هم بگویند که نه چون مسیح زاده شده پس مهدی ما هم زاده شده است. مسیح چون قرار است که در آینده ظهور کند، مهدی ما چند ماه یا سال زودتر ظهور می‌کند و پیشگویی‌های اشعیا را محقق می‌کند و دست مسیح در حنا می‌ماند. این پیشگویی‌ها به مسیح متعلق نبود؛ بلکه به مهدی مربوط بود و بنی‌اسرائیل این‌گونه کتاب خدا را تحریف کرد. به باور نصرانی‌ها پیشگویی‌های کتاب توسط مسیح و به آینده موکول شده است؛ ولی به باور کورتاژی‌های مهدوی در اشعیا نام مهدی بوده است که بعد پاک شده و به نام مسیح تغییریافته است. مسیح هم خدمتکار و ملازم مهدی است تا اشعیا هرچه سریع‌تر محقق و عملی شود. چرا؟
چون یهود و نصارا و سگ سنی و مهدوی از مادران روسپی زاییده شده‌اند و صدالبته از صلب پدران مفعول هستند و محکوم هستند تا روز قیامت سگ و گربه یا موش و گربه باشند و بر سر اشعیا تقلبی و تحریفی، دل‌وروده یکدیگر را بیرون بریزند.

 

و این سؤال مهم که چرا اصلاً وضعیت این‌طور شده است؟
چون جمعیت فعلی دنیا روسپی زاده هستند و به خدا و زنده شدن مردگان و روز قیامت اعتقاد و باوری ندارند؛ یعنی خدا نیست اگر هم باشد نمی‌تواند که مردگان را زنده و مجازات کند. در نتیجه بهتر است که طاغوت یا سیاره زمین به پرستش گرفته شود و در نهایت کسی باید پیدا شده و ظهور کند و این توپ و کره بزرگ را دودستی تقدیم ما بکند تا ابد و یک روز. جنگ ادیان و مذاهب ابراهیمی هم به‌نوعی جنگ برتری و فضیلت است که طاغوت در نهایت از آن ماست و شما بی‌بهره باقی خواهید ماند. وظیفه خدا و انبیا و پیشوایان و صالحان نیز برآورده‌کردن خواسته‌های ماست. یعنی ما باید برای آنها کتاب نوشته و مکتب‌سازی کنیم و آنها نیز موبه‌مو به آن عمل کنند تا ما ارضا شویم. یعنی جای ارباب و رعیت عوض شده است. درست مثل انقلاب سفید و رستاخیز پهلوی است.

یهود بر این باور است که مسیح فعلاً زاییده نشده است و خداوند در قرآن گفته که مسیح از مریم متولد شد. خوب این یک پیام واضح و روشنی دارد که مسیح چرندیات کتب عهد عتیق را قبول نداشت و 33 سال مخالفت و مبارزه هم می‌کرد. الان نصرانی‌ها و سنی‌ها و مهدوی‌ها از روی آن چرندیات و اراجیف قدیم برای خود مکتب و شخصیت کاذب جعل و تحریف کرده‌اند؟ خوب به خودشان مربوط است و باید که برای تئوری و دکترای خود دفاعیات تنظیم کنند که نمی‌توانند و زیر سم اسب می‌روند و آنها به زیر گرفته‌شدن هم عادت دارند؛ اما نه با جسم سختی همچون سم و نعل اسب بلکه با اندام‌های جنسی نرم و لطیف. این بار زیر رفتن و زیر گرفته‌شدن کمی سخت و دشوار و دردناک و زجرآورتر است. مخصوصاً کاسه سر که با پهن و مدفوع اسب پر هم می‌شود.

 

و هنگامي كه دختر زنده به گور شده  [را] پرسيده شود

به كدام ( به چه ) گناهي ( اشتباهي ، جرم و خطايي ، بزهكاري ) مقتول شد ( كشته شد ) 9 تکویر

 

اگر در گذشته دختران بعد از تولد زنده‌به‌گور می‌شدند امروزه پسران و دختران قبل از تولد کورتاژ یا سقط می‌شوند که نشانه پیشرفت و ترقی انسان در جرم و جنایت است. در گذشته مردان مرتکب این جنایت می‌شدند؛ ولی امروزه هم مردان و هم زنان فمینیست مرتکب آن می‌شوند.

 

تفاوت گارد رومی و گارد عربی یا پارسی:
در گارد رومی از سپر، نیزه، شمشیر و خنجر استفاده می‌شد؛ ولی در گارد عربی و پارسی از فاحشه‌ها و مفعول‌ها استفاده می‌شود. در سال 57 مفعول‌ها در جلو و فاحشه‌ها در عقب سنگر گرفته بودند؛ ولی در انقلاب زنانه مهسا جنده‌ها در جلو و مفعول‌ها در عقب پناه گرفته‌اند. جنگ ما بین اعراب مشرک و مسلمانان یکتاپرست هم این‌طور بود. زمانی خالد بن ولید در جلو بود و هند از عقب پشتیبانی می‌کرد؛ ولی بعداً هند در جلو بود و خالد از پشت حمایت و دستمالی می‌کرد. عجبا که بعداً عمر مفعول از خالد به‌عنوان فرمانده نظامی استفاده کرد که امروزه هم این‌چنین است؛ چون مفعول‌های قدیم و جدید همگی فرمانده شده و خواهند شد. عمر و خالد الواط نمی‌توانستند جلوی یک ضربه شمشیر اسکندر مقدونی را بگیرند چه برسد به ضربات مسیح چون آنها مگنت دارند که مفعول‌ها ندارند.

در آنجا عیسی به داخل خانه خدا رفت و کسانی را که در صحن خانه خدا خرید و فروش می‌کردند، بیرون نمود و میزهای صرافان و بساط کبوتر فروشان را برهم زد. ۱۳ عیسی به ایشان گفت: «کتاب آسمانی می‌فرماید که خانه من خانه دعاست. ولی شما آن را خانة دزدان ساخته‌اید.» ۱۴
قصص متی فصل 21

هنگامی که بار دیگر وارد اورشلیم شدند، عیسی به خانه خدا رفت و آنانی را که در آنجا مشغول خرید و فروش بودند، بیرون راند و بساط صرافان و کبوتر فروشان را واژگون ساخت، ۱۶ و نگذاشت کسی با کالایی وارد محوطه خانه خدا شود. ۱۷ سپس به مردم گفت: «خدا در کتاب آسمانی فرموده است: خانه من، مکان عبادت برای تمام قومهاست. ولی شما آن را میعادگاه دزدان ساخته‌اید.» ۱۸ هنگامی که کاهنان اعظم و سران قوم یهود از کار عیسی با خبر شدند، نقشه قتل او را کشیدند. ولی می‌ترسیدند که مردم سر به شورش بگذارند، چون همه شیفته تعلیمات عیسی بودند. ۱۹
قصص مرقس فصل 11

شجاعت و دلیری مسیح قابل‌تحسین و تمجید است؛ چون از طرف الله، مگاگ و روح‌القدس حمایت و پشتیبانی می‌شود. وگرنه کسی جرئت دارد در حرم مکه خطبه خوانی کند که همان جا مصلوب می‌شود. همان‌طور که تصمیم گرفتند که مسیح را مصلوب کنند، ولی نتوانستند. روح‌القدس را اشتباه گرفته و مصلوبش کردند و او زیر لب به ریش آنها می‌خندید و با خود می‌گفت که منتظر باشید که من با شما چه بکنم. در خود خود اورشلیم و شهر مکه آویزان شوند. الله و ملائکه و مگاگ پشت سر شخصیت‌های ساختگی و قلابی قرار نمی‌گیرند و حمایت و پشتیبانی هم نمی‌کنند؛ چون چیزی نیستند جز توهم و خیال باطل شیاطین و ابلیس.

 

قانون چهار همسری:
طبق قانون احتمالات 50 درصد مولودان دختر و 50 درصد پسر هستند. یعنی تعداد زنان و مردان در یک جامعه اسلامی برابر است. پس یک مرد فقط می‌تواند با یک زن ازدواج کند. چون برای یک مرد یک زن وجود دارد. ولی زمانی که جنگ شروع می‌شود مسلماً مردان کشته شده و بر تعداد زنان افزوده می‌شود. یا اینکه ممکن است زنان و دختران دشمنان اسلام به مسلمانان پناهنده و اعلام توبه و اسلام کنند. ازاین‌رو خداوند بر مسلمانان مجاهد حلال کرده تا 4 زن داشته باشد؛ چون اگر تعداد زنان بیشتر از 4 برابر مردان مسلمان شود، طبق قانون جنگ مسلمانان جهادی نبرد را باخته‌اند و زوجیت هم دیگر معنی و مفهومی نخواهد داشت. یعنی کار به 5 تا نمی رسد. در زمان عادی فقط مردی می‌تواند چهار زن اختیار کند که معادل یا بیشتر از چهار مرد مسلمان دارایی و ثروت (امکانات) داشته باشد که آن شخص طاغوتی است و مثل عثمان کشته شده و اموالش مصادره می‌شود و از چهار همسری ناکام می‌ماند و آن زنان آزاد می‌شوند؛ چون آن طاغوتی باعث مجرد ماندن سه مرد مسلمان دیگر می‌شود. ولی این چنین چیزی حتی بدتر از آن در قانون فمینیست‌ها ممکن و عملی است. یعنی 100 یا 1000 زن یا دختر فمینیست روسپی می‌توانند برده جنسی یا معشوقه یک مرد طاغوتی و ثروتمند باشند و 100 یا 1000 خانواده بی‌آبرو و بی‌حیثیت شوند و به همین تعداد مرد یا پسر جامعه بدون زن و خانواده باقی بماند تا روز مرگ.

 

خبرگزاری تسنیم: این آمار نشان می‌دهد که برای نخستین‌بار از زمان تولید آمار وضعیت تأهل خانوارهای آمریکایی در ۳۸ سال پیش، تعداد مجردها از متاهل‌ها پیشی گرفته است.

- اخبار رسانه‌ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، طبق آمار رسمی منتشر شده از سوی مرکز آمار آمریکا، 50/2 درصد از افراد بالای 16 سال آمریکایی یعنی حدود 124 میلیون و 600 هزار نفر از آنان، هم اینک به طور مجردی زندگی می‌کنند. این آمار نشان می‌دهد که برای نخستین‌بار از زمان تولید آمار وضعیت تأهل خانوارهای آمریکایی در 38 سال پیش، تعداد مجردها از متاهل‌ها پیشی گرفته است. در سال 1976 مجردها فقط 37/4 درصد از جامعه بزرگسالان آمریکایی را تشکیل می‌دادند که اینک به بیش از 50 درصد رسیده‌اند. طی سه دهه اخیر، تعداد بزرگسالانی که هیچ‌گاه ازدواج نکرده‌اند هم 30 درصد افزایش‌یافته است. بر اساس آمار مذکور، تعداد افراد مطلقه نزدیک به 20 درصد جامعه آمریکا را تشکیل می‌دهد که این رقم سه دهه پیش فقط 15 درصد بود. افزایش جامعه مجردها علاوه‌برآن که نشانه اثرات نامتوازن برنامه‌های توسعه‌ای اقتصادمحور در دهه‌های گذشته در آمریکا است، حاوی پیام‌هایی برای آینده جامعه آمریکا هم هست. طبق گفته اقتصاددانان، ازآنجاکه افراد مجرد، در مجموع قدرت پس‌انداز بیشتری نسبت به متاهل‌ها دارند، افزایش تعداد مجردها سبب افزایش فاصله طبقاتی در آمریکا خواهد شد. پیام دیگر این آمار، به‌خطرافتادن جمعیت آمریکا در بلندمدت است. آمارهای رسمی دولت آمریکا همچنین نشان می‌دهد در سال 2013 رشد جمعیت آمریکا به کمترین حد خود از زمان رکود بزرگ دهه 1940 رسیده است. تحقیقاتی که پیش‌ازاین مؤسسه نظرسنجی پیو انجام داده بود از کاهش مستمر خانوارهای متأهل در جامعه آمریکا طی دهه‌های اخیر حکایت داشت.

منبع:

 

جوامع اتحادیه اروپا به زبان آمار؛ هر روز تنهاتر از دیروز؟

شمار افرادی که در کشورهای عضو اتحادیه اروپا تنها زندگی می کنند طی ۳۰ سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته است. همچنین افراد دیرتر ازدواج کرده و میزان طلاق نیز بیش از پیش رشد داشته است. داده های دفتر آمار کمیسیون اروپا، یوروستات نشان می دهد تعداد خانوارها در کشورهای عضو اتحادیه اروپا از ۱۹۹ میلیون نفر در سال ۲۰۰۶ به رقم ۲۲۰ میلیون نفر در سال ۲۰۱۶ رسیده است. در این بین خانوارهایی که از یک نفر تشکیل شده ۳۳ درصد رقم مذکور را شامل می شود. در سوئد نیمی از خانوارها، معادل ۵۲ درصد، تنها از یک فرد تشکیل شده است. سوئد از این حیث مقام اول را در بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا دارد. پس از سوئد کشورهای لیتوانی و دانمارک به ترتیب در رده های دوم و سوم قرار گرفته اند. از سوی دیگر ۲۵ درصد خانوارها در کشورهای عضو اتحادیه اروپا از یک زوج بدون فرزند تشکیل شده است. تنها ۲۰ درصد خانوارها صاحب فرزند هستند. آمار خانوارهای متشکل از یک فرد بزرگسال با یک فرزند نیز به رقم ۴ درصد می رسد. کشور فنلاند بالاترین آمار خانوارهای متشکل از زوج بدون فرزند را به خود اختصاص داده است. بالاترین آمار خانوارهای دارای زوج صاحب فرزند نیز متعلق به کشور ایرلند است. دانمارک نیز دارای بیشترین خانوارها در اتحادیه اروپا، متشکل از یک نفر پدر یا مادر با تک فرزند است. آمارها نشان می دهد حدود دو سوم خانوارها در کشورهای عضو اتحادیه اروپا از یک یا دو نفر تشکیل شده است. یوروستات در قسمتی دیگر از آمار و ارقام منتشر شده خود به افزایش سریع تعداد افرادی که خانه والدین خود را برای مجرد زندگی کردن ترک می کنند اشاره دارد. این روند از سال ۱۹۵۰ میلادی رو به رشد گزارش شده است. طی دهه گذشته تعداد افرادی که در اروپا تنها زندگی می کنند ۳.۴ درصد افزایش یافته است. در این بین براساس آمار سال ۲۰۱۴ میلادی ۳۱.۱ درصد افراد تنها شامل سالخوردگان می شود. در فرانسه داده های موسسه ملی آمار و مطالعات اقتصادی این کشور نشان می دهد از سال ۱۹۹۹ میلادی به این‌ سو شمار خانواده‌های فرانسوی ۱۷ درصد افزایش یافته و از ۴.۲ میلیون خانوار به ۲۸.۵ میلیون خانوار در سال ۲۰۱۳ میلادی رسیده است. رشد جمعیت فرانسه در همین مدت اما چندان سریع نبوده است و به همین دلیل خانواده‌ها کوچکتر شده اند و متوسط تعداد اعضای خانواده‌ها از ۲.۴ نفر در سال ۱۹۹۹ میلادی به ۲.۲ نفر در سال ۲۰۱۳ میلادی کاهش یافته است.

 

https://parsi.euronews.com/2017/09/06/single-society-a-third-of-eu-homes-contain-just-one-person

 

هدف نهایی و غایت فعالیت زنان و دختران فمینیست هرزه این است که در کنار و جوار ثروتمندان حالا به‌صورت معشوقه یا ازدواج سفید و بدون فرزندآوری زندگی کنند و هر وقت که خواستند به‌راحتی و بدون نیاز به مراجعه به قانون، معشوقه و زوج غیرقانونی خود را رها و عوض کنند.

 

 

نتایج یک پژوهش؛ یک چهارم افراد ۴۰ ساله در آمریکا هرگز ازدواج نکرده‌اند

نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد که تعداد افراد مجرد بالای ۴۰ سال در آمریکا به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.

موسسه تحقیقاتی پیو PEW که این پژوهش را در آمریکا انجام داده می‌گوید در سال ۲۰۲۱ یک چهارم افراد ۴۰ ساله در این کشور هرگز ازدواج نکرده‌اند. بر اساس این مطالعه یافته‌ها از افزایش قابل توجهی و ۲۰ درصدی افراد ۴۰ ساله مجرد نسبت به سال ۲۰۱۰ حکایت دارد. 

گزارش پیو نشان می‌دهد که در میان افراد ۴۰ ساله، این مردان بوده‌اند که بیشتر ازدواج نکرده‌اند. همچنین سیاهان بسیار بیشتر از همسالان خود از نژادهای مختلف همچنان مجرد مانده‌اند. 

این گزارش همچنین نشان می‌دهد که در این افراد ۴۰ ساله مجرد، یک سوم کسانی بوده‌اند که دیپلم دبیرستان و یا تحصیلات کمتر داشتند. در حالیکه ۲۶ درصد آنها در دانشگاه درس خوانده‌ و ۱۸ درصد هم مدرک لیسانس و یا فراتر از آن را در کارنامه دارند. 

نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد که تعداد افراد مجرد بالای ۴۰ سال در آمریکا به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.

موسسه تحقیقاتی پیو PEW که این پژوهش را در آمریکا انجام داده می‌گوید در سال ۲۰۲۱ یک چهارم افراد ۴۰ ساله در این کشور هرگز ازدواج نکرده‌اند. بر اساس این مطالعه یافته‌ها از افزایش قابل توجهی و ۲۰ درصدی افراد ۴۰ ساله مجرد نسبت به سال ۲۰۱۰ حکایت دارد. 

گزارش پیو نشان می‌دهد که در میان افراد ۴۰ ساله، این مردان بوده‌اند که بیشتر ازدواج نکرده‌اند. همچنین سیاهان بسیار بیشتر از همسالان خود از نژادهای مختلف همچنان مجرد مانده‌اند. 

این گزارش همچنین نشان می‌دهد که در این افراد ۴۰ ساله مجرد، یک سوم کسانی بوده‌اند که دیپلم دبیرستان و یا تحصیلات کمتر داشتند. در حالیکه ۲۶ درصد آنها در دانشگاه درس خوانده‌ و ۱۸ درصد هم مدرک لیسانس و یا فراتر از آن را در کارنامه دارند. 

https://parsi.euronews.com/2023/07/02/a-record-high-number-of-40-year-olds-in-the-us-have-never-been-married

 

 

از آن جایی که فمینیست‌های هرزه فهم و شعور و عقلی ندارند خودشان جلوی سپاه شورشی قرار گرفته و بیشتر از مردان و پسران طرف‌دار کشته می‌شوند. در نتیجه تعداد مردان و پسران طرف‌دار بیشتر از فمینیست‌ها شده و فمینیست‌های باقی‌مانده یا مجبور هستند که خودشان را در میان مردان و پسران طرف‌دار به اشتراک بگذارند یا اینکه یک زن فمینیست با چند مرد طرف‌دار ازدواج کند که نتیجه هر دو تصمیم و راهبرد درگیری، کتک‌کاری، حتی قتل و کشتار و نزاع در میان مردان و پسران طرف‌دار است که در نهایت فمینیست‌ها با قاطعیت تمام محکوم به شکست مسلم و بدون بروبرگرد هستند؛ چون آنها شکست‌خورده و مقلوب زاییده می‌شوند و می‌میرند. چون مغزشان 10 درصد کوچک‌تر و شعورشان زیر 50 درصد مردان است و انقلابی را که زنان انجام دهند در نهایت به نابودی جامعه ختم می‌شود. چون جامعه تبدیل می‌شود به یک روسپی‌خانه در حال نزاع و مناقشه چون این بار مردان و پسران باید که به‌خاطر تصاحب زنان و دختران باقی‌مانده با یکدیگر چاقو و قمه‌کشی کنند. مگر اینکه قانون واردات زن خارجی و اجنبی آزاد شود که باز هم به ضرر و زیان فمینیست‌هاست چون آن زنان و دختران وارداتی دخل خود فمینیست‌های داخلی را می‌آورند و بیشتر کمشان می‌کنند. یعنی مارها خوراک اژدها می‌شوند.

 

قانون و مرام زوجیت فمینیست‌ها:

قانون طلایی فمینیست = یک گوریل پشمالو (نر قوی یا برتر) + بی‌نهایت فمینیست پستاندار ماده

 

        

 

خدا یکی، خلقت و دین و کتاب یکی که قابل‌شناخت و درک است. فمینیست‌ها نیز باید برای خودشان کتاب نوشته و مکتبشان را به سایرین اعلام و ابلاغ کنند تا همه شناخته و درکش کنند. ولی نمی‌توانند؛ چون چهار میلیارد کتاب و مقاله می‌شود و چون قلم در دست ابلیس ماده یعنی خطرناک‌تر از ابلیس نر است، همگی با هم اختلاف و تعارض و تناقض پیدا کرده و کل جوامع بشری سردرگم و گمراه می‌شوند. قانون فمینیست یک دفتر چند هزاربرگ خالی و سفید است و هر چه می‌خواهد دل‌تنگت بگو و نگارش کن. کل کشتی‌های باری هم نمی‌توانند این جزوات را حمل‌ونقل کنند.

 

اما پیشگویی آینده در این زمینه:

فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿۷۹﴾
وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ ﴿۸۰﴾
فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ ﴿۸۱﴾
وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ ﴿۸۲﴾ قصص

وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۲۱﴾ بقره

شاید مردان و پسران مؤمن و موحد یکتاپرست در حسرت ازدواج یا داشتن رابطه با زنان و دختران کافر، مشرک و منافق بوده باشند؛ ولی زمانی که نشانه‌های قیامت یا خود قیامت رسید با خود می‌گویند که خدا به ما رحم و لطف بزرگی کرد که نه با آنها ازدواج کردیم و نه کار دیگر وگرنه ما هم آلوده و خطاکار می‌شدیم.

اما زنان و دختران کافر، مشرک یا منافق در چنین روزهایی سه گروه هستند:

1- کسانی که همانند هند تشنه خون مسیح و صالحان زمین شده و با خشم و نفرت شدید به‌طرف آنها حمله‌ور می‌شوند تا به آنها آسیب برسانند؛ ولی مسلماً موفق هم نمی‌شوند
2- کسانی که سعی می‌کنند صالحان را نیز فریب داده و با صالحان رابطه جنسی داشته و ایشان را نیز آلوده کنند تا به خیال خودشان تقدیس یا تزکیه و یا شریک جرم آنها شوند تا بتوانند راهی برای فراز از عذاب الهی پیدا کنند. یعنی صالحان نیز مرتکب این گناه و زشتی شدند پس ما هم باید بخشوده شویم؛ چون راه دیگری برای آنها باقی نمانده است. یعنی آویزان شدن از صالحان.
3- کسانی که فکر می‌کنند به خدا، ملائکه، انبیا و صالحان خیانت بزرگی کرده و مرتکب جنایت فاحشی شده‌اند؛ چون به‌طرف خانواده‌ها و افراد طاغوتی گرایش داشته و با آنها رابطه برقرار کرده‌اند. یعنی فکر می‌کنند که خدا و اطرافیانش یک خانواده هستند و سایرین خانواده شیاطین و آل ابلیس. ازاین‌رو با خشم و نفرت و کینه‌ای بزرگ به‌طرف طاغوتی‌ها حمله می‌کنند تا انتقام اشتباهات گذشته را بگیرند. چون آنها را مقصر اصلی رذالت خودشان می‌دانند.

یعنی همان پیشگویی ما در مورد آینده جامعه LGBTQ صادق است. یعنی این زنان و دختران همانند فنر جمع شده و دارای انرژی و پتانسیل بسیار بالایی از حس انتقام‌گیری هستند و زمانش که فرارسید، سریع‌تر و خشن‌تر از مگاگ به‌طرف طاغوتی‌ها حمله‌ور و سر از بدنشان جدا می‌کنند و روده و جگرشان را بیرون می‌کشند؛ یعنی همان کاری را می‌کنند که هند با حمزه کرد. دفعه پیش وحشی به دستور هند این کار را کرد؛ ولی این بار دختران و زنان خودشان شخصاً این کار را با طاغوتی‌ها انجام خواهند داد؛ چون باعث شدند که این زنان و دختران محکوم به عذاب ابدی در آتش جهنم شوند و چنین تصور می‌کنند که به‌وسیله طاغوتیان، نسبت به خدا و صالحان خیانت کرده‌اند و خیلی احساس بد و چندش‌آوری هم خواهد بود. درست مثل‌اینکه یک زن و دختر به شوهر و همسر بی‌تقصیرش خیانت کرده باشد؛ آن هم بدون داشتن هیچ دلیل موجهی. یعنی آن گمراهان خدا، ملائکه، انبیا و صالحان را به دیده همسران شایسته و صالح خود می‌بینند که به آنها بارهاوبارها خیانت کرده‌اند، آن هم به‌وسیله دشمنان و بدخواهانشان و دیگر لیاقت صالحان را ندارند. ولی این‌طور نیست؛ چون آنها مخلوقات خدا هستند و در زمینه موضوعات دینی و بندگی مرتکب خیانت و خباثت شده‌اند. یعنی ابلیس، شیاطین و طاغوتیان را به خدا و بندگان صالحش ترجیح داده‌اند که انتخاب خودشان بوده و باز هم احساس بسیار دهشتناک و هولناکی است؛ یعنی خیانت به خدا خالق کیهان به همدستی و همراهی خود ابلیس. یعنی قرار بر این شده است که هر بلایی سر ابلیس بیاید، سر آنها نیز خواهد آمد و در این سرنوشت بسیار شوم و دردناک با هم شریک و همراه شده‌اند البته تا به ابد. آنها همیشه در آه و حسرت این خواهند بود که ای‌کاش عمل صالح بوده و با صالحی موحد و یکتاپرست ازدواج کرده و تشکیل خانواده‌ای را می‌دادند و از طاغوت و طاغوتی و طاغوتی بودن اجتناب و دوری می‌کردند.

 

قصص یوحنا / فصل ۸

۱ عیسی به کوه «زیتون» بازگشت. ۲ ولی روز بعد، صبح زود، باز به خانه خدا رفت. مردم نیز دور او جمع شدند. عیسی نشست و مشغول تعلیم ایشان شد. ۳ در همین وقت، سران قوم و فریسیان زنی را که در حال زنا گرفته بودند، کشان‌کشان به مقابل جمعیت آوردند ۴ و به عیسی گفتند: «استاد، ما این زن را به هنگام عمل زنا گرفته‌ایم. ۵ او مطابق قانون موسی باید کشته شود. ولی نظر شما چیست؟» ۶ آنان می‌خواستند عیسی چیزی بگوید تا او را به دام بیندازند و محکوم کنند. ولی عیسی سر را پایین انداخت و با انگشت بر روی زمین چیزهایی می‌نوشت. ۷ سران قوم با اصرار می‌خواستند که او جواب دهد. پس عیسی سر خود را بلند کرد و به ایشان فرمود: «اگر می‌خواهید او را سنگسار کنید، باید سنگ اول را کسی به او بزند که خود تابه‌حال گناهی نکرده است.» ۸ سپس، دوباره سر را پایین انداخت و به نوشتن بر روی زمین ادامه داد. ۹ سران قوم، از پیر گرفته تا جوان، یک‌یک بیرون رفتند تا اینکه در مقابل جمعیت فقط عیسی ماند و آن زن. ۱۰ آنگاه عیسی بار دیگر سر را بلند کرد و به زن گفت: «آنانی که تو را گرفته بودند کجا رفتند؟ حتی یک نفر هم نماند که تو را محکوم کند؟» ۱۱ زن گفت: «نه آقا!» عیسی فرمود: «من نیز تو را محکوم نمی‌کنم. برو و دیگر گناه نکن.»

منظور جزئی مسیح این بود کسی می‌تواند به‌حکم تورات بنی‌اسرائیل یک روسپی را محاکمه و سنگسار کند که خودش حلال‌زاده و زناکار نبوده باشد که کل بنی‌اسرائیل آن زمان زنازاده، ولد زنا و زناکار بودند. اما منظور کلی مسیح این بود که اگر در یک جامعه نشانه‌های زنا و لواط آشکار و پدیدار شود، کل آن جامعه فاسد و تباه یا تبهکار شده و تمام آن ملت محکوم به سنگسارشدن است که خداوند در نهایت انجامش می‌دهد.

 

وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿۵۸﴾ اسرا

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۴۱﴾ روم

 

يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿۲۶﴾
يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۲۷﴾
وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۸﴾  اعراف

 

بهترین و مناسب‌ترین شوهر برای یک فمینیست ایرانی یک رأس گوریل پشمالو و یک من ریش به همراه چند عدد گوشواره است تا شیخ و مذهبی شناسایی نشود البته دارای یک واحد آپارتمان و یک دستگاه ایران‌خودرو که کارخانه تولید این شوهران در حال برسی و ساخت است؛ یعنی چیزی در مایه کارخانه سوسیس و کالباس یا یک باغ‌وحش مدرن. به علت گرانی طلا برای ساخت گوشواره مردانه از مطلا استفاده خواهد شد؛ چون برای خود فمینیست‌ها غیرقابل‌تهیه شده است. جای اسکندر مقدونی خالی است؛ ولی خیالی نیست؛ چون بهتر از او یعنی عیسی ابن مریم در راه است و سوراخ‌کردن گوش، دراز کردن ریش و گوشواره انداختن را حسابی یادتان می‌دهد. البته گیتار نوازی را هم یادمان رفت تا ذکر کنیم که باید آموزش داده و نواخته شود چیزی در مایه ناقور است.

 

تو این مایه خیلی خوبه

 

مشکل اینجاست که اگر یک گوریل به این امکانات و توانایی رسید دیگر ازدواج نمی‌کند؛ بلکه فمینیست باز یا معشوقه‌باز می‌شود و فمینیست‌ها مجبورند که مابین گوریل‌ها دست‌به‌دست شوند تا هزینه لوازم‌آرایش و... خودشان را تهیه و تأمین کنند. در بهترین حالت ممکن ازدواج سفید یعنی هر موقع خوشم نیامد ساکت را ببند و هری، اخراجی برو تو پارک بخواب. فمینیست‌ها در نهایت مجبورند که در پارک‌ها چادر بزنند و چادرنشین شوند.

 

 

پاداش قبل از جرخوردن (زایمان) چیست؟


اگر به شخصی گفته یا پیشنهاد شود که قرار بر این است که ۹ ماه بعد، جر بخوری (زایمان دردناک بکنی) در عوضش چه می‌خواهی؟
مسلماً عده‌ای ممکن است اصلاً قبولش نکنند و یا در مقابل عوضی بخواهند. این عوض ممکن است همان لذت‌های روابط جنسی، مهریه، صداق، یا خیلی چیزهای دیگری باشد. ولی بعد از دریافت پاداش، فمینیست‌ها مجبور به انجام تعهدات خود یعنی جرخوردن و زایمان هستند. یعنی نمی‌توانند بعد از دریافت پاداش به هر نوع خود از جرخوردن یا زایمان فرار کرده و اقدام به سقط‌جنین کنند که البته آن هم بسیار دردناک است. مردان هم این‌گونه هستند؛ یعنی بعد از دریافت پاداش خودشان مجبورند که گریه و زاری شبانه کودکان خود را تحمل کنند و هزینه‌های زندگی را پرداخت کنند. داشتن روابط جنسی خارج از ازدواج یا فرار از زایمان و سقط‌جنین خودش به‌نوعی جرزنی است که کیفر و مجازات بسیار سنگینی دارد. یعنی دریافت پاداش و دستمزد غیر قانونی و فرار از انجام تعهدات پستانداری. یعنی سر خدا نمی‌توان کلاه گذاشت. اگر پاداش و دستمزدی دریافت کردید و به تعهدات خود عمل نکردید، خودش آن پاداش و دستمزد پرداخت و دریافت شده را به نوع دیگری وصول می‌کند و آن چیزی نیست جز آتش جهنم.

 

تمامی اسلحه‌ها از دست سپاه و بسیج گرفته خواهد شد و لباس خونی آنها شسته و عوض خواهد شد و به‌جای آن گیتار و ساز داده و نواخته خواهد شد و البته یک جفت گوشواره مردانه. تورات بنی‌اسرائیل فصل اول

 

یکی از مستحباتی که برای روز هفتم ولادت بچه نقل شده، سوراخ کردن گوش است.
روایاتی که در این‌باره نقل شده دو دسته‌اند؛ در برخی از روایات سفارش به سوراخ کردن گوش پسر بچه شده است،در برخی از آنها تنها لفظ «مولود»(فرزند متولد شده) آمده که هم شامل دختر و هم پسر می‌شود:
1. امام صادق(ع): «برای مولود (فرزند متولد شده)، عقیقه کنند و گوش او را سوراخ کنند».
2. امام رضا(ع): «وقتى حسن بن على(ع) متولّد شد، جبرئیل(ع) روز هفتم براى تبریک گفتن بر پیامبر(ص) فرود آمد و به ایشان فرمان داد که نام و کنیه بر او بگذارد و سرش را بتراشد و عقیقه کند و گوشش را سوراخ نماید. همین‌گونه بود، هنگامى که حسین(ع) متولّد شد. روز هفتم، نزد ایشان آمد و به همان شکل، فرمان داد...»
فقهای شیعه با توجه به هر دو دسته از روایات گفته‌اند؛ در روز هفتم تولد نوزاد - دختر یا پسر - مستحب است گوش او را سوراخ کنند. و علاوه بر روایات فوق، دلیل دیگرشان بر این مطلب، اجماع و اتفاق نظر فقها و نیز سیره مستمره است.
روایاتی نیز وجود دارد که نشانگر آن است که بانوان در ابتدای اسلام گوشواره داشته و با ممانعت پیشوایان دینی مواجه نشدند، بلکه حداکثر توصیه شده که آنها را از دید نامحرمان دور نگه‌دارند.
خلاصه این‌که؛ اگر بر فرض سوراخ کردن گوش دختران مستحب نباشد؛ حداقل کار مباحی است و جایز می‌باشد.

 

بر خلاف عرف امروز، در گذشته گوش پسران نیز سوراخ شده و آنان نیز از گوشواره‌های زینتی استفاده می‌کردند.
«یُعَقُّ عَلَى الْمَوْلُودِ وَ یُثْقَبُ أُذُنُه»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏101، ص 126، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.‏
 کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏6، ص 33 – 34، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
 ر.ک: علامه حلّی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، ج ‌3، ص 97، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1413ق؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق، مصحح، قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج ‌31، ص 263 – 264، ‌بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق؛ موسوی خویی، سید ابو القاسم، منهاج الصالحین، ج 2، ص 284، قم، نشر مدینة العلم، چاپ بیست و هشتم، 1410ق.
 جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ‌31، ص 263؛ طباطبایی حائری، سید علی، ریاض المسائل، محقق، مصحح، بهره‌مند، محمد، قدیری، محسن، انصاری، کریم، مروارید، علی، ج ‌12، ص 134، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1418ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 4، ص 345، ح 4.

 

https://www.islamquest.net/fa/archive/fa36681

 

یعنی در آینده قرار بر این است که سوراخ‌سوراخ شده یعنی همه‌جایتان سوراخ شود. پس از روز هفتم سوراخ‌کاری را شروع کنید. داوود هم چنگ می‌نواخت؛ اما از مد افتاد؛ چون سنگین است و جابه‌جا نمی‌شود بجایش ساز و گیتار اختراع شد که شایسته طلاب جلقی و سپاه و بسیج است؛ چون ریش‌وپشم را مادرزادی دارند. صدایشان هم بلند است حالا بماند یک واحد آپارتمان ۱۸ متری با یک عدد ایران‌خودرو پراید تنگ و تاریک و البته ناامن. تورات بنی‌اسرائیل فصل دوم

در حقیقت تمامی پستانداران پاداش، تشویقی، دستمزد و اجرت خود را گرفته و به تعهدات خود یعنی فرزندآوری و... عمل می‌کنند. ولی انسان جر زده و به تعهدات خود عمل نمی‌کنند و خداوند روز قیامت آنها را جر می‌دهد تا فیستول زده و زناکاران به یکدیگر می‌چسبند و وارد جهنم می‌شوند.

خدیجه علیهاالسلام خودش یک ماده قوی بود؛ ولی به دنبال گوریل پشمالو و با ریش‌وپشم و نر قوی نبود. چون درستکاری و امانت و نجابت را در محمد یافت و با او ازدواج کرد. حتی نمی‌دانست که در آینده قرار است که همسر یک نبی بوده باشد؛ چون آینده انسان‌ها پوشیده و مخفی است. ولی نوه دختری آنها ام‌کلثوم فریب یک نر قوی یعنی عمر با ریش‌وپشم و باقدرت و نفوذ را خورد و به آن مصیبت دچار شد. شریک دزد و یار قافله. به پسرعموی خودش یعنی مسیح خیانت کرد.

 اُمّ‌کُلثوم دختر امام علی، فرزند امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) است که به گفته شیخ مفید پس از امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و زینب (س) به دنیا آمد. از امام علی، دختران دیگری هم با نام یا کنیه ام‌کلثوم گزارش شده است که به علت همین تشابه اسمی، درباره برخی گزارش‌ها در خصوص زندگی ام‌کلثوم اختلاف‌نظر هست. ماجرای بحث‌برانگیز در این باره، ازدواج ام‌کلثوم با عمر بن خَطّاب خلیفه دوم است که در کتاب‌های تاریخی و حدیثی نقل شده و بسیاری از عالمان شیعه آن را قبول دارند و برخی مخالف آن‌اند. طبق برخی احادیث شیعی، این ازدواج با تهدید خلیفه دوم، و از روی اجبار و تقیه صورت‌گرفته است. جمعی از عالمان شیعه هم چنین نظری دارند. در برخی منابع، ام‌کلثوم از بانوان حاضر در واقعه کربلا شمرده شده است؛ اما به گفته کسانی چون سید محسن امین شرح‌حال‌نگار شیعی، ام‌کلثوم پیش از واقعه کربلا درگذشته و ام‌کلثومِ حاضر در کربلا احتمالاً یکی دیگر از دختران امام علی و همسر مسلم بن عقیل بوده است. آرامگاهی در سوریه وجود دارد که به عقیده برخی، مزار ام‌کلثوم است؛ اما کسانی معتقدند این قبر متعلق است به ام‌کلثوم دیگری از خاندان پیامبر و ام‌کلثوم، دختر امام علی و فاطمه، در قبرستان بقیع در مدینه دفن شده است.

زمانی که عمر از او خواستگاری کرد از شدت خوشحالی پا به فرار و جار زدن کرد و پایش پیچ خورد و با صورت به زمین خورد و کل صورتش را پهن تازه گاو پوشاند و زندگی‌اش تا آخر گوه شد. چون کینگ‌کونگ به خواستگاری او شتافته بود و فکر کرد که کل دنیا را صاحب شده است.

 

پیدایش / فصل ۳ / ترجمه تفسیری

۱ مـار از همه حیواناتـی که خداوند به وجود آورد، زیرک‌تر بود. روزی مار نزد زن آمده، به او گفت: «آیا حقیقت دارد که خدا شما را از خوردن میوه تمام درختان باغ منع کرده است؟» ۲ و ۳ زن در جواب گفت: «ما اجازه داریم از میوه همه درختان بخوریم، به‌جز میوه درختی که در وسط باغ است. خدا امر فرموده است که از میوه آن درخت نخوریم و حتی آن را لمس نکنیم وگرنه می‌میریم.» ۴ مار گفت: «مطمئن باش نخواهید مُرد! ۵ بلکه خدا خوب می‌داند زمانی که از میوه آن درخت بخورید، چشمان شما باز می‌شود و مانند خدا می‌شوید و می‌توانید خوب را از بد تشخیص دهید.» ۶ آن درخت در نظر زن، زیبا آمد و با خوداندیشید: «میوه این درختِ دلپذیر، می‌تواند، خوش‌طعم باشد و به من دانایی ببخشد.» پس از میوه درخت چید و خورد و بـه شوهـرش هـم داد و او نیـز خـورد. ۷ آنگاه چشمانِ هر دو باز شد و از برهنگی خودآگاه شدند؛ پس با برگ‌های درختِ انجیر پوششی برای خود درست کردند. ۸ عصر همان روز، آدم و زنش، صدای خداوند را که در باغ راه می‌رفت شنیدند و خود را لابه‌لای درختان پنهان کردند. ۹ خداوند آدم را ندا داد: «ای آدم، چرا خود را پنهان می‌کنی؟» ۱۰ آدم جواب داد: «صدای تو را در باغ شنیدم و ترسیدم، زیرا برهنه بودم؛ پس خود را پنهان کردم.» ۱۱ خداوند فرمود: «چه کسی به تو گفت که برهنه‌ای؟ آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟» ۱۲ آدم جواب داد: «این زن که یار من ساختی، از آن میوه به من داد و من هم خوردم.» ۱۳ آنگاه خداوند از زن پرسید: «این چه کاری بود که کردی؟» زن گفت: «مار مرا فریب داد.» ۱۴ پس خداوند به مار فرمود: «به سبب انجام این کار، از تمام حیوانات وحشـی و اهلـی زمیـن ملعون‌تر خواهی بود. تا زنده‌ای روی شکمت خواهی خزید و خاک خواهی خورد. ۱۵ بیـن تـو و زن، و نیـز بین نسـل تو و نسل زن، خصـومت می‌گذارم. نسـلِ زنْ سر تـو را خواهد کوبیـد و تو پاشنـه وی را خواهـی زد.» ۱۶ آنگاه خداوند به زن فرمود: «درد زایمان تو را زیاد می‌کنم و تو با درد فرزندان خواهـی زایید. مشتاق شوهرت خواهی بود و او بر تو تسلط خواهد داشت.» ۱۷ سپس خداوند به آدم فرمود: «چون گفته زنت را پذیرفتی و از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری، زمین زیر لعنت قرار خواهد گرفت و تو تمام ایام عمرت با رنج و زحمت از آن کسب معاش خواهی کرد. ۱۸ از زمین خار و خاشاک برایت خواهد رویید و گیاهان صحرا را خواهی خورد. ۱۹ تا آخر عمر به عرق پیشانی‌ات نان خواهی خورد و سرانجام به همان خاکی باز خواهی گشت که از آن گرفته شدی؛ زیرا تو از خاک سرشته شدی و به خاک هم برخواهی گشت.» ۲۰ آدم، زن خود را حَوّا (یعنی «زندگی») نامید، چون او می‌بایست مادر همه زندگان شود. ۲۱ خداوند لباس‌هایی از پوست حیوان تهیه کرد و آدم و همسرش را پوشانید. ۲۲ سپس خداوند فرمود: «حال که آدم مانند ما شده است و خوب و بد را می‌شناسد، نباید گذاشت از میوه "درخت حیات" نیز بخورد و تا ابد زنده بماند.» ۲۳ پس خداوند او را از باغ عدن بیرون راند تا برود و در زمینی که از خاک آن سرشته شده بود، کار کند. ۲۴ بدین ترتیب او آدم را بیرون کرد و در سمت شرقی باغ عدن فرشتگانی قرار داد تا با شمشیر آتشینی که به هر طرف می‌چرخید، راه «درخت حیات» را محافظت کنند.

 

در حقیقت مکتب فمینیستی همانند تورات خود نوشته و خود نگاشته بنی‌اسرائیل است. که هر دو مکتب باعث عدم فهم کتاب قرآن می‌شوند. مکتب فمینیستی شروع یک جنگ و دعوا و خصومت زنانه با مردان است.

در کارخانه‌های صنعتی ورودی گاو و گوسفند و خروجی سوسیس است؛ ولی در کارخانه‌های انسانی ورودی سوسیس و خروجی گاو و گوسفند است. کارخانه‌های انسانی درست برعکس کارخانه‌های صنعتی کار می‌کنند و شاید کارخانه‌های انسانی درست کارکرده و کارخانه‌های صنعتی برعکس کار می‌کنند.

 

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿۱۷۹﴾ اعراف

 

یقیناً کارخانه‌های انسانی درست کار کرده و کارخانه‌های سوسیس و کالباس برعکس کار می‌کنند.

کارخانه صنعتی خدا یعنی جهنم هم کارگاه بریانی گاوها و گوسفندان است؛ یعنی دونر کباب یا کباب‌ترکی چرخان که مغول‌ها عاشق و شیفته آن هستند؛ چون چرب‌ونرم است.

 

 

مرگ مغزی چیست؟


مرگ مغزی وضعیتی از مرگ است که خون‌رسانی به مغز متوقف شده و اکسیژن‌رسانی به آن انجام نمی‌گیرد و همهٔ اعمال و حواس فرد مختل می‌شود، در واقع مغز تمام کارکرد خود را از دست می‌دهد و دچار تخریب غیرقابل‌برگشت می‌گردد. به دلیل تخریب کامل سلول‌ها در شرایط مرگ مغزی امکان بازگشت عملکرد سلول‌ها و بازگشت فرد به زندگی، به‌هیچ‌عنوان وجود ندارد که این تفاوت اصلی مرگ مغزی با کما، زندگی نباتی و سایر حالت‌ها است. امروزه با ارتقا علم به کمک داروها و دستگاه‎های پیشرفتهٔ تنفس مصنوعی می‌توان پس از وقوع مرگ مغزی، فعالیت قلب را تا مدتی کوتاه حفظ کرد تا به اعضای دیگر بدن اکسیژن‌رسانی کند. پس از سرآمدن این مدت کوتاه، قلب دیگر حتی با کمک داروها و دستگاه‌های مصنوعی هم قادر به ادامهٔ فعالیت نیست و این تپش‌های خودبه‌خودی و مصنوعی قلب نیز از کار خواهد افتاد.



 چه اعضاء و بافت‌هایی قابل اهدا است؟

 هر فرد مرگ مغزی با اهدای اعضا و بافته‌ای خویش، می‌تواند بیش از پنجاه انسان را از مرگ نجات دهد هر شخصی که دچار مرگ مغزی می‌شود می‌تواند با اهدای ارگان‌های حیاتی جان هشت نفر را نجات دهد.

اعضای قابل پیوند عبارت‌اند از: قلب، کبد، ریه‌ها، کلیه‌ها، پانکراس (لوزالمعده) و روده کوچک نسوج قابل پیوند عبارت‌اند از: قرنیه، دریچه قلب، پوست، تاندون، غضروف، مغز استخوان و غیره برخلاف عضو، بافت می‌تواند تا ۲۴ و یا حتی ۴۸ ساعت بعد از مرگ فرد اهدای شود و حتی می‌توان آن را برای مدت‌های طولانی ذخیره کرد

 

و اینک این سؤال مهم مطرح می‌شود که چرا در انقلاب زن - زندگی - آزادی اعضا بدن مرگ مغزی شده‌ها اهدا نشده است.

۱- آیا خانواده و وراث و باقی‌مانده آنها راضی نشده‌اند؟
۲- آیا عده‌ای ترسیدند که آنها تبدیل به منجی و اسطوره شوند؟

به باور ما پارسیان دودره‌باز و شیاد هستند و اصلاً به این‌جور مسائل فکر نکرده و خودشان را رسوا می‌کنند. شاید آنها اصلاً مرگ مغزی نبوده‌اند و امید به بهبودی وجود داشته است و مخصوصاً رها شده‌اند تا بمیرند و سخن نگویند و تنها چیزی که به فکر خانواده آنها خطور نکرده است، پیوند اعضا و نجات دیگران از مرگ بوده است. حقیقت را باید از زبان خود آنها شنید. ولی هرچه که بوده باشد چیزی نیست جز یک رسوایی بزرگ. چون یا مرتکب قتل عمدی شده‌اند یا اینکه نخواسته‌اند عده‌ای را از مرگ نجات دهند که در نتیجه، اینها چیزی نیست جز خیمه‌شب‌بازی شیاطین پارسی مجوس دالیت سیمرغ نشان.

چرا یک رهبر با مرگ خود نباید جان ۵۰ نفر را از مرگ نجات دهد و اصولاً تعریف درست یک انقلابی و رهبر چیست؟ آنها که خدا را نمی‌پرستند و ادعا دارند که میهن و وطن‌پرست هستند. آیا این دالیت های در انتظار پیوند اعضا هم وطن آنها محسوب نمی‌شوند. خدا نیست و انسان از نسل میمون است. خوب چرا میمون‌ها به یکدیگر اعضا حیاتی هدیه نمی‌کنند؟ چون تناقض و پارادوکس دارند و خیلی سریع لو می‌روند. چرا کسی از آنها درخواست پیوند اعضا نکرد. چون آنها هم میمون زاده و گمراه هستند و اصلاً عقلشان کار نکرد که میمون عقل و شعور ندارد.

سابق‌براین گفته می‌شد که انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست اما اینک گفته می‌شود که سکس حق مسلم ماست. نتیجه می‌شود که اولاً انرژی هسته‌ای به مردمان مخصوصاً جامعه فمینیستی ساخته است ثانیاً این انرژی بیش از حد و اندازه لازم است که ممکن است در چند سال آینده گفته شود که مهاجرت به مریخ حق مسلم ماست.

ابلیس ماده درست مثل مار است که اگر از داخل گونی (پوشش حجاب) بیرون آمد، یا نیش می‌زند و یا اینکه نیش می‌خورد و این قانون الله است. اینک تعریف نیش‌زدن و نیش خوردن چیست؟ هزار و یک تعریف خودش را دارد.

 

وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ ﴿۱۲﴾ تحریم

اکثر مادران دوست دارند که فرزندان خود را در خانه و محل تمیز و پاک پرورش دهند. مریم هم این‌گونه بود. ولی زنان و دختران غیرمسلمان و غیر موحد فرزندان خود را در توالت عمومی مردانه پرورش داده و به دنیا می‌آورند و در محیطی کثیف‌تر از آن بزرگ می‌کنند که در نهایت همانند خودشان می‌شوند.

 

آیا اسلام زن‌ستیز یا ضد زن است؟
قدرمسلم قبل از خلقت زن یا انسان، اسلام بوده است و بعدها زنان و دختران خلق شده و ضد اسلام یا اسلام‌ستیز شده‌اند. این ادعای ایشان دال بر خودخواهی، خودپسندی، خودپرستی، غرور، تکبر، جهل و نادانی آنهاست. زنان و دختران خودشان جنگ یا ستیزه و ضدیت با اسلام را شروع می‌کنند و سپس چنین استنباط می‌کنند که اسلام ضد زن یا زن‌ستیز است. درحالی‌که ضدیت و ستیزه را خودشان شروع کرده‌اند. اما اینها زیاد اهمیت ندارد. موضوع مهم اینکه زنان و دختران در نهایت در مقابل اسلام و خدا شکست‌خورده و مقلوب می‌شوند و در نهایت وارد جهنم هم می‌شوند.

 

پارسی را پاس بدارید

Protect Persian

Protéger le persan

 

 

نمایندگان فمینیست‌ها در نوبل پارسی بلد نیستند. اینها نتوانستند از زبان مادری خود پاسداری کنند از بقیه چیزها چطور؟

بزرگ‌ترین اشتباه و خطای نوبل اینکه دوقلوهای سقط شده را فراموش کرده و نخواست که از آنها نامی ببرد؛ چون در حقیقت نمایندگان فمینیست‌ها در نوبل چهار نفر بودند یک دوقلوی سقط شده و رها شده در زباله‌دانی و یک دوقلوی شیک‌پوش.

 

 

و نه گستران ( نه دوز ) چشمانت را به جانب آنچه كه متمتع كرديم به آن زوجهايی را از ايشان ، خوش ( نوش ، كيف ) زندگانی دنياست برای اينكه امتحان كنيم ايشان را در آن و رزق ( روزی ) سرورت بهتر و پايدارتر است 131 طه

 

به باور دگراندیش و روشنفکر دلقک صفت، دین از سیاست جداست و به باور ما سیاست باطل است؛ چون به‌نوعی فریب، مکر، حیله و حقه‌بازی محسوب می‌شود. ولی همین مفسدین، سیاست را با علم و دانش بشر مخلوط کرده‌اند که نتیجه آن مشخص است؛ یعنی یک گمراهی بزرگ در مقوله علم و دانش. چون سعی می‌کنند وجود خدا، قیامت و جهنم را انکار کنند؛ ولی با کمال تأسف سرشان می‌آید و هیچ گریزی هم در کار نیست. قیامت و جهنم به خواست بشر کنسل نمی‌شود. اگر ابلیس نر نافرمان باشد، ابلیس ماده ستیزه‌جو است. تنها سلاحش یک عدد والت که به کاری هم نمی‌آید و برای فتح کیهان اصلاً مناسب نیست.

 

 

مردان و پسران به‌خاطر اینکه طاغوت را به دست آورند، روحشان را به شیطان می‌فروشند و زنان و دختران برای تملک طاغوت، خودشان را به مردان و پسران می‌فروشند. پس همیشه و هر زمان، زنان و دختران یک طاغوتی دست‌دوم و کارکرده محسوب می‌شوند. اهداف درازمدت فمینیست‌ها این است که مستقیماً و بدون واسطه‌گری مردان بتوانند به طاغوت دسترسی کاملی داشته باشند. در گام‌های بعدی حتی مردان و پسران برای طاغوتی شدن مجبور شوند که خودشان را به زنان و دختران بفروشند. یعنی آب‌ها سربالا بروند.

 

و به قتل نرسانيد اولادتان را [از] ترس بی چيزی ( فقيری و نداری ) ، ماييم كه رزق ميدهيم ايشان و شما را ، بدرستی قتل ايشان باشد خطايی بزرگی

و نزديك نشويد زنا را ، بدرستی آن باشد گناه آشكاری و بد راهی ( شيوه ای ) [است] 32 اسرا

 

انسان‌ها گونه‌ای از پستانداران هستند و برای زادوولد و تولیدمثل مجبور به جفت‌گیری و انتقال فام‌تن هستند. از طرفی باید نجابت و پاک‌دامنی خودشان را حفظ و حراست کنند. یعنی این بزرگ‌ترین چالش برای یک انسان است. آنهایی که بتوانند طبق دستورات خداوند این چالش را حل‌وفصل کنند رستگار می‌شوند؛ ولی کسانی که موفق نشده و شکست بخورند، نگون‌بخت می‌شوند. این رفتار حیاتی انسان برای خدا یک تیر و دو نشان است. اولاً نسل دو طایفه جن و انس را زیاد می‌کند و سپس ظرفیت بهشت و جهنم را تکمیل و پر می‌کند. به همین راحتی وگرنه تعالیم کتاب برای کسانی است که به دنبال رشد و تعالی هستند.

یک زن فمینیست قبل از ازدواج، انزال بکارت و حامله می‌شود. بعداً مجبور به سقط‌جنین یا کورتاژ (آسیب رحمی) می‌شود و به توصیه پزشکان مجبور به خوردن قرص ضدبارداری و یا نصب IUD و در نهایت جراحی کیست تخمدان می‌شود. در زمان ترمیم بکارت هم IUD فراموش شده و جا می‌ماند و بعد ازدواج باید خارج شود و نتیجه ازدواج دوقلوهای نوبلی می‌شود؛ لذا قبل ازدواج جلب نظر کارشناس خبره و معتمد و انجام رادیولوژی و سونوگرافی الزامی است تا این‌چنین رسوایی‌هایی به پا نشود. آفرین لیلا، خاله سهیلا. همه چیز تکمیله، حالا همه بیاین وسط مسخره بازى.

مصرف قرص ضدبارداری و همراه‌داشتن IUD در مأموریت‌های فضایی، لازم ولی دردسرساز است که بزرگ‌ترین چالش برای سازمان‌های تحقیقاتی هوافضاست و بهترین گزینه عقیم کردن زنان فضانورد است تا همانند حیوانات ماده خانگی شوند و البته نقش بسیار مهمی در موفقیت مأموریت‌های فضایی را دارند که بدون حضور آنها این مأموریت‌ها با شکست روحی و روانی یا جنسی و... مواجه می‌شوند. به امید روزی که دوقلوهای نوبلی، دوقلوهای فضایی شوند. ملائکه در ابتدا با خلقت انسان مخالف بودند؛ ولی بعداً متوجه شدند که اگر آنها نبودند، حوصله آنها سر می‌رفت و آدم و توله‌هایش بهترین سرگرمی و اسباب جوک و خنده برای آنها هستند و از بابت خلقت انس و جان، از خدا تشکر و قدردانی کردند که کیهان از حالت یکنواختی خارج شد و پر از تنوع و سرگرمی برای آنها شده است.

در حقیقت زنان و دختران اسلام و خداستیز، جایگاه دومنظوره هستند. حالا زمینی یا هوافضایی زیاد مهم نیست. قبل از ازدواج مردان و پسران را به نجاست زنا می‌کشند همچنین خودشان را و بعد از ازدواج تبدیل به ماشین جوجه‌کشی برای تکمیل ظرفیت جهنم می‌شوند البته به همراه خود ملعونشان. حالا چندقلو باشد چه‌بهتر. مریم علیهاسلام فاضل‌ترین زن عالم آماده و مهیایی دوقلوزایی بود که به فرمان خدا مسیح رسول‌الله را باردار شد. اینک در رحم شیاطین چه می‌گذرد آینده به آن خبر خواهد داد.

 

چرا این‌گونه است؟
برای اینکه زنان و دختران اسلام‌ستیز (روسپی و فاحشه)، پیمانکاران ابلیس هستند و خود ابلیس هم پیمانکار الله است و هیچ‌کدامشان از مأموریت و وظیفه خود خبری ندارند و همراه با نجس شده‌های مرد و پسر وارد آتش جهنم می‌شوند. کار تکمیل‌کردن ظرفیت جهنم به همین راحتی و آسانی است. فقط با یک زوج اندام جنسی نر و ماده کار یکسره می‌شود. آن هم تا به ابد یعنی تا زمانی که خلقت وجود خواهد داشت. ابلیس و پیمانکارانش چنین تصور می‌کنند که نیکوکاری و عشق و حال دنیا یا تفریح می‌کنند؛ ولی خبر ندارند که چه مصیبتی سر خودشان و سایرین می‌آورند. کسی خداستیزی کرد، مجرد یا متأهل هیچ فرقی ندارد؛ چون محکوم به زنا و خیانت به همسر یا معشوقه می‌شوند و هیچ راه گریزی در کار نیست. آنهایی که خدا، ملائکه، انبیا و... را تمسخر می‌کنند نیز محکوم به این سرنوشت شوم هستند و خدا به آنها اصلاً هیچ رحم و انصافی ندارد. عصیان خدا نافرمانی است. خوردن درخت زقوم باشد یا لواط و زنا و... هیچ فرقی ندارد. فتنه‌های الله بسیار جذاب و فریبنده هستند تا شیاطین ترغیب به خوردن و انجام‌دادنش شوند. خدا برای تعین سرنوشت انسان‌ها کنکور و المپیاد ریاضی - فیزیک، مسابقات المپیک و... ندارد. همان تخلفات جنسی با اندام‌های جنسی تعین تکلیف می‌کند. انسان PHD داشته باشد یا استاد حوزه و دانشگاه بوده باشد، در نظر خدا همان بدوی پابرهنه و یا غارنشین است. قبلاً با قارچ جادویی امتحان شد، الان با اندام‌های جنسی و... که بسیار جذاب و فریبنده‌تر و البته مؤثر و کارآمدتر است. انترهای درختی و فلاسفه بی‌سواد (طلاب جلقی) روز قیامت از نوجوانان مغول چوپان چنان شلاق بخورند و داغ شوند که گویا گوسفند و گاو و الاغ هستند و هیچ اعتراضی هم پذیرفته نباشد. سپس دست‌وپابسته تحویل ملائکه جهت ورود به آتش جهنم و عذاب ابدی.

 

 

آیا سیاست فمینیست‌های ایرانی در تقابل با سیاست‌های غربی است؟


جواب مثبت است؛ چون سیاست غرب در مقابل حکومت ایران تحریم است. یعنی ایران حق فروش نفت و خرید کالا و خدمات را نداشته باشد تا نارضایتی عمومی بالا گرفته و مردم ایران مجبور و وادار به انقلاب و رژیم چنج شوند.

اما زنان و دختران در انقلاب زن - فاحشگی - آزادی درست در تقابل با این سیاست غربی حرکت کرده‌اند. به‌جای اینکه سیاست تحریم والت را به اجرا گذاشته تا نارضایتی مردان و پسران را به همراه داشته باشد، سیاست آزادی واردات و صادرات، خدمات جنسی، تبادل و معاملات والت را آزاد و مشروع و قانونی کردند و فکر می‌کنند که در انقلاب پیروز شده‌اند؛ ولی درست برعکس باعث شدند که آن نارضایتی عمومی یعنی پتانسیل برای شورش و انقلاب از بین برود؛ چون خیلی از مردان و پسران نیز به خواسته‌های قلبی خود رسیدند و دیگر انگیزه‌ای جهت انقلاب ندارند؛ چون فکر می‌کنند که انقلاب جواب داد و پیروز هم شد و هم اینک با همان زنان انقلابی هم‌بستر و هم‌خوابه شده‌اند. از طرف دیگر زنان و دختران روسپی خارج از کشور سالیانه مبالغ کلانی ارزآوری هم دارند که باعث دورزدن تحریم‌ها می‌شود. پس نتیجه می‌گیریم که سیاست غربی‌ها و فمینیست‌ها یکدیگر را خنثی و بی اثر کرده است.

اما مشکل لاینحل اینجاست که اقتصاد غربی‌ها با حذف ایران از بازار جهانی می‌چرخد؛ ولی اقتصاد دختران و زنان نمی‌چرخد؛ چون مردان و پسران نیز آنها را تحریم مالی می‌کنند. غربی‌ها هم هیچ کانال مالی برای ارسال پول به زنان و دختران ایرانی ندارند؛ چون سوئیفت کلاً تعطیل شده است و رمزارزها نیز مورد تأیید خزانه‌داری امریکا نیست. پس والت‌ها در نهایت خالی و بی‌مصرف می‌مانند و ترشیده و کپک می‌زنند.

زنان و دختران بی‌رحم‌ترین قاتلان دنیا هستند؛ چون به فرزندان مشروع یا نامشروع خودشان رحم نکرده و قبل و بعد از تولد مقتولشان می‌کنند. بسیار مشاهده شده که اگر زنان و دختران فرزندان خودشان را برای معشوقه‌بازی حتی ازدواج، مزاحم و مانعی دریابند اقدام به قتل یا رهاکردن آنها می‌کنند. در کشوری همچون تایلند و فیلیپین مادران، دختران خود را به باندهای تبهکار جنسی می‌فروشند. پس هرگز شایسته ترحم و بخشش نیستند. نباید فریب ظاهر گمراه‌کننده آنها را خورد. جنایات بسیار بدتر و هولناک‌تری از عهده آنها بر می‌آید که حتی به ذهن مردان و پسران خطور هم نمی‌کند. اگر پدر و مادر و حتی برادر آنها مخالف ازدواجشان یا مانع... بوده باشند احتمال کشته‌شدن آنها نیز وجود دارد. چون اهداف بزرگ و شیطانی است. ابلیس ماده با اختیار داشتن یک عدد والت و... در کوتاه‌ترین زمان ممکن می‌بایست که کل کیهان را زودتر از ابلیس‌های ماده دیگر فتح و تصاحب کند. این یک مسابقه بزرگ است که در آن جای هیچ رحم و انصافی نیست حتی رقبای عشقی مشابه خودشان. سایر ابلیس‌های ماده می‌بایست که از میدان به در شوند که اگر نشدند به‌یقین کشته و مقتول خواهند شد.

 

زنان و دختران ایرانی نوابغ دنیای اقتصاد هستند. خوب چرا؟
چون قیمت والت سقوط، ارزان و رقابتی شده است. این یعنی چه؟
اگر به رشد روند قیمت دلار و طلا و... در کل کالا و خدمات در ایران نگاه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که مهدوی ها در حال سقوط هستند. چون پولشان ریال در حال بی‌ارزش شدن است و بهای کالا و خدمات یک شاخص بسیار مهم اقتصادی است که بیانگر افتضاح بودن اقتصاد است؛ چون اقتصاد مال خر است و مهدوی خر هم افتضاح است. ولی از زمان پیروزی کامل و موفقیت انقلاب زن - جندگی - آزادی، قیمت والت سقوط کرده است. چون اولاً عرضه آن افزایش چشمگیری داشته و ثانیاً رقابت بر سر ارائه آن بالا گرفته است. یعنی زنان و دختران ایرانی اولاً موفق شدند که والت را به‌عنوان یک کالا تولید انبوه کنند و ثانیاً موفق شدند عرضه آن را افزایش دهند البته به همراه بالابردن کیفیت آن و بهینه‌کردن ارائه خدمات جنسی دو یا چندطرفه ایدئال به همراه راه‌اندازی و مشارکت در مؤسسات هرمی یا نت مارکتینگ جنسی با دریافت حق واسطه‌گری، دلالی و... ازاین‌رو اقتصاد باید از خرهای مهدوی گرفته شده و به زنان و دختران ایرانی واگذار شود و با سرعت تمام به‌طرف اقتصاد کشورهایی همچون تایلند، ارمنستان و اروپای شرقی یعنی رومانی، چک و بلغارستان و... حرکت کرد و پسران و مردان هم باید به فکر انقلاب مرد - مفعولی - آزادی باشند تا از قافله اقتصاد عقب‌مانده نشوند. هرچه که باشد اقتصاد خری مهدوی شکست‌خورده و جواب نداد. چون زنان و دختران به خودکفایی کامل رسیده و هیچ نیازی به واردات نیست؛ بلکه صادرات هم برقرار شده است.

اگر بخواهیم اوج این موفقیت را دریابیم باید بدانیم که قبل از انقلاب زنانه، هزینه دسترسی مردان و پسران به والت و خدمات بعد از فروش آن، حداقل ۱۰۰ عدد سکه بهارآزادی به‌عنوان مهریه و کلی هم هزینه متفرقه خرید، جشن و عروسی و... بود که بالای ۴ میلیارد تومان می‌شد؛ البته بسیار زمان بر و طاقت‌فرسا. ولی الان زیر ۱ میلیون تومان و همگی به طور یکجا قابل‌ارائه یا دسترسی کامل و فوق سریع شده است حتی سریع تر از آمازون. یعنی یک به چهارهزار در هزینه و ... در وقت یا زمان. ساده گفته باشیم اگر اقتصاد به زنان و دختران ایرانی واگذار شود، قیمت دلار ۵۵ هزارتومانی، ۱۳ تومان می‌شود؛ یعنی درست مثل قبل از انقلاب سال ۵۷. می‌دانید چرا؟

چون قبل از انقلاب ۵۷، اقتصاد ایران در دست زنان و دختران بود و کسی اصلاً خبر نداشت. اینک بیدار شده و سعی دارند که اقتصاد را به خودشان برگردانند که موفق شدند و تبریک ما را پذیرا باشند. آفرین لیلا، خاله سهیلا.

زنان و دختران، این ازخودگذشتگی و فداکاری خودشان را کاملاً ثابت کردند. ۴ میلیارد کجا ۱ میلیون کجا. ناگفته نماند بعضی از آنها، آن را هم رایگان کرده و درست مثل‌اینکه خزانه بانک مرکزی را بر سر مردم پاشیده باشند. زنان و دختران ایرانی واقعاً بسیار مهربان، دست‌ودل‌باز، دلگرم، امیدوارکننده، رقابتی، چالش‌برانگیز و بخشنده هستند. این‌چنین لطف و کرمی در هیچ جای دنیا و در هیچ‌کسی یافت نمی‌شود و صدالبته نبوغ و دانش و پشتکار آنها. پایشان به وال‌استریت برسد بازار بورس سقوط می‌کند.

 

زنان و دختران ایرانی دو نوع پریود دارند؟
پریود اول جنسی یا همان عادت ماهیانه که به آن قاعدگی گفته می‌شود.
پریود دوم سیاسی یا اجتماعی است که تقریباً ۴۰ الی ۵۰ سال به طول می‌کشد. در یک دوره آزادی جنسی و حق استفاده از والت ممنوع است؛ ولی با پایان دوره آزاد می‌شود. گویا این رگلاتور آنها بدجوری ترکیده است. چون دیگران را در این آزاد و ممنوع شدن‌ها مقصر می‌دانند. قبل انقلاب مقصر اصلی شاه بود و بعد انقلاب خمینی و معلوم نیست بعد از گذر از ۴۰ سال آیند کدام خری مقصر معرفی شود. هر چند که دوره سومی در کار نیست و اگر باشد در جهنم است. شاید خود فرعون (طاغوتیان) یا ابلیس مقصر سوم معرفی شود. به‌احتمال زیاد پریودهای دیگری هم وجود دارد که ما از آن بی‌خبریم. چون جامعه ایرانی همچون دریای متلاطم در حال موج‌زدن است و هرچه هست زیر سر این پریودهای زنانه است. به این می‌گویند یک دور باطل عقلانی.

از بعد علمی بهای والت یک شاخص قوی برای شناخت وضعیت انقلاب زنانه در ایران است. اگر مقدار شاخص پایین آمد، نشانه موفقیت و پیروزی انقلاب است و اگر بالا رود، نشانه بدی برای شکست آن است. اینک این سؤال مطرح می‌شود که اگر بها و ارزش این شاخص سقوط کرد و رایگان شد چه؟
باید گفت که انقلاب افتضاح و بی معنی و بی مفهوم شده است و زنان و دختران می‌بایست اتحادیه‌ای همانند اوپک یا هفت‌خواهران حتی ماسونی و مافیایی ایجاد کنند که مانع این سقوط آزاد شوند. ولی بهترین، مؤثرترین و مفیدترین کار این است که پدران دیوس، برادران قواد، شوهران قرمساق و رفقا، مشتریان و معشوقه‌های جاکششان را یکجا جمع کرده و به یکدیگر معرفی کنند. حتی به فرزندانشان و اهل فامیل و بعداً یک اتحادیه بزرگ و متحد و منسجم اجتماعی تشکیل دهند تا شاید بتوانند در مقوله خدا و اسلام‌ستیزی به جا و مکانی برسند. یعنی سر یک سفره شام آخرشان را بخورند.

هر مرغ کثافت‌کار و کثافت خواری حامی خروسی مثل خودش را دارد و قدرت در اتحاد مرغ و خروس‌هاست. البته به‌شرط اینکه به بال‌وپر همدیگر نپیچیده و به هم نپرند که حل این چالش، قدم بزرگی برای پیروزی نهایی این انقلاب زنانه است. پشت‌گوش خود را دیدید حل این چالش هم شدنی است؛ ولی افسوس که لاینحل شده است.

 

انتظارات و توقعات بی جای اوپوزیسیون خارج از کشور از زنان و دختران داخل ایران:

آنها انتظار و توقع دارند که زنان و دختران تا سرنگونی رژیم به انقلاب خود ادامه دهند تا آنها تشریف بیاورند و بر آنها حکومت کنند. زنان و دختران در ایران انقلاب زنانه کرده و روسری و حجاب از سر کردند. یا شوهر کردند یا دوست پسر و معشوقه دارند. هم ساپورت مالی می شوند و هم جنسی. تازه از دست قوانین داخلی نجات پیدا کردند. حالا خودشان را درگیر اخلاقیات خارجی کنند. مصرف دخانیات، مواد مخدر و روانگردان حتی الکل ممنوع شود. روابط زیر سن قانونی جرم تلقی شود و هزار باید و نباید اخلاقی دیگر. زرشک. از چاله به چاه؟ انقلاب زنانه تا هم اینجا کافی بود و به پیروزی و سرانجام خود هم رسید. بیشتر از آن کار دستشان می دهد.

 

انقلاب زن - جندگی - آزادی در ایران، انقلاب خیلی افتضاحی بود؛ چون تقریباً تمامی زنان و دختران نشان داده و ثابت کردند که با خدا، ملائکه، انبیا و صالحان نیستند؛ بلکه در کنار و همراه حاکمان وقت، صاحبان قدرت، مالکان ثروت و شهرت یا پر نفوذ هستند. زمان رویارویی با مگاگ فرارسید. آنها هرگز فریب جنسیت و ظاهر آنها را نمی‌خورند. حتی چهره در ظاهر معصوم یا اشک‌تمساحشان را. باید به فکر مکانی امن در اماکن نظامی بوده باشند یا حمل سلاح تا شاید از حمله مگاگ در امان بوده باشند. مهدوی ها نیم‌قرن در ایران به دنبال فراهم‌کردن موجبات ظهور مهدی بودند؛ ولی ناخواسته زمینه و واجبات خروج دابةالارض، ظهور مسیح، انتشار دخان سماوی و در نهایت آن حمله و هجوم بزرگ را فراهم کردند. همگی در نهایت زیر سم اسب، گوشت چرخ‌کرده و ملحمه می‌شوند. پایان بسیار تلخی برای اقوام ایرانی رقم خواهد خورد؛ یعنی خیلی‌خیلی بدتر از حمله مغولان به ایران که حمله اعراب ریشو و اسکندر پارسی پوش در مقابل آن هیچ بود. نیرو مخصوص خدا آنها را مرغ پرکنده می‌کند؛ چون عصیان و نافرمانی خدا را کردند و نه آخوند و ملا. چون راهبان را با خدا اشتباه گرفتند و کتاب خدا را با شاهنامه و یا عرفان مولوی و... در کل با یک کتاب فلسفی و قانون دولتی.

نافرمانی مدنی کجا؟ طغیان و یاغی‌گری در نزد پروردگار کجا. ضربه مهلک یک اسب با سوارش در کل بالای ۵۰۰ کیلو می‌تواند آنها را ده‌ها متر به طرف بالا و روبه‌جلو پرتان کند. مغولان با این ضربه‌ها، گارد رومی را در هم می‌شکستند، مگاگ چه بتواند بکند؟ حتماً تانک و زره‌پوش در مقابل آنها موم و آدامس است. فرزندان آدم خیلی سریع شکست می‌خورند. راهبرد خدا خیلی عجیب و شگفت‌انگیز و اصل غافلگیری و مغرور کردن دشمن همیشه در جریان است؛ ولی پیروزی خدا حتمی است. حملات پیش از طلوع خورشید یعنی در زمان خواب‌سنگین و شیرین است. جنگ کاملا ارگانیک است.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿۱﴾  فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿۲﴾  فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿۳﴾  فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا ﴿۴﴾  فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿۵﴾  إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ ﴿۶﴾  وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ ﴿۷﴾  وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ ﴿۸﴾  أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ ﴿۹﴾  وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ ﴿۱۰﴾  إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ ﴿۱۱﴾

رومیان و بربرهای قدیم بیشتر از انسان‌های مدرن امروزی می‌توانند در مقابل مگاگ پایداری و مقاومت کنند. چون تسلیحات گرم خاموش است و تنها تسلیحات سرد کار می‌کنند. برق شمشیر چشمانتان را کور و صدای شکسته‌شدن گوشتان را کر می‌کند. گویا زمان چندین هزار سال به عقب برگشته و فجیع‌ترین صحنه‌های نبرد را مشاهده می‌کنید. گویا مسیح از دریایی پر از خون بیرون‌آمده است همچنین است خود مگاگ.

 

گمان مبرید که آمده‌ام صلح و آرامش را بر زمین برقرار سازم. نه، من آمده‌ام تا شمشیر را برقرار نمایم. ۳۵ من آمده‌ام تا پسر را از پدر جدا کنم، دختر را از مادر، و عروس را از مادر شوهر. ۳۶ بطوریکه دشمنان هر کس، اهل خانه خود او خواهند بود. ۳۷ اگر پدر و مادر خود را بیش از من (منظور الله است) دوست بدارید، لایق من نیستید؛ و اگر پسر و دختر خود را بیش از من (منظور الله است) دوست بدارید، لایق من نیستید. ۳۸ اگر نخواهید صلیب (منظور کتاب خداست) خود را بردارید و از من پیروی کنید، لایق من نمی‌باشید. ۳۹ اگر بخواهید جان خود را حفظ کنید، آن را از دست خواهید داد؛ ولی اگر جانتان را بخاطر من (منظور الله است) از دست بدهید، آن را دوباره بدست خواهید آورد. ۴۰ هر که شما را بپذیرد، مرا پذیرفته است؛ و کسی که مرا پذیرفته در واقع خدایی را که مرا فرستاده، پذیرفته است. ۴۱ هر که پیامبری را بعنوان پیامبر قبول داشته باشد، خود نیز پاداش یک پیامبر را خواهد گرفت و هر که شخص صالحی را بخاطر صالح بودنش بپذیرد، پاداش یک ‌آدم صالح را خواهد گرفت. ۴۲ و اگر کسی به یکی از کوچکترین شاگردان من، بخاطر اینکه شاگرد من است، حتی یک لیوان آب خنک بدهد، او برای این کارش پاداش خواهد یافت. قصص متی فصل 10

 

مسیح خودش تئوری و نظریه منجی و منجی گری و عدالت‌گستری یا صلح و آرامش جهانی را رد و انکار کرده است و تأکید او بر نبرد آرماگدون است.

«اما هرگاه دیدید که اورشلیم به محاصره دشمن درآمده، بدانید که زمان نابودی آن فرا رسیده است. ۲۱ آنگاه مردم یهودیه به کوهستان بگریزند و ساکنان اورشلیم فرار کنند و آنانی که بیرون شهر هستند، به شهر باز نگردند. ۲۲ زیرا آن زمان، هنگام مجازات خواهد بود، روزهایی که تمام هشدارهای انبیاء تحقق خواهند یافت. ۲۳ وای بحال زنانی که در آن زمان آبستن بوده، یا بچه شیرخوار داشته باشند! زیرا این قوم دچار مصیبت سختی شده، خشم و غضب خدا بر آنان عارض خواهد شد؛ ۲۴ به دم شمشیر خواهند افتاد و یا اسیر شده، به سرزمینهای بیگانه تبعید خواهند گشت. اورشلیم نیز بدست بیگانگان افتاده، پایمال خواهد شد تا زمانی که دوره تسلط بیگانگان به پایان رسد. ۲۵ «آنگاه در آسمان اتفاقات عجیبی خواهد افتاد و در خورشید و ماه و ستارگان، علائم هولناکی دیده خواهد شد. بر روی زمین، قومها از غرش دریاها و خروش امواج آن، آشفته و پریشان خواهند شد. ۲۶ بسیاری از تصور سرنوشت هولناکی که در انتظار دنیاست، ضعف خواهند کرد؛ زیرا نظم و ثبات آسمان نیز درهم خواهد ریخت. ۲۷ آنگاه تمام مردم روی زمین مرا (منظور خود الله است) خواهند دید که سوار بر ابر، با قدرت و شکوهی عظیم می‌آیم. ۲۸ قصص لوقا فصل 21

آیا چشم به راه‌اند مگر اینکه بیاید ایشان را خداوند در سایه بانهایی از ابرها و [همچنین] ملائکه و مقتضی (سپری) شود کار و به‌سوی خداوند برگردانده می‌شود کارها ۲۱۰ بقره

این یک واقعیت پذیرفتنی تاریخی است که حمله مغولان به ایران اشاره و نشانه کوچکی از حمله گسترده گاگ و مگاگ است. در حمله مغولان، پارسیان درجا تسلیم شده و اعراب و اسرائیل متواری و تمام اقتدار رومیان در هم شکست. رومیان با گارد خود یعنی هفت یا ده مرد تنومند پشت سه سپر سنگین چوبی به همراه کلی نیزه بیرون‌آمده از پشت گارد، همانند پر کاه و مرغ و خروس به هوا پرتاب می‌شدند. حمله مگاگ فاجعه بزرگی برای بشریت است چون راهبرد جنگی آنها دهشتناک و بسیار خوفناک است. عیسی ابن مریم هم درمیان آنهاست برای گرفتن انتقام خون نریخته و مصلوب نشدنش.

 

به نام خداوندِ رحم كنندهِ ( بخشنده ، گذشت كننده )  مهربان ( با شفقت ، با عاطفه )

  1. سوگند دوندگان (  تندروها ، سريع و سيرها ، تيز پاها ، تاخت و تاز كنندگان ، اسبهای كورس و مسابقه ) را ، بانگ زدنی ( صدا ، فرياد ، آواز زدنی ، هلهله ای ، شيهه ای ، نفس نفس زدنی )

  2. پس آتش زنه ها ( سنگهای چخماق ، جرقه زنه ها ، مولد جرقه برای روشن كردن آتش ) زبانه كشيدنی ( جرقه زدنی ، برق زدنی )

  3. پس سير كنندگان ( سفيران ، جنگجويان سوار بر اسبان تيزرو )  صبحگاهی را

  4. پس اثر كنند ( به پا كنند ) به آن ، گرد و خاكی ( فرياد و غوغايی ، هنگامه ای ، آشوبی ، خاك و خاشاكی ) را

  5. پس جمع كنند ( ميانه كنند ، در ميان كنند ، محيط كنند ، در ميان گيرند ) به آن جمعی ( گروهی ، جمعيتی ) را

  6. بدرستی انسان برای سرورش ، حتما كافری ( ناسپاسی ، نمك نشناسی ، نافرمانی ) [است]

  7. و بدرستی او [خداوند] برای آن [انسان] ، حتما شاهدی ( ناظری ، بيننده ای ) [است]

  8. و بدرستی او [انسان] برای دوستی  ( علاقمندی ، عشق و علاقه ) [به] خير ( منفعت و سود ، مال ) ، حتما سخت گيری ( به شدت علاقمندی ، پا فشاری كننده ای ، حريصی ، سر سختی ) [است]

  9. آيا پس نميداند ( آگاه و دانا و با خبر نيست ) ، زمانی را كه برانگيخته ( بيرون آورده ، زنده ) شود هر آنچه كه در قبرهاست 

  10. و آشكار شود ( به دست آيد ، حاصل شود ، فراهم شود ) هر آنچه كه در سينه ها ( پيش روها ) [است]

  11. بدرستی سرور ايشان ، به ايشان [در] چنين روزگاری حتما آگاه ( با خبر ، واقف ) [است]

 

در گذشته به روابط جنسی نامشروع و خارج از عقد نکاح یا ازدواج زنا، هرزگی (پورن)، روسپی‌گری و... گفته می‌شد؛ ولی در دنیای مدرن و روشنفکرانه یا دگراندیشانه امروزی، صورت‌مسئله پاک شده و به آن آزادی اجتماعی یا مدنی و حق مالکیت بر بدن و اندام جنسی گفته می‌شود که واژه‌های عوام‌فریبانه و مؤدبانه‌ای هستند؛ ولی سر خدا، ملائکه، انبیا و صالحان کلاه نمی‌رود و نمی‌توان آنها را گمراه یا فریب داد. در نتیجه واگنش فیزیکال ملائکه، انبیا و صالحان شدید بوده و مجازات و کیفر خدا بسیار سنگین است. حالا چه قبل قیامت و چه بعد آن یا در زمان حیات یا بعد فوت یا در بحبوحه نبرد آرماگدون.

فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ ﴿۲۷﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿۲۸﴾ محمد

 

تنها سلاح مؤثر و کارآمد ابلیس ماده برای خدا و اسلام‌ستیزی یک عدد والت است که آن را هم خدا خودش آفریده و در اختیار او گذاشته است. متأسفانه سلاحی سخت نبوده و علی‌رغم کشسان بودنش، در نهایت تحت‌فشار پاره می‌شود و باید با چرخ‌خیاطی دوخته شود.

امروزه واژه روسپی، فاحشه، جنده، بدکاره، لاشی، هرزه و... کاربرد بسیار زیاد بین‌المللی دارد. من‌جمله زنازاده یا بی‌پدرومادر (motherless ، motherfucker) که مشخص و معلوم می‌کند فعلاً اصل صورت‌مسئله پاک نشده و به قوت خود باقی است. در نتیجه خدا ستیزان و اسلام‌ستیزان، هم در گفتار و هم در عمل و هم در توصیف روسپی، فاحشه، جنده، بدکاره و هرزه واقعی هستند. آن هم بدون هیچ‌گونه شک و تردیدی. چون خداوند به گردنشان می‌گذارد و مجبور و وادارشان می‌کند که انجامش دهند تا با پرونده‌ای بسیار سنگین در روز قیامت رسوا، پست و حقیر شوند و آنها هرگز نمی‌توانند در پیشگاه خدا ادعای پاکی، تقدس، نیکی و اخلاقیات و... داشته باشند. اخلاقیات، پاکی و نیکی چیزی است که خدا تعریف کرده. اگر انسان‌ها بخواهند آن را به کنار گذاشته و تعاریف من‌درآوردی و جدیدی ارائه کنند، آن خود کثافت، فساد و تباهی است. البته که برای خدا قابل‌قبول نبوده و خودشان نقیض آن را به اثبات می‌رسانند که ثابت هم شده است و هیچ نیازی به توضیح ندارد. مشکل عدم ایمان به خدا و باور نداشتن به این موضوع است که انسان‌ها بعد از مرگ زنده خواهند شد. در دیزی باز حیای گربه کجاست. ولی سرشان می‌آید و باید که پاسخگو بوده باشند که نمی‌توانند؛ چون آب از سرشان گذشته و کارهایی را که نمی‌بایست انجام داده باشند را انجام داده‌اند و این است راهبرد مخوف خدا. چون خدا مخوف‌ترین موجود هستی است.

همانند یک قاضی که خودش فعل مجرمانه را به گردن متهم گذاشته و مدارک اثبات جرم را لای پرونده‌اش وارد کرده باشد. این متهم محکوم است هرچند که کل دنیا وکیل او بوده باشند؛ چون کسی نمی‌تواند این قاضی خبره را مجرم تشخیص داده و محکومش کند.

 

فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۲۵﴾ انعام

لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۸۴﴾ بقره

 

آزادی یا قانونی و مشروع کردن سقط‌جنین یا حق مالکیت زنان بر بدن نیز همان پاک‌کردن اصل صورت‌مسئله و در تقابل و مبارزه با واژه‌های (motherless ، motherfucker) است؛ چون جنین نامشروع مدرکی برای اثبات این‌گونه ادعاها است. ولی سقط‌جنین از نظر خدا جنایت و جرم ثانویه زنان و مردان بعد از زنا محسوب می‌شود که آثار هر دو جرم را نمی‌تواند نابود کرده و یا از بین برد؛ چون مستند و داخل پرونده آنها است. همچنین تمامی جرم‌های بعد از آن، من‌جمله خدا و اسلام‌ستیزی که در حقیقت جرم اصلی و اولیه محسوب می‌شود و تمامی این گونه جرائم، ثانویه محسوب می‌شوند که خودش بر سرشان می‌آورد.

 

روسپیگری و حق مالکیت زنان و دختران بر بدن جرم (بد) است یا افتخار (خوب)؟

مسلماً اگر افتخار و کار خوبی بود از داروها و لوازم و روش‌های پیشگیری از بارداری حتی کورتاژ و سقط‌جنین استفاده نمی‌شد و حداقل یک یا دو کاردستی زنان و مردان زناکار تولید و به دیگران معرفی می‌شد یعنی همان (motherless ، motherfucker). اما در دنیای امروزی چرا پدران و مادران موافق هستند؟
چون درآمد دارد و روسپی دختر می‌تواند کمک‌خرج والدینش بوده باشد. همچنین شریک مالی شوهرش برای پرداخت هزینه‌های زندگی و بدهی و دیون یا دوست و معشوقه یاب برای برادرش یا مشتری و کاریاب برای خواهرش و البته مادری ولخرج برای اولاد احتمالی‌اش. مردان دیگر هم موافق و پشتیبان هستند؛ چون طرف اصلی معامله خود آنها هستند؛ یعنی هزینه داده و از خدمات جنسی بهره‌مند می‌شوند. پس روسپی‌ها در دنیای امروزی تحت پوشش و حمایت کامل خانواده و جامعه حتی دولت‌ها و حکومت‌ها هستند. چون به صنعت توریسم هم مفید هستند. البته معاف از پرداخت مالیات چون کار غیرقانونی است؛ ولی از آن چشم‌پوشی می‌شود؛ چون همه به‌نوعی از آن منتفع می‌شوند و عجب خیر و برکتی دارد این والت ابلیس ماده. البته در دنیا و نه در آخرت. چون این خیروبرکت در باطن لعنت، نفرین، شر و مصیبت در قیامت است؛ چون دنباله همان جرم اصلی خدا و اسلام‌ستیزی است و این است راهبرد خدای مخوف برای مجازات دشمنانش. کل جامعه درگیر و کیفر می‌شوند. جرم‌های بعدی قرمساقی و قوادی و دلالی است. نوش جان دگراندیشان یا روشنفکران و مدرنیسم‌ها یا سکولارها.

 

به این دلیل بسیار مهم است که انقلاب زنانه و دخترانه زن - زندگی - آزادی در ایران محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است و توصیه اکید ما به زنان و دختران اسلام و خداستیز برای موفقیت و پیروزی کامل این است که:

۱- کمک‌خرج والدینشان بوده باشند.
۲- مقداری از بدهی و دیون شوهرانشان را تقبل کنند.
۳- برای برادرانشان معشوقه یابی کنند.
۴- برای خواهرانشان مشتری و کاریابی کنند.
۵- مشتری دائمی صنایع دارویی، بهداشتی، آرایشی و جامعه شریف پزشکی، مامایی و ناباروری بوده باشند.
۶- باعث افزایش جمعیت (motherless ، motherfucker) ها باشند؛ چون آنها نیز همانند سگ‌های ولگرد خیابانی حق حیات و زندگی دارند.
۷- با دگرباشان جنسی کنار آمده و همکاری کنند؛ چون آنها نیز حق اشتغال و معاش دارند.
۸- برای اولاد احتمالی همانند خودشان ولخرجی کنند؛ چون آنها نیز حق خوش‌گذرانی دارند و همانند خودشان تربیت کنند.
۹- حداکثر خدمات جنسی را با کیفیت بالا ارائه کنند.
۱۰- جهت رایگان و عمومی‌کردن خدمات جنسی به فکر خیریه‌های والت بوده باشند تا محبوب دل مردم شوند.
۱۱- نقش رابین‌هود را بازی کنند؛ یعنی از اغنیا گرفته و به فقرا بدهند.
۱۲- در اداره جامعه، حکومت و دولت نقش مؤثر و پررنگی داشته باشند.
۱۳- باعث‌وبانی رونق و گسترش صنایع توریسم و توسعه یا پیشرفت آن بوده باشند.
۱۴- به فکر قانونی و مشروع کردن قرمساقی و قوادی باشند تا حق‌الزحمه آنها کاملاً وصول و پرداخت شود و دچار زورگیری و کتک‌خوردن نشوند.

 

 

علت دقیق چیست؟


مغز
انسان بالغ به طور میانگین وزنی بین ۱٫۲ تا ۱٫۴ کیلوگرم دارد که در حدود ۲ درصد از وزن کل بدن است. حجم مغز در مردان حدود ۱۲۶۰ و در زنان ۱۱۳۰ سانتی‌متر مکعب است. وزن مغز بین افراد مختلف دارای نوسان زیادی است، به‌طوری‌که رنج مرجع استاندارد برای مردان ۱٬۱۸۰ تا ۱٬۶۲۰ گرم و برای زنان ۱٬۰۳۰ تا ۱٬۴۰۰ گرم است.

یعنی اینکه ضریب هوشی زنان ۵۰ درصد مردان یعنی یک مادون انسان هستند. با کاهش ۱۰ درصدی مغز، فهم و شعور به نصف کاهش پیدا می‌کند و این برای زنان و دختران اسلام و خداستیز روی داده است. چون اگر آنها شعور داشتند خودشان را با خدا یعنی خالق کیهان درگیر نمی‌کردند. آنها فکر می‌کنند که با خدا در حال نبرد و جنگ هستند؛ ولی ناخواسته بعد از ابلیس، تبدیل به پیمانکار دوم خود خدا شده‌اند؛ یعنی برای خودشان و دیگران جرم‌سازی و در حال پرونده‌سازی هستند آن هم با کثافتی همچون زنا و...

یعنی فاجعه، بلا و مصیبتی بسیار بزرگ که خداوند بر سر دشمنانش می‌آورد. چون هدف کلی از انجام تمامی جرم‌ها و گناهان دیگر من‌جمله دزدی، قتل، کلاهبرداری، اختلاس، رانت، قاچاق، کسب قدرت و ثروت و... معاشرت و همخوابگی با این نوع زنان و دختران بی عقل است.

 

انسان به‌سوی کندذهنی پیش می‌رود؟
بر اساس یک تحقیق جدید در مورد تغییرات اسکلت و جمجمه انسان از عصر یخی تاکنون، مغز انسان که در بیشتر تاریخ بیولوژیکی ما در حال گسترش است، شروع به چروکیده و کوچک‌شدن کرده است. به گزارش ایسنا، در گزارشی در مجله دیسکاوری آمده است: در طول ۲۰ هزار سال گذشته، حجم متوسط مغز یک مرد از میزان ۱۵۰۰ سانتی‌متر مکعب به ۱۳۵۰ کاهش پیدا کرده و تکه‌ای از خود را به‌اندازه یک توپ تنیس ازدست‌داده است. این موضوع در مورد زنان نیز تا حدی یکسان است. از سویی این کوچک‌شدن اندازه مغز به نظر می‌رسد سیری تکاملی را طی می‌کند. به عقیده محققان اگر این سیر کوچک‌شدن در ۲۰ هزار سال آینده با همین سرعت پیش برود، مغز انسان به‌اندازه مغز هوموارکتوسها، انسان‌های اولیه که ۵۰۰ هزار سال پیش زندگی می‌کرده و حجم مغزی آنها ۱۱۰۰ سانتی‌متر مکعب بود بازگردد. به نوشته این مجله، هنوز علت این امر و درمان آن به‌درستی مشخص نشده است. به عقیده تعداد کمی از محققان انسان‌ها در مسیر کم‌شدن میزان هوش قرار دارند، اما به عقیده برخی دیگر، مغز در حال شناخت ساختار و تکوین آن است. بر اساس این تحقیقات دو امکان وجود دارد: ممکن است مغز انسان کارایی بیشتری پیدا کرده یا انسان‌ها به سمت کندذهنی پیش بروند!
منبع: http://www.not.ir/news/115444.aspx

ازاین‌رو فهم و شعور زنان اسلام‌ستیز در حد و حدود یک هوموارکتوس است.

انسان راست‌قامت (نام علمی: Homo erectus) به معنی ایستاده یا سرپا از ریشه لاتین ērigere)، نام گونه‌ای منقرض‌شده از انسان‌تباران است که در دور زمین‌شناسی پلیستوسن زندگی می‌کرده است. کهن‌ترین نمونهٔ فسیلی از این جاندار، متعلق به ۱٫۹ میلیون سال پیش و جدیدترین آن، متعلق به ۱۴۳ هزار سال پیش است.

 

 

ولی نمونه‌های کاملاً دست‌نخورده و سالمی از هوموارکتوس ها امروزه مشاهده و شناسایی می‌شوند. هرچند که مردان ایرانی اصلاً چیزی به نام فهم و شعور یا علم و دانش ندارند که اگر داشتند آنها هم جایزه می‌گرفتند. پس مردان ایرانی چیزی به نام دانش ندارند و مجامع بین‌المللی گواهی بر این مدعاست. شاید بدترین توهین به یک نئاندرتال نر یا انتر درختی دانشگاهی مرد همین جوایز بوده باشد. چاره چیست؟ اگر ایرانی‌ها بخشی از هزینه‌های مؤسسه نوبل را تقبل کنند، مسلماً انترهای درختی مرد هم نوبلی می‌شوند.

 

فعلاً نبوغ مردان ایرانی در دنیای موسیقی و جایزه گرمی است و تا حد نوبل رشد و ترقی نکرده‌اند.

 

 

 

 

فیلم، تئاتر و سینما اگر در ثریا بوده باشند، مردانی از پارس به آن دست پیدا می‌کنند. شاید مردان پارس فقط در صنعت سینما به جایی برسند و نه در دانش و فناوری. بهترین راه برای تحقیر هخامنشیان همین است. انتقام جشن‌های ۲۵۰۰ساله گرفته شد.

 

 

آیا یک هوموارکتوس فاحشه می‌تواند وارد میدان نبرد و جنگ با خدا و اسلام شود؟

هرگز نمی‌تواند؛ چون خدا کیهان را آفریده و آن را اداره می‌کند. هوش و زکاوت خدا فراتر از یک هوموارکتوس فاحشه است. او را تبدیل به یک پیمانکار دست‌دوم و زیر دست ابلیس می‌کند تا دشمنانش را به نجاست بکشد و برای خودش و سایرین جرم‌سازی و پرونده نگاری کند.

 

يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۹۴﴾

سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۵﴾

يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۹۶﴾ توبه

 

وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ ﴿۱۲۵﴾ توبه

 

وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۱۰۰﴾ یونس

 

وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿۳۳﴾ احزاب

 

 

دادگاه ایالت آریزونای آمریکا روز سه‌شنبه ۲۱ فروردین / ۹ آوریل قانونی را که ۱۶۰ سال پیش در زمینه پایان خودخواسته بارداری (سقط جنین) وجود داشت و این اقدام را تقریباً به‌طور کامل ممنوع می‌کرد، احیا و اجرایی اعلام کرد.

این رأی جدیدترین مورد از مجموعه اقدامات ایالتی در آمریکا در زمینه منع دسترسی به حقوق بازتولیدی زنان است.

حقوق بازتولیدی به مجموعه‌ای از آزادی‌ها و حقوق قانونی گفته می‌شود که حق کنترل زنان بر بدن‌هایشان را تضمین می‌کند. سازمان بهداشت جهانی حقوق بازتولیدی را این‌گونه تعریف می‌کند:

به‌رسمیت‌شناسی حق اساسی همه زوج‌ها و افراد برای تصمیم‌گیری آزادانه و مسئولانه در رابطه با تعداد، فاصله و زمان‌بندی [تولد] کودکانشان و نیز دسترسی به اطلاعات و وسایل انجام این کار، و نیز حق رسیدن به بالاترین استاندارد سلامتی جنسی و بازتولیدی است… [از جمله] حق همگان به تصمیم‌گیری درباره تولید مثل، رها از تبعیض، اجبار و خشونت.

دادگاه عالی ایالات متحده در سال ۱۹۷۳ با صدور حکم در دو پرونده حقوقی مشهور، یعنی پرونده‌های «رو در برابر وِید» و «دو در برابر بولتون»، از پایان خودخواسته بارداری در سراسر کشور جرم‌زدایی کرد. اما همین دادگاه در سال ۲۰۲۲ دسترسی سراسری به این حق را لغو کرد و به ایالت‌ها اجازه داد خودشان در این مورد حکم بدهند.

ایالت آریزونا با ارجاع به حکم ۲۰۲۲ دادگاه عالی، قانونی محلی را که به زمان جنگ داخلی آمریکا بین ایالت‌های صنعتی مخالف برده‌داری در شمال و ایالت‌های زراعی موافق برده‌داری در جنوب برمی‌گشت احیا کرده است. این قانون مصوب سال ۱۸۶۴ یعنی زمانی است که آریزونا هنوز «ایالت» به حساب نمی‌آمد. قانون مذکور هرگونه پایان خودخواسته بارداری را مگر در مواردی که جان مادر در خطر است منع می‌کند و می‌تواند پزشکان «متخلف» را تا پنج سال به زندان بیندازد.

دادگاه ایالتی آریزونا با بیان این‌که این ایالت هیچ وقت حق پایان خودخواسته بارداری را در قوانین محلی‌اش به رسمیت نشناخته بود و این حق فقط به خاطر مقررات فدرال، که حالا لغو شده، وجود داشت، افزود که قانون‌گذاران ایالتی «برنامه راسخ» خود برای محدودکردن پایان خودخواسته بارداری را «از سال ۱۸۶۴» ابراز کرده‌اند.

خبرگزاری فرانسه نوشته که انتظار می‌رود این رأی تلاش کنشگران حقوق بازتولیدی را برای جلب پشتیبانی از رأی‌گیری محلی‌ای که قرار است آبان / نوامبر امسال با هدف تضمین پایان خودخواسته بارداری به عنوان حقی اساسی در ایالت آریزونا برگزار شود، دوچندان کند.

به گزارش شبکه ای‌بی‌سی نیوز، در حال حاضر ۱۴ ایالت ممنوعیت پایان خودخواسته بارداری در همه مراحل آن را با استثناهایی اندک اجرا می‌کنند. دو ایالت پایان خودخواسته بارداری را از زمان شروع فعالیت‌های قلبی جنین، یعنی حدود شش هفته پس از آغاز بارداری که بسیاری از زنان هنوز متوجه بارداری‌شان نشده‌اند، منع می‌کنند.

تاکنون همه احکام صادرشده ممنوعیت با دادخواهی‌ها و چالش‌های حقوقی مواجه شده‌اند. به همین دلیل، برخی دادگاه‌ها، از جمله در ایالت‌های یوتا و وایومینگ، مجبور شده‌اند برخی محدودیت‌ها از جمله منع پایان خودخواسته بارداری در طول دوران بارداری را متوقف کنند.

https://www.radiozamaneh.com/812125

 

قدرمسلم با این چنین احکام و آرایی نه می‌توان صورت‌مسئله جرم و جنایت را پاک کرد و نه اینکه مانع آن شد؛ چون سقط‌جنین می‌تواند در ایالت‌ها یا کشورهای دیگر انجام شود حتی به‌صورت زیر زمینی. در اینجا قانون‌گذار یا قضات و حقوق‌دانان از خود سلب مسئولیت کرده و خودشان را شریک جرم این‌گونه تخلفات اخلاقی نمی‌دانند و درواقع خودشان را تبرئه و اعلام برائت و بیزاری کرده‌اند.

خیلی ساده گفته باشیم زنان و دختران خدا و اسلام‌ستیز، فاحشه و روسپی و جنده هستند و مردان و پسران مدافع و پشتیبان آنها قرمساق، قواد، جاکش و کس کش یا کس لیس همان cunnilingus هستند؛ چون ذات درونی‌شان همان است و به همین دلیل خداستیز شده‌اند. یعنی خدا ذات آنها را بیرون کشیده و به همه نشان می‌دهد.

 

 

آیا زنان و دختران حق مالکیت بر بدن و اندام جنسی و... خودشان را دارند؟

یکی از دلایل و نشانه‌های مالکیت حق فروش، اجاره، رهن، معاوضه، مصالحه، وقف و غیره است. اگر از این دیدگاه نگریسته باشیم، این‌چنین مالکیتی مشروعیت و جنبه حقوقی ندارد و در هیچ کشور دنیا، این‌چنین معاملاتی اعتبار حقوقی ندارد. تمامی اسناد تنظیم شده باطل و شکایات غیر قابل مسموع بلکه این اعمال می‌تواند جنبه کیفری و به‌نوعی جرم تلقی شود. ازاین‌رو زنان و دختران امروزی موجودات احمق و مادون انسان حتی مادون حیوانی محسوب می‌شوند که مبادرت به فروش یا اجاره و... اندام و بدن خود می‌کنند. دلیل چیست؟

هر کسی برای انجام‌دادن کار نامشروع و غیرعقلانی به دنبال بهانه یا توجیه فلسفی آن به دیگران است. خدا انسان را بیافرید و مسلماً انسان مالک جسم و روح خود است. ولی نمی‌تواند خودکشی کند؛ چون هم گناه است و هم جرم و مجازات و کیفر دارد. آتش جهنم یا بستری‌شدن در آسایشگاه روانی.

یعنی این موجودات بی‌شعور فکر می‌کنند که با زنانگی یا اندام و بدن خود می‌توانند درآمدزایی و اشتغال داشته باشند و از این طریق امرارمعاش کرده و به خواسته‌های خود نیز برسند. مردسالاری به‌نوعی اومانیسم مرد مرکز و یا مرد محور است که فمینیسم هم در حقیقت در تقابل آن و زن‌سالاری و اومانیسم زن مرکزی یا زن محوری است. ذات انسان این‌گونه است و زن و مرد هم فرقی با یکدیگر ندارند و چه‌بسا بعضی از مردان و پسران نیز با این‌گونه حق مالکیت‌های چرند و باطل بخواهند درآمدزایی و اشتغال داشته باشند چه برسد به جمعیت LGBT . در دنیای امروزی اگر این‌گونه حق مالکیت‌ها و ادعاها ارزش حقوقی و قانونی و مشروعیت داشت برای زنان و مردان و اندامشان اسناد رسمی صادر و ارائه می‌شد و تمامی معاملات و... نیز به‌صورت رسمی و قانونی انجام و دادگاه‌ها نیز مبادرت به صدور حکم دعاوی بر سر اختلافات و... می‌کردند و شامل قانون ارث و مالیات‌بردرآمد و... نیز می‌شد.

چون زنان و دختران امروزی واقعاً بی‌شعور و نفهم هستند، دنیای عالم اصلاً انتظار شنیدن سخنان درست‌وحسابی و با ارزشی از آنها را ندارد. به طور مثال هیچ‌کس از کودکان انتظار ندارد که سخنان بزرگسالان را به زبان آورد و شنیدن همان سخنان کودکانه از آنها لذت‌بخش است. شنیدن این‌گونه سخنان از زنان و دختران کودن هم می‌تواند برای مردان و پسران جذاب و خوش‌آیند بوده باشد؛ چون خریدار نهایی این کالا خود شنونده آنهایند. پس برای این تجارت با آنها همراه و همگام می‌شوند؛ چون برای آنها مسلماً سودآوری دارد. در دنیای امروزی اشتغال و درآمدزایی مشروع و قانونی کاری بس دشوار و سخت است؛ چه برسد به رسیدن به خواسته‌های دورودراز ولی نقدکردن اندام زنانه و نشستن بر سر سفره مردان و پسران مایه‌دار راحت‌ترین کار است. پس حق مالکیت بر بدن برای آنها صادر و تجویز و پشتیبانی هم می‌شود.

شنیدن این گونه مطالب چرند برای حقوق‌دانان و قانون‌گذاران بسیار مزخرف و مضحک است؛ ولی نه اینکه زنان و دختران موجودات ضعیف، عقب‌مانده، درمانده، ناچار، بلاتکلیف، آواره سرگردان، بی‌خانمان، بی‌سرپرست، بی‌هویت، اخراجی، فراموش و رها یا طرد شده، ولگرد خیابانی، مهاجر بدنام، بی‌اعتبار، بی‌آبرو و حیثیت، بی‌پول، بیکار علاف و... هستند گوش و چشمشان را به این‌گونه ادعاها و کارها می‌بندند و همان واژه آزادی و دمکراسی را ترجیح می‌دهند تا به اندام و تن‌فروشی زنان و دختران. پس نام اندام و تن‌فروشی می‌شود رفاقت، همراهی، معاشرت و... به‌جای پول هم می‌توان کادو دریافت کرد و به‌جای خدمات جنسی، سایر خدمات طرف مقابل ارائه می‌شود.

حق مالکیت بر اندام و بدن صدالبته برای روسپی‌گری و ابتدا برای سیرکردن شکم بعداً برای لباس و پوشاک مد روز و سپس لوازم‌آرایشی و جراحی زیبایی و در فازهای بعدی برای اتومبیل و خانه لوکس و بدون خط‌قرمز و خط پایان ادامه می‌یابد تا روز بازنشستگی یا مرگ یا کشته‌شدن به دست رقبا و باندهای تبهکار همچنین اوردوز شدن و عفونت‌های شدید جنسی، سرطان گردنه رحم، خونریزی سقط‌جنین یا کورتاژ و... در ابتدا حق مالکیت بر اندام و بدن است؛ ولی در انتها سردخانه و قبرستان می‌شود. در ابتدا سیگار و در انتها تزریق وریدی است. زن و مرد هم یکسان است. چون انسان موجود بی‌شعوری است و با خودش فکر می‌کند که چیزی به نام شعور دارد و این شعور نصف و نیمه بدجوری کار به دستش می‌دهد. پخمه‌ترین کس آنی است که خودش را زرنگ و باهوش و غیر آسیب‌پذیر می‌داند؛ یعنی سوپر من یا زن قهرمان، شگفت انگیز و شکست‌ناپذیر.

 

 

 

محمدرضا طباطبايی ۱۴۰۲/۰۶/۳۱

http://www.ki2100.com