-
آيد فرمان خداوند ، پس عجله نكنيد
آن را ، پاك است او و متعاليست از آنچه كه شريك می گردانند (
شرك ميورزند )
-
نازل ميكند ملائكه را به [با
يا به وسيله] روح از فرمانش برای كسی كه ميخواهد از بندگانش كه
هشدار دهيد [كه] بدرستی نيست خدايی جز من
، پس تقوی ( پرهيزگاری ، واهمه ) كنيد
مرا
-
خلق كرد آسمانها و زمين را به حقيقت
، متعالی است از آنچه كه شريك می گردانند ( شرك
ميورزند )
-
خلق كرد انسان را از نطفه ای ، پس
آنگاه اوست ستيزه جويی ( دشمن و متخاصمی
) آشكاری
-
و چهار پايان را ، خلق كرد آن را
برايتان [كه] در آن پشمی و منافع [است]
و [در حاليكه] از آن ميخوريد
-
و برای شماست در آن جمالی (
تجمل و زيبايی ) موقعی كه از چرا برمی
گردانيد و زمانی كه ميچرانيد
-
و حمل ميكند بارهايتان را به سوی
دياری ، نبوده ايد رساننده آن مگر به مشقت جانها ، بدرستی سرور شما
حتما رئوفی مهربانی [است]
-
و اسبان و قاطران و خران (
الاغها ) را برای اينكه سوار شويد آن را
و زينتی [است] و خلق ميكند آنچه را كه
نميدانيد
-
و برای خداوند قصد (
راهنمايی ، منظور و هدف نهايی ) راه [است]
و از آن [راه] ظالمی (
بی انصافی ، زورگويی ) [هم هست]
و اگر ميخواست ، حتما هدايت ميكرد شما را جملگی
-
اوست كسی كه نازل كرد از آسمان آبی
را برايتان [كه] از آن نوشيدنی [است]
و از آن درختی ( روييدنی ) [آبياری
جنگلی كه] در آن ميچرانيد [چهار پايان را]
-
ميروياند برايتان به [وسيله]
آن زراعتی و زيتون و نخلها و انگورها را و از هر (
تمام ) ثمرات (
محصولها ) ، بدرستی در آن حتما نشانه ای [است]
برای قومی كه تفكر ميكنند
-
و تسخير (
رام ) كرد برايتان شب و روز و خورشيد و ماه و ستارگان را ،
تسخير ( رام ) شدگانند به فرمانش ،
بدرستی در آن حتما نشانه هايی [است] برای
قومی [كه] عقل (
انديشه ) ميكنند
-
و آنچه را كه واگذار كرد برای شما
در زمين گوناگونی رنگهايش [می باشد] ،
بدرستی در آن حتما نشانه ای برای قومی [است كه]
متذكر ( يادآور ) ميشوند
-
و اوست كسی كه تسخير كرد دريا را
برای اينكه بخوريد از آن گوشتی نرمی ( تر و تازه
ای ) را و خارج ميكنيد از آن زيوری را ، ميپوشيد آن را و می
بينی كشتی ها را [كه] می شكافند در آن و
برای اينكه بجوييد از فضلش و باشد برای شما كه شكر گزاريد
-
و افكند در زمين كوههايی (
لنگرهايی ، سلسله جبالی ) را كه [مبادا]
مايل ( منحرف و متمايل ) شود به [جانب]
شما و چشمه هايی و راههايی را ، باشد برای شما كه هدايت شويد (
راه يابيد )
-
و علاماتی (
نشانه هايی ) و به [وسيله]
ستارگان ، آنها راه يابی ميكنند ( هدايت ميشوند
)
-
آيا پس كسی كه خلق ميكند همانند كسی
است كه خلق نميكند ، آيا پس متذكر ( يادآور
) نميشويد
-
و اگر بشماريد نعمت خداوند را ، نمی
توانيد حساب كنيد آن را ، بدرستی خداوند حتما آمرزنده ای مهربانی [است]
-
و خداوند ميداند آنچه را كه سری (
محرمانه ، مخفی ) ميكنيد و آنچه را كه
علنی ميكنيد
-
و كسانی را كه ميخوانند از غير
خداوند ، خلق نميكنند چيزی را و ايشان ( خودشان
) خلق ميشوند
-
مردگانی غير زنده ای [هستند]
و درنمی يابند ( ندانند ) كی مبعوث
ميشوند
-
خدای شما خدايی تكی است ، پس كسانی
كه ايمان ندارند به آخرت قلبهايشان انكار كننده ای (
كراهت كننده ای ) [است]
و ايشان خودخواهان [هستند]
-
بدون ترديد بدرستی خداوند ميداند
آنچه را كه سری ( مخفی ) ميكنند و آنچه
را كه علنی ميكنند ، بدرستی او دوست نمی دارد خودخواهان را
-
و زمانی كه گفته شود برايشان چه چيز
نازل كرد سرورتان ، بگويند افسانه های گذشتگان (
حماسه های پيشينيان ) [است]
-
برای اينكه حمل كنند بارهايشان را
كاملی ( به طور كامل ) روز قيامت و از
بارهای كسانی كه گمراه ميكردند ايشان را بدون علمی ، هشيار باشيد بد (
سخت ) [است]
آنچه را كه بار ميكنند
-
مكر كرده است كسانی كه از قبل ايشان
[بوده اند] ، پس بياورد خداوند ساخته
هايشان را از پايه ها ، پس فروريخت برايشان سقف را از بالايشان و آمد
ايشان را عذاب از جايی [كه] نميدانستند
-
سپس روز قيامت خوار ميكند ايشان را
و ميگويد كجايند شريكانم كسانی را كه اختلاف ( مشاجره
و شقاوت ) ميكرديد در [مورد]
ايشان ، گويد كسانی كه داده شدند علم را ، بدرستی خواری امروز [است]
و بد ( سختی ) [باشد]
برای كافران
-
كسانی را كه می ميرانند ايشان را
ملائكه [درحاليكه] ظالمی [در
حق] خودشان [هستند] ، پس
بياندازند [ترفند] تسليم شدن را ، نبوديم
ما كه انجام دهيم از بدی ، بله بدرستی خداوند داناست به آنچه كه عمل
ميكرديد
-
پس داخل شويد درهای جهنم را ،
جاودانان [هستيد] در آن ، پس حتما بد (
سخت ، دردناك ) منزلی خود بزرگان را [باشد]
-
و گفته شود برای كسانی كه تقوی
كردند ، چه چيز نازل كرد سرورتان ، گويند خيری (
نيكی ) را برای كسانی كه نيكی كردند در اين دنيا نيكويی را و
حتما سرای آخرت بهتری [است] و حتما خوب
سرايی متقيان را [باشد]
-
باغهای هميشگی [كه]
داخل ميشوند آن را ، جريان دارد از زيرش چشمه ها ، برايشان در آن
آنچه را كه ميخواهند ، آنچنان جزا ( پاداش
) ميدهد خداوند متقيان را
-
كسانی را كه می ميراند ايشان را
ملائكه [در حاليكه]
پاكانند ، ميگويند سلامی برای شما ، داخل شويد باغ را به [سبب]
آنچه كه عمل ميكرديد
-
آيا چشم به راهند مگر اينكه بيايد
ايشان را ملائكه يا بيايد فرمان سرورت ، آنچنان عمل كرد كسانی كه
از قبلشان بودند و ظلم نكرد ايشان را خداوند و ليكن خودشان را ظلم
ميكردند
-
پس اصابت كرد ايشان را بدی ها ،
آنچه را كه عمل كردند و روی داد به ايشان آنچه را كه به آن تمسخر
ميكردند
-
و گفت كسانی كه شرك ورزيدند ، اگر
ميخواست خداوند بندگی ( عبادت ) نميكرديم
از غير او از چيزی ، ما و نه پدرانمان (
اجدادمان ) و حرام نميكرديم از غير او از چيزی ، آنچنان عمل كرد
كسانی كه از قبل ايشان [بودند] پس آيا [هست]
برای رسولان [وظيفهای] مگر ابلاغ (
رساندن ) آشكار
-
و حتما مبعوث كرده ايم در هر (
تمام ) امتی رسولی را كه بندگی كنيد
خداوند را و اجتناب كنيد طاغوت را ، پس از ايشان كسيست كه هدايت كرد
خداوند و از ايشان كسيست كه حقيقت يافت برايش گمراهی ، پس سير كنيد در
زمين پس نظاره كنيد [كه] چگونه بود عاقبت
تكذيب كنندگان
-
اگر حريص باشی برای هدايت ايشان ،
پس بدرستی خداوند هدايت نميكند كسی را كه گمراه ميكند و نيست برايشان
از ياوران
-
و قسم خوردند به خداوند ، جديت
ايمانشان ( باورشان ) را [كه]
مبعوث ( برانگيخته
) نميكند خداوند كسی را كه ميميرد ، بله وعده ای برايش حقی [واقعی
است] و ليكن اكثر انسيان ( مردم
) نميدانند
-
برای اينكه آشكار كند برايشان آنچه
را كه اختلاف ميكنند در [مورد] آن و برای
اينكه بداند كسانی كه كفران كردند ، بدرستی ايشان بودند
دروغگويان
-
جز اين نيست كه سخن ما برای چيزی
آنگاه كه اراده كرديم آن را كه ميگوييم برايش باش پس ميشود
-
و كسانی كه مهاجرت كردند در [راه]
خداوند از بعد آنچه كه ظلم شدند ، حتما ميبايست جايشان (
ماوا و منزلشان ) دهيم در دنيا نيكويی را
و حتما اجر آخرت بزرگتر [است] اگر می
دانند
-
كسانی كه صبر كردند و برای سرورشان
توكل ميكنند
-
و ارسال نكرديم از قبل تو مگر
مردانی را [كه] وحی ميكرديم برايشان ، پس
سوال كن آيا هست ذكری كه شما نمی دانيد
-
به بينات (
دلايل آشكار ) و نوشته جات ( مكتوبها و
احكام ) و نازل كرديم به سويت ذكر را برای اينكه مبين كنی برای
انسيان ( مردم ) آنچه را كه نازل شد به
سويشان و باشد برايشان كه تفكر كنند
-
آيا پس ايمن شدند كسانی كه مكر
كردند بدی ها را كه فرو برد خداوند به ايشان زمين را يا بياورد ايشان
را عذاب از جايی كه نميدانند
-
يا بگيرد ايشان را در دگرگونيشان (
تغيير و تحولاتشان ، نقل مكانشان ) ، پس
نيستند ايشان به عاجز كنندگان
-
يا بگيرد ايشان را بر هراسناكی (
پنهانی ) ، پس بدرستی سرور شماست حتما
رئوفی رحيمی
-
آيا نظاره نكردند به سوی آنچه كه
خلق كرد خداوند از چيزی [كه] سايه
مياندازند سايه تاريكيهايش از راست و چپ سجده ای برای خداوند و ايشانند
فروتنان
-
و برای خداوند سجده ميكند آنچه كه
در آسمانها و آنچه كه در زمين است از جانوری و ملائكه و ايشان خود
بزرگی نميكنند
-
ميترسند سرورشان را از بالای
سرشان ( مافوقشان ) و انجام ميدهند آنچه
را كه فرمان می يابند
-
و گفت خداوند [كه]
اتخاذ نكنيد دو خدا دو تا [دو عدد] را ،
جز اين نيست كه اوست خدايی واحدی ، پس بدرستی مرا پس بترسيدم
-
و برای اوست آنچه كه در آسمانها و
زمين [است] و برای اوست دين ثابت (
دائم و هميشگی ) ، آيا پس غير خداوند را
ميترسيد ( پرهيزگاری می كنيد )
-
و آنچه كه به (
بحر ) شماست از نعمتی پس از [جانب]
خداوندست ، سپس زمانی كه لمس كرد ( رسيد
) شما را ضرری ، پس به سويش فرياد ميخواهيد
-
سپس زمانی كه باز كرد (
برطرف ) كرد ضرر را از شما ، آنگاه فرقه
ای از شما به سرورشان شرك ميورزند
-
برای اينكه كفران كنند به آنچه كه
داديم ايشان را ، پس متمتع شويد ، پس به زودی ميدانيد
-
و قرار ميدهند برای آنچه كه
نميدانند نصيبی ( بهره ای ، سهمی ) از
آنچه كه رزق ( روزی ) داديم ايشان را ،
سوگند خداوند را حتما پرسيده شويد از آنچه كه افترا می بستيد
-
و قرار ميدهند برای خداوند دختران
را ، پاك است او و برای خودشان آنچه را كه ميخواهند (
دلخوش دارند )
-
و زمانی كه بشارت داده شود يكی از
ايشان به مونثی ( مادينه ای ، دختری )
تاريك ( سياه ) شود سيمايش سوخته ای و [در
حاليكه] اوست اندوهگينی ( افسرده ای
)
-
پوشيده (
مخفی ، متواری ) ميشود از قوم از بدی آنچه كه بشارت يافت به آن
، آيا نگهداردش بر خفتی ( خواری و مذلتی
) يا جا كند آن را در خاك ، هشيار باشيد بد [است]
آنچه كه حكم ( داوری ) ميكنند
-
برای كسانی كه ايمان نمی آورند به
آخرت مثال بد [است] و برای خداوند [است]
مثال والا ( عالی ) و اوست عزيز (
قدرتمند ) حكيم
-
و اگر مواخذه كند خداوند انسيان (
مردم ) را به ظلمشان ، باقی (
واگذارده ، رها ) نميكند برايش [برای
زمين] از جانوری و ليكن به تاخير ميافكند ايشان را به سوی اجلی
( موعدی ) معلومی ، پس آنگاه كه آيد اجل
( موعد ) ايشان ، به تاخير افكنده
نميشوند ساعتی را و جلو انداخته نميشوند
-
و قرار ميدهند برای خداوند آنچه را
كه كراهت دارند و وصف ميكند زبانهايشان دروغ را كه برايشان نيكی [است]
، بی ترديد كه برايشان آتش [است] و
بدرستی ايشان تفريط كنندگانند
-
سوگند خداوند را [كه]
حتما ارسال كرده ايم به سوی امتهايی از قبل تو ، پس زينت داد برايشان
شيطان اعمالشان را ، پس اوست سرپرستشان (
دوستشان ) امروز و برايشان عذابی دردناكی [است
]
-
و نازل نكرديم برايت كتاب را مگر
برای اينكه مبين ( آشكار ) كنی برايشان
آن را كه اختلاف كردند در [مورد] آن و
هدايتی و رحمتی [است] برای قومی كه ايمان
می آورند
-
و خداوند نازل كرد از آسمان آبی را
، پس زنده كرد به آن زمين را بعد مرگش ، بدرستی در آن حتما نشانه ای [است]
برای قومی كه ميشنوند
-
و بدرستی برای شماست در چهارپايان
حتما عبرتی [كه] می نوشانيم شما را از
آنچه كه در شكمهايش از مابين محتوای معده و خونی [است
از] شيری خالصی گوارايی برای نوشندگان
-
و از ثمرات (
محصولها ) خرماها و انگورها ، ميگيريد از آن شيره ای (
شكری ، دوش آبی ، يا نوشابه الكلی و مست كننده
ای ) و رزقی نيكويی را ، بدرستی در آن حتما نشانه ای [است]
برای قومی كه عقل ميكنند
-
و وحی كرد سرورت به جانب زنبور كه
به گير از كوهها خانه هايی را و از درخت و از آنچه كه می افراشند (
می افرازند ، بلند می كنند )
-
سپس بخور از هر (
تمام ) ثمرات (
محصولها ، ميوه ها ) پس به پوی راه های سرورت رامی (
فرمان برداری ، هموار و واضحی ) را ،
خارج ميشود از شكمهايش نوشيدنی مختلفی (
گوناگونی ) [است] رنگهايش ، در آن
شفايی ( درمان و معالجه ای ) برای
انسيان ( مردم ) [باشد]
، بدرستی در آن حتما نشانه ای [است] برای
قومی كه تفكر ميكنند
-
و خداوند خلق كرد شما را ، سپس می
ميراند شما را و از شما كسيست كه رد ميشود به سوی پستی (
اواخر ) عمر تا زمانی كه نميداند بعد [از
آن] فهم چيزی را ، بدرستی خداوند دانايی قادری (
توانايی ) [است]
-
و خداوند فضيلت داد بعض شما را برای
بعضی در رزق ، پس نيست كسانی كه بيشتر داده شدند به رد كننده (
برگرداننده ) رزقشان برای آنچه كه مالك
شد دستانشان ( نوكران و كنيزان و بردگانشان
) [تا] پس ايشان در آن مساوی [شوند]
، آيا پس به نعمت خداوند مجادله ( سعی و كوشش
انكار ) ميكنيد
-
و خداوند قرار داد برايتان از [جنس
و نژاد] خودتان زوجهايی را و قرار داد برايتان از زوجهايتان
پسران و نوادگانی را و رزقمند كرد شما را از پاكی ها ، آيا پس به باطل
ايمان می آورند و به نعمت خداوند ايشان كفران ميكنند
-
و بندگی (
عبادت ) ميكنند از غير خداوند آنچه را كه مالك نيست برايشان
رزقی را از آسمانها و زمين چيزی را ، و استطاعت ندارند
-
پس نزنيد برای خداوند مثالها را ،
بدرستی خداوند ميداند و شما نميدانيد
-
زد خداوند مثالی را ، بنده ای تمليك
شده ای [خريداری شده ای كه] قادر نيست بر
چيزی و كسی كه رزق داديم او را از خودمان رزقی نيكويی را ، پس اوست [كه]
انفاق ( خرج ) ميكند از آن سری (
مخفيانه ای ) و آشكارايی ، آيا برابرند [آن
دو] ، ستايش برای خداوند بلكه اكثرشان نميدانند
-
و زد خداوند مثالی را ، دو مرد [كه]
يكی از آن دو گنگی ( لالی ) [است
كه] قادر نيست برای چيزی و اوست سرباری برای سرپرستش ، هر كجا
روانه شود نمی آورد به خيری ، آيا برابر است او و كسی كه فرمان ميدهد
به عدل و اوست بر راهی مستقيمی ( پايداری
)
-
و برای خداوند است ناپيدای آسمانها
و زمين و نيست كار ( فرمان ) ساعت (
قيامت ) مگر همچون تابيدن (
برق زدن ، پلك زدن ) چشم يا آنست نزديكتر
( سريع تر ، زودتر ، كمتر از يك چهلم ثانيه
) ، بدرستی خداوند برای هر ( تمام ) چيزی
قادری [است]
-
و خداوند خارج كرد شما را از شكمهای
مادرانتان [در حاليكه] نميدانستيد چيزی
را و قرار داد برايتان گوش و چشمها و دلها را ، باشد برای شما كه شكر
گزاريد
-
آيا نظاره نكردند به سوی پرنده [كه]
رام شدگانی در جو ( اتمسفر ) آسمان [هستند]
، نگه نميدارد ايشان را مگر خداوند ، بدرستی در آن حتما نشانه هايی [است]
برای قومی كه ايمان می آورند
-
و خداوند قرار داد برايتان از خانه
هايتان سكنايی ( اسكانی ، مسكنی ) را و
قرار داد برايتان از پوستهای چهارپايان خانه هايی (
چادر هايی ) را [كه]
سهل ( آسوده ، راحت ) [بر
پا] ميكنيد آن را روز سفرتان و روز اقامتتان و از پشمهايش و
كركهايش و موهايش ، اثاثی و متاعی تا زمانی [تهيه
ميكنيد]
-
و خداوند قرار داد برايتان از آنچه
كه آفريد سايه هايی را و قرار داد برايتان از كوهها سرپوشهايی (
پناهگاهايی ) را و قرار داد برايتان
پيراهنهايی را [كه] دور ميكند (
پرهيزتان ميكند ) گرما را و پيراهنهايی [كه]
دورتان ميكند ( پرهيزتان ميكند )
رزم آوريتان را ( منظور زره جنگی ) ،
آنچنان تمام ميكند ( كامل ميكند ) نعمتش
را برايتان ، باشد برای شما كه تسليم ( مسلمان
) شويد
-
پس اگر روی گرداندند ، پس جز اين
نيست كه برای تو رساندن ( ابلاغ ) آشكار
[است]
-
ميشناسند نعمت خداوند را ، سپس
انكار ميكنند آن را و اكثرشان كافرانند
-
و روزی كه مبعوث ميكنيم از هر (
تمام ) امتی شاهدی را ، سپس اذن داده
نميشوند برای كسانی كه كفران كردند و نيستند ايشان [آن
شاهدان] سرزنش ( ملامت ، بازخواست
) شدگان
-
و زمانی كه ببينند كسانی كه ظلم
كردند عذاب را ، پس تخفيف ( آهسته و كم )
نميشود از ايشان و نيستند ايشان منتظران ( مهلت
داده شدگان )
-
و زمانی كه ببيند كسانی كه شرك
ورزيدند شريكانشان را گويند سرور ما ، اينان شريكان ما كسانی [هستند]
كه ميخوانديم از غير تو ، پس بيافكنند به سويشان سخن را (
وعده و گفته شده را ) [كه]
بدرستی شما حتما دروغگويانيد
-
و افكنند به سوی خداوند در چنين
روزگاری تسليم شدن را و گم شود از ايشان آنچه را كه افترا می بستند
-
كسانی كه كفران كردند و سد كردند از
راه خداوند ، افزوديم ايشان را عذابی فوق عذاب ، به [سبب]
آنچه كه فساد ( تبهكاری ) ميكردند
-
و روزی [كه]
مبعوث ميكنيم در هر ( تمام ) امتی شاهدی
را برايشان از خودشان و آوريم به تو شاهدی را برای اينان و نازل كرديم
برايت كتاب را بيانی برای هر ( تمام )
چيزی و هدايتی و رحمتی و بشارت برای مسلمانان (
تسليم شدگان ) [است]
-
بدرستی خداوند فرمان ميدهد به عدل و
نيكوكاری و عطايی [به] دارای قرابت (
نزديكی و خويشاوندی ) را و نهی ميكند از
گناه آشكار و منكر ( ناپسنديده ) و جور (
ستم ) ، موعظه ميكند شما را ، باشد برای
شما كه متذكر ( يادآور ) شويد
-
و وفا كنيد به عهد خداوند زمانی كه
عهد بستيد و نشكنيد سوگند ( عهد ، قول و قرار
) را بعد بستن ( عقد ، استواری ) آن و [درحاليكه]
قرار داده ايد خداوند را برای خودتان كفيلی (
ضامن و سرپرستی ، نگهبانی ) بدرستی خداوند ميداند آنچه را كه
عمل ميكنيد
-
و نباشيد همچون آنكه (
آن زنی كه ) نقض كرد (
گسست ، باز كرد ) نخ تابيده اش را از بعد
نيرويی ( زحمتی ، ريسندگی ، تنيدنی )
گشوده شده هايی ( گسسته هايی ) [كه]
بگيريد سوگند هايتان (
عقيده و باورتان ، عهد و ميثاقتان ) را
مكر ( حقه و فريب ) مابينتان كه باشيد
امتی [كه] آن برتر (
سرور ) از امتی [ديگر
باشد] ، جز اين نيست [كه] امتحان
ميكند شما را خداوند به آن و برای اينكه مبين كند برايتان روز قيامت
آنچه را كه در [مورد] آن اختلاف ميكرديد
-
و اگر ميخواست خداوند حتما قرار
ميداد شما را امتی واحدی و ليكن گمراه ميكند كسی را كه ميخواهد و هدايت
ميكند كسی را كه ميخواهد و حتما پرسيده ميشويد از آنچه كه عمل ميكرديد
-
و نگيريد سوگند هايتان را مكر (
ترفند ) مابينتان ، پس بلرزد قدم بعد
اثباتش ( استواريش ) و بچشيد بد را به [سبب]
آنچه كه سد كرديد از راه خداوند و برايتان عذابی بزرگی [باشد]
-
و نخريد (
نفروشيد ، داد و ستد نكنيد ) به عهد خداوند قيمتی اندكی را ، جز
اين نيست [كه] نزد خداوند آنست بهتری
برايتان اگر ميدانستيد
-
آنچه كه در نزد شماست ميگذرد و آنچه
كه نزد خداست باقی [است] و حتما جزا (
پاداش ) ميدهيم كسانی را كه صبر كردند
اجرشان را به بهترين آنچه كه عمل ميكردند
-
كسی كه عمل كرد صالحی را از مذكری
يا مونث و [در حاليكه] اوست مومنی ، پس
حتما زنده ميكنيم او را زندگانی پاكی و حتما جزا (
پاداش ) ميدهيم ايشان را اجرشان به
بهترين آنچه كه عمل ميكردند
-
پس آنگاه كه خواندی قرآن را ، پس
پناه بر به خداوند از شيطان رانده شده ( سنگسار
شده )
-
بدرستی او را نيست برايش تسلطی برای
كسانی كه ايمان آوردند و برای سرورشان توكل ميكنند
-
جز اين نيست كه تسلط او برای كسانی
است كه روی برمی گردانند او را و كسانی كه ايشانند به او مشركان
-
و زمانی كه تبديل كنيم (
تغيير مكان دهيم ) آيه ای را مكان (
جا و محل ) آيه ای و خداوند داناتر است
به آنچه كه نازل ميكند ، گويند جز اين نيست كه تو افترا زننده ای ،
بلكه اكثرشان نميدانند
-
بگو نازل كرد آن را روح القدس (
جبرئيل رسول الله ) از [جانب]
سرورت به حق برای اينكه تثبيت كند كسانی را كه ايمان آوردند و هدايتی و
بشارت برای مسلمانان ( تسليم شدگان ) [باشد]
-
و حتما دانسته ايم كه بدرستی ايشان
ميگويند [كه] جز اين نيست [كه]
می آموزد ( ياد ميدهد ) او را بشری (
موجود دو پايی ) ، زبان (
گويش ) كسی كه برمی گردانند (
متوجه ميكنند ) به سويش [اين اتهام را]
غير عربی [است] و [در
حاليكه] اين زبانی عربی آشكاری [روشنی
است]
-
بدرستی كسانی كه ايمان نمی آورند به
آيات خداوند هدايت نميكند ايشان را خداوند و برايشان عذابی دردناكی [است]
-
جز اين نيست كه افترا ميبندد كذب را
كسانی كه ايمان نمی آورند به آيات خداوند و ايشان ، ايشانند دروغگويان
-
كيست [كه]
كفران كند به خداوند از بعد ايمانش مگر كسی [كه]
مجبور شود آن را و [درحاليكه] قلبش
اطمينان يافته است به ايمان و ليكن كسی كه بگشايد به كفر سينه ای را ،
پس برايشان غضبی از خداوند [باشد] و
برايشان عذابی بزرگی [است]
-
آن به [اين
دليل است] كه ايشان دوستتر داشتند زندگانی دنيا را بر آخرت و
بدرستی خداوند هدايت نميكند قوم كافران را
-
ايشانند كسانی كه مُهر نهاد
خداوند بر قلبهايشان و گوششان و چشمهايشان و ايشان ، ايشانند غافلان
-
بی ترديد بدرستی ايشان در آخرت ،
ايشانند خسران كنندگان
-
سپس بدرستی سرورت برای كسانی كه
مهاجرت كردند از بعد آنچه كه امتحان شدند سپس جهاد (
كوشش و تلاش ) كردند و صبر كردند بدرستی
سرورت از بعد آن حتما آمرزنده ای مهربانی [است]
-
روزی [كه]
بيايد هر ( تمام ) نفسی (
شخصی ) [در حاليكه]
مجادله ( ستيزه ) ميكند از نفسش (
خويشتن ) و پرداخت شود هر (
تمام ) نفسی ( كسی
) آنچه را كه عمل كرد و ايشان ظلم كرده نميشوند
-
و زند خداوند مثالی را ، قريه ای [كه]
بود ايمن شده ای اطمينان يافته ای ، می آمد آن را رزقش راحتی (
وفور و به فراوانی ) از هر (
تمام ) مكانی ، پس ناسپاسی كرد به
نعمتهای خداوند پس چشانيد آن را خداوند به آميختگی قحطی (
پوشيدگی از بی آبی و بی غذايی ، گرسنگی )
و ترس را به [سبب] آنچه كه ميساختند (
جعل ميكردند ، بت تراشی ميكردند )
-
و حتما آمده است ايشان را
فرستادگانی از ايشان ( خودشان ) ، پس
تكذيب كردند او را پس گرفت ايشان را عذاب و [در
حاليكه] ايشان ظالمان [بودند]
-
پس بخوريد از آنچه كه رزقمند كرد
شما را خداوند حلالی ( مجازی ) پاكی و
شكر كنيد نعمت خداوند را اگر شماييد او را پرستش (
بندگی ) ميكنيد
-
جز اين نيست كه حرام (
ممنوع ) كرد برای شما مرده و خون و گوشت
خوك را و آنچه را كه اهليت يافته برای غير خداوند (
به نام غير او و به خاطر غير او سربريده شده است ) به آن ، پس
كسی كه اضطرار يافت بدون تعدی ( اجحافی )
و نه عدوانی [به اندازه لازم بخورد] ، پس
بدرستی خداوند آمرزنده ای مهربانی [است]
-
و نگوييد برای آنچه كه وصف ميكند
زبانتان كذبی را ، اين حلالی و اين حرامی [است]
برای اينكه افترا بنديد برای خداوند دروغ را ، بدرستی كسانی كه افترا
ميبندند برای خداوند كذبی را رستگار نميشوند
-
متاعی اندكی و برايشان عذابی
دردناكی [است]
-
و برای كسانی كه يهودی شدند (
بودند ) حرام كرديم آنچه را [كه]
تعريف كرديم برايت از قبل و ظلم نكرديم ايشان را و ليكن خودشان را
ظلم ميكردند
-
سپس بدرستی سرورت برای كسانی كه عمل
كردند بدی را به جهالتی ( نادانی ) ، سپس
برگشتند ( توبه كردند ) از بعد آن و
اصلاح كردند ، بدرستی سرورت از بعد آن حتما آمرزنده ای مهربانی [است]
-
بدرستی ابراهيم بود آيينی (
شريعتی ) پارسايی (
خدا ترسی ، فروتنی ) برای خداوند حنيفی (
موحد و يكتا پرستی ) و نبوده است از
مشركان
-
شكر گزاری برای نعمتهايش ، برگزيد
او را و هدايت كرد او را به سوی راهی مستقيمی (
استواری )
-
و داديم او را در دنيا نيكی و
بدرستی او در آخرت حتما از صالحان [است ]
-
سپس وحی كرديم به سويت كه تبعيت كن
آيين ابراهيم حنيفی را و نبود از مشركين
-
جز اين نيست كه قرار داده شد شنبه
برای كسانی كه اختلاف كردند در آن و بدرستی سرورت حتما حكم (
داوری ) ميكند مابينشان روز قيامت در
آنچه كه در [مورد] آن اختلاف ميكردند
-
بخوان ( دعوت
) كن به سوی راه سرورت به حكمت و موعظه نيكويی و مجادله كن (
جر و بحث كن ) ايشان را به آنكه آن بهتر
[است] ، بدرستی سرورت اوست داناتر به كسی
كه گمراه شد از راهش و اوست داناتر به هدايت يافتگان
-
و اگر عقوبت (
تنبيه ) كنيد ، پس عقوبت (
تنبيه ) كنيد به همانند آنچه كه عقوبت (
تنبيه ) شده ايد به آن و اگر صبر كنيد (
گذشت كنيد ) حتما آن بهتر است برای
صابران
-
و صبر كن و نيست صبر تو مگر به [خاطر]
خداوند و اندوه نخور برايشان و نباش در تنگنا (
گرفتاری ) از آنچه كه مكر ميكنند
-
بدرستی خداوند همراه كسانی [است]
كه تقوی كردند و كسانی كه ايشانند نيكوكاران