-
از چه چيز ميپرسند
-
از خبر بزرگ
-
آنكه ايشان در [مورد]
آن اختلاف [نظر]
كنندگان [هستند]
-
هرگز ، به زودی ميدانند
-
سپس چنين نيست به زودی ميدانند
-
آيا قرار نداده ايم زمين را گهواره
ای
-
و كوهها را افراشته هايی (
ميخهايی ، تيرهايی )
-
و خلق كرديم شما را زوجهايی
-
و قرار داديم خوابتان را آرامشی (
بيهوشی ، مايه استراحت و راحتی
)
-
و قرار داديم شب را لباسی (
جامه و پوششی )
-
و قرار داديم روز را معاشی (
امرار معاش و گذران زندگانی )
-
و بنا كرديم بالای شما (
بالای سرتان ) هفتی (
هفت تايی ، هفت آسمانهایی ) شديدی (
مستحكمی ، استواری )
-
و قرار داديم چراغی تابانی را
-
و نازل كرديم از ابرها (
عصاره شده ها ) آبی روان شده ای را
-
برای اينكه خارج كنيم به [وسيله]
آن دانه ای و نباتی ( گياهی ) را
-
و باغهايی درهم پيچيده شده هايی را
-
بدرستی روز جدايی (
تشريح ) باشد ملاقاتی (
ميثاقی ، محل قول و قراری )
-
روزی كه دميده ميشود در صور، پس می
آييد گروهايی ( موجهايی )
-
و باز شود آسمان ، پس باشد دربهايی
-
و سير داده شود كوهها ، پس باشد
سرابی ( روانی ، سيالی )
-
بدرستی جهنم ، باشد كمينی (
تله و كمينگاهی )
-
برای طاغيان بازگشتگاهی [است]
-
درنگ كنندگانند در آن ساليانی را
-
نميچشند در آن خنكی و نه نوشيدنی را
-
جز آب داغی و چركينی (
متعفنی ) را
-
جزايی موافقی (
سازگاری )
-
بدرستی ايشان ، اميد نداشتند حسابی (
محاسبه ای ) را
-
و تكذيب كردند به آيات ما ، دروغی را
-
و هر ( تمام
) چيزی را حساب كرديم ( شمرديم ، فراهم كرديم
) آن را كتابی ( مكتوب و نوشته شده ای
)
-
پس بچشيد ، پس هرگز نمی افزاييم شما
را جز عذابی
-
بدرستی برای متقيان كاميابی (
رستگاری ، فرار و نجاتی ) [است]
-
باغهای محصوری و انگورهايی
-
و برجسته پستانهايی ، همسن و سالهايی
-
و كاسه ای (
جامی ) پری ( پشت سر همی ، پی در پی
)
-
نميشنوند در آن لغوی (
سخن باطلی ) و نه كذبی را
-
جزايی (
پاداشی ) از [جانب] سرورت ، عطايی
حساب شده ای ( شمرده شده ای ) [است]
-
سرور آسمانها و زمين و آنچه كه
مابين آن دو است رحمان را ، مالك نيستند از او خطابی (
رويارويی در سخنی ) را
-
روزی كه قيام ميكند (
به پا می ايستد ) روح و ملائكه صفی را ،
تكلم نميكنند مگر كسی كه اذن دهد برايش رحمان و گويد صوابی (
راست و درستی ، سخن نيكو و پسنديده ای را
)
-
آن روز حق [است]
، پس كسی كه خواست ، اتخاذ كند به سوی سرورش بازگشتگاهی را
-
ما هشدار داديم شما را [از]
عذابی نزديكی ، روزی كه مينگرد مرد آنچه را كه پيش فرستاد دستانش و
ميگويد كافر " وای ای كاش بودم خاكی "